خوب شما واسه ايتكه منتظر مونده بودي بره تو چه دليلي براش آوردين؟اصلا خودتون چه دليلي واسه اين كارداشتين؟
نمایش نسخه قابل چاپ
خوب شما واسه ايتكه منتظر مونده بودي بره تو چه دليلي براش آوردين؟اصلا خودتون چه دليلي واسه اين كارداشتين؟
واقعا دیشب وقتی بهم گفت یادم اومد که منتظر نموندم..
اخه برمیگرده میگه ضایع شدی بازم منتظر نموندی برم تو...!!! گفت ازین به بعد رفتارت رو درست کن منم گفتم چشم و دیگه هیچی نگفتم . از لحنش ناراحت شدم منم ادمم خوب.. درسته اشتباه کردم ولی این رسمش نیست خداییش
احساس میکنم دارم به همه خواسته هاش تن میدم ولی اون...
چطوری میشه یکیو دوست داشته باشی ولی یه حرکت اینطوری بهمت بریزه...
منم مث خودش لجبازی کنم خوبه !!!
خنده داره که با هم رابطه خوبی داریم نمیدونم مشکل از چیه...یهویی دلم میگیره فک میکنم چرا با کسی ازدواج نکردم که بیشتر دوسم داشته باشه و برام حاضر باشه هر کاری بکنه ( مث خودم که براش حاضرم هر کاری بکنم )
نمیگم دوسم نداره .. واقعا هم دوسم داره و شایدم مقدارش هم زیاد باشه ولی دوست داشتنش اونطور که میخوام نیست. ینی اون حدی که من میخوام دوسم نداره... شاید توقع من زیادیه شایدم نه...
ببین آقا میلاد شما هم مردی هم از لحاظ سنی از خانمت بزرگتری پس باید بالغانه رفتار کنی
خانمت سن کمی داره و هنوز کم تجربه هست
اگر شما رفتار درست رو پیش بگیری هم با همه وجود عاشقت میشه هم زندگی خوبی پیدا می کنی
ببین خانم شما نیاز به حمایت شما داره
دلش می خواد پشتش باشی تکیه گاهش باشی همه خانما همینطورن
بعضیا بیشتر
خانم شمام اینجور که شما توصیف کردی از اون نوع خانمهاست که خیلی به شوهرشون وابسته می شن
حالا شما باید اینجا درست رفتار کنی
بتونی تکیه گاه امنی براش باشی ضمنا با رشد دادن اون تو ضمینه های مختلف مثلا اینکه مشوقش باشی درس بخونه نه به زورا فقط در حد تشویق و فراهم کردن شرایط
از وابستگیش به مرور به خودت کم کنی اینطوری هم عشق و علاقش به شما بیشتر میشه و هم دیگه از اون طرف بوم نیفته که خیلی بهت وابسته شه
ولی باید با محبت کردن خالصانه ضمن احترام بهش و در عین حال حفظ اقتدار خودت می تونی زندگیتو تو مسیر درست قرار بدی و اون باهمه وجود عاشق خودت کنیاینم در نظر داشته باش عشق که یه دفه و یک شبه ایجاد نمیشه خود شمام تو شکل گرفتن عشق موثری
صابره خانم
سلام.
ممنون که حرفای خوبی زدین...
چند تا حرفتون درست بودا ازوناست که به شوهرش وابسته lمیشه ولی من میخوام اونی بشم که بهش وابسته بشه.
درسته که میگین وابستگی خوب نیست ولی برای نامزد من خوبه چون باید یکمی وابسته بشه که بیشتر بیاد سمتم.
سلام.من همه تاپیکتو خوندم.یعنی اگه شرایط سنیتون و کارتون هم که توضیح دادین نزدیک به شرایط نامزد من(با این تفاوت که ما هنوز عقد نکردیم) بود فک میکردم اون اومده این حرفارو زده.من مشکلات کاملن مشابه نامزدتونو دارم ولی اونم همینقد باهام مهربونه البته الان که مشکل جدیدی داریم ایشون افسردگی گرفته و میگه این مشکلو خیلی وقته داره.ببخشید که مشکل خودمو اینجا گفتم ولی منم همیشه رفتارایی مشابه نامزدتون دارم و به این نتیجه رسیدم که واسه اینه که من دختر عاقلی نیستم و بلد نیستم رابطمو مدیریت کنم.مثلن همون مثالی که زدین سر اینکه منتظر واینستادیت تا بره خونه,ما سر همچین چیزای کوچیکی چند روز سر سنگین بودیم بعدن فهمیدم به جای اینکه مثل بچه ها قهر کنمو بگم که تو اصن رفتارای مردونه بلد نیستی یا یه همچین چیزایی,باید تو یه شرایط آروم بهش بگم که دوست داشتم اون لحظه اینکارو بکنی عزیزم تا من بیشتر مطمعن بشم که انتخابم درسته.ولی حیف که این چیزارو بلد نیست در لحظه عملی کنم.به فکر جدایی نباشین به همسرت زمان بده تا زندگیو یاد بگیره!
من فك ميكنم رفتارهاي شما تمام چيزيه كه يه زن از همسرش توقع داره و نامزد شما هم اينو ميدونه فقط يه وقتايي ما تحت تاثير ديگران يا دختراي مجردي كه دوروبرمون هستن قرار ميگيريم فك ميكنيم همسرمون چه كار بدي كرده مثلامنتظر مونده مابريم تو اين كارش يعني يه من اعتماد نداره يا بددله ميترسه من بعدش جايي برم متاسفانه بعضي دوستا نميفهمن باراهنمايي غلط چه لطمه اي به زندگي دوستشون ميزنن.وقتي اين حركت واسشون تعريف ميشه به جاي گذاشتن به حساب دوست داشتن ميذارن به حساب بددلي مرد وميگن اگه من جاي توبودم همچين برخوردي باهاش ميكردم كه ديگه هوس نكنه كشيك منو بكشه كاش نامزدت يه كم عاقل بشه و بفهمه اينا دوست نيستن و حرفاشون چه طوري ريشه يه رابطه خوب و ميخشكونه.شما تا ميتوني بهش محبت كن اتقد كه حرفاي ديگرون ديگه نتونه روش تاثير بذاره. محبت بي دليل كن مطمئن باش جواب ميگيري درسته كه خيلي خوب باهاتون رفتار نميكنه ولي شمابارفتارتون محبت كردن و يادش بدين.به خدا اگه واسه زندگي مشترك درچي درتوان داريد مايه بذاريد كار كمي نكرديد.راستي دكتر تغذيه و دكتر زنان چي شد رفتيد؟
دوستان ایشون گفتن همسرم میگه چرا منتظر نموندی من برم تو
ممنون از همه دوستان گل...
صابره خانم اشکالی نداره سحر خانم حواسشون نبود ولی بازم به نکته خوبی اشاره کردن .
برای مشکل ایشون هم راستش قضیه عادت ماهیانش حل شد که از استرس بود ولی مشکل پر خوابیش حل نشده که البته با مادرش حرف زدم گفت تو مجردی هم زیاد میخوابیده . اگه نخوابه عصبی میشه .
رفتارش نمیگم باهام بده ولی شایدم من توقعم زیاده...
زن ایده ال از نظر من کسی بود که تو سختی هم پای شوهرش وایسته ولی من شک دارم ایشون بتونه تو سختی ها کنارم باشه و فقط توی ارامشه که کنارمه ( البته این فکر منه شاید واقعی نباشه )
بهر حال دوستای مجرد هم تاثیر میذارن. تازگیا تاثیر پذیریش از من بیشتر شده . منم توقعاتی دارم مثلا چند شب پیش رفتم خونشون خالش اینا هم بودن و دوست داشتم بیاد دم در استقبالم چون براش گل گرفته بودم ولی نیومد . میگه جلوی جمع ازین کارا خوشش نمیاد. حتی جلوی جمع با فاصله کنارم میشینه و سعی میکنه حتی دستش بهم نخوره ( درک نمیکنم اینو ولی از اول اینطوری بود میگه دوس ندارم جلوی جمع ) در واقع راحت بگم توی مهمونی ها یه بی توجهی عمدی بهم میکنه که انگار به جمع بفهمونه که شوهرم بیشتر منو دوس داره و من خیلی هم نمیخوامش . بازم این فکر منه هنوزم حس میکنم افت داره براش که جلوی جمع بگه این شوهرمه ( شاید چون دانشجو و بیکارم و ..) ولی به روم نمیاره.. توی تنهایی خیلی رفتارش باهام خوبه وقتی بیرون میریم خیلی بهم توجه میکنه . تازگیا احساساتش رو هم خوب بیان میکنه و ابراز علاقه زبونیش بیشتر شده .
یه سوال دوستان گل..
وقتی یکیو دوست داری از کجا بفهمی که حست واقعیه ...اخه نامزدم میگه دوستت دارم ولی فک میکنم شاید الکی باشه و واقعی نباشه ...!!! :305:
چطوری میتونم راهنماییش کنم . فقط بهش گفتم فردا با هم دربارش حرف میزنیم ولی واقعا نمیدونم چی بگم بهش .
خیلی این روزا به راهنمایی یه نفر نیاز دارم..