هاجس جان دليلش چيه ؟ چرا ميگه تو را نميخاد ؟دليلشو پرسيدي ؟
نمایش نسخه قابل چاپ
هاجس جان دليلش چيه ؟ چرا ميگه تو را نميخاد ؟دليلشو پرسيدي ؟
چرا انقده خودتو زجر میدی ؟
خب نمیخواتت
زوره
ادم نامردیه که لیاقت محبت رو نداره
حداقل تو کوتاه بیا و مطابق میلش عمل کن ببین تا اخرش میاد؟
نه فقط ميگه به خاطر خودت ميگم اينجوري واسه تو بهتره اگه با هم بمونيم بعدا پشيمون ميشي
من هيچ كاري تا حالا واست نكردم چرا منو دوست داري؟
من در شان تو نيستم
اگه با هم بمونيم بعدا مشكل پيش مياد
خسته شدم و ميخوام ازاد باشم
از اين جور حرفا
آخه دوستش دارم pariya
خيلي دوستش دارم
با اينكه مي دونم مقصر نيستم و حقم نيس كه اينجوري خردم كنه ولي باز عاشقشم
دوست عزیز شما پیش همسرش رفتی؟ باهاش صحبت کردی؟ چرا چنین پاسخی تا به این حد احساسی رو بدون شناخت به مراجع می دهید.نقل قول:
نوشته اصلی توسط pariya-babak
كمكم كنيد چيكار كنم
بازم التماسش كنم؟
به خدا خيلي داغونم ،دارم ميميرم
والا چي بگم پيش مشاور نمياد ؟ نميشه بدون اينكه پيش مشاور بريد طلاق بگيريد
به نظرم خودت اول برو پيش مشاور براش موضوع را تعريف كن ببين چه راهنمايي ميكنه حتما ميگه شوهرتم بيار
ميتوني بگي باشه موافقم به اين شرط كه اول بريم مشاوره بعدا تصميم بگيريم
هاجس جان فعلا خونسردي خودت را حفظ كن آرام باش .عصبانيت تو تو اين شرايط اوضاع را بدتر ميكنه .خودتت را اروم كن .فعلن هيچ كاري نكن .حرفي هم نزن
اصلا تحت هيچ شرايطي خونه را ترك نكن .خونت بمون .مبادا قهر كني بري خونه مامانت .اينطوري اوضاع بدتر ميشه
هاجس جان شوهرت که نمی تونه به همین راحتی طلاقت بده.
بگو اگه طلاق میخوای برو اقدامات قانونیش رو انجام بده.
تو که نمی خوای طلاق بگیری پس طلاق توافقی منتفی میشه .
آرامشت رو حفظ کن. بگذار یه مدت بگذره شوهرت هم کم کم آروم میشه. بعد راهکارهایی رو که اینجا گفتن به کار بگیر
خب وقتی که داره زجر میکشه طرف مقابلشم رو دنده لج افتاده چکار میشه کرد
همه هم فهمیدن شوهرش باهاش مشکل داره
چکار کنه ؟
اگر طلاق توصیه خوبی نیست یه مدت بیخیالش بشو حتی اگه برات سخت باشه . اگه طرفت اومد که هیچی اگه نیومد بدون واقعا مشکل داره. با خودش مشکل داره.عیب از تو نیست
شاید مشکلی داره خسته شده یه مدت میخواد تنها باشه کسی به پر و پاش نپیچه.
تو خونه خودت باش ولی کاری به کارش نداشته باش.
هاجس جان سلام
دوست من ساده بهت بگم :با این روش نتیجه نمیگیری!!!
احساسات و ناراحتیت رو درک میکنم اما قبل از هر چی باید کامل به خودت و احساست مسلط بشی....
بعد از پیدا کردن آرامش ابتدا باید تصمیم بگیری وضعیت رو اصلاح کنی!!
در تاپیک اول و حتی همین تاپیک پست های ارزشمندی برای شما ارسال شده....
بعد از آروم شدن روحیت فقط و فقط پست ها رو بخون و تامل کن....
هاجس جان تنها کمک کننده به شما "شخص خودتی"
دوست من وضعیت شما با حوصله و تدبیر مدیریت میشه پس اول خودتو آروم کن بعد با خوندن پست ها راه درست را جلو برو....
سلام دوستاي عزيزم
شوهرم همچنان اصرار به طلاق داره
ولي رفتارش بهتر شده
يعني جوابموميده هرچند سرو سنگين
غذا م كه قبلا نميخورد الان ميخوره
پريشب وقتي ميخواستيم بخوابيم منم خودم رفتم كنارش خوابيدم و ايندفعه هيچ مخالفتي نكرد ولي پشت به من خوابيد (البته برام مهم نيست چون از اين بابت خيلي خوشحالم)
ولي ديروز يه اس ام اس بهش دادم و اونم جوابي بهم داد كه بازم نگرانم ميكنه نميدونم دليل اين رفتاراي متناقضش چيه
شرح اس ام اس ها رو براتون مينويسم
من : از زندگي لذت ببريد،از فرصت ها استفاده كنيد،سرخوش باشيد.شادي امروز را به فردا موكول نكنيد چون اين لحظه پيرترين سني هستيد كه تا به حال بوده ايدو جوانترين سني كه تا ابد خواهيد بود
همسرم : منم همين رو ميگم برو از زندگيت لذت ببر اين جدل دائمي رو تمومش كن تو رو خدا
من: من دارم از زندگيم لذت مي برم
جدلي م باهات ندارم نميخوامم جدا شم اگه تو ميخواي خب اقدام كن ،از اونور كه اومدي يه بسته نون تست بيار لطفا
همسرم: ول كن تورو خدا تمومش كن راحتم كن وگرنه خودم بد تمومش ميكنم تهديد نيست جديه
من :دليلش؟
همسرم: اشتباه نكن احساسي نشو اين اول جوونيه اينطوريه چند سال ديگه خيلي اوضاع خرابتر ميشه
من: نميذارم ديگه خراب شه من ديگه كاري باهات ندارم اصلا فكر كن من وجود ندارم
تو انتخاب خودم بودي پاي همه چيت هستم اگه ميخواستم احساسي رفتار كنم طلاق گرفته بودم
همسرم : اينجوري نيست پس احساسي رفتار كن تا خلاص شيم
من: من هيچ كاري نميكنم
همسرم : پس منتظر اقدام مني
من : نه منتظرم كه درست شه
همسرم :گشتم نبود نگرد نيست
من :ميدوني اسمت تو گوشيم چيه؟
نفس ، ميخواي نفسمو بگيري؟
همسرم : نه احساسي نميشم
من : من از جونم بيشتر دوستت دارم اگه تو منو نميخواي ديگه نميدونم بايد چيكار كنم پس خودت تمومش كن
همسرم : باشه اگه راست ميگي همكاري كن
من :باشه بامعرفت يعني تا اين حد ازم متنفري؟
يه راه ساده نشونت بدم زنگ بزن به بابام و حرف دلت رو بزن مطمئن باش شده با كتك ميان منو از اينجا ميبرن
ولي اينكارو نكن مگه ديگه واقعا منو نخواي
درضمن يه كم افتاب بگير عزيزم فكر كنم دچار افسردگي فصلي شدي سفارشم يادت نره عشقم.
اونم ديگه جوابي نداد
احساس ميكنم اين حرفا مال خودش نيست[color=#9370DB]