RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
سلام sara sadat :72:
امیدوارم حالتون خوب باشه.
متاسفانه همسر شما به خاطر اطلاعات ناقصی که در مورد دین داشتن، با طرح چند مسئله و ناتوانی در جواب دادنشون از دین زده شدن. البته واضحه که نقص اطلاعات، در مورد اصول دین بوده وگرنه کسی که اصول دین را با وجودش درک کرده باشه، در پذیرش فروع دین و احکام به مشکلی بر نمیخوره. نپذیرفتن فروع دین مثل این میمونه که کسی بیاد به دو رکعتی بودن نماز صبح ایراد بگیره! این چیزها دست ما نیست و حکمیه که خالق ما داده. پس اگه ما اصول دینو درک کرده باشیم، حق بودن خالق و دستوراتشو هم میپذیریم و در نتیجه از این ایرادها هم نمیگیریم.
گفتین که شما هم در مورد دین تحقیقات کمی داشتین. سارا خانوم، از آیات و روایات بگیریم (که همینها کافی هستن) تا کتب بزرگان و مراجع، میبینیم که هر کدام به طریقی گفتهاند "اصول دین تحقیقی است و تقلیدی نیست"
پس برای هر فردی که میخواد دین اسلامو بپذیره و مسلمان باشه (مسلمان حقیقی، نه شناسنامهای) لازمه که در مورد اصول دین تحقیق داشته باشه.
به نظر من این اتفاقات خیره. همسرتون میخوان شما تحقیق کنین. شما هم بپذیرین. البته بگین که اول باید اصول دینو به چالش کشید و بعد به دنبال فروعش رفت. منطقیه دیگه. اگه یک چیزی مشکل داشت همون اول اشکال داشتنِ اصلشو نشون میدیم و دیگه دنبال جزئیاتش نمیریم.
کتابها در مورد اصول دین کم نیست. فلاسفه و عرفا و ... هم یک دستی به سر و گوشش کشیدن. اما شما لطف کنین که روی نظرات فلاسفه و عرفا تحقیق و بحث نکنین. خوشبختانه مطالب قرآنی و معارف اهل بیت در میان ما وجود داره و فراموش نکنین که طبق گفتهی پیامبر در حدیث ثقلین:
"مادام که شما به این دو (قرآن و اهل بیت) دست بیاندازید هرگز گمراه نخواهید شد"
پس خیالتون از همه چیز راحت باشه. پیامبر خدا این مسیر رو بیمه کرده و اگه شما منطبق بر این مسیر حرکت کنین مشکلی پیش نمیاد. پس بر روی اصول دین به طور کامل تحقیق کنین و پاسخی که ائمه به اشکالات افراد در این موارد دادهاند (مثل مسئلهی جبر و اختیار، مسئلهی بداء و ...) رو هم مطالعه داشته باشین. اگر همسرتون اشکالی به مسائل اصول دین داشت و پاسخشو نیافتین هم حتما از یک مشاور مذهبی که به معارف اهل بیت (نه فلسفه و ...) تسلط داره کمک بگیرین تا مشکلات رفع بشن.
و باور داشته باشین که ایمانی که بعد از تحقیق در مورد این مسائل به دست میارین آنقدر عمیقه که دیگه تزلزلی در اون به وجود نمیاد. هم مشکل همسرتون حل میشه و هم ایمان و اعتقادات شما قویتر.
و توصیهی آخر اینکه در این راه به خدا توکل کنین و از ائمه کمک بگیرین تا با کمک ایشان مسیرتون آسون بشه.
موفق باشین :72:
RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
مسافر عزیز ممنونم
اینو میدونم که همسرم در مورد اصول دین هم بعضی ها رو کلا قبول نداره مثه همون عدل و امامت که سنی ها هم قبول ندارن و همش بهم میگه که ببین دینی که سنی و شیعه تو اصولش هم به توافق نرسیدن.و در مورد بقیه توحید رو گفتم که شک داره و نبوت هم وقتی کتابی که از جانب پیامبر هست رو زیر سوال میبره و رد میکنه خوب حتما یه شکهایی به نبوت هم میبره در این موارد با من زیاد بحث نمیکنه ولی کتابهایی که ازم خواسته بخونم در این موارد هستن یعنی کلیات و اصول هم در انها هست که هنوز نمیدونم چیکار کنم.
مسافر عزیز چطور خیالم راحت باشه وقتی شوهرم با اون گذشته خوبی که داشت این راه رو رفته و اینطوری شده؟گفتم اون میگه ارزشی نداره که فقط کتابهای موافقها خونده بشه میگه هر دو با هم .خودش هم همین کار رو کرد که همه چیزش رو از دست داد و مشاوره مذهبی هم نتونست بهش کمکی کنه.بخش بزرگ مشکل من هم الان همین هست که نمیخوام بخونم اما شوهرم اصرار به خواندن من داره
مینوش جان حرفات رو میخونم یه کم اروم میشم اما دوباره که یاد همسرم میفتم و اینکه چی بود و از من با ایمان تر بود و الان ...میترسم... باید بیشتر فکر کنم
RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
سارای عزیز
چرا اصرار داری روی همسرت عیب بذاری؟؟؟ اینکه قبلا چطور بوده که دلیل درستی برای اینکه الان مشکلی هست نیست .اون به همون باورهاش شک کرده و این حق هر انسانی هست که تا چیزی براش منطقش مسلم نشده اونو بپذیره .فکر نکن همه کسانی که دیندارند کاملند ..خودت امثالشون رو زیاد دور و برت داری ...من اینجا دوستی دارم که مسلمان هست و شوهرش اهل بنگلادش ..و یا دوستی که خودش ایرانی و مسلمان هست و شوهرش هندی و یا دوستی که خودش شیعه هست و شوهرش عرب و سنی ...باور کن زندگی هاشون اینقدر شیرین و بر خلوص و صفاست که مثال زدنی هست ...درسته که دین به روش زندگی جهت میده اما این دلیل نیست که هر کسی دین نداره انسان خوبی نیست .اگه کتاب زندگی نامه پیامبر رو هم بخونی می بینی که ابوطالب با تمام نقش مثبتی که در رشد اسلام داشت با شرک مرد ..تا آخرین لحظه زندگی هم به پیامبر ایمان نیاورد ....
شوهرت رو همینطور که هست بپذیر .نقاط مثبتش رو خوب خوب ببین و بهش محبت کن و زندگیتو گرم نکه دار ..قبلا هم گفتم اینطور افراد که افراط و تفریطی هستند به مرور زمان خیلی ملایم میشن ..اینهم برای خودش امتحانی برای تو هست ..موفق باشی.
RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
نقل قول:
مسافر عزیز ممنونم
خواهش میکنم :72:
نقل قول:
اینو میدونم که همسرم در مورد اصول دین هم بعضی ها رو کلا قبول نداره مثه همون عدل و امامت که سنی ها هم قبول ندارن و همش بهم میگه که ببین دینی که سنی و شیعه تو اصولش هم به توافق نرسیدن.
هیچ دینی نیست که افراد درونش در مورد همهی مسائل نظری یکسان داشته باشن. حتی بیدینها هم نظری یکسان ندارن! بالاخره جهل و سودجوییهای مادی باعث میشه که افراد بعضی چیزها رو نپذیرن. این مورد حتما در مسائل دینی نیست. در همه جا همینطوره. مثلا خیلیها هستن که معایب نوشابههای گازدار، سیگار و … رو میدونن، اما همچنان دلشون میخواد (لذت=سود مادی!) و مصرف میکنن. پس نمیتوان متفقالقول نبودن همهی مسلمانانو ناشی از بدی دین دونست. اینها ناشی از ضعفهای ما انسانهاست و اینکه بعضی اوقات خواسته(!) یا ناخواسته در راه خدا حرکت نمیکنیم.
این اشکال همسر شما و نتیجهای که گرفته به نظر کمی غیر منطقی میاد. وقتی آدم بین دو گروه اختلافی میبینه، قبل از اینکه بیاد و هر دو گروهو محکوم بکنه (که اینجا ایشون این کارو کردن و در نتیجه دینو نادرست دونستن) باید بیان نظرات هر گروهو مطالعه کنن (لزوم تحقیق در اصول دین). شاید نظر یکی از گروهها درست باشه و نظر گروه دیگری اشتباه باشه. اگه هر کسی میخواست این دیدگاهو داشته باشه در همهی دادگاهها شاکی و متهم هر دو باید محکوم میشدن! و این اصلا منطقی نیست.
نقل قول:
مسافر عزیز چطور خیالم راحت باشه وقتی شوهرم با اون گذشته خوبی که داشت این راه رو رفته و اینطوری شده؟
سارا خانوم، گذشتهی خوب همسرتون مثل ساختمونی میمونه که پی ضعیفی داره. یه ساختمون هر چقدر هم بلند بالا باشه، حتی اگه دیوارهاش هم فولادی باشه در صورتی که پی ضعیفی داشته باشه با کوچکترین زلزله و … فرو میریزه. همسر شما در گذشته خیلی به فروع دین توجه داشتن، اما اصول دین که پی ساختمون دین هستو خیلی ضعیف ساخته بودن. در نتیجه با خوندن چند تا اشکال (که اولین اشکالی که ازشون شنیدیم کاملا غیرمنطقی بوده) ساختمونشون خراب شده.
ببینین اکثر اشکالات همسر شما به اصول دینه. توحید، عدل، نبوت و امامتو گفتین که قبول ندارن. با این تفاسیر معاد رو هم نمیتونن قبول داشته باشن. پس در حین تحقیق در مورد اصول دین بسیاری از مشکلاتشون رفع میشه و بعد از تحقیق و پذیرفتنش بقیهی مشکلات هم از بین میرن.
گذشته از همهی اینها، پیامبر که دروغ نمیگه. گفته شما تا زمانی که به قرآن و اهل بیت دست بیاندازین (به هر دوشون)، گمراه نمیشین. من نمیدونم شما دیگه از چی میترسین؟
نقل قول:
اون میگه ارزشی نداره که فقط کتابهای موافقها خونده بشه میگه هر دو با هم
بسیار عالی. اینکه خوبه اتفاقا. من هم همینطوری خوندم و هنوز هم میخونم. یک انسان عزیزی اومد و اینها رو به ما یاد داد. در کنار هم، نظرات اهل بیت، عرفا و فلاسفه رو گفت. همینها خیلی جاها با هم تناقض داشتن و البته واضحه که نظر اهل بیت درسته. بسیاری از اشکالاتی که دیگران به این مسائل گرفته بودن رو هم با پاسخی که ائمه داده بودن جواب داد. منظور من هم از کامل تحقیق کردن همین بود. یعنی نه اینطور که نظرات موافقو بخونیم و دیگه اشکالات افراد و پاسخ ائمه به این اشکالاتو نخونیم. باید هر اشکالی که در وجود ماست و یا حتی دیگران گفتهان پاسخ داده بشه.
اما برای شروع اینکار اینطور نباید باشه که اول اشکالاتو بخونین. اول باید بیاین نظر قرآن و ائمه رو بخونین و بعد اشکالاتو بخونین. واضحه دیگه. ما در مورد اصول دین کم میدونیم پس اول باید ببینیم دقیقا چیه (از نظر اهل بیت) و بعد اگه اشکالی موند بررسی کنیم. در جاهای دیگر هم همینطوره. مثلا استاد اول درس میده، بعد شاگردان در مورد درس سوال میپرسن. نمیاد قبل از اینکه درسو بده، اشکالات افراد به همون درسو جواب بده. پس به نظرم این پیشنهاد اونقدر منطقی هست که همسر شما هم بپذیره.
بنابراین اصلا نگران نباشین. با این کار هم شما ایشون رو به راه میارین و هم اینکه همسر شما فکر میکنن که شما دارین به خواستش عمل میکنین. هم آرامش زندگیتون بیشتر میشه و هم در راه دین حرکت میکنین. اصول دینو به ترتیب شروع کنین (توحید، عدل و ...) و جلو برین. سخن اهل بیت رو مطالعه کنین. اگه منبعی هم داشته باشین که پاسخ ائمه به این اشکالات در آن هستن هم که بسیار خوب میشه و اشکالات بیشتری رو میخونین و پاسخ اشکالاتو هم میبینین. اگه اشکالی هم از کتب همسر شما باقی موند که پاسخش در منابع تحقیق شما نبود، برین و از یک عالم به معارف اهل بیت و قرآن سوال کنین و پاسخ بگیرین.
حضور در جلسات پرسش و پاسخ هم خیلی کارسازه. حتی اگه جاییو پیدا کردین که استادی معارف اهل بیتو درس میداد همونجا برین و تمام اشکالاتی که در کتب هستو هم بپرسین. اما در همهی اینها ترتیب تدریس و پرسش رعایت بشه. مثلا تا زمانی که مسئلهی جبر و اختیار تموم نشده در موردش اشکالی نپرسین. بگذارین کامل بشه بعد ایرادهایی که در این مورد باقی مونده رو مطرح کنین.
این تحقیقها پیشنیاز دیندار شدن هستش. هر کسی که وجدانشو به کار بندازه با خوندن معارف اهل بیت به حق بودنش معترف میشه. پس نگران نباشین که از دین دور میشین. البته یک بار دیگه میگم که قول پیامبر تنها در رابطه با قرآن و اهل بیته اون هم زمانی که در کنار هم باشن. پس اگه از این راه برین هیچ مشکلی نخواهد بود (یعنی اشکالاتو با همین معارف پاسخ بدین)
در مورد منبع تحقیق هم حقیقتش بنده از روی جزواتی میخونم که چند صد صفحه هستن و کتاب نیست که اسمشو بگم و شما تهیه کنین. اما قطعا دوستان، کتابهایی با این شرایط سراغ دارن.
از همهی دوستان خواهش میکنم که چنین کتابهاییو اینجا معرفی کنن.
موفق باشین :72:
RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
[align=justify]سلام
تاپیک شما را مطالعه کردم. خب طبیعی است که دو نفر که قرار است زیر یک سقف زندگی کنند باید عقاید و تفکرات مشترک داشته باشند. حالا اسم این عقاید را می توان دین گذاشت. هر دینی یک سری جنبه ی اجتماعی دارد و یک سری جنبه ی شخصی. خب همسر شما دینشان تغییر کرده. ولی این تغییر در دینشان به نحوی بوده که جنبه های شخصی دینش تغییر کرده نه اجتماعی. یعنی ممکن است که ایشان دیگر نماز نخوانند ولی رفتارشان با شما که تغییر نکرده. همان کارهایی که قبلا می کردند، همان طرز صحبت کردن، همان تعهد های زناشویی، همان صداقت .... فقط این وسط یک نماز و روزه شان را قطع کرده اند (این چیزی است که نمود دارد). حالا شاید باورهای قلبیشان کاملا عوض شده باشد. ولی این روی زندگی مشترک شما تاثیری ندارد.
به نظر من شما بی جهت جبهه گرفته اید ، و ایشان هم اشتباه کردند که سعی کرده اند شما را از باور قلبیتان برگردانند. از آن جایی که رفتار زناشوییتان هیچ تغییری نسبت به گذشته نکرده به نظر من یک صلح موقت برقرار کنید و با ایشان قرار بگذارید که دیگر درباره این مساله با یکدیگر صحبت ننمایید. اجازه دهید که زندگیتان به حال عادی برگردد. الان شما و ایشان هر دو در شرایط خاص هستید و هیچ یک نمی توانید درست تصمیم گیری کنید. ادامه این شرایط وضعیت را بدتر می کند . به نظر من تنها راه حل این است که مساله را فراموش کنید (موقتا) (باور کنید آنقدر ها هم مساله مهمی نیست). مطمعن باشید بعد مدتی همه چیز خود به خود حل می شود و عقایدتان با حفظ نام با یکدیگر آداپته می شود. همسر شما حتی اگر نماز نخوانند و روزه نگیرند همچنان از خیلی از مسلمان نام ها مسلمان ترند (بخواهید حساب کنید به جز این دو تا تغییر دیگه ای در منششان رخ نداده است). فقط خودشان، خودشان را مسلمان نمی پندارند که این مساله، یک مساله شخصی است، نه زناشویی. شما با ادامه این بحث وضعیت را به حالت جبهه گیری و پر تنش می کشانید. چرا مثلا 3 ماه سکوت نمی کنید. چه بسا دوباره برگردند.
اگر هم قرار باشد کسی دینی را برای زندگیش انتخاب کند باید آن را در صلح و صفا انتخاب کند. در شرایط پر تنش هر تصمیمی که گرفته شود به همان سرعتی که گرفته شده به همان سرعت هم از بین می رود.
:82:
خلاصه راه حل:
فعلا با هم قرار بگذارید که تا چند ماه با حفظ احترام به عقاید یکدیگر نه ایشان درباره ی دین صحبت کنند، نه شما (منظورم از صحبت هر حرکتی است که این بحث را یاداور شود است). شما هم فعلا نیازی نیست که هیچ تحقیقی درباره دینتان بکنید. نه از ترس اینکه از اسلام برگردید. بلکه به این خاطر که الان وقتش نیست و یا بهتر بگویم به نفع زندگی مشترکتان نیست. این جور کار ها را می توانید به چند ماه بعد محول کنید. فعلا سعی کنید به زندگی قبلیتان برگردید
برایتان آرزوی شادمانی می کنم
:72:[/align]
RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
سلام و تشکر بسیارزیاد
f-z جان ازت خیلی ممنونم .به خدا میدونم شوهرم مرد خوبی هست خیلی خوش اخلاق و نجیب هست اما این مسایل بینمون و این تغییر زیاد اون در اعتقاداتش خیلی برام سنگین بود شاید کم کم بتونم کنار بیام
مسافر عزیز از صحبتهاتون و راهنماییتون ممنونم .صحبتهاتون رو قبول دارم .البته یه نکته رو اشتباه برداشت کردین و اینکه شوهر من تنها به خاطر اینکه شیعه و سنی با هم اختلاف دارن دین و اون اصول رو نفی نمیکنه . اون این رو و همینطور بعضی چیزای دیگه مثه همون ایه را اینطوری برای من مطرح میکنه که من رو کنجکاو و تحریک کنه که برم و کتابها رو مطالعه کنم .چون من هیچ علاقه ای به خوندن این مطالب ندارم و دلم نمیخواد وارد این مطلبها شم واقعا علاقه ندارم یه عالمه کتابهای سنگین بخونم یادم میاد که گاهی چند ساعت پشت سر هم کتابهای چند صد صفحه ای رو میخوند به خدا من میدیدمش خسته میشدم و برام عجیب بود که چه چیزی اینقدر اون رو مجذوب خوندن این چیزها میکنه وهمینطور ترس از خوندن کتابهای مخالف ها و مثه شوهرم شدن هم از یه طرف...در مورد کتاب هم خیلی ها رو خونده دقیق نمیدونم چیا بودن ولی اینا رو مطمئنم که کتابهای شهید مطهری و علامه طباطبایی و شریعتی رو میخوند . ولی فکر کنم که اول اون کتابهای مخالف رو خونده و بعد اینها رو درست نمیدونم که ترتیبش چطور بوده.
مسافر عزیز خواهش میکنم اگه کتابی به نظرتون رسید که واقعا میتونه کمک کننده باشه حتما اینجا و اگه هم قفل شد پیام خصوصی بدین تا اگه شوهرم نخونده باشه بهش بگم میدونم خیلی خوشحال میشه ببینه منم تو این مسیر افتادم و دنبال تحقیقم.نمیدونم شما میتونین پیام بدین گفتن اونایی که پررنگ هستن میتونن
اقای اریا یه دنیا ممنونم.مخصوصا بابت این حرفتون: " اگر هم قرار باشد کسی دینی را برای زندگیش انتخاب کند باید آن را در صلح و صفا انتخاب کند. در شرایط پر تنش هر تصمیمی که گرفته شود به همان سرعتی که گرفته شده به همان سرعت هم از بین می رود."
میخوام همینو به شوهرم بگم و فعلا ازش بخوام که این بحثا لااقل برای مدت کوتاهی نشن تا من بتونم یه کم ارومتر شم .هر چند میدونم این مسئله براش خیلی مهم هست و ازش نمیگذره و میخواد که من بالاخره به نتیجه ای برسم .
RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
... سلام ساراخانوم.
من یه مطالعه کلی کردم تاپیکتون رو، شما الان پرسیدید که ایشون چی بخونند که کمک کننده باشه.
خانوم گل، ایشون قبل از خوندن همه اینا، باید یه کتاب اصول منطق میخوندن و کاملا بهش مسلط میشدن، ربطی به شرق و غرب و دین و مذهب هم نداره.
بعد از خوندن اون من توصیه میکنم فلسفه از آغاز و فلسفه اسلامی شروع کنند به خوندن... منتها نه تاریخشو بلکه به طور عمیق و تحلیلی...
توصیه میکنم برای کمک به خودتون و ایشون دنبال افراد تحصیلکرده ای که فلسفه خوندن- به صورت رسمی و اکادمیک و در مدارج بالا- و مومن هم هستند بروید. ...
یک سوال: رشته شوهرتون چی بوده؟ مدرکشون چیه؟
RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
به نظر من هم لزومی نداره شما کاری بکنین بذارین خودش راه درست رو پیدا میکنه.
شوهر منم کاملا بی دین شده بود و هرکس تلاش میکرد به دین دعوتش کنه حساس تر میشد و بیشتر بدش میومد!
من این راهو رفتم ممکنه چیزای بدتری اتفاق بیفته،سعی کنین به کاراش کار نداشته باشین مدام بهش نگین اشتباه میکنه چون من اینکارو کردم و شوهرم با رفتارها و حرفاش تاثیر خیلی بدی روی من گذاشت و منم ضد دین شدم.
اما مرور زمان به من یاد داد که مرد خدای زن نیست تو هم خدای مردت نیستی.لزومی نداره ما همدیگه رو مثل هم کنیم الان میفهمم که اون مدتی که بی دین شده بودم تجربه ی بدی هم نبود.خیلی از آدما یکنواخت و ثابت راه میرن اما دقیقا نمیدونن دارن چیکار میکنن و دین هم براشون یه عادته.اما من که خودم این تجربه رو دارم میبینم که گاهی ایستادن و نرفتن هم بد نیست تا دوباره یه جایی خودت بفهمی و موتورت روشن شه.
به خاطر یه حادثه من به خدا برگشتم و برخلاف گذشته هیچ کاری به شوهرم نداشتم و زندگی روزمره مون به خوبی ادامه داشت.چرا فکر میکنی اگه شوهرت کنارت نماز نخونه آرامش نداری؟
اینطوری نیست تو به کارت ادامه بده به دین خودت استوار باش و هیچ تحمیل یا تحقیری به شوهرت نداشته باش.
من این راهو رفتم و در کنار نمازام از خدا میخواستم همسرمم به راه درست برگردونه و بالاخره این اتفاق افتاد.
به خدا ایمان داشته باش و مطمئن باش ما بنده ی خدارو بیشتر از خود خدا دوست نداریم پس بهتره فقط برای شوهرت دعا کنی و خدا خودش میدونه با بنده هاش چیکار کنه
ما مثل بجه های کوچیک و بازیگوشی هستیم که هی میخوایم دستمونو از دست مامانمون جدا کنیم تنها راه بریم ببینیم چه خبره اولش مادرمون هی دستمونو فشار میده که نریم اما گاهی کار به جایی میرسه که مامان فکر میکنه بذار بره یه بار که زمین بخوره خودش میاد و دیگه ام نمیره! خدا هم ممکنه یه جایی به خاطر رفتارای بد خودمون دستامونو رها کنه اما این رهایی همیشگی نیست و خودش دوباره بلندمون میکنه و زخمامونم خوب میکنه.
مطمئن باش اگه دعا کنی بهترین کاریه که برای همسرت کردی.به شعورش توهین نکن و بذار حسابی بازیگوشیهاشو بکنه بالاخره خودش برمیگرده:43:
موفق باشی
RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
سلام
رازقی عزیز ممنونم بله همسرم به فلسفه علاقه زیادی داره و مطالعه میکنه.اگه بتونم همچین کسی رو پیدا کنم که خوب هست.ایشون لیسانس برق و فوق مدیریت داره.البته فکر نکنم زیاد به رشته تحصیلی ربط داشته باشه
Royaraha جان از راهنمایی شما هم سپاسگذارم.ولی شما شاید پستهای منو درست نخوندین اخه من که نوشتم که اصلا به ایشون گیر نمیدم و الان سعی میکنم که اصلا بحثی و موضوعی در این موارد نشه اون شوهرم هست که سعی داره منو به مطالعه رو این موضوعا تشویق کنه نه من.
باور کنین من یه زن نق نقوی ترسو و بی عرضه نیستم که الکی بترسم و شلوغ کنم . ببین شوهر من سراحساسات و یه سری حرفا و رفتارا بی دین نشده که دوباره امید داشته باشم که با یه حادثه مثه شما دین دار بشه ترس من از این هست اگه نه اگه میدونستم که به خاطر لجبازی یا ناراحتی از شرایطی بی دین شده خوب الان امیدوار بودم و اینهمه ترس نداشتم اما پشت بی دینی همسرم یه عالمه کتاب و اندیشه و ساعتها وقت و بحثهای مذهبی و اندیشه های مختلف هست این دلیل ترس من هست .همش میترسم که نکنه اخرش مثه یه سری از فیلسوفها که خدا ناباور شدن اون به این مرحله هم برسه .اره اگه هر اندیشه ای داشت درون خودش بود و در موردش صحبت نمیکرد شاید ارومتر بودم ولی وقتی از من هم میخواد که مطالعه کنم و در موردشون صحبت میکنه و ...همه این افکار و ترسها بیشتر میشه
خیلی ذهنم مشغول هست و ارامشم گرفته شده .خواهشا برام دعا کنید
فعلا میخوام اگه بحثی شد حرف اریا رو بزنم تا ببینم بعدش چی میشه
RE: شوهرم بی دین و مذهب شده.چه کنم؟
در رابطه با ايه 34سوره نسا به اين مطلب توجه كنيد.متن كاملش تو اين لينك هست
http://www.askquran.ir/thread26495.html
درﺑﺎرة ﭼﮕﻮﻧﮕﯽ زدن زن ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ رواﯾﺎت ﻓﺮاواﻧﯽ ﮐﻪ در اﯾﻦ زﻣ رﺳﯿﺪﻩ اﺳﺖ ﻫﻤﻪ ﻣﻔﺴﺮان و ﻓﻘﯿﻬﺎن ﺑﺮ اﯾﻦ ﻣﻄﻠﺐ ﺗﻮاﻓﻖ و ﺗﺄﮐﯿﺪ دارﻧﺪ ﮐﻪ زدن ﺑﺎﯾﺪ »ﻏﯿﺮﻣﺒﺮّح« ﺑﺎﺷﺪ؛ ﯾﻌﻨﯽ آﺳﯿﺐ و آزار ﺟﺴﻤﯽ .ﻧﺮﺳﺎﻧﺪ و ﮔﺮﻧﻪ ﻣﻮﺟﺐ دﯾﻪ ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد زدن در آﯾﻪ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﺔ ﻏﯿﺮﻣﺒﺮّح ﺗﻔﺴﯿﺮ ﺷﺪﻩ؛ ﯾﻌﻨﯽ زدﻧﯽ ﮐﻪ ﺳﺨﺖ دردآور ﻧﺒﺎﺷﺪ ﮐﻪ درواﻗﻊ زدن ﻧﯿﺴﺖ، ﺑﻠﮑﻪ دﺳﺖ ﮐﺸﯿﺪﻧﯽ اﺳﺖ ﺑﺎ ﻇﺮاﻓﺖ وﯾﮋﻩ. و از ﻫﻤﯿﻦ رو ﻣﻘﯿﺪ ﺷﺪﻩ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺗﺎزﯾﺎﻧﻪ و ﭼﻮب و وﺳﯿﻠﺔ دﯾﮕﺮ ﻧﺒﺎﺷﺪ، ﻣﮕﺮ ﭼﻮب ﻧﺎزک ﻣﺴﻮاک ﮐﻪ اﻧﺴﺎن ﺑﺎ آن ﻣﺴﻮاک .[45 :26 25 ﻣﯽ زﻧﺪ ]ﻣﻌﺮﻓﺖ ش :در ﻣﺴﺎﻟﮏ آﻣﺪﻩ ﺿﺮب ﺗﺄدﯾﺐ و ﺗﻌﺰﯾﺮ اﺳﺖ ﻫﻤﺎن ﮔﻮﻧﻪ ﮐﻪ ﮐﻮدﮐﺎن را ﺑﺮای ﮔﻨﺎﻩ ﻣﯽ زﻧﻨﺪ و ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ ای ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﺧﻮن ﻧﯿﺎﯾﺪ و زﺧﻢ ﻧﺸﻮد و ﺑﻌﺪ آوردﻩ اﻧﺪ ﮐﻪ در اﺧﺒﺎر اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎ ﭼﻮب ﻣﺴﻮاک آﻧﻬﺎ را ﺑﺰﻧﯿﺪ ﺷﺎﯾﺪ ﺣﮑﻤﺘﺶ .[356 :8 ﺷﻮﺧﯽ دوﺳﺘﺪاراﻧﻪ ﺑﺎﺷﺪ ]ﺷﻬﯿﺪ ﺛﺎﻧﯽ ج