نوشته اصلی توسط خارپشت
1_تازه ریحان بعد از خواستگاری من به پدر مادرش میگه که مثلا کمکش کردم برای اون مسابقه کذایی
خب حالا باید چی کار کنم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
2_حتما ریحان متوجه رفتارمن شده
ممکنه فکر کنه من دیگه بهش علاقه ای ندارم!!
3_بهتر نیست دوباره برم سر کلاسشون ؟
4_ولی یه مشکلی هست درسته که بهش علاقه دارم اما درست نیست که بهش نگاه کنم
اما ریحان فرق میکنه وقتی حرف میزنه نمیتونم بهش نگاه نکنم
انگار اینو فهمیده چون خیلی کم باهام حرف میزنه خیلی کوتاه جوابمو میده
از خودم بدم میاد چقدر راحت اسمشو به زبون میارم
همه کارامو سرسری انجام میدم که فقط تموم شه تمام روز به ریحان فکر میکنم (البته دیشب خیلی خوب خوابیدم نمیدونم چرا)
5_چی کار کنم تو این یه سال فکرش از سرم بیفته ؟
نماز شب و روزه هم دیگه فایده نداره