-
سلام رزا جان.
عزیزم چرا انقدر طلای عروسی رو کردی مشکل و سرش غرغر میکنی.یکم کوتاه بیا من با موپوی عزیز موافقم والا با این حرفات ادم فکر میکنه تو فقط فکر راهی برای ضایع کردن شوهرت و مادرشوهرت هستی.یکم غرور زیادی داری میگی خانواده ی من بالاترن.حتما باخودت میگی چرا ما برای عروسمون طلای اونقدری بخریم اینها برای من انقدری بخرن.ببخشید ولی دست از این خاله زنک بازیا بردار مشکلت رو ریشه یابی کن مشکل تو خیلی بزرگتر از این حرفاست الانم طلا رو کردی تبر هی میکوبی تو سر شوهرت بعد میگی چرا برای سالگرد عقدمون کادو نخرید.خب بنده خدا میترسه بخره بعدش بگی چرا ارزونه چرا گرمش کمه.یکم فکر کن یه جوالدوز به خودت بزن بعد یه سوزن به شوهرت
-
سلام عزیزم
من فقط میخوام 1چیز و بگم دخترخالم شوهرش بسیاربچه ننه است به طوری که هفته ای دو سه روز از اصفهان میاد شیراز پیش مادرش وبا اخلاق و رفتاربدی که نسبت به دخترخالم داشتند از روز بعدازعروسی که طلاشو به زور ازش گرفتند دارند به سختی تمام زندگی میکنند اما دخترخالم بسیار عصبی شده اما میسوزه و میسازه و چه بسا موردهای دیگر که دیدم ازهم جداشدن پس بیشتر زوی انتخابت دقت کن آدم شوهر میکنه که از خانه پدر شاید بیشتربهش توجه و ارزش بدن اماوقتی بخواد هر روز جنگ اعصاب داشته باشی زندگی بهخودت تلخ میشه که باید یا بسوزی و بسازی یا بابغلی ازمشکلات برگردی الان که عقدی اگر ببخشید اینومیگم این انتخاب و کنسل کنی بهتر ازاینه که بعد از عروسی بخوای پناه برخدا برگردی آبرو ریزیش بیشتره و مواظب سطح خانوادگی که گفتی باش
دیگه خود دانی مخصوصا اگرمواردهای دیگم وجود دارد
امیدوارم خوشبخت بشی