سلام ستيلا جان من اومدم.درسته الان احساساتت شديده ولي ما ميخوايم كنترلش كنيم. خيلي راحته.الان هستي تا با هم صحبت كنيم؟
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام ستيلا جان من اومدم.درسته الان احساساتت شديده ولي ما ميخوايم كنترلش كنيم. خيلي راحته.الان هستي تا با هم صحبت كنيم؟
اره صبوری جان
- - - Updated - - -
سلام صبوری جان
خوب الان موفق شدي چقدر تحمل كني؟
باور کن صبوری جان همه ی حرفات درسته اما نمیدونم چکار کنم که دیگه تموم بشه.خیلی حالم بده
ميدونم منم مثل تو بودم شايد از تو هم بدتر ولي ميشه شك نكن چه مدته ازش خبر نداري؟
اره تحمل کردم حتی بهش زنگ زدم ولی شکر خدا در دسترس نبود.نمیدونم چکار کنم
- - - Updated - - -
از دیشب که صحبت کردیم دیگه خبری ندارم
اين رفتارت كاملا طبيعيه. چون شما هر روز ازش خبر داشتي اول بايد بذاريش تو ليست 24 ساعت اين اصطلاحو خودم ساختم. يعني در 24 ساعت هر اتفاقي افتاد حتي اگه آسمون به زمين اومد زمين به آسمون رفت حق نداري ازش خبر بگيري.
- - - Updated - - -
مغز تو هدف بلند مدت رو نميتونه تحليل كنه پس كوتاه مدتش مي كنيم .ساعتي كه باهاش تماس گرفتي و در دسترس نبود رو در نظر بگير دقيقا فردا اون موقع ميشه24 ساعت اگه تونستي بايد به خودت جايزه بدي.حتما اين كار رو بكن. براي خودت بد قول نباش.
باشه صبوری جان .کاشکی زود تموم میشد خسته شدم از این دوست داشتن .هزار بار خواستم تمومش کنم اما نشد
- - - Updated - - -
بیشتر موقع ها شبها بهش زنگ میزدم.باور کنید از اتاقم بدم میاد چون یاد اون میفتم.
الانم حق داري ناراحت باشي گريه كني حوصله هيچكيو نداشته باشي فكر نكن فقط تو اين شرايطو تحمل ميكني اين جمله رو وقتي داره خيلي بهت سخت ميگذره براي خودت تكرار كن.دهر روزي كه الان سختي ميكشم يك سال در آينده خوشبختم پس يه روز ميدم يه سال ميگيرم.
شما كه اقتصاد داني متوجه منظورم هستي:311:
حتی همین حالا هم دارم اشک میریزم.همش توی مغزم دارم حرفاشو تحلیل میکنم در صورتیکه اصلا دوست ندارم.خیلی بهش وابسته شدم .شاید اون تا دو روز بتونه طاقت بیاره ولی من اینجوری نیستم چون اون صبح تا شب سر کاره.چرا این بلا سرم اومد همش تقصیر خودمه