با سلام و احترام
وقتی ما تحت فشار واقع می شوم
نمی توانیم تصمیم هم جانبه بگیریم.
یعنی: الان شما تحت فشار هستید ، لذا از هرگونه تصمیم گیری به شدت حذر کن ، یک نمونه از تصمیات هیجانی همان فکر کردن به بچه دار شدن است
گاهی آنقدر فشار تنهایی و احساسی بهمان فشار می آورد که حتی می توانیم با فردی ازدواج کنیم که معیارهایش با ما نمی خورد. و هنگامیکه فشار کارهای اشتباه چنین مردی به ما فشار می آورد به راحتی به طلاق فکر می کنیم.
یعنی: شما بدون داشتن آگاهی از مسائل ازدواج و بدون آموختن مهارت های ازدواج تن به ازدواج داده اید و از آنجایی که همسر شما هم در این امر بی مهارت می باشد ، لذا فشار وارد بر شما(بی مهارتی خودت+ بی مهارتی همسرت) باعث می شود که راه های دیگر را نبینی و کوتاه ترین راه که همان طلاق هست را ببینی ، مضاف بر اینکه حتی اگه طلاق علاج درد هم باشه ، شما آمادگی طلاق را هم ندارید
مثلا یک بیماری نیاز داره که پیوند کلیه بشود تا زنده بماند ، اما تا برای عمل آماده شود ، تا کلیه مناسب پیدا شود ، مدتی زمان می برد ، حتی گاهی بعد از عمل پیوند امکان داره بدن پیوند را پس بزنه ، لذا از قبل بیمار را برای همه شرایط آماده می کنند ، اما شما در حال حاضر هیچ گونه آمادگی هم ندارید ، به همین خاطر نباید دست به تصمیم گیری بزنید
شما در مواجهه با مشکلتون از همین ابتدا 2 خطر برای خود فراهم کردید.
1 - خطر طلاق
2 - خطر ترس
و این تعارض کشنده ای هست.
شما نه نیاز هست که از ابتدا به طلاق فکر کنید.
نه نیاز هست اینقدر بترسید.
تعارض یعنی :
وقتی بین دوتا تصمیم بمانید ، هم می خواهید بروید سینما و هم می خواهید یک کیف زیبا بخرید ، اما پول کافی ندارید ... آخرین روز نمایش فیلم هست ، و آخرین عدد از کیف مورد علاقه تان مانده هست ، لذا تعارض دارید بین خریدن کیف و رفتن به سینما
شاید از کیف دل بکنید و به امید کیف بهتر منتظر بمانید ، شاید هم از سینما دست بکشید و منتظر شوید بیاد در ویدئو کلوپ و چندماه با تاخیر فیلم رو ببینید و مزه اش از دست برود
راهکاری که مدیر بهتون داده گفته است به هیج کدوم از تعارض ها نیاز نیست
تعارض طلاق و ترس پس از طلاق
یعنی هردو را فعلا بگذارید کنار و به دنبال ریشه یابی مشکل اصلی باشید
در گام نخست باید مشکل خود را ارزیابی کنید و امکان سنجی کنید تا چه اندازه می توانید در حل آنها کمک کنید و همسرتان چه باید بکند.
یعنی: در خلوت خودت ، فکر کن و مشکلاتت را خط به خط بنویس ، بعد آنها را دسته بندی کن و بهشون شماره بده ، مشخص کن بزرگترین و با اهمیت ترینشون کدوم هست ، راهکاری که تو برای حل مشکل به نظرت می رسد چیست ،
راه حلی که از پس دستان شما برمیاد نه راه حلی که وابسته به اگه شوهرم اینکار را بکند ، اگر مادرم فلان کار را انجام دهد ، اگه ، اگه و ... راه حلی که تو می توانی انجام دهی ، تو و فقط خود ِ تو ... سپس ارزیابی کن ببین همسرت برای حل مشکل چه می تواند بکند و همه را شفاف و مشخص بنویس
بعضی نکاتی که الف-ح گرامی اشاره کردند مهم هست. زمینه لذت خواهی همسرتان با مصرف مشروب، عدم کار و دیدن فیلم کاملا واضح هست. و به راحتی همان هنگام ازدواج هم می توانستید حدس بزنید.
بنده در پست ذیل مواردی را برای مراجع گوشزد کردم که شما هم می توانید بهره بگیرید:
یعنی: پست الف-ح را دوباره بخوان و قبول کن که شما با آگاهی از وضعیت این آقا، همسری اش را برگزیده ای لذا الان نمی توانی بگویی صددرصد مشکل از همسرت هست و شما بی تقصیر هستید ، باید سهم خود را از انتخابتون بپذیرید و برای حل آن تلاش کنید
و سپس مدیر در ادامه راهکاری رو که شما باید در پیش بگیرید تا مشکل اساسی شما حل شود را بیان کرده که من تیتوار می گویم
جذاب بودن ( جذاب بودن فقط داشت ظاهر جذاب نیست ، چرا که اینقدر ظاهر جذاب توی خیابون و تلویزیون ریخته ... جذابیت به شخصیت هست ، طنازی در گفتار و رفتار محبت آمیز هست ، نه لباس زرق و برق دار پوشیدن
قاطعیت : قاطعیت با عصبانیت و لجاجت فرق دارد ، هم فرشته مقاله گذاشته و هم طاهره ، من وقتی مقاله های آنها را خوندم ، قاطعیت را یاد گرفتم ، شما هم در قسمت جستجو بنویس قاطعیت و مقاله ها را پیدا کن و بخونشون
ایجاد زمان هایی پر از آرامش و گفتگو کردن در این زمان ها : بهت شدیدا توصیه می کنم ، بسیار نرم و مهربان در خانه رفتار کنی تا زمینه آرامش فراهم شود ، سعی کن تعداد دفعاتی که از کوره در میروی را در طی یک هفته یادداشت کنی ، و علت های آنها را نیز به یاد داشته باش ، سپس کم کم سعی کن این از کوره دررفتن ها را کم کنی ، تا زمینه آرامش جهت گفتگو فراهم شود ، اینکار به تمرین زیاد و خویشتنداری حداقل طی مدت سه ماه نیاز دارد ، پس صبور باش ( مدیر مقاله ای دارد در خصوص چگونه فردی صبور باشیم ، پیدایش بکن و بخونش)
بعد از اینکه آرامش ایحاد شد از در محبت با شوهرت از نیازها و خواسته هایت سخن بگو ، بار اول در حد چن کلمه چون مردها حوصله حرف رو ندارند و کم کم مدت زمان را افزایش بده ، اما خیلی طولانی نشه ، سعی نکن همون لحظه به نتیجه برسی ، صرفا بگو و رد شو اجازه بده شوهرت بر اساس صحبت های شما ، خودش تصمیم بگیره ، یعنی همون نقش فاعلیت و مدیر بودن که مدیر گفته
تمرکز بر نقاط مثبت شوهرت : نقاط ضعفش را پررنگ نکن ، در همان حال که ضعف ها را می بینی ،مثبت های همسرت را بارز کن . برای اونها ارزش قائل شو ، نکات مثبت شوهرت را از دید محبت شوهرت ببین نه اینکه وظیفه اش که انجام دهد
و در نهایت با تلقین اینکه شوهرت مرد خوبی است و ویژگی های والای زیادی دارد کمکش کن تا خودش را شخصی مثبت و مفید ببیند
نکاتی در مورد قاطعیت در مورد مرزهای خانواده و تعامل و بخشش درون این مرزها
شما باید ضمن جذاب بودن، و پذیرا بودن نسبت به بعضی موارد قاطع باشید.
مسئله سیگار به عنوان نمونه عرض می کنم.
در گام اول او باید به سلامتی شما احترام بگذارد. می تواند در فاز اول سیگار بکشد. اما به هیچ وجه داخل منزل نباید نزد شما سیگار بکشد.
با او در این زمینه قاطع صحبت کنید.
در مواقعی آرامش با او زیاد صحبت کنید. و بگو مگو و امر و نهی نداشته باشید. در این لحظات از او بخواهید که در مورد برنامه های زندگیتون برای شما صحبت کنید.
او را در جایگاه مدیر خانواده بنشانید و بگویید که برای عالی کردن خانواده امان چه تصمیماتی دارد. به او بگو هرچه که برای کمک به خانواده نیاز هست ، شما در خدمت او هستی.
باید نقش فاعلیت او را افزایش دهید.
باید نقش های مثبت و سازنده به او بدهید.
و به جای نقاط ضعفش روی نقاط مثبتش متمرکز شوید.
باید خودپنداره اش را نسبت به خودش تغییر دهید.
او خودش می داند که الان چه خطاهایی دارد. و برای رهایی و آرامش بیشتر به این مسائل اعتیادآورد رجوع می کند. شما باید از این سیکل معیوب خارجش کنید.
زمانهایی که از خودش و اشتباهاتش فاصله می گیرد مورد تشویق و نوازشش قرار بده و بابت اشتباهاتش سرزنشش نکن.
به او بگو که تکیه گاهت هست. و دوست داری هر روز که جلو می روی بیشتر بهش تکیه کنی و از ظرفیت هایش استفاده کنی.
تلقین مثبت روی خصوصیات مثبت او بسیار کارگشا خواهد بود.