RE: چگونه ميتونم حقوق اوليه خودم را با درايت از شوهرم پس بگيرم.
آقاي همدردي
ممنون كه براي من پست گذاشتي با وجودي كه ممكنه از همچين شخصي متنفر باشي.
ممنون ار درك شرايط من
شما راست ميگين اين دور آهسته تر داره ميچرخه اما به خدا من ديگه خسته شدم. هزينه بالايي دادم اما ديگه داره طاقتم طاق ميشه، مي ترسم ازش زده بشم و بعد از اين با اجبار باهاش زندگي كنم. هنوز وقتي تو شرايط نرماله دوستش دارم. اما تا كي
ديروز كه رفتم خونه خواستم از اين دور كمي فاصله بگيرم. به صورت معمول بايد ناراحت و غمگين ميرفتم و بعد هم ناراحتيام را طوري ابراز ميكردم كه نهايت به انفجار همسرم و گريه زاري منو و منتكشي اون ختم ميشد.
اما اينكارو نكردم. خيلي خودمو نگه داشتم. يك ليوان آب سرد خوردم (با وجودي از صبح هيچي نخورده بودم) و يك ليوان ديگه هم پر كردم و بردم كه در حين صحبت كردم خودمو باهاش آروم كنم.
همسرم هم خودش را گرفته بود، پيشش رفتم و با لحن كاملاً آروم گفتم امروز چه اتفاقي افتاده بود.
گفت ول كن.
گفتم بگو مي خوام بدونم
خلاصه تعريف كرد و من متوجه شدم كه دقيقاً ذهنخواني كرده و به خودش تعميم داده. دقيقاً همين جمله را به خودش هم گفتم. و بهش ماجراي قبلي (كارت و طلا) را توضيح دادم كه اونجا هم من ذهن خواني كرده بودم و تو گفتي اينطور نيست درسته؟ گفت؛ آره درست نبود.
گفتم خوب اين هم مثل اونو. تو داري به اشتباه گفته هاي اونو به خودت تعميم مي دي.
گفت؛ آخه چرا اين حرفو بايد بياد به من بزنه؟؟
بعد هم بدون اينكه حالت حق به جانب داشته باشم گفتم كه نياز به استراحت و خواب دارم و تا صبح خوابيدم.
به خدا ديگه نميدونم چكار كنم.
RE: چگونه ميتونم حقوق اوليه خودم را با درايت از شوهرم پس بگيرم.
اینقدر خوب و عالی اوضاع رو کنترل کردی دیگه باید چی کار می کردی!!!!!
RE: چگونه ميتونم حقوق اوليه خودم را با درايت از شوهرم پس بگيرم.
امید زندگی،
من تنفری از تو ندارم و خوشحالم از اینکه به اشتباهت پی بردی و در صدد ساختنی. کاش همه ی آدم هایی که به این مسیر میرن، عاقبتشون مثل تو بشه و پشیمون باشن.
یه داستانی هستش که خیلی با معنیه:
یه کوه نوردی یه شب زمستونی به تنهایی شروع به کوه نوردی میکنه. توی تاریکی شب پاش روی یخ ها لیز میخوره و از یه صخره سقوط میکنه. طنابی که به کوله اش وصل بوده به یه شاخه ای گیر میکنه و باعث میشه توی زمین و هوا معلق بمونه.
توی اون حالت فریاد میزنه خدایا کمکم کن و ندایی بهش میگه طنابو پاره کن. ولی اون جرات پاره کردن طنابو نداره.
فردا صبح کوهنوردان دیگه، جسدی رو میبینن که در فاصله ی نیم متری از زمین به یه طناب آویزونه و یخ زده.
تو خیلی به زمین نزدیکی. صبر داشته باش.
RE: چگونه ميتونم حقوق اوليه خودم را با درايت از شوهرم پس بگيرم.
ممنون آقاي همدردي از لطف و ابراز محبتتون
اقيلما جان منظورت را متوجه نشدم، رفتارم خوب بوده يا بد؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!
آخه اگه بيدار ميموندم مطمئنم يك بحثي پيش مياومد. من تقريباً آرومش كردم. تو پست بالا به خاطر شلوغي سرم تو محل كار نتونستم خوب توضيح بدم. خيلي آروم و منطقي توضيح دادم كه اين تصورات اشتباهه اونه. اون هم ظاهراً پذيرفت.
ولي اينقدر خودم داغون بودم و خودخوري كرده بودم، براي استراحت اعصابم ترجيح دادم كه برم و بخوابم. هر چند گوشهام همه اتفاقات بين بچهام و پسرم را ميشنيد.
فرزندم ميپرسيد مامان چرا خوابيده و همسرم بهش مي گفت كه حالش خوب نيست. دو سه باري هم بهم سر زد.
صبح هم ظاهراً حالش خوب بود و ابراز ناراحتي نكرد.
RE: چگونه ميتونم حقوق اوليه خودم را با درايت از شوهرم پس بگيرم.
رفتارت به نظر من خیلی خیلی خوب بوده و خیلی خوب شرایط رو کنترل کردی
علامت تعجی هم که آخر پستم گذاشتم به خاطر این جمله شما بود:
به خدا ديگه نميدونم چكار كنم.
RE: چگونه ميتونم حقوق اوليه خودم را با درايت از شوهرم پس بگيرم.
این تاپیک از حد استاندارد عبور کرده است ، لذا قفل می شود .
بهتره بیشتر روی راهنمایی های داده شده متمرکز شوی و جمع بندی داشته و تنها در صورت نیاز تاپیک جدید باز کنی .
.