RE: آیا رفتن تو این شرایط کار درستیه خواهش می کنم سریع جواب بدبد
اقلیما جان سلام
امیدوارم هر روز بهتر از دیروز باشی.
من فکر میکن این رفتار همسر شما به خاطر یه حس لجبازی بچه گانه بوده چون در مورد اومدن به منزل پدرشون کمی تردید داشتید با این رفتارش خواسته لجبازی یا کدورتش رو نشون بده. این رفتار همون کودک درونه.
به جای اینکه مثل یه بزرگسال در مورد علت ناراحتیش صحبت کنه رو اورده به لجبازی و خواسته شما ظرف بشوری.
بهتره شما مقابله به مثل نکنی. و تو یه شرایط اروم با لحن مهربون خواسته خودت و ناراحتی از نوع کلامش رو بیان کن.
موفق باشی عزیزم:72:
RE: آیا رفتن تو این شرایط کار درستیه خواهش می کنم سریع جواب بدبد
نقل قول:
نوشته اصلی توسط sea
این رفتار همون کودک درونه.
به جای اینکه مثل یه بزرگسال در مورد علت ناراحتیش صحبت کنه رو اورده به لجبازی و خواسته شما ظرف بشوری.
بهتره شما مقابله به مثل نکنی. و تو یه شرایط اروم با لحن مهربون خواسته خودت و ناراحتی از نوع کلامش رو بیان کن.
:104: :104: :104:
سلام اقلیمای عزیزم
روز زیبات بخیر و خوشی و شادمانی خانوم گلم :46:
صحبت های sea عزیز بسیار عالی بودن.
دوست عزیزم
قبلا هم بهت گفتم که رفتارهای همسر شما بسیار تاثیر پذیر از رفتار شماست و این هم یک فرصت
برای شماست هم یک تهدید! یعنی چی؟ الان بهت میگم عزیزم.
اگر شما هم بخوای به زبان کودک درونت با کودک همسرت رفتار کنی اوضاع همیشه در دلخوری و
تشنج و سردی به سر میبره و این یک تهدید برای زندگی شماست!
اما اگر بخوای میتونی این تهدید رو به یک فرصت طلایی تبدیل کنی عزیزم :)
اون هم کار کردن بر روی بالغ خودت و تربیت صحیح کودک درون همسرته. باید به این کودک با رفتار
بالغانه خودت و کاهش حساسیت هات و مقابله به مثل نکردن رفتار صحیح رو یاد بدی.
کی دیدی یک انسان بالغ از رفتار یک کودک 5 ساله ناراحت بشه؟
پس به جای دلگیری سعی کن مسیر رو ادامه بدی! زن نقشش در خانواده مربیگریه! میتونی چنان خوب
تربیتش کنی که کامل توی مشتت باشه و شیفته و واله تو.
استی روی حسادت به مادرش هم کار کن. به نظر بهتر شدی. اما هنوز کودکت حسادت می کنه به
رفتار همسرت نسبت به مادرش! این رفتار کودکشه عزیزم :) میدونم خسته و عصبی بودی اما ادامه
بده و سعی کن با استراحت و آرامش بیشتر خودت رو ریکاوری کنی گل بانو :43:
میدونم که اقلیما از پسش بر میاد و میدونم شاگردش هم شاگرد خوبیه اگر معلمش باهاش راه بیاد ;)
موفق باشی عزیز دلم
:72:
RE: آیا رفتن تو این شرایط کار درستیه خواهش می کنم سریع جواب بدبد
سلام
ممنون بابت همراهیتون
راستش دیروز با کلی افکار بد که تو ذهنم بود جنگیدم و سعی کردم همه رو از ذهنم دور کنم و کلی موفق بودم با یه روحیه خوب رفتم خونه باهاش حرف زدم در مورد کارای روز مره ولی انگار داشتم با دیوار حرف می دم بهم کم محلی می کرد بیخیالش شدم و رفتم به دوستم زنگ زدم و یه نیم ساعتی باهاش حرف زدم
دیدم خوابش برده شامو آماده کردم بازم همون طوری بود بهش گفتم چته چرا اینجوری هستی گفت هیچی عادیم !!!
بازم بعد شام باهاش حرف زدم گفتم دیشب من فقط به رفتار تو اعتراض کرئم و این ربطی به خونه بابات اینا اومدن و نیومدن نداشت و گفت تو بی جا کردی خلاصه هرچی باهاش خوب حرف زدم اون بی راهه می رفت و هی می خواست دعوا کنه خلاصه اشکمو در اورد منم گفتم که هر چی می خوام اوضاع رو آروم کنم تو نمی ذاری و همش مسائل کوچیکو هزار سال کش می دی بهش گفتم این ناراحتتیت و قیافه گرفتنت تا کی ادامه داره که گفت نمی دونم تا وقتی که ناراحتیم برطرف شه
خلاصه علارقم میلم اشکمو در اورد .....
دیدم اونجا باشم دعوامون میشه رفتم حموم و اونجا یه دل سیر گریه کردم بعدم رفت تو اتاق خواب و شروع کردم به دوخت و دوز ........که اومد تو اتاق که بیا بیرون اینجا نشین............
بهار جان من به یه آدم بالغ ازدواج کردم نه یه کودک............
بهار جان خیلی از چیزا دیگه دست من نیست من خوبم باشم اون بدتر می کنه!!!!!!!!!!
رو من خیلی حساس شده
اصلا راحت نیستم
همش باید بگم و بخندم و اصلا ناراحت نباشم که چنین چیزی محاله اگه ذره ای بی حوصله باشم ناراحت میشه
اگه برم برای خودم تو اتاق تنها باشم ناراحت میشه و میگه باز چی شده
RE: آیا رفتن تو این شرایط کار درستیه خواهش می کنم سریع جواب بدبد
اقلیمای من
من نگفتم تو با یک کودک ازدواج کردی! من گفتم رفتارهای بد همسر تو ناشی از کودک درونشه که تربیت نشده!
و این کودک درون ، میخواد همیشه بالغ شما رو شاد ببینه!
اما شما لازم نیست همیشه شاد بمونی! برای مثال اگر حالت خوب نیست نشون بده که حالت خوب نیست و اگر
اون رفتار بچگانه ای کرد بهش بگو که حالم خوب نیست عزیزم و انشالا کمی که استراحت کنم درست میشم.
اون باید یاد بگیره که گاهی شما رو خسته ببینه و بی حوصله! حتی میتونی براش راجع به بیوریتم آدمها بگی که
گاهی آدمها سرحال و خوبن و گاهی بد!
بیوریتم
اگر خواست بی توجهی کنه اهمیت نده! مهم انام رفتار درسته! اگر اون لج کرد و نخواست حرف بزنه شما لج نکن و
بالغانه رفتار کن! مثلا بگو من نیاز به نیم ساعت استراحت دارم تا سر حال بریم بیرون و جلوی مامان و بابا سر حال
باشیم تا ازمون انرژی بگیرن و خستگیمون رو نبریم اونجا!
مثلا اینکه وقتی باهات حرف نزد شما رفتی سرت رو با چیز دیگه گرم کردی این خوبه!
یا وقتی دیدی ناراحته و یکبار گفتی چیزی شده عزیزم؟ و اون گفت نه دیگه اصراری نکن و سرت رو به کتاب خوندن
یا کارهات گرم کن! کودک درون همسر شما نیاز به تربیت داره و اینجا داره با قهر به عنان ابزار تلافی استفاده
می کنه. پس بهترین راه حفظ خونسردیه. اون باید بفهمه حق نداره بی دلیل یک موضوع رو کش بده.
حتی باید بفهمه فرصت زندگی انقدر کوتاهه که بهتره قدر لحظه ها رو بدونه و اینطور خرابش نکنه.
اینا رو بعدا که حالش خوب بود باید بهش بگی.
که توی دلت تلنبار نشه.
مسلما اون هم باید باهات همکاری کنه. اما جوری رفتار کن که وادار به همکاری بشه.
بالغش رو وادار کن که به کودکش مسلط بشه.
اما با همه این تفاسیر عالیییییییییییییییییی بودی عزیزم :46:
مطمئنم بهتر هم میشی :310:
:104: :104: :104: :104:
RE: آیا رفتن تو این شرایط کار درستیه خواهش می کنم سریع جواب بدبد
زن نقشش در خانواده مربیگریه! میتونی چنان خوب
تربیتش کنی که کامل توی مشتت باشه و شیفته و واله تو.
سلام من عضو تازم
میشه راجع به این مسئله یه کم توضیح بدین؟؟
چطوری میتونیم اینکارو بکنیم؟؟
[/quote]
RE: آیا رفتن تو این شرایط کار درستیه خواهش می کنم سریع جواب بدبد
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرشته مهربان
برای همجنسانم :
.
ظرف وجود انسان میل به بی نهایت دارد ، یعنی امکان توسعه و رشد در حد اعلا را دارد ، و انسانها مگر بیمار باشند که از رفتار خوب و آرام و متین و پخته و مدبرانه تأثیر نگیرند ، و اعتقاد راسخ دارم که زنان می توانند کاری کنند کارستان ، و مردان به زنان محتاجند ( خوب یا بد ) و در دامن همین زنان پرورش یافته اند ، و براحتی با مدیریت بر خود و خود ساختگی می توان آنها را از اسارت عاداتی که ما خشنود نیستیم بیرون کشید . فقط نیاز به مهارت دارد که با عرض تأسف باید بگم اغلب ما زنها از آن بی بهره ایم و به جای در پی کسب آنها بودن با روندی احساسی می نالیم و غر می زنیم .
پس وقتی مردی انتخاب کردی که معیارهای اساسی تو را داشت ، برای همسو کردن در جهت تأمین نیازهای غیر اساسی ( اگر چه شخصاً اعتقاد دارم تا آنجا که ممکن است از نیازهای غیر اساسی بهتره چشم پوشید و سبک بال بود و آرام ) اما می توانی با مهارت او را مدیریت کنی تا تأمین کند .
می گویند مرد رئیس خانواده است ، من می گویم زن هم مدیر خانواده است ، کار رئیس اداره خانواده است و کار مدیر هدایت ، و این هدایت است که اداره را بهینه می سازد .
ای زن !
اگر مدیری مدبر باشی خوب هدایت خواهی کرد و زندگی به کامت خواهد شد ، مطمئن باش .
اساساً چه اصراری هست که صد درصد نیازهای غیر اساسی برآورده شود .
برآورده نشدن بخشی از آنها ، سعه صدر ، قناعت و وارستگی ...... را به دنبال دارد و به عبارتی موجب رشد و از قوه به فعل در آوردن خصائل انسانی می شود .
پس آنجا که نیازهای اساسی ( از سوی همسر ) تأمین نمی شود ( مثلاً نیاز به خوراک و پوشاک و یا امنیت ... )اینجا اغماض نباید کرد.
اما نیازهای غیر اساسی نباید محور تعامل و ارزشگذاری شما از همسرتان باشد و ......
وقتی همه نیازهایت مرتفع شود زندگی رو به سوی یکنواختی و عدم تحرکی پویا دارد .
.
این تاپیک تکمیل ظرفیت شده
اقلیمای عزیز
بهتره یه سری به همه تاپیکهات بزنی و خلاقانه جمع بندی ای از نظرات و راهکارها به عمل بیاری و سعی کنی که عامل باشی و در عامل بودنت صبور باشی و نخواهی زود نتیجه بگیری .
موفق باشی
.