RE: قهر كردم ،ميخوام طلاق بگيرم
ميدونم ولي اگه بخوام مهريه م بگيرم ميره درخواست ميده و قسطيش ميكنن اونوقت همين 15 تومن رو هم بعد 10 20 سال گيرم نمياد
ميدونم يه روزي چوبش رو ميخوره
فقط منتظرم كه اون روز رو ببينم كه پشيمونه و التماسم ميكنه كه برگردم
مطمئنم كه پشيمون ميشه از خدام فقط همين رو ميخوام كه پشيمونيش رو ببينم
RE: قهر كردم ،ميخوام طلاق بگيرم
عزیزم به نظر من اصلا تو فکر گرفتن مهریه نباش باور کن هیچی دستت رو نمیگیره. منم مهریمو که 914 تا سکه بود گذاشتم اجرا ولی آخرش چی شد!؟ قاضی 7 ماهی یه سکه واسم زد. اگه بخوای وارد این بازی بشی حداقل 2-3 سال طول میکشه تا بتونی طلاق بگیری چون ممکنه شوهرت باهات لج کنه و طلاقت نده. عزیزم انجوری جوونیت هدر میره. به نظرم این پولو بگیرو ازش جدا شو. به راحتی میتونی با این پول و پس اندازی که داری یه خونه نقلی ارزون واسه خودت بخری. شاغل هم که هستی قسطاشو هم میتونی بدی.
این آدم حتی ارزش اینو نداره که حتی 1 لحظه بخوای بهش فکر کنی اصلا اعصاب خودتو خورد نکن فقط واگذارش کن به خدا. تو که سنی نداری. دوباره می تونی ازدواج کنی. مطمئن باش تاوان کارشو پس میده چوب خدا صدا نداره.
RE: قهر كردم ،ميخوام طلاق بگيرم
سلام هاجس جان
اگر تصمیمت برای طلاق حتمیه و دیگه نمی خوای زندگی کنی
و اگر به غیر از یک خونه و یک ماشین چیزی به نام شوهرت نیست و یا در جایی شاغل نیست که فیش حقوقی داشته باشه
با همین میزان توافق کن من یک هفته پیش دادگاه اعسار داشتم
قاضی بهم گفت همسرت اشتباه کرده اعسار داده می تونه حتی یک ریال از مهریه ات رو نده
وخیلی آزاد بچرخه چون چیزی به نامش نیست و شغلش آزاده و فیش حقوقی نداره که توقیف بشه
من هم مثل ماریا این راههارو رفتم مطمئن باش
به هیچ جا نمی رسی
طبق نظر وکیلت توافق با همین مقدار بهترین راهه
الان مهریه یعنی کشک
ولی اگر هنوز امیدواری به زندگیت و می خوای ادامه بدی می تونی صبر کنی
هیچ کاری نکنی تا چند ماه ببین اوضاع چه طور می شه بعد تصمیم بگیری
RE: قهر كردم ،ميخوام طلاق بگيرم
سلام.
من تمام تاپیک هات رو خوندم. شما 2 ماه عضو این سایت شدی و به نظرات دوستان انشاالله که توجه هم کردی...ولی 2 ماه کافیه که به طلاق برسی؟ حتما میگی 3 ساااله...اگه تو 3 سال به طلاق میرسیدی که اینجا نمیومدی. تو این 2 ماه هیچکی نگفت طلاق بگیر...برعکس همه گفتن زندگیتو بساز.
الانم من نمیگم طلاق بگیر یا بساز فقط با توجه به چیزایی که نوشتی میخوام نظرمو بگم شاید قبل از تصمیمگیری نهاییت حداقل 10 دقیقه تأمل کنی...آخه رفتار همسرت از جهاتی شبیه همسر منه برای همین من به تحلیل رفتار شوهرت از دید خودم میپردازم شاید تصمیمت عوض شد. (اینکه میگم تصمیمت عوض شد به این خاطره که تا تو نخوای اون نمیتونه طلاقت بده مگر اینکه کل مهریه رو یه جا بده که نمیتونه...پس همه چی بستگی داره به تصمیم تو که بخوای طلاق بگیری یا نه).
دوست خوب من رفتار شما 2 نفر تا حدی شبیه به همه. بارزترین شباهت عجول بودنه. شوهرتم عجوله اگه نبود علی رغم عشقش به تو که بغلت کرد و نذاشت خونه رو ترک کنی بارها پیشنهاد طلاق نمیداد و مبلغ رو بالا پایین نمیکرد!
دومین شباهت اینکه هیچ کدومتون قاطع نیستین! اگه همسرت یک مرد قاطع بود و واقعا دلش طلاق میخواست روزی 10 بار نمیگفت طلاق بگیر!!! بلکه مستقیم وارد مراحل قانونی جدایی میشد. تو هم برخورد قاطع نداری...اینو همه از تصمیمات فهمیدیم. درحالیکه در مواردی مثل شوهر شما فقط برخورد محکم و قاطعانه جواب میده. سوم اینکه هر دو لجبازین و هرکدوم دنبال اثبات خودتون به دیگری هستین. نگو نه من لجباز نیستم! اینکه بهش محبت میکنی دلیل بر این نیست که شخصیت لجبازی نداری. حتی اگه کلامی نباشه شوهرت مقاومتت رو میفهمه. تورو خدا ناراحت نشو ولی من این رو از جمله هایی که درشت و پررنگ مینویسی میفهمم که دنبال اثبات خودت و حق به جانب بودن خودتی... نتیجه اینکه شما اگه خدااااای نکرده از هم جدا شین به چند ماه نکشیده میاد سراغت تو هم میپذیریش دوباره ازدواج میکنین و دوباره مشکلاتتون به طرز فجیعتری شروع میشه!!! چون هردو عجولین.
میگم خدای نکرده چون واقعا حیفه 2 نفر که هردو همدیگه رو دوست دارند به خاطر این مسائل از هم جدا بشن. حتی موضوع عمه خانم هم حاد نیست! چون اصلا ایشون موضوع نیست که بخواد حاد بشه! ایشون یک فردیه که چون از بچگی تو زندگی شوهرت بوده و شوهرت هم شخصیت وابسته ای داره (اگه نداشت و به تو وابسته نبود تا حالا طلاقت داده بود) جدایی این 2 نفر زمان میبره!
آخه قربونت برم تو که ازدواج کردی و گرمای روابط زناشویی رو چشیدی چرا این فکرا رو میکنی؟...کدوم مردی به خاطر زنی که هرگز اجازه نداره جای همسرش رو بگیره (مثلا عمه!!!) حاضره تا آخر عمر خودشو از عشق و زناشویی محروم کنه؟ برای یک مرد هزاران عاطفه زنانه آغوش امن زنش نمیشه!
اگه یک بار درست و حسابی به این موضوع فکر میکردی برای همییییشه عمه خانوم رو از روح و قلبت حذف میکردی...
چرا خودتو تا حده یه زن شماره 3 و 4 به نام عمه پایین آوردی در حالیکه 1 بودی و هستی؟ که اگه نبودی نه با تو ازدواج میکرد نه با تو میموند.
تمااااام این رفتارها و حرفای شوهرت 1 دلیل داره! اونم اینه که شوهرت میخواد تو شأن و منزلت خودتو بالا ببری...میخواد به همسری تو افتخار کنه...اتفاقا اتفاقا میخواد عمه از زندگی 2 نفره شما حذف بشه و بره خارج از گود و فقط بشه یه عمه مهربون که شوهرت وظیفه داره محبتش رو دریغ نکنه ازش. دلش نمیخواد تو با عمه اش در یک سطح باشی. عمه واسه اون نفر 3 ام هم نبود ولی خودت آوردیش وسط خودتو شوهرت! شوهرت یک زن میخواد چون 33 سالشه نه یه رقیب حسود واسه عمه اش!
حتما میگی پس چرا بدترش میکنه؟ چرا بیشتر میره سمتش؟
به همون دلیل که وقتی چای میریختی برمیگردوند تو قوری و دوباره میریخت!!!
چون از صمیم قلب میخواد رابطه اش رو با عمه اش برای تو طبیعی کنه و فکر میکنه راهش اینه که اینقدر اونو بیشتر پررنگ کنه که تو بی خیال شی ... راهش غلطه ها...ولی مهم نیتشه! یه ادم لجباز غیر از لج کردن و حرص در آوردن راه دیگه ای بلد نیست!
دوست گلم. نگو طلاق. شما همدیگه رو دوست دارین فقط بدجوری دارین لج میکنین. تو ظاهرا لج نمیکنی ولی اگه میخواستی علاقه شوهر و عمه اش تعدیل بشه و حتی خیلی کم بشه راهش این بود که کم رنگش کنی نه اینکه دست بذاری روش! لج نکردن سر این موضوع که مهمترین موضوع اختلافه یعنی عمه رو اینقدرررررر ریز ببینی که یادت بره وجود داره! اونو واسه خودت و شوهرت غول کردی و خودت کوچولو شدی...به خدا شوهرت همینو میخواد! چون میترسه به خاطر تو به قطع رابطه برسه با عمه اش!!!! سخته خب اونم بعد از 33 سال! حق بده واسه اثبات درستی کارش اینجوری شورشو در بیاره...اون میخواد تو بی تفاوت بشی و ملکه قلبش باشی تو هم که تاج رو گذاشتی رو سر عمه اش.
ببخش خیلیییی طولانی شد.
ولی محکم باش. بگو باشه حالا که میخوای از زندگیت برم میرم. پولی که میدی هم مهم نیست...
به صرف گفتن این حرف قاضی حکم نمیده که دختر خوب!
مطمئن باش اگه قاطع بگی باشه...نه میاد دادگاه نه پول حاضر میکنه...فقط داره تهدیدت میکنه به جدایی و سرسختانه میخواد اثبات کنه حق با اونه! حتی اگه این لجبازی بره تا مرز طلاق!
اگر هم اومد...پول هم آورد...قاضی رضایتت رو میپرسه دیگه؟ اونجا بگو نه...من طلاق نمیخوام! و ببین شوهرت میتونه قاضی رو راضی کنه؟؟؟؟ مگه جدایی به همین کشکیه؟؟؟؟
تازه من مطمئنم کار به اونجا نمیکشه...شوهرت کافیه یه رفتار قاطع ازت ببینه خودت میبینی چطور تغییر موضع میده.
اون الان سر دو راهیه. نه میخواد طلاقت بده و از دستت بده...نه میخواد بیاد دنبالت که یه وقت پیش تو بازنده نباشه که بگه تو راست میگی رفتار من با عمه ام طبیعی نیست.
هاجس عزیز...شوهرت خسته شده نه دلزده ! یعنی خسته اش کردی...آدما حتی وقتی دلزده هم میشن یه فرصتی به هم میدن تا شاید دلزدگی جاشو به اشتیاق بده ! دیگه خستگی که جای خود داره !!! تو این 2 ماه 10 بار خوب بودین بد بودین خوب بودین بد بودین ....خب یه کم به هم فرصت بدین !
دوست گل ما صبور، محکم، قاطع، بی استرس برو جلو.
شما همدیگه رو دوست دارین و به این راحتی جدا نمیشین.