RE: لیلی بازم طلاق میخاد!!!!!!!!
ديدي اونم تو رو دوست داره كه اونجا هم به يادت بوده . انقدر نگو اون اونجا بهش خوش مي گذره و به من فكرم نمي كنه . اون الان بيشتر از تو له له مي زنه كه برگرده .فقط يه خورده ناز نازيه و كوچولو . اگه به يادت نبود و رفته بود با دوستاش خوش بگذرونه واست اين همه چيز ميز نمي خريد به قول خودش . اينطوري فكر نكن كه رشوه مي خواد بده . تو چرا همش بدترين حالتو متصور مي شي ؟
خيلي خوبه كه اين اتفاق زودتر پيش اومد كه زودتر متوجه اشتباهاتتون بشيد و مثل ما بعد از اينكه از هم جدا شدين تازه نيفتين به فكر اينكه چي كار بايد مي كردي كه نكردي ؟
خدا رو شكر .:72:
RE: لیلی بازم طلاق میخاد!!!!!!!!
ارشد برق خوندم.اما مدیر عامل 1شرکت هستم بیشتر از این نمیتونم توضیح بدم چون تقریبا همه میشناسن شرکتو.صب تا ساعت 6 عصر کارمیکنم اما میتونم زودتر هم تعطیل کنم.بیشتر کارم با اینترنت و گرفتن ودادن یه سری اطلاعاته.
RE: لیلی بازم طلاق میخاد!!!!!!!!
فريد عزيز
خيلي خوشحالم كه تونستي در مقابل توهين هاي خونوادت صبور باشي ادامه بده
خوشحالم كه ليلي تو سفر هم به يادته اين يعني اينكه هنوز عاشقته
و اينكه عزيز وقتي ليليت از سفر اومد سوال پيچش نكن و هميشه خوشبين باش تا بدبين
موفق باشي
RE: لیلی بازم طلاق میخاد!!!!!!!!
سلام
غزاله عزیز به نکته ی خوبی اشاره کردند .
اینکه شما به همسرت اجازه سفر رفتن دادی و خانوادت همه باهم بیان خونه شما که باهاتون بحث کنند که چرا گذاشتید اصلا نشانه خوبی نیست و مفهومش اینه که شما از روز اول حریم ها رو مشخص نکردید .
در چنین مواردی شما نباید برای خانوادت دلیل کارت رو توضیح بدی چون با این کار به اونها میگی شما حق دارید که معترض باشید و من باید توضیح بدم براتون .
شما میتونستی خیلی محترمانه بعد از اینکه حرفهاشون رو زدن بگید که من 30 سال سن دارم و میدونم چه تصمیمی رو کجا باید بگیرم و چی درسته و چی غلط . این وظیفه ی منه که زندگیم رو مدیریت کنم و ممنون از دلسوزی شما .
یکمی اون حس مردانگی رو در خودتون تقویت کنید . این مردانگی و اقتدار و عزت نفس یک مرد چیزیه که هر زنی بهش نیاز داره .
همونطور که شما به ظرافت و احساسات زنانه ی همسرتون نیاز دارید .
پس برای لیلی یک مرد باشید نه کسی از جنس خودش . در این صورته که لیلی احساس داشتن یک پشتوانه ی محکم و یک همسر مقتدر رو داره .
میزان محبتتون رو با میزان محبت لیلی تنظیم کنید و فراتر نرید تا لیلی جایی برای ابراز احساس کردن نداشته باشه و همینطور این حالت شما براش خسته کننده بشه .
افکار منفی رو هم از خودت دور کن و هرجمله یا کلمه ای که از جانب لیلی کنترل گری شما به حساب میاد رو فعلا تعطیلش کن .
RE: لیلی بازم طلاق میخاد!!!!!!!!
تمامیه لینکارو خوندم.
نتایجش=
تسته کودکه درون= 18 تاش جوابه مثبت دادم!!فک کنم وضعم خرابه نه؟
تقسیم بندی خانواده ها=جز خانواده های خشک وسرسخت محسوب میشم.چون بارها بهش میگم من تجربه وسنم از توبیشتره بس نظرمن درستره.اشتباه کنه یا مطابق میلم عمل نکنه شدیدا مجازات میشه(تومنطقه خودم فک میکردم اگه مجازات وتنبیهش سنگین باشه رفتار واشتباهشو تکرار نمیکنه).رو نظر خودم بافشاری واسرار میکنم وسایر موارد که اشاره شده بود.
حالا دلیله جذب شدن به دوستاشو فهمیدم.چون دایم انتقاد میکنم انتظاراتم ازش بالاس تحته فشاربوده عزت نفسش بایین اومده وبا هر بی کله ای رفاقت میکنه.دیگه رویا بردازی نمیکرده چون علایقش سرکوب شده.از ترس تنبیه حتا اگه کارشم بد نبوده باشه کاراشو مخفی میکرده یا دوروغ میگفته.1مثال براتون میزنم.
چارشنبه سوری بهش زنگ زدم که بگم زود میام.تلفنو دیر جواب داد نگران شدم بعد با استرس ونفس زنان جواب داد.شک کردم خاستم بگم زود میام گفتم دیر میام شامتو بخوروگازشوگرفتم همون لحظه اومدم خونه که دیدم ماشینش نیس چراغا خاموشه!!هزارتا فکره بد کردم ماشینو کوچه بالایی بارک کردم رفتم رو مبل نشستموچراغارو بستم.
باخودم فک میکردم رفته سر قرار یا الان با 1غریبه میاد.....وکلی چیزایه دیگه.
30 دقیقه نکشید صدای ماشینش اومد به موبایلش زنگ زدم که کجایی؟گف کجا میخاستم باشم خونه دیگه گفتم باشه.درو باز کرد.وقتی چراغو روشن کردومنو دید به تته بته افتاد.(برخلافه فیلمه اتش بس که طرف نتونس مچه خانومشوبگیره اما من زرنگترم)
سرش داد زدم کجابودی.وسایل از دستش افتاد.رنگش برید.دستشو گرفتم کشون کشون بردمش بیرون.سوار ماشینش شدیم بنزین نداش اما حرکت کرد.گفتم کجاس؟گف سمته چب.داشتم خفه میشدم.داشت ادرس میداد!!ادرس کی بود خدا؟زدم تو صورتش.
دمه 1مغازه نگه داش گف اوناهاش.1مغازه ی لوازم ارایش!!!!
گفتم چرا بهم نگفتی؟خون دماغ شده بود باکش کردو گف مگه محلت دادی؟
ماشین خاموش شد تاخونه بیاده رفتیم(ای حال کردم اخه چکمه بوشیده بود تاخونه جونش درومدتا اون باشه وقتی میگم چکمه نبوش نبوشه!!).باخودم گفتم با اینکه اشتباه کردم اما چه با متانت رفتار کرد.اما اشتباه میکردم تارسیدیم خونه شرو کرد.وسایلشو باز کرد لوازم ارایششو به سمته من برتاب میکرد!!اینا باز خوبه هرچی ترقه بمب فشفشه خریده بود تو خونه روشن میکرد.رفتم اشبزخونه تا ابشاری که واسه چهارشنبه سوری خریده بودو خاموش کنم (اشبزخونه اتیش گرفته بود سقفش سیاه شد)دیدیم داره نارنجک میندازه!!خونمون رسما جنگ بود.دویدم نایلونو ازش گرفتم.دید چیزی دمه دست نیس با مشتولگدافتاد به جونم(دماغشوبگیرم جونش درمیادا)دیدم گناه داره گفتم بزار بزنه خالی شه.
بردم انداختمش اتاق خوابودرو بستم.شرو کرد به فحش دادن احمق عوضی قازان خان(لقبی که به من داده)میکشمتوچندتا فحش تیم ملی که نمیتونم بگم.
اروم که شد رفتم درو باز کردم خودشو زد به خواب.گفتم عزیزم معذرتواگه از اول گفته بودی اینجوری نمیشد.دیدم گوش نمیده باشدم برم اشبزخونه که با صدایه گرفته گف نبندی درو میترسم.گفتم اشتی؟جواب ندادو خوابید.
اینم چهارشنبه ی ما
RE: لیلی بازم طلاق میخاد!!!!!!!!
خوب آقا فريد ؟
نتيجه ؟
كودكت كه آزرده است
والدت هم چنگي به دل نمي زنه و مستبد مجري از نوع غير سازنده است .
حالا اينارو فهميدي ؟ بعدش چي ؟مي خواهي چيكار كني قازان خان !!
فرصت حرف زدن بهش ندي و انتظار داشته باشي كه دوست داشته باشه و نره تقاضاي طلاق بده ؟!
ازش ايراد بگيري و بزني توي صورتش و توقع داشته باشي كه دوست داشته باشه و نره تقاضاي طلاق بده ؟!
شخصيتش را نابود كني و توقع داشته باشي كه دوست داشته باشه و نره تقاضاي طلاق بده ؟!
هويت و اعتماد به نفسش رو از ش بگيري و دوست داشته باشه و نره تقاضاي طلاق بده ؟!
به نظرم ديگه از دسته گلهايي كه به آب دادي حرف نزن و تعريف نكن از تصميمات جديد و تغييرات جديد حرف بزن و بگو كه اعمال جديدت چي بوده . چي را جايگزين اين دسته گلهايي كه به آب دادي مي خواهي بكني . بگو تغييرافكار و احساسات و اعمالت چي بوده و هست و خواهد بود .
به واقع از خواندن ماجراي چهارشنبه سوري دردم آمد .
فكر مي كني وقتي يك خانم - يك زن ميره لوازم آرايش مي خره آنها را براي چي مي خره ؟ براي كي مي خره ؟ چرا از آنها استفاده مي كنه ؟!و....
نمي شد از لوازم چهارشنبه سوري جور ديگه اي استفاده كرد كه خاطره اي به ياد ماندني و خوش براي هر دو شما داشته باشه ؟!
زدي توي ذوقش . آن هم بد فرم . ناجور .
حالا چي فريد ؟ واقعا حالا چي ؟ مي خواهي چيكار كني ؟!
RE: لیلی بازم طلاق میخاد!!!!!!!!
باشه قبول .اما نمیدونستم.به خدا نمیدونستم.اصلا اون از یه کره ی دیگه اومده من از یه کره ی دیگه.تازه معنای کاراشوحرفاشو میفهمم.راجعه به شخصیتها که دسته بندی شده بود من (من خوب هستم شما خوب نیستید)ولیلی(من خوب هستم شما هم خوب هستید)هستش.فک نمیکنید لی لی زیاد خوشبینه؟میگه من خوبم بس همه هم خوبن با من مهربونن وقصدوقرضی ندارن.این خوب نیستا.
این مطالبو که خوندم فهمیدم چرا میگه تو کارو به من ترجیح میدی تو خشکی متعصبی.من بیشتر والده انتقادگرم.انظباطی قانون مداروباید نبایدگو.
کارهام=
1حذفه تفکراته منفی
2جایگزینی مثبتها
3تاکیید
4تجسمه مثبتها
5ممارست تمرین
میخام رو بالغم کار کنم.بچمو نوازش کنم.والدموانعطاف بذیر کنم.
فقط یه چیزی وقتی من بالغم اون کودکه.
و وقتی من والدم اون بالغه.نمیدونم متوجه شدید یا نه؟
RE: لیلی بازم طلاق میخاد!!!!!!!!
ببين فريد
همه ي انسانها اين حالات نفساني و شخصيتي ( كودك - والد - بالغ ) را دارند و هر لحظه ما در هر كدام از اين حالات شيفت مي كنيم حالا اگر قرار باشه كه تعادل بين اين سه حالت در ما به هم بخوره رفتارها و احساسات و عملكردهاي ما بيشتر حالت كودكانه يا والدانه و يا بالغانه مي گيره .
تو دائم در حالت كودك و والد مستبد مجري سازگار منفي هستي و كمتر سري به قسمت بالغانه و والد مجري سازگار مثبت و والد مهربان وجودت مي زني نتيجه اش هميني است كه مي بيني .
پس بهتره روي والد مهربانت كار كني . والد مهربان تائيد - نوازش و تشويق مي كنه اما مسئولانه و سازنده و به جا .
والد مجري سازگار مثبت بايد و نبايد تعيين مي كنه اما وارد بخش تخريب نمي شه مثل اينكه تو بخواهي هر لحظه شكلات بخوري ولي والد مجزي سازگار مثبت مي گه يك دانه كافيه دندانهايت خراب مي شه و والد مهربان منفي هم مي گه هر چقدر دوست داري بخور !( ابدا به خراب شدن دندان ها و سلامتي فكر نمي كنه )
خلاصه اينكه
نگران اين موضوعات و شيفت كردن ها نباش . اين حالات طبيعي است . قرار نيست كه وقتي تو بالغي او هم بالغ باشد يا وقتي تو كودكي او هم كودك باشه .
اما مي تواني وقتي بالغ هستي ( اين مكاني و اين زماني ) براي واقعي كه واقعا لازم است كه ليلي هم در وضعيت بالغ قرار بگيره به او كمك كني .
چه جوري ؟
به نظر من ....نظر تو چيه ؟
من فكر مي كنم .....تو چي فكر مي كني ؟!
از ديد من ....از ديد تو ....؟!
و با طرح سئوال چرا ،چگونه و ..... ( حتي صدا و زبان بدنت بايد اين مكاني و اين زماني باشه )
طرف مقابل هم به بالغ شيفت مي كنه و باز هنر توست كه چطور بتواني اين وضعيت را در گفتگو هاي جدي فارق از فضاي احساس و بايد و نبايد ها حفظ كني .
در ضمن آنجا كه نوشتي برنامه ريزي ات چيست و در حال فراگيري موضوعات هستي در بخش كودك سازنده مثبت خودت هستي . بهت تبريك مي گم . چون خيلي باهوشي و گيرايي فوق العاده اي داري . واقعا آفرين .
اما يادت نره كه تو كنترل گر و وابسته هم هستي و بايد يه فكري براي اين بخش بكني .
RE: لیلی بازم طلاق میخاد!!!!!!!!
سلام آقا فرید گل
خیلی سریع داری پیشرفت می کنی ها!:104:
راستش روز اول که اومده بودی اینجا منم یه مقدار ازت ترسیدم انقدر که عصبانی بودی
ولی حالا می بینم استعداد خیلی زیادی برای اصلاح خودت داری
ببین تو بالغ رفتار کن باور کن لیلی صد و هشتاد درجه عوض می شه
راستش عزیزم شما تحصیل کرده آقا مهندس آخه بهت میاد زنتو کتک بزنی؟
باید به من قول شرف بدی هر کاری که همسرت کرد حتی اگر مطابق میل تو نباشه بازم تا آخر عمر کتک بی کتک، قول مردونه !
آنی خیلی خوب داره کمکت می کنه و می بینم که تو هم داری رو حرفهاش فکر می کنی و خوب تمرین می کنی آفرین
ما همه اینجا کنارت هستیم تا لیلی خانومو برگردونیم، اما ایندفعه لیلی خانومی که هیچوقت طلاق نمی خواد!:72:
RE: لیلی بازم طلاق میخاد!!!!!!!!
من هم ترسیدم ولی الان خیلی امیدوارم چون اقا فرید دوست داره که مشکلاتش حل بشه:104:
من پیشنهاد می کنم در کنار سایت از یک مشاوره خبره هم بهره بگیرید