RE: چه جوري شوهرم رو راضي كنم؟
گلپر جان يك مسئله
گاهي اوقات مردها فقط دوست دارند كه بهشون بگي چشم يا باشه اينجوري خيالشون جمع مي شه و بعد هر چي كه خودت بگي رو انجام مي دن . اخه منم شوهرم همينجوريه هرچي مي شه وقتي لجاجت كنم و روي نظر خودم بايستم اون بدتر مي شه ولي همينكه بهش مي گم باشه هرچي تو بگي از اين رو به اين رو مي شه اخرش هم هموني كه من گفتم و انجام مي ده به خاطر همين ديگه ياد گرفتم و زياد سخت نمي گيرم و زود كوتاه مي يام
RE: چه جوري شوهرم رو راضي كنم؟
گلپر جان
گاهي وقتا مردها دوست دارند كه هيچ وقت كسي مخصوصا خانومشون رو حرفش حرفي نزنه حتي اگه غير منطقي و غلط باشه اينجوري بيشتر احساس قدرت مي كنند
گلم هيچ وقت در مورد مسئله اي پافشاري و لجاجت نكن چون موضوع بدتر و پيچيده تر مي شه وقتي كه هر دوي شما آروم شديد و تونستيد منطقي با هم صحبت كنيد اون وقت باهم صحبت كنيد توي بحث و دعوا هميشه به خاطر لجاجت هم كه شده حرف حق مورد پذيرش هيچ كدام نيست هر كسي مي خواد حرف خودش رو به كرسي بشونه
پس شما بعد از چند سال زندگي تا حدودي اخلاق و رفتار شوهرتون رو متوجه شديد كه چه زمان مي تونيد در مورد كاري صحبت كنيد سعي كنيد حساسيت بي مورد همسرتون رو نسبت به اطرافيان و جامعه كمتر كنيد حس اعتماد شوهرتان را هميشه جلب كنيد سنگ صبور خوبي براش باشيد نه فقط همسرش باشيد بلكه يك دوست يك همراه و ... باشيد گلپر جان برات دعا مي كنم كه خوشبخت باشي
RE: چه جوري شوهرم رو راضي كنم؟
واقعا ممنونم دوستاي خوبم
هنرمند جون و آهوي عزيزم
راستش من هم به اين نكته رسيدم و وقتي بهش عمل مي كنم جو خونه آرومتره ولي يه وقتايي واقعا خسته مي شم از اينكه همش مثل يه برده گوش به فرمان باشم بدم مياد .
اين سكوت و گذشت من به حدي رسيده كه حتي خود شوهرم گاهي مي گه تو زيادي نجابت داري!و كاملا معلوم مي شه كه گاهي از اين سكوتهاي من سوئ استفاده مي كنه ولي نمي تونم باهاش مخالفت كنم.باورتون نمي شه من حتي معمولترين خواسته هام رو هم يا نمي گم يا با ترديد مي گم و اخرش هم هيچي...شوهرم مي گه همين كارهاي شما زنهاست كه مردها رو بدبخت مي كنه.كاملا متوجه مي شم كه يه چيزي رو شنيده و حالا فكر مي كنم من هم همون طورم ولي من اصلا اون جور نيستم .يعني با اينكه قبل از ازدواجم خيلي بهتر خرج مي كردم ولي الان واقعا از حد معمول هم پايينتره!مي دونين منظورم چيه؟حالا هر چي اون مي گه من بگم چشم ولي خواسته ها و نياز هاي خودم چي مي شه!؟اونا رو هم وقتي مي گم مي گه نه و باز هم بگم چشم!
در كل براي بيان خواسته و نيازم بهش مشكل دارم!خيلي ساده بگم نمي تونم حرفم رو به كرسي بشونم!!گاهي تعجب مي كنم چطور بعضي خانمها به راحتي نظراتشون رو تو زندگي به اجرا در ميارن !
اگه مي تونين تو اين مورد هم راهنماييم كنين!چطور خواسته هام رو به اجرا در بيارم؟
باز هم ممنونم از همه شما دوستاي خوبي كه اينقدر به مشكل من توجه دارين و متشكر از راهنمايي هاتون!
RE: چه جوري شوهرم رو راضي كنم؟
گلپر جون سلام
در مورد اينكه احساس مي كني مثل يك برده اي بايدبگم اشتباه مي كني اين فقط سياست زندگيه . براي اينكه محيط اروم بشه لازمه كه اينكارو كرد حالا مي توني براي اينكه سواستفاده نكنه بعضي اوقات يك مخالفت كوچيك كني وقتي ديدي جواب نمي ده بعد از يك كوچولو جرو بحث بگي باشه بابا هرچي توبگي . اينجوري هم زود جروبحث و تمومش كردي و باعث شدي كه اوضاع بهم نريزه هم شايد مانع سواستفاده بشي .
در مورد خواسته هات هم بايد بگم حتما حتما بيانش كن و به زبان بيار بزار برات يك چيزي تعريف كنم
من اوايل ازدواجم و دوران نامزدي خيلي رعايت شوهرمو مي كردم از خيلي از چيزهايي كه مي خواستم مي گذشتم كه بتونيم خونه بخريم بعد از مدتي ديدم شوهرم رفت و دوخط تلفن براي خونه نوشت با اينكه مي دونست من مخالفم هرچقدر هم بهش گفت كه چرا اينكار و كردي گفت لازم مي شه مي دوني من چه احساسي داشتم احساس كردم من حتي از كوچكترين خواسته هام گذشتم كه بتونيم يك چيز بهتر و بدست بياريم ولي اون رفته بود و بيهوده دو خط تلفن نوشته بود هر چي بهش مي گفتم كه بابا من خيلي رعايت كردم قبول نمي كرد به خاطر اينكه هيچ وقت به زبون نياوردمش . حالا ديگه از اون به بعد حتي اگر چيزي هم واقعا نخوام مي گم و به زبون مي يارم كه بدونه خيلي چيزها هست كه مي خوام ولي نمي خرم اينجوري قدرتو بيشتر مي دونند وقتي ساكت باشي فكر مي كني نمي خواي و هيچ رعايتي هم در كار نيست و مدعي مي شوند . سعي كن هر خواسته اي داري حداقل به زبون بياري حتي اگر هم مي دوني به نتيجه نمي رسي
RE: چه جوري شوهرم رو راضي كنم؟
ممنون هنرمند جون
آره راست مي گي يه روشه يا به قول تو يه سياست
راستش من ناراحتيم رو نشون نمي دم تا برسه به حد نهايي تحملم اونوقت ديگه يه انفجار مي شه البته به تازگي دارم سعي مي كنم هم آستانه تحملم رو بالا ببرم و هم اينكه نذارم ناراحتي هام يه جا بشه.
بايد به حرفات فكر كنم.
حالا كه مي گي بهتره؟آخه من وقتي هم يه چيزاي معمولي مي گم شوهرم مي گه فقط حرف مي زني زندگي بقيه مردم رو ببين يا نمي دونم مثل فلاني مي خواي من ببخشين ها بميرم اونوقت بشيني گريه كني!و خلاصه از اين حرفها مي گه كه آتيشم مي زنه!من هم ديگه تا يه مدت هيچي نمي گم.
باورتون نمي شه از همه اونايي كه دور برمون هستن و خيلي كساني كه دور يا نزديك مي شنوم كم توقع ترم.يه وقتايي خودم هم لجم مي گيره.با اين حال مثلا مي گم فلان چيز رو بخريم كه واقعا هم بهش احتياج داريم مي گه حالا اگه نداشته باشي هم مي توني زندگي كني .يا مثلا مي گم بيا بريم فلان جا معمولا مخالفت مي كنه.جالبه حتي براي رفتن به خونه پدر و مادرش وقتي مي گم بيا بريم معمولا مي گه نه!انگار اين لجاجت دست از سرش بر نمي داره.من هم ديگه سكوت مي كنم و نمي گم.
باور كنين همه جوره دارم باهاش راه ميام تا بتونه به كارش برسه و ناراحتي پيش نياد مثلا ما در طول هفته فقط جمعه ها از خونه بيرون مي ريم چون وقتاي ديگه شب كه مياد خونه مي گه مي خوام استراحت كنم نه اينكه دير وقت هم بياد ساعت 9 ديگه ديرتر نمي شه زمستونها كه زودتر هم مياد.من هم هيچي نمي گم.و هزار تا چيز ديگه كه وقتي بهشون فكر مي كنم بيشتر ناراحت مي شم.ترجيح مي دم همون آتش زير خاكستر باقي بمونه.البته جديدا خيلي از روشهام رو تغيير دادم ولي هنوز خيلي راه مونده
باز هم ممنون
RE: چه جوري شوهرم رو راضي كنم؟
گلپر جان به نظرم يكمي توي رفتارت با شوهرت تغيير بده ازدواج يك كار يكطرفه كه نيست كه همسرت هر جوري دلش بخواد با شما رفتار كنه به نظرم شما احترام و حرمت همسرت رو هميشه نگه دار هميشه سعي كن آرامش خودت رو حفظ كني ولي در بعضي كارها مخالفت خودت رو اعلام كن البته هميشه با منطقي كه شوهرت اون رو قبول داره و مي دوني كه اگه اينطوري صحبت كني و يا اين كار رو انجام بدي خيلي بهتر مي توني حرفت رو به كرسي بشوني دليل نمي شه كه اينقدر بايد در زندگي كوتاه بيايي كه هر طور دلش بخواد باشما رفتار كنه من مي گم در يك زندگي مشترك دونفر بايد به همديگه احترام بگذارند و حتي اگه مخالفتي باشه منطقي و با دليل باشه نه اينكه من هميشه بايد حرف زور بشنوم و هيچ چيز نگم و اين رو بدون در جامعه تا زماني كه مظلومي نباشه هيچ وقت ظالمي وجود نداره پس يكمي در رفتار خودت تغيير بده نه اينكه بد اخلاقي كني يا لجبازي كني عزيزم متوجه منظورم كه شدي ؟؟؟؟؟
RE: چه جوري شوهرم رو راضي كنم؟
آهو جون دوست خوبم ممنون از لطفت
درست مي گي شايد مقصر اصلي يه جورايي خودم باشم
بايد سعي كنم رفتارم رو تغيير بدم
البته راستش يه مدته شروع كردم ولي خيلي سخت پيش مي ره مخصوصا كه شوهرم يه ذره سر سخته.
اگه راه كاري براي اين تغيير روش دارين ممنون مي شم بهم كمك كنين!
RE: چه جوري شوهرم رو راضي كنم؟
گلپر جان سعي كن هر جوري شده خواسته هاتو بگي اشكال نداره كه بهت اونجوري مي گه به ما هم بعضي اوقات همينو مي گن مي گن ببين بقيه دارن چي جوري زندگي مي كنند ببين بقيه .... و هزار تا حرف ديگه ولي نبايد اصلا اهميت داد چرا اينقدر حساسي اين حرفها كه ناراحتي نداره من با اينكه خودم خيلي حساسم ولي از اين حرفها ناراحت نمي شم . ميزان حساسيت و كم كن و خواسته هاتو بيان كن
RE: چه جوري شوهرم رو راضي كنم؟
گلپر جان
اون الآن حساس شده
فعلا" چیزی نگو دوره بعد که دفترچه اومد بگو مامانت واست گرفته و تو میخوای شانستو امتحان کنی
RE: چه جوري شوهرم رو راضي كنم؟
هنرمند عزيزم ممنون چشم سعي مي كنم
الينا جون اگه اينجور گم كه ديگه دنيا رو كون فيكون مي كنه حالا مي خواد بگه كاري بلد نيستي و با اينكه مامان و بابام هيچ دخالتي توي زندگيمون نمي كنن مي گه تقصير اونهاست حالا اگه اينجور بگم كه ديگه هيچي!
باز هم ممنون دوستان خوبم
راستي شايد من يكي دو روز نيام كامپيوترم داغون شده الان يه عالم پست و ...نوشتم وقتي مي خواستم بفرستم نمي دونم چي شد كه همش پاك شد بايد ببرم درستش كنن.
خوشحال مي شم وقتي برگشتم راهنمايي هاي خوب شما رو بخونم