نمایش نسخه قابل چاپ
خب اقلیما جان شاید همکارای شوهر شما متاهل بودن این یه دختر مجرد بود. من همش فکر میکنم بخاطر او ن شوهر من با دائی اون دختر شریک شده درصورتیکه شوهرم این حرف ر و قبول نداره. نمیدونم چی درسته چی غلط نمی دونم واقعا شوهرم راست میگه یا نه؟ حتی قسم قران میخوره ولی نمی دونم به قران معتقده یا نه چون نماز نمی خونه.
ساناز جان مطمئن باش هیچ مشکلی نیست
به ذهن سطحیت اجازه نده که این فکرو اینقدر نو ذهنت پر و بال بده
تو حتی یه مدرک مسلم بر علیه همسرت نداری
نذار این فکر تبدیل به یه وسواس فکری بشه برات
بشین با خودت یک ساعت خلوت کن
ببین چی کار کنی این شک و دودلی از وجودت بیرون میره و همون کار کن
ساناز جان زندگی کن و از زندگیت لذت ببر
به همسرت اجازه بده در کنارت آرامش بگیره
تو با این افکارت داری زندگی رو به کام خودت و همسرت تلخ میکنی
ساناز جان به نظر من بهترین کاری ما خانوما میتونیم در حق شوهرمون انجام بدیم اینه که اخلاق خوبی داشته باشیم و بهشون احترام بگذاریم و بهشون اعتماد داشته باشیم و تو فضای خونه آرامش وجود داشته باشه .نقل قول:
نوشته اصلی توسط sanazi_o
خانومی با این روشی که در پیش گرفتی بترس از روزی که شوهرتون واقعا به طرف زنی دیگه کشیده بشه و ...
عزیزم زندگیتو با این شک ها خراب نکن و خودت و شوهرتو بیش ازاین آزار نده .
شوهر من بخاطر شرایط کاریش با 100ها دختر مجرد و متاهل سروکار داره وحتی خیلی از کارهاشو تلفنی و تو خونه انجام میده . ولی این دلیل نمیشه که بهش شک کنم :163: حتی به خودشم گفتم نمیتونه کسی رو پیدا کنه که بیشتر از من دوستش داشته باشه:311:
مسلمه که شوهرتون خیلی دوستون داره پس قدر شوهرت و زندگیتو بدون.
خوشبخت باشی گلم ::72::72:
ساناز جان من با حرفهای اقلیما و پاییزان موافقم
اون دختره که میدونه شوهرت زن داره با خودت فکر کن یه دختر مجرد موقعیتهای بهتری داره تا بخواد با شوهر تو که ازدواج دومش هست ارتباط برقرار کنه از طرفی شوهرتم هرگز سر زندگیش ریسک نمیکنه چون ازدواج دومشه بشین با خودت فکر کن اگه این 2 تا بخوان با هم رابطه داشته باشن چی عایدشون میشه چیو از دست میدن
اینقدر افکار منفی به خودت راه نده حالا شوهرت با این دوستشم کار نکنه بره جای دیگه بازم دختر هست زن مطلقه هست نمیشه که شوهرتو حبس کنی تو خونه یا همیشه نگرانش باشی اینقدر این حرفهارو تو روی شوهرت نگو خودتو سبک نکن بزار روتون به روی هم باز نشه سر این مسائل و حجب و حیا از بین بره اونوقت همه چی براش عادی میشه
شوهرت دوست داره و هرگز بخاطر هیچ زن وهیچ دختری تورو از دست نمیده مطمئن باش عزیزم اون با زندگیش بازی نمیکنه سر یه زن یا یه دختر دیگه
منم اوائل که با شوهرم ازدواج کرده بودم یه خورده تجسس میکردم گوشیشو چک میکردم بعدش خودش گفت هر وقت خواستی بیا گوشیمونو عوض کنیم تا خیالت راحت شه از کلید شرکتشم برام ساخت گفت هر لحظه دوست داری پاشو بیا اونجا تا خیالت راحت بشه پسورد ایمیلاشم داده به من خلاصه گفت هر چیزی نگرانت میکنه بگو ولی دوست ندارم به من شک داشته باشی الان من از چشمام بیشتر به شوهرم اعتماد دارم و مطمئنم اون از من بیشتر پایبنده به زندگی
ساناز جون توام با ارامش و سیاست زنونه باید از شوهرت بخوای نگرانیهاتو که البته بی مورد هست برطرف کنه اگه با قلدری وایسی جلو شوهرت و سوال جوابش کنی نتیجش میشه کتک کاری و بی احترامی
ساناز جان فکر کنم اگه واقعا" و درست و حسابی روی سوالم فکر میکردی جوابت در حد 1 خط نبود !!!!
اینکه میگی 3 ساله میخوام ازش جدا شم به نظرم اصلا" اینجوری نیست و قدرت اینو نداری و فقط برای محک زدن علاقش نسبت به خودت هرازچندگاهی میگی طلاق که خیلی هم روش بد و خطرناکیو در پیش گرفتی در نظر بگیر که ظرفیت و تحمل هر ادمی اندازه داره اگر شوهر من بامن این رفتارارو میکرد بعید بدونم 4 سال تحمل میکردم و کتک کاری حداقل برخوردمون میشد
اگر نخوای به خودت کمک کنی مثل این 50 پست گذشته که بیشتر حالت درد ودلی داشته پستات میگذره و نتیجه نمیگیری
(امیدوارم بابت صراحت کلامم ازردت نکرده باشم )
از همه دوستای خوبم ممنونم که به من کمک میکنین. فقط توروخدا این دفعه منو راهنمایی کنید. دیگه مزاحمتون نمی شم. به نظر شما من با خانم دوست شوهرم صحبت کنم که بتونم بفهمم شوهرم با خواهرزاده شوهر این خانم رابطه ای داشته یا نه؟؟ نمی دونم این کار درسته یا نه ولی زده به سرم که این کارو بکنم. این موضوع خیلی منو عذاب میده . از 5 صبح تا 8 صبح گریه کردم با چشم اشکی اومدم سرکار. همیشه این مسئله منو عذاب میده، درسته اون دختره دیگه از اونجا رفته ولی اگه رابطه ای بوده در گذشته من نمی تونم ازش بگذرم. شوهرم خیلی قسم قرآن خورده که چیزی بینشون نبوده ولی من فکر میکنم قسم دروغ خورده. بچه ها میشه کسی به دروغ دستش روی روی قران بزاره و خدا باهاش کاری نداشته باشه؟؟
تو مزاحم ما نیستی
هیچ کسم ،کسی رو مجبور نمی کنه که برای شما پست بذاره
همه ما نگران تو و زندگیت هستیم
ساناز عزیز این کار تو از نظر من یه عیب خیلی بزرگ داره و یه توهین بزرگ به همسرته در واقع با این کارت خیلی واضح به همسرت می فهمونی که به تو و حرفت به هیچ وجه اعتمادی ندارم و قسم ات و حرافات را هیچی حساب نمی کنم
و این بدترین حسی که به یه مرد می تونی بفهمونی!!!!!!!!
قسم به قران واسه هر آدم مهم و با ارزشه کم اهمیتش نکن
ساناز جان تو زندگی هر حرفی رو مداوم تکرار کنی خواهی نخواهی زندگیت به اون سمت میره مثل طلاق مثل خیانت!!!!
ازدواج دومت باید محتاط تر باشی
به نظر من اون سند که بهش میگن سند ازدواج ،چند برگ کاغذ بیشتر نیست حقیقت واقعی تعهد و احترام و اعتمادی که بین یه زن و شوهر وجود داره
و اگه این موارد بین زن و شوهر نباشه معنی واقعی کلمه ازدواج زیر سوال رفته
و لطفا با خودتم رو راست باش
نمیدونم چرا احساس میکنم خیلی به من دروغ میگه، ما از طریق چت با هم آشنا شدیم بعد از ازدواج تمام ایمیلهایی که داشت رو منهدم کرد و دوتا ایمیل درست کرد که پسوردشو من دارم و قسم خورد که دیگه نمیره توی نت. ولی دیشب روی لپ تاپش یه آی دی دیدم که خیلی شبیه به آی دی قبلش بود ولی میگه شاید آی دی دوستمه که با لپ تاپ من کارکرده حتی قسم هم میخوره که جز اون دوتا آی دی چیز دیگه ای نداره. نمیدونم بخدا باورکنم یا نه؟؟ آخه مگه میشه آی دی دوستش اینقدر شبیه به آی دی این باشه؟؟ شما بودین چیکار میکردین باورمیکردین؟؟ بخاطر این مسئله صبح بهش گفتم باید جدا بشیم میگه اگه تونستی ثابت کنی آی دی مال منه باشه جدا میشیم. توروخدا بچه ها من چیکار کنم.
ساناز جون یه مدت بی خیالش بشو میدونم کار سختیه ولی سعیتو بکن اصلا کاری به کارش نداشته باش و تجسس نکن گیر نده سوال جوابش نکن اینقدرم نگو بیا بریم جدا شیم قبح این مسئله رو نریز
سعی کن از دور مراقب باشی چکار میکنه ولی اصلا به روی خودت نیار خودتو خیلی سرگرم نشون بده به نظرم یه آیدی الکی بساز و سعی کن اون متوجه بشه ولی تو به روی خودت نیار
حتما یه کلاس ثبت نام کن و سعی کن کمتر در دسترسش باشی
مردها مثل سایه هستند هرچه بهشون نزدیک میشی ازت دور میشن فرار میکنن
وقتی شوهرت هست با موبایلت صحبت کن مثلا با یه دوست یا خواهرت ولی طوری وانمود کن اون نفهمه با کی حرف میزنی یه مدت اینکارو بکن ببین اونم حساس میشه بهت یا نه
اگه میخوای بی خیال شی و اینقدر حرص نخوری بدترین حالتو در نظر بگیر با خودت بگو بالاخره اگه کاری کنه دستش رو میشه ماه که همیشه پشت ابر پنهون نمیمونه اونوقت اگه خطایی کرده باشه بدترین حالتش جداییه دیگه، یعنی لیاقتتو نداشته
ولی عزیزم در کل بهت میگم وقتی چیز مشکوکی ازش میبینی همون لحظه به روش نیار بعدا تو یه موقعیت مناسب با سیاست ازش بپرس یه خورده از سیاست زنونه عشوه زنونت استفاده کن سوالتو بپرس نه همون لحظه مثل بازپرسها سوال جواب کن
سلام ساناز جون. خوبی گلم؟
عزیزم یکی از مشکلات ازدواج های اینترنتی اینه که طرفین تا حدودی اعتمادشون به همدیگه رو از دست میدن. اتفاقا دوست منم مثل شما از طریق چت با شوهرش آشنا شده بود و بعد از ازدواج همیشه فکر میکرد شوهرش داره بهش دروغ میگه یا خیانت میکنه. متاسفانه اونقدر به شوهرش گیر داد و پیله کرد تا ازش جدا شد و حالا خیلی تنها و افسرده شده. :302:
دوست خوبم، با این کارات چی رو میخوای به شوهرت و خودت ثابت کنی؟ میخوای بقول معروف مچشو با یه زن یا دختر دیگه بگیری؟ حالا فرضا گرفتی، آخرش که چی؟ باور کن هر انسانی یه آستانه تحملی داره ها ! اصلا اگه بهت بگه همینه که هست چاره ای جز طلاق واست میمونه؟ :305:
تا حالا شده یه بار خودتو جای شوهرت بذاری؟ فکر کن ببین چقدر یه مرد با اون همه غرور مردونش جلوی همکاراش خجالت میکشه وقتی خانومش اینقدر بهش زنگ میزنه و بازجوییش میکنه؟ اگه شوهرت ازون مردای بد دل بود که هیچ حق و حقوقی واست قائل نمیشد، بازم میتونستی به این گیر دادنات ادامه بدی؟
امیدوارم از حرفام ناراحت نشده باشی خانومی ولی چون دوستت دارم بهت میگم قبل از اینکه خیلی دیر بشه دست از این شکاکی و بد دلی بیمورد بردار و بقول همه ی دوستان بیخیالش بشو یه مدت!!!!!!