-
با قاطعییت میگم تو چیزی داری که من الان پی بردم نمی گم بهت ولی بدون که دخترای این تالار ندارن ولی تو داری چرا از کجا فهمیدم ؟از طرز بیانت من شخصییت شناس خوبی هستم طرف بگه ف من تا فرحزادشو رفتم دلم هم برات نسوخت جدی عرض می کنم ادم جدی ای علاوه بر شوخ طبعی ام هستم دیدی که بهت گفتم تو یه چیزی داری که تو این تالار هیچ کس اونو نداره
سلام.
حرفاتون خيلي جالب وكاربرديه.
من يك سوال برام پيش اومده وميخوام بدونم اوني كه هيچكدوم از دختراي اين تالار ندارن چي ميتونه باشه؟
-
قوربون دستت مصباح عزیز:43:
منم برای همه ,هر مشکلی که دارن آرزومیکنم خدا مشکلشو حل کنه
-
سلام بهار. جسته گریخته بیشتر نوشته ها شما و سفارشهای دوستانو خوندم. تصور کن یک پسری و با دختری در وضعیت مشابه خودتان برخورد کردید. به نظرت چه مشکلی باعث میشه مورد توجه شما قرار نگیره؟ چیزهایی که تا حالا در رابطه خودت نوشتی کاملا مثبته. خواهشا با نگاهی مثبت به نوشته های من بنگرید. قصد توهین ندارم ولی جسارت نباشه ،ممکنه به تمام مسائل اشاره نکرده باشی. ببین دوست خوبم. من به عنوان یک پسر به هیچ عنوان وضعیت خوب مالی یک خانم برام ملاک نیست. هر چند ممکنه برای دیگرون اصلی ترین دلیل باشه. معمولا ملاک برای آقایون در درجه اول: پاکدامنی ، مهربانی ، زیبایی ، هوش ، آینده نگری ،قانع بودن و سازگاری ، هنرمند بودن و در یک کلام دارای صفات خوب بسیار و به دور از اخلاق زشت و ناپسنده. جدای این مثالها که به دختر خانم مربوطه باقی به خانواده ایشون برمیگرده. مثلا وجود پدر یا برادر معتاد می تونه تاثیر منفی داشته باشه و یا وجود یک فرد که معلولیت شدیدی داشته باشه. مثلا یک شخص که اختلال ذهنی داره.
کمی بیشتر به خودت و خانواده با دقت نگاه کن شاید دلایلی بغیر از وضعیت مالی وجود داشته باشه که از نگاه شما پنهون مونده باشه.
بهار عزیز. یکی دیگه از مسائل که ممکنه شما توجه نکرده باشید اینه که آقایون معمولا با دیدن فردی سریع تصمیم به ازدواج نمیگیرند. اونا نیاز به فرصتی برای شناخت بهتر ، برای تفکر و تصمیم گیری و در نهایت برای بیان خواسته هاشون دارند. آیا شما این دوره زمانی رو در نزدیکی فردی سپری کردید؟ آیا هیچ زمانی فرصت آشنایی با جنس مخالف را فراهم کرده اید؟ ( منظورم ایجاد رابطه دوستی نیست. ).
-
سلام مجید عزیز
- - - Updated - - -
کاملا منظورتو متوجه شدم عزیزم:43:مجید درسته گفتم وضعیت اقتصادی نرمالی نداریم ولی خدارو شکر تو زندگیمون چیزی نیست که به خاطرش خجالت زده باشیم واقعا میگم
نه اعتیاد نه خانواده لاابالی نه چش چرون نه مال مردم خور نه اهل دودودم
کلا سرمون به زندگی خودمون گرمه
واقعا پدرو مادرو در جامعه جز افراد محترمی هستن که همه حرمتشونو نگه میدارن
بارها هم گفتم تعجب من ار اینه که چرا با این شرایط باید من دچار این مشکل باشم؟البته ایبن رو هم گفتم که قدم بلند نیست ولی آیا این میتونه دلیل مشکل من باشه؟
-
ممکنه بفرمایید قد شما چند سانته؟ و چند کیلو وزن دارید؟ البته امیدوارم از سوالم ناراحت نشده باشی.
-
ببین من چیزی که کلا از این متن شما و بیان و نوشته های دوستان فهمیدم اینه که شما نیاز به تایید دیگران داری:303:
اگه یکی بیاد و بگه شما بهترینی .. خوشحال میشی و اگه یکی نا امیدت کنه داغون میشی
نگران نباش نخواستم چیز بدی بگم چون منم همینطوریم... خیلی از ماها نیاز داریم یکی بگه افرین چقدر خوب داری تلاش میکنی ... باریک الله عالیه و ...
نیاز به تحسین توی وجود همه هست... شما از هر پیامی که همدردی خوبی شده باهات استقبال کردی. خوب این تاپیکو تا اخرش هم بری نتیجه ای نمیگیری...
البته درکت میکنم نیاز به همدرد و همدم داری ولی متاسفانه اینجا فقط یه متن مینویسن و هیچ همدم و دوستی وجود نداره.
به نظر من ینی خودم جای شما بودم دنبال یه دوست صمیمی بودم که اوقاتم رو باهاش پر کنم و یا یه جوری حتی به زور هم شده خودمو مشغول کنم. بیکاری بد چیزیه سعی کنین روزتون رو پر کنین...
شما حتما استعداد های خودتون رو دارین پس نیازی نیست من و بقیه بگیم شما میتونی چون واقعا میتونی...
- - - Updated - - -
مجید جان قد ایشون و وزن ایشون مطمینا خیلی غیر عادی نیست...
یادم اومد از یکی از دوستام که قدش متوسطه و شکمش خیلی چاقه و لکنت زبون نسبتا شدید داره چهره خیلی معمولی و خیلی چیزای معمولی دیگه
ولی همیشه توی کنفرانس ها و سمینار و کلا صحبت کردن توی جمع با همون لکنت زبون موفق بود و از منم بهتر حرف میزنه چون اعتماد به نفس داره...
مهم اعتماد به نفسه که ادم راضی باشه از قد و هیکل خودش ...
-
سلام خواهر خوبم بهار خانم :72:
راستش من فقط واسه شما اومدم اینجا عضو شدم !
اما....
اینجوری که من از نوشته هاتون برداشت کردم شما دختر معتقد و خداترسی هستین و علاوه بر اون واسه جسم و روح شریف انسانی تون ارزش قائلین.. اما
بعضی وقت ها بحث و گله ما با خدا سر چیزهای نداده چیز هایی که شدیدا خواسته شده اما... تنها اعتقاد و ایمان به خدا نیست که راه گشاست بعضی وقتا بخاطر اینه که بهش اعتماد نداریم یا چش امیدمون به آدم هاست! فقط به خدا امیدوار باش جوری نشی که انگار امیدت اون خاستگاری باشه که ایشالا همین روزا پیداش بشه :103: باشه ( خودمم نفهمیدم چی نوشتم از بس جمله ام فعل داشت ) تو یا به توانایی خدا اعتماد داری یا نداری! اگه داری گله نکن خودش میگه صبر همراه با تلاش داشته باش .... مطمئنم که خودت بهتر از من اینا رو میدونی که لازمه ایمان اعتماده اما خب بعضی وقت ها یادمون میره و مشکل رو گنده تر از اینی که هست می بینیم....
عزیزم چرا خودت رو با دیگران مقایسه میکنی .. خودت می دونی همونطور که هزارتا ازدواج موفق هست هزاران ازدواج ناموفق هم هست من اینجوری حس کردم که شما فقط اینکه دوستانت ازدواج کردنو رفتن رو می بینی اما نکته مثبتی که خودت وسط حرفات زدی رو عملا نادیده می گیری >> همین دوستانت میان پیش تو مشورت می کنن!
.
راستش بهار جان منم مثه تو یه سری تعریف هایی که الان بین دوستان خودم هم در مورد اجتماعی بودن هست رو نمی پسندم اصلا نمی تونم هیچ جوره این نوعشو قبول کنم که من راستش یه چند مدل راهنمایی اینجوری رو تو نظرات دوستان گرامی دیدم درواقع شاید روش های اونا واسه امثال شما اصلا راه گشا نباشن اما واسه کسان دیگه ای که مثلا سایت های همسریابی رو مناسب میدونن و شرایط خانوادگی شون پذیرای این نوع ازدواج هستن راهکار خوبی باشه پس خودت نظراتو بخون همونطور که نشون میدی عاقلی (فقط یکم الان ذهنت درگیر نقاط منفی زندگی ات با توجه به سابقه درخشان شاد بودن) بهترینشو انتخاب کن
امای شماره 2- من دوستی دارم که شدیدا اعتقادات خفن داشت این دوست من شوهرشو تو یه جلسه مذهبی پیدا کرد الان هم سرخونه زندگیشه و اونجوری که بقیه میگن خوشحاله! اون هم تا جایی که یادمه آنچنان خاستگاری نداشت خودشم که تو خونه بود کلا! پس ببین مطمئن باش شوهرت الان تو چاه که نیوفتاده ! هست بنده خدا فقط سرش زیادی شولوغه اینجوری >> :227:
بعضی وقت ها با مادرت همراه شو برو مهمونی برو مراسم نمی دونم اصلا برو همایش اینا رو دوست نداری پاشو برو کلاس کوبلن !!اگه دوست نداری هرکارمفیدی که دوست داری و باعث میشه اجتماعی تر بشی رو انجام بده منظورمو بد برداشت نکنی پاشی بری تو خیابون زل بزنی به چشای مردم بلکه شاید مجنونت یهو تیر نگاهت به قلبش بخوره و یک دل نه شونصد دل عاشقت بشه با اسب سفید بیاد باهم برین دور دور! نه عزیزم میدونم خودت حتی به خدا هم نشون دادی دنبال راه حرام و البته راه آسون اشتباه نیستی ......
راستی به یه دوست مطمئن معتمد بگو که یه بار باهات همراه بشه کسی که عاقل باشه بهش بگو تو رفتارات ریز بینی کنه ببینه کجا مشکل داری... مثلا من به شخصه یکم عصبی ام (فقط یه کم ها یه کم :97:) این رفتارم هم یجورایی انگاری نهادینه شده و غیر ارادی شده !! خودمم متوجه این رفتارم نبودم تا اینکه به یه دوست خوب گفتم از نظر اون من چطورم تازه اون موقع بود که :grief:بععععععله بنده هم پی به عمق فاجعه خودم بردم
خلاصه بگم نگاه کن اگه جای یه پسر بودی خودتو می پسندیدی؟؟؟ یا اینکه فقط از چشم خودت داری دنیا رو رصد میکنی
.
.
توکلت به خدا باشه اینجاس که شاید محل امتحان زندگی تو باشه شاید داره محکت میزنه ....
.
.
باور دارم که الله همیشه خیر بنده اش رو حتی بیشتر از خود اون بنده خنگ ( مثل خود من ) میخاد
____________
پ.ن 1 - این پاسخ سریع چرا ییییهو تغییر فونت میده؟ چشه؟
پ.ن 2 - بهار جون واست دعا میکنم توام واسه من دعا کن خدا یه پول قلمبه واسم یفرسته
پ.ن 3- شوخی های منو به دل نگیری ها ( با همتونم )
پ.ن 4 - واسه ازدواج موفق تمام عذب های گرامی :103:
- - - Updated - - -
پ.ن 5 - ضمنا خواهشا اون دوستی که گفته سایت همسریابی لطفا از حرفم ناراحت شه هرکسی راهی داره ( واسه نمونه یکی دیگه از دوستان از این طریق همسر یاب شدند و الان هم نمی دونم در چه حالی هستن امیدوارم خوشبخت باشه ) هرجا هست و همچنین آقایی که راهکار چشم تو چشم شدن رو پیشنهاد دادند... آخه خیلی نگرانم کسی از من برنجه بخاطر حرفم آخه آدم های مجازی هم دل دارند
اصن کلهم
لطفا از همین یه ذره حرفی که بالا زدم هیشکی ناراحت نشه :72::72:
-
مجید جام من قدم 153 ووزنم 50 هستش.خیلی کمه آره؟ولی آخه الن کلا دخترا قدشون کوتاه هستش
jss sasmineye عزیزم مرسی که به خاطر من عضوشدی
گفتم من شایدمهارتهای ارتباطیم ضعیف باشه
-
چون تاپیک داره فول ظرفیت می شه و وقت نیست باید خیلی فشرده و رک بگویم : شما از اول راه را اشتباه رفته ای. شما احساس تنهایی می کنی چون با خودت ارتباط درستی نداری. همه چیز از خود آدم شروع می شود. یک مثال بارزش در پست اولت کاملا مشهود است :
شما هدفت از زندگی چیست ؟ آیا اگر برای خودت هدف مشخصی داشتی این گونه زندگی به کامت تلخ می شد ؟ آیا یک هدف مشخص زمینه ارتباط داشتن با جامعه نیست ؟
بگذار برایت روشن کنم که چرا اینقدر پریشان شده ای: چون با خودت ارتباط درست نداری و به عمق خودت نمی روی. گرفتار افکار متناقض و پریشان شده ای و حتی یک هدف برای زندگی ات نداری که بتوانی به وسیله آن افکارت را جهت بدهی.
شما اول می گویی می خواهم ازدواج کنم اما هیچ آمادگی ای برای ازدواج نداری و تصور بسیار ساده ای از ازدواج داری : ازدواج را داشتن یک مرد و همراهی و حرف های عاشقانه و بیرون رفتن با هم می بینی. در حالی که اگر کمی عمیق تر می شدی می دیدی این تفکر فقط یک خیال و رویا است. در جهان واقعی ازدواج طور دیگری است.
شما ازدواج و دوست پسر را یکی می دانی. در حالی که در همین تالار اگر بگردی به خوبی می توانی بفهمی که ازدواج یک قرارداد رسمی است و تعهد می آورد و رابطه دوستی اساسا نقض کننده ازدواج است و کسانی که نمی خواهند فعلا یا در کل ازدواج کنند برای ارضاء عاطفی - جنسی یا برای وقت گذرانی یا سرپوش گذاشتن روی مشکلات زندگی روی به دوستی می آورند. حالا چه طور شما تصورت از دو چیز کاملا متناقض و متضاد یکی است ؟ چه طور این دو را یکی می دانی و فرقی برایت نمی کند؟ اگر ارزش های مشخصی در زندگی داشتی و به این ارزش ها مقید بودی آیا باز هم این گونه فکر می کردی و علی رغم اینکه به ازدواج علاقه داشتی باز هم با دیدن کسانی که با دوست پسرشان قدم می زنند دلت می گرفت ؟
به خودت رجوع کن و با خودت دوست باش. تو از خودت فاصله داری و باید این سفر را از درون خودت آغاز کنی. خودت را بشناسی و ارزش هایت را مشخص کنی ، بر اساس آن هدف گذاری کنی و بعد با ایمان به سمت هدفت بروی. آن وقت می بینی چگونه این احساسات منفی از و جودت می رود. تنهایی شما از وقتی شروع شد که ( خود واقعی ات ) را طرد کردی.
-
بچه ها انگار آدم اینجا از دلتنگی یه چیزی گفت 1000 تا برداشت عجیب و غریب میشه
نوپوی عزیز:
کی گفتم ازدواج و دوست پسر یکیه؟من کی گفتم در زندگی هدف ندارم؟بزرگترین هدف زندگی من اینه که همین امسال phd قبول بشم اونم در یکی از بهترین رشته ها
عزیزم نا سلامتی لیسانس علوم اجتماعی دارین یه مقدار عمیقتر فکرکنید به مسایل
کی گفتم ازدواج یعنی داشتن یک مرد و تمام؟بارها گفتم وقتی دیگران داشتن پسر بازی میکردن من خونه داری میکردم ,بارها مشکلات زندگی دوستان متاهلم به وسیله من حل شده به نظر شما این یعنی اینکه من ازدواج رو داشتن یک مرد میدونم؟وقتی نوشتم به هیچکس اجازه ندادم به عنوان عروسک و زنگ تفریح به من نگاه کنن شما چطور میتونید بگید از نظر من شوهر و دوست پسر یکیه؟
واقعا آدم تعجب میکنه یعنی برداشت شما از حرفای من تا این حد سطحی بوده که به من بگید شوهرو با دوست پسر قاطی نکنم؟