RE: چه جوري بايد به همسرم بگم كه از اين طرز زندگي ناراضي ام؟
حرفهای مدیر همدردی مربوط به قبل از اینه که شما قهر کرده بودی! قهر کردن با یک رفتار و برگشتن بدون بهانه شما رو
و عزت نفس شما رو از بین می بره و شما رو آچمز می کنه (AACHMAZ) . یک اصطلاحیه در شطرنج که در اون حالت
شما باید مهره(عزت نفس) تون رو بدید بره تا شاهتون (زندگیتون ) مات نشه! کاری نکنید این اتفاق بیفته. ازتون
خواهش می کنم زندگیتون رو بر پایه مواردی که گفته شد وضع کنید. شما والاتر از یک زن یا مرد، یک انسان هستید!
به نظر من حالت وابستگی اعتیاد گونه باعث این رفتارهای انفعالی شده. بهترین کار در این شرایط اینه که ضمن اینکه
دارید توی خونتون زندگی می کنید و احتمالا دیگه نگرانی های مربوط به دوری از خونه.... رو ندارید سرگرمی های
جدیدی رو هم برای خودتون بوجود بیارید. موسیقی برید، تئاتر برید، برید سینما با دوستان، اگر اینها رو نمی تونید فیلم
نگاه کنید فیلم کمدی، شاد، نه از این فیلمای مضحک ماهواره ای. جدول حل کنید، یک زمینه مورد علاقتون رو پیدا کنید (به هر حال شما به موضوعی علاقه مند هستید) از همین اینترنت راجع بهش بخونید و مطالعه کنید و... بذارید
وقتتون به چیزی جز همسرتون هم تعلق پیدا کنه. بعد از اون می بینید همسرتون همه زندگیتون نیست. همسرتون خیلی مهمه ها. همه زندگیتون نیست. بنابراین از بی محلی اون احساس نفس تنگی کامل بهتون دست نمی ده. ولی بی محلی هم نکنید! یعنی بگذارید زندگیتون ابتدا به تعادل نسبی برسه
خیر الامور اوسطها. در یک تاپیک دیگه هم گفتم اینو
RE: چه جوري بايد به همسرم بگم كه از اين طرز زندگي ناراضي ام؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مهرو
من بعيد مي دونم كه يكبار هم كه شده با خودت خلوت كني و رفتارهاي بچه گانه خودتو بشناسي.
همسر تو 33 سالشه . مردا تو اين سن دنبال زني هستن كه پخته رفتار كنه ، بجاش شيطنت داشته باشه و در مواقع لزوم همفكر و مشاورشون. به نظر من همسرت خلا هاي رفتاري تو رو از ابتدا با حضور عمه اش پر كرده!
شما بهترين كاري كه الان بايد انجام بدي اينه كه تمام تلاشتو كني تا بزرگ بشي. تا بالغانه تر رفتار كني. اينكه ذهنا همسرتو رها كني و فكر كني رفته ماموريت. وظايفتو انجام بده اما باريك نشو كه چرا اينجوري كرد چرا اونطوري شد و....
بي خيال شو!
يعني رفتاري نكن كه ديگه همسرت بي حرمتت كنه. كوچيكت كنه .عزت نفس داشته باش!
:104::104:
RE: چه جوري بايد به همسرم بگم كه از اين طرز زندگي ناراضي ام؟
مثلا همين الا خودش به خاطر يه موضوع كاري بهم زنگ زده بعد وسط حرفم يهو ميگه باشه و بدون هيچي قطع ميكنه
خدائيش من بايد با اين ادم بي تربيت چه طوري رفتار كنم
در مقابل اين رفتارا بايد سكوت كنم[b]
RE: چه جوري بايد به همسرم بگم كه از اين طرز زندگي ناراضي ام؟
هر بنایی که سالها با اضطراب کج ساخته اید حداقل ماهها طول می کشد که با دستان پر آرامش خود صاف کنید! نگران نباشید
RE: چه جوري بايد به همسرم بگم كه از اين طرز زندگي ناراضي ام؟
سلام هاجس خانم
شما شدیدا به مشاره حضوری احتباج داری
باور کن
ببین عزیزم یه بار مشاور به من گفت قهر خیلی هم بد نیست و توضیحاتی برای من در این مورد داد که من خیلی خیلی استفاده کردم :303:
اممممممممممممما
حالا اگه برای شما بگم شما دوباره مثل پست آقای مدیر کپی می زنی که حرفها با هم فرق داره در صورتیکه باید از صحبتهای دوستان و مشاوره ها نکته برداری کنی و با یه تحلیل کلی به موقع ازش استفاده کنی . راهنمایی ها باید گوشه ذهنت بمونه و حلاجی بشه و در صورت نیاز و به موقع استفاده بشه.
اینکه تلفن رو قطع می کنه رو می گی و کار زشت شوهرت رو و خلاص بعد می خواهی که ما بتونیم شما رو درست راهنمایی کنیم
من نمی گم شوهرت مقصر نیست ولی شما هم زیاد بی تقصیر نیستی توی همین مورد تلفن قطع کردن وقتی شما خودت به خودت احترام نمی ذاری شوهرت که دیگه نباید بیشتر از این ازش انتظار داشته باشی.
برای عجول بودنت هم من اگه جای شمابودم حتما چند جلسه مفصل می رفتم مشاوره تا اصلاح بشم اول خودت رو اصلاح کن عزیزم بعد می تونی زندگیت و شوهرت رو هم یه تغییرات مثبتی بدی مطمئن باش :72:
RE: چه جوري بايد به همسرم بگم كه از اين طرز زندگي ناراضي ام؟
هاجس جان حالا که برگشتی خونه یه برنامه ریزی یک ماهه برای خودت بکن و بهش هم عمل کن و نتیجه اش رو ببین.
به این صورت:
1- سعی کن اعتماد به نفست رو تقویت کنی.حتی بد نیست در قبال شوهرت اعتماد به نفست یه کمی زیادی بالا بره (یه کمی غرور)
2- به خودت و زندگیت و برنامه هایت برس.عزیز من اگه می خوای شوهرت دوستت داشته باشه سعی کن آدم کاملی باشی.1 ماه بدون توجه به رفتارهای شوهرت به خودت اهمیت بده. به وضع ظاهریت برس.آرایشگاه برو.برای خودت خرید کن. توی خونه خوش تیپ و مرتب و خوش بو باش.(ولی به هیچ وجه منتظر توجه همسرت نباش که بعدش سرخورده بشی) این کار و فقط و فقط به خاطر خودت بکن
3- ارتباطت رو با دوستانت و خانواده ات قوی کن. با دوستانت و به سینما و گردش برو. ناهار باهاشون برو بیرون.با خانواده ات مهربون تر باش.الان انقدر مشغول همسرتی که از همه غافل شدی.کاری نکن که خدای نکرده خدای نکرده فردا روزی خانواده ات کنارت نباشند و تو حسرت بخوری که چرا بیشتر بهشون محبت نکردی و بیشتر باهاشون وقت نگذروندی و همه فکر و ذکرت شوهرت بوده
4- وقتایی که همسرت خونه است مثل یک پرنسس رفتار کن.پر از عزت نفس و اعتماد به نفس باش.خودت و کامل و بی نیاز از توجه ببین.سعی کن تو اونی باشی که نه تنها کمبود محبت نداره بلکه انقدر محبت و توجه دیده که به دیگران هم نثار می کنه. منظورم اینه که محتاج محبت دیگران نباش.این حس رو در خودت تقویت کن که تو در قبال محبتی که به بقیه می کنی انتظار محبت دیدن نداری.چون کمبودی حس نمی کنی
5-به شوهرت به اندازه توجه کن. نه قهر کن و از خونه برو و نه آویزونش باش.هزار تا کار هست که تو می توانی سرت و باهاش گرم کنی.انگری بردز بازی کن، بافتنی بباف، کتاب بخون. هر کاری که از انجام دادنش لذت می بری در زمان هایی که همسرت خونه است انجام بده تا هی چشمت بهش نباشه .
6- تمام این کارها رو با صبر و حوصله و با چشم اندار 1 ماهه انجام بده. یعنی به خودت بگو من انتظار ندارم که زود نتیجه بگیرم.حتی حتی حتی اگه بعد 1 هفته شوهرت اومد سراغت و یکم باهات مهربون شد، دوباره نرو سر خونه اول. خواهشا یک ماه ادامه بده تا نتیجه اش رو در بلند مدت ببینی
موفق باشی
RE: چه جوري بايد به همسرم بگم كه از اين طرز زندگي ناراضي ام؟
خواهر عزیزم خانم هاجس
تاپیکی وجود داره با عنوان " چگونه منفعل نباشیم؟" این تاپیک رو با دقت مطالعه کنید
متاسفانه چرخه منفی در زندگی شما رخ داده که می توانید در همان تاپیک انرا مطالعه کنید
سوالی بود بپرسید
RE: چه جوري بايد به همسرم بگم كه از اين طرز زندگي ناراضي ام؟
ممنون آقاي sci كه سر سزدين
لطف ميكنين بگين كه چه چيزي توي رفتار من هست كه شما به اين نتيجه رسيدين كه من منفعلم
اگه يه نمونه از رفتاري كه توش منفعل بودم رو مثال بزنين ممنون ميشم
RE: چه جوري بايد به همسرم بگم كه از اين طرز زندگي ناراضي ام؟
سلام خانم،
وقتي چرخه منفي ايجاد مي شه كه يك نفر پرخاشگر و نفر ديگه منفعل يا خنثي باشه... يا حتي پرخاشگر باشه..
در اين شرايط صميمت بسرعت كاهش پيدا مي كنه! اين در مورد زندگي شما مصداق پيدا مي كنه نه شخصيت شما!
من نگفتم شما منفعل هستيد.. گفتم تاپيك رو مطالعه كنيد! در اون تاپيك اين مسائل رو كه اينجا براي شما نوشتم رو توضيح دادم به تفصيل... اگر وقت داشته باشيد و بخونيد بسيار نتيجه خواهيد گرفت/ در هر حال رفتار شما همينكه صميمت رو به كاهش هست نشان دهنده اشكالات ارتباطي شما با همسرتون هست كه در ارتباطات منفعل پرخاشگر شكل مي گيره! شما نوشته بوديد فكر مي كنه من پر رو مي شم و مي خواد من رو ادب كنه! خب اين يك مثال!
مثال دوم:نه حرف قشنگي نه آغوش گرمي نه تماس بدني هيچي هيچي هيچي
مثال سوم:احساس ميكنم دارم با يه غريبه زندگي ميكنم اصلا احساس صميميت ندارم
مثال چهارم: اگه رفتاراش همينطوري ادامه داشته باشه واقعا ديگه تركش كنم البته اون چيزي از اين تصميم من نميدونه
مثال پنجم: ولي الان واقعا دوست دارم يه جوري بهش بفهمونم كه راضي نيستم كه منم ادمم نيازايي دارم ولي ميترسم
مثال ششم: دوست دارم هم اون هم من اگه از هم انتظاري داريم يا از هم دلخوريم رك و راست و بدون جر و بحث و دعوا بتونيم به هم بگيم و لي اين صميميت رو نميبينم
مثال هفتم: مثالي كه خودتون زديد: يا اگه من يه درخواستي ازش بكنم مثلا بگم امشب نر فوتبال و بيا با هم باشيم سريع از كوره در ميره منم ديگه جرئت نميكنم چيزي بگم
مثال هشتم: خلاصه خيلي كلافه ام يه عالمه حرف دارم كه بهش بگم ولي همشون رو تو دلم تلنبار كردم
پس اگر اون تاپيك رو بخونيد متوجه خواهيد شد كه رفتارهاي شما نشانه هاي انفعال و پرخاشگري رو داره... و همينطور رفتارهاي همسرتون! حالا شما روي خودتون كار كنيد فعلا! تا بعدا همسرتون رو كمك كنيم...
دقت كنيد كه اگر از شما چيزي رو مي خواهم كه بخونيد با دقت بخونيد و بعد اگر سوالي بود بپرسيد...
چون طبيعتا چيزي كه مي خوام بخونيد، به ضرر شما نيست! پس رك و راست: تنبلي ممنوع!!!
موفق باشيد!
RE: چه جوري بايد به همسرم بگم كه از اين طرز زندگي ناراضي ام؟
سلام
خيلي ممنون آقاي sci عزيز
من چند بار تاپيك رو مطالعه كردم و اينطور برداشت كردم كه رابطه بين دو نفر براي اينكه بتونن اين تكنيك ها رو پياده كنن بايد حداقل عادي باشه
در صورتي كه من و همسرم الان كاملا رابطه مون داغونه ايشون فقط با ابرو جواب حرفهاي من رو ميدن و حتي دوباره جاي خوابشون رو عوض كردن منم به توصيه ي دوستان الان فقط دارم روي خودم كار ميكنم و ديگه بهش محبت نميكنم و فقط وظايف عاديم رو انجام ميدم و زياد دور و برش نميپلكم قبلا اگه جاي خوابش رو عوض ميكرد من خودم ميرفتم و كنارش ميخوابيدم ولي الان اين كار رو نكردم يا اينكه نسبت به بي محبتي و بداخلاقيش خودم رو بي خيال نشون ميدم
ميخوام بدونم در اين شرايط دعوت به گفتگو يا رفتار جرات مندانه موثره ؟ يا اينكه بايد صبر كنم كه ايشون يه عكس العملي از خودش نشون بده و به بهتر شدن رابطه تمايل داشته باشه
چون واقعا من ديگه اين انرژي رو در خودم نميبينم كه پيشقدم بشم و دوست دارم براي يك بارم كه شده همسرم براي بهتر شدن رابطمون تلاش بكنه
دلم ميخواد قدم اول رو اون برداره