نوشته اصلی توسط
دختر مهربون
بچه ها، من الان باید چه رفتاری با پدرم داشته باشم؟
باهاش حرف بزنم؟ (که نمیتونم)
جلو چشمش باشم؟ (که چون حال حرف زدن ندارممثل یه مرده متحرک خواهم بودالبته دوست ندارم جلو چشمم باشه پس نمیشه)
عادی رفتار کنم؟ (که از این به بعد براش توهین به من و ندیده گرفتن من براش راحت باشه؟ )
هر چند، هر کاری کنم هیچ اثر مثبتی نخواهد داشت
متنفرم از اینکه بعد از یه مدت به خودش اجازه میده خیلی عادی با آدم برخورد کنه انگار هیچ اتفاقی نیفتاده و هیچ کار منفی ای انجام نداده
دلم میخواد تا آخر عمرم تو اتاق بمونم.
بعد هی بگید چرا دادگاه ذهنی میسازی! وقتی تو دنیای واقعی زورم بهش نمیرسه، وقتی حرف حق من 2 زارم نمی ارزه ولی حرف ناحق اون همیشه به کرسی میشینه، دادگاه ذهنیم برام لذت بخش نباشه؟
از دیشب اومدم تو اتاقم
نه شام خوردم نه ناهار نه صبحونه. ولی این کارا تاثیری روی پدرم نمیذاره اگه اینجوری هستم بخاطر متنبه شدن پدرم نیست.
برای اینکه حالت تهوع دارم نمیتونم چیزی بخورم.