از دوستان خواش میکنم من رو راهنمایی کنند
نمایش نسخه قابل چاپ
از دوستان خواش میکنم من رو راهنمایی کنند
نقل قول:
نوشته اصلی توسط tomcat
مگه گوش می دید که راهنمایی میخای؟ همه دوستان راهنمایت کردند ولی هربار می ری و میای
می گی یک پیام گذاشته بود؟! یکبار دیدمش؟ یک اس ام اس داد؟!.............
1- شماره تلفن- ایمیل- و هر خط ارتباطی بایشون رو از روی گوشی و کامپیوترت پاک کن که
وسوسه نشی برای جواب دادن.
2- این خانم تعادل نداره و باید کنارش بذاری و خدا رو شکر کنی سرنوشت خودتت را با اون گره
نزدی و قرار نیست چنین کسی مادر بچه هات بشه؟
3- ببخشید این و میگم ولی به نظر من خیلی ضعیفی و این برای زن هم اصلاً خوب نیست چه برسد به شما که یک مرد
هستی و قرار است مدیر یک خانواده باشی روی اعتماد به نفست و عزت نفست خیلی خیلی ..... کار کن.
4- سرت و با کار و ورزش - کتاب و اینترنت و .... پر کن که دیگه فکرت مشغول ایشون نشه.
لطفاً دوباره خودتت رو درگیر نکن و بعد بیا اینجا دوباره از احساس ضعفت بگو.:324:
موفق باشی.:72:
ايشون استقلال نظر از خودش مقابله خانوادش نداره و حرف پدر و فاميل روش خيلي تاثير گذاره. هنوز نميدونه با حرفاش مي تونه چه ضربه اي بزنه، معلومه تجربه اي نداره.
دلش ميخواسته (ميخواد) با شما باشه، ولي توان مقابله با خانواده رو نداره. هم چنين باورش نميشه به خاطر اين مسائل شما كنارش گذاشتيد
بهتره شما اينقدر در مقابلش ضعيف نباشي، و ديگه اصرار نكني. اون هم به شدت احساساتيه الان، فعلا مشغول زندگيه خودتون باشيد، و كمتر به اين مسئله فكر كنيد. احساسات كه كمي فروكش كنه، مي تونيد راهكار بهتري پيدا كنيد. اگر هم حرفي بهش مي زنيد، حرف منطقي و تشويقي بزنيد. به اين صورت كه من خيلي كارها براي بودن باهات مي كنم به اين شرط كه بدونم تو هم پشتم هستي و حرف ديگران روت تاثيري نداره. بگيد من درك مي كنم براي دختر سخته كه با خانوادش مخالفت زياد كنه، حتي مي تونه واسه آيندمون هم بد باشه، ولياين مهمه كه تو بتوني حرفتو با منطق به خانوادت بزني و حقته كه با كسي كه ميخواي باشي. من ازت مي خوام تو پشت من باشي تا منم پشت تو باشم. يك طرفه درست نميشه...
در اوج احساسات اون، با تشويق هاي منطقي سعي كنيد اون رو هم به مسير درست سوق بديد و بهش ياد بديد مسائل رو. اگر دختر باهوشي باشه و بتونه اين حرفا رو اجرا كنه، تا آخر عمر مي تونيد بهش تكيه كنيد، وگرنه احتمالش زياده كه تا آخر عمر يك آدم دهن بين و تاثير پذير از ديگران باقي بمونه كه صد البته به نفعتون خواهد بود كه با اين شخص ازدواج نكنيد
در هيچ كاري عجله نكنيد، اروم رفتن و دير رسيدن خيلي بهتر از سريع رسيدنه تو اين زمينه
من فکر می کنم دختر خانم دلش می خواد شما نازش را بکشید
من اگه بجای شما بودم برای اینکه نه سیخ بسوزه نه کباب بهش می گفتم برو خوب فکرهاتو بکن ظرف یک ماه
اگه به این نتیجه رسیدی که می تونیم ادامه بدیم بعد از یک ماه به من بگو
اگر چه من دوستت دارم ولی اگه توی این مدت به نتیجه نرسی باید همدیگه رو فراموش کنیم
ممنونم دوستان که من رو راهنمایی میکنید
باید بگم که دختره باز هم پیام داد و حسابی نفرینم کرد من هم فعلا جواب ندادم
با توجه به راهنمایی شما قصد دارم دیگه جوابش رو ندم
توکل به خدا
ولی فکر میکنم دلیل این همه ناراحتی اینه که اون از خواستگاری رفتن من با خبر شده و انتظار نداشته که من بر نگردم و دنبالش نرم آخه نه به اون آرزوی موفقیت کردن برای من و دعا کردن برای من در آخرین دیدار نه به اینهمه ناراحتی نفرین کردن
خوب اگر هم واقعا داره ناز میکنه واقعا مثل آدم ناز نمیکنه اون روز 2 ساعت تمام من بهش التماس کردم روزهای بعدش هم همین طور ولی اون باز هم جوابش منفی بود به نر شما این دیگه چطور نازیه و آدم دیگه چه باید کنه که نازش رو بتونه بخره
ولی از تنها چیزی که میترسم اینه که در جلسه آخر اون گفت که اگر فشار روحی زیادی رو متحمل بشه هم آخرتش رو میفروشه هم دنیاش منظورش این بود که خودکشی میکنه که من هم از همین میترسم میگم نکنه بلایی سر خودش بیاره و اون وقت من چکار کنم با خودم
خب با سلام خدمت دوستان امروز وقتی دیدم از دختر خانم اثری نیست حس کنجاوی یا بهتره بگم فضولیم گل کرد رفتم به ایدی دختره که خودم براش ساخته بودم دیدم بله ایشان الحمدالله ما رو میخواد فراموش کنه چون ایدی من رو پاک کرده بود
حالا خیالم راحت شد که حداقل ایشان دیگه به فکر ما نیست ولی باز هم احساس گناه میکنم نمیدانم چرا
امید وارم که اون دختر خوشبخت بشه و ازدواج موفقی داشته باشه از یک چیز هم میترسم که نکنه آه دختره بگیردم و نفرینش بگیره خدا به دادم برسه
این تاپیک به علت عبور تعداد پستها از حد استاندارد و همچنین دریافت راهنماییهای کافی ، قفل می شود .
.