RE: خدا كسى را به درد من مبتلا نكند
سلام
گرداب عزیز همه دارن بهت می گن اول از این رابطه دست بکش تا بعد. خب خدا یه بار بندش فرصت می ده 2 بار فرصت می ده اخر سر شوهرت می فهمه دو تا بچه هات و هم بر میداره می ره علی می مونه و حوضش.
یکی از دوستام که متاسفانه به این درد گرفتار بود رفته بود پیش شماور تا کمک بگیره برای ترکش. مشاور گفته بود روابط نامشروعی که در دوران متاهلی به وجود میاد دقیقا مثل خود زنی می مونه. شما الان داری این همه زجر می کشی اما حاضر هم نیستی که دست بر داری. می دونی چرا ؟چون به اون فرد معتاد شدی چون فکر می کنی دیگه دنیا بدون اون فرد به اخر می رسه. :163:
زودتر به خودت بیا که فردا دیره. از حال و هوات موقع فکر کردن به ترک اون اقا بنویس تا کمکت کنیم. تو الان باید وقتت و برای بچه هات و شوهرت بذاری تا اون اقا.
عزیزم اون اقا هر چقدرم خوب باشه مال شما نیست سهم شما کنارتونه و گناه داره که زحمت بکشه و ناموسش با یکی دیگه کیف کنه.
به خاطر خدا و شوهرت برگرد.
امیدوارم که موفق بشی:72::72:
RE: خدا كسى را به درد من مبتلا نكند
خانم عزیز سلام
دختر خوب ،قربون دلت برم که اینجوری بین 2 راهی گیر کرده.می دونم خسته ای .میدونم به قبل که فکر می کنی تنهایی به الان که فکر می کنی دو راهی.
نیومدم نصیحتت کنم .اومدم بگم منم تو غمت شریکم می خوام کمکت کنم .نمی خوام بگم چی کار کن .فقط می خوام نقشه راه رو نشونت بدم .
دوست دارم از این به بعد اگه سر 2 راهی هم که هستی با نقشه ای که تو دستت هست وقتی تصمیم می گیری اطمینان داشنه باشی که تصمیمت درسته.
یه روز خدا به دونه سیب می گه می خوای رشد کنی دونه سیب می گه آره از خدامه
خدا بهش میگه اگه می خوای رشد کنی باید بری زیر خاک
یه گروه از دونه ها تا اینو میشنون در میرن ولی تو بینشون یه دونه باقی می مونه .دونه سیب به خدا می گه اگه برم زیر خاک می میرم
خدا می گه تو برو راهتو انتخاب کن بقیش با من.
دونه سیب میره تو خاک .یه چن روزی که می گذره خدا به دونه سیب می گه :
دونه سیب خسته نشدی از دونه سیب بودن و تو خاک بودن .دونه سیب می گه تا همین جاشو باور نمی کردم زنده بمونم .خدا بهش می گه می خوای از خاک بیای بیرون .دون سب می گه بله ولی..
خدا می گه نترس اگه می خوای بیای بیرون باید ساقه بدی .سیب ساقه می ده بعد از چند روز خیلی سخت با قدی بلند از خاک میزنه بیرون.
خدا بهش می گه می خوای ساقه بمونی دونه سیب که دیگه به خدا اطمینان داره میگه نه .خدا میگخ خوب باید جوونه بزنی .این ادامه پیدا می کنه تا دونه سیب میوه می ده.
من فقط بهت یه چیزو می خوام بگم که می فهمم تنهایی و از تنهایی می ترسی شرایطط هم درک می کنم ولی تو زمانی می تونی تصمیم درست بگیری که بفهمی باور منی خدا با تو هست هر چقدر هم که خودتو گناهکار بدونی .
اگه پشیمونی اومده سراغت نشون دهنده اینه که خدا هنوز امیدواره که متوجهش بشی .
الان وقتشه به جای فکر به عواقب و گذشته از خدا بخواه برو زیارت با همسرت صحبت کن.
اگه در بجنبی ممکنه کار از کار بگذره .
تو می تونی از همکارت جدا شی به شرطی که به خدا با تمام وجود وصل شی ما هم هر جا میریم تو این ایام محرم برات دعا می کنیم .
RE: خدا كسى را به درد من مبتلا نكند
راستی یه چیز مهم
می دونستی اگه الان که می دونی کارت اشتباه بوده و گناه داره
اگه باز باهاش ارتباط ج داشته باشی هم به شوهرت نامحرم می شی هم دیگه با همکارت بعد از طلاق نامحرم می شی.الان دیگه نباید به هیچ وجه با همکارت رابطه ج برقرار کنی:316::301:
RE: خدا كسى را به درد من مبتلا نكند
سلام گرداب خانم
فکر میکردم این دفعه که می یام تایپکتون رو می خونم خبر خوب بهمون می دهید ولی متاسفانه شما این رابطه حرام را هنوز ادامه می دهید که نه تنها خیانت هست در حق شوهری که اگه ازتون دوره داره برای رفاه شما زحمت می کشه و پول در می یاره بلکه از لحاظ قانونی هم جرم محسوب می شود خیانت ولی شما اینطوری به بیراهه رفته اید و دارید کار خلاف عرف و شرع انجام می دهید واقعا فباحت داره اگه از خدا نمی ترسی به انسانیتتون به شرفتون به این بچه های گلتون که باید مادری پاکدامن آنها را پرورش بدهد و تحویل این جامعه بدهد فکر کنید واقعا خانم محترم قباحت داره خیلی خیلی زود این رابطه زشت رو قطع کنید و به فکر آینده این بچه ها باشید می دونید چیه شما به فکر خودتونید و به فکر هیچ چیز دیگه ای نیستید . آدم نمی دونه چی بگه به شما چون خودتون از نوشته هاتون پیداست همه چیز می دونید و آگاهانه این کار رو کردی و الان هم آگاهانه ادامه می دهید چون اگه از روی غفلت باشه یه باره و با گناهه و دیگه تموم می شه به هر قیمتی که هست . اما حتی اجبار هم نبوده وای خدای من شما جای هیچ حرفی نگذاشته اید حتی هشدارها و راهنمایی های بچه ها را با بعد از حدود 51 مورد راهنمایی هنوز ادامه می دهید.
RE: خدا كسى را به درد من مبتلا نكند
:323:دوست خوبم تا خودت اراده راسخ نداشته باشي و 100٪ تصميم به جدايي نگيري هيچ بني بشري نميتونه بهت کمک کنه...پس اوا تصميم جدي بگير بعد بيا توو اين سايت
RE: خدا كسى را به درد من مبتلا نكند
سلام گرداب جان ....چرا کم پیدا شدی؟؟؟آیا تصمیمت برای جدایی یا بهتره بگم رهایی از رابطه عوض شده یا به خاطزچیز دیگس؟ بهمون..به همه بچه های این تالار خصوصا اونایی که توی این تاپیک شرکت میکنن بگو بالاخره میخوای چیکار بکنی؟
اگه پشیمون شدی و میخوای ادامه بدی که خب اون دیگه انتخاب خودته و حتما همه شرایط و پیشامدها رو درنظر گرفتی ولی اگه اینطور نیست میخوام بهت بگم ناامیدو دلسرد نشو....من همون روز که گفتی من دیگه تصمیم خودمم رو گرفتم و دیگه اصلانمیخوام جواب تلفنهاش رو بدم فهمیدم که این وجدانته که داره این حرفا رو میزنه نه قلبت! و مطمئن بودم دیر یا زود کم میاری...البته ناگفته نمونه که بهت حق میدم چون توی رابطه های اینچنینی هیچ چیز یک شبه به وجود نیومده که بخوای یا بتونی یک شبه هم فراموشش کنی و ازش بگذری....گلم توی موقعیهای مثه تو البته با این شرط که شخص بخواد رابطشو تموم کنه دو راه وجود داره....یکی اینکه به طور کل ویکباره بخواد رابطشو قطع کنه که این درصورتیه که عقلا و قلبا و منطقا و خلاصه همه جوره به این نتیجه رسیده باشه که دیگه نباید ادامه بده وتاوان همه اتفاقات موثر از این رابطه و همه دلتنگیها و سختیهاش رو هم به جون میخره که البته اصلا هم کار آسونی نیست و تا یه مدتی بدجور بهم میریزه
اما با توجه به چیزهایی که گفتی به نظرمن واسه تو راه دوم بهتره...چون هنوز مرددی!....چون عقلت میگه تمومش کن و قلبت میگه نه این کارو نکن!نمیتونی!اشتباه میکنی!توی این روش به تدریج از عشقت باید دست بکشی ...از نظر زمانی بیشتراز روش اول طول میکشه ولی به خودت این فرصت رو میدی که کم کم با این قضیه کنار بیای و بعد از یه مدت که شایدم خیلی کوتاه نباشه میبینی که اونقدرهام که فکر میکردی سخت نبوده
من یه بار به کسی که توی موقعیت مشابهی قرار داشت ولی تصمیمش بر جدایی قطعی بود والبته اینم بگم با توجه به شناختی که نسبت به طرف مقابلش پیدا کرده بودم... پیشنهاد دادم که رابطشو ادامه بده ولی جوری رفتار بکنه که این رابطه هر روز سردتر وسردتر بشه ....تا طرفش هم خسته بشه و اونم به این نتیجه برسه که این رابطه دیگه برای اون هم معنایی نداره و بهتره تموم بشه.... اون شخص هم همین کارو کرد و خداروشکر الان اون آرامشی که میخواست رو به دست اورده ...البته اینم بگم حدودا 1.5 سال طول کشید ولی چیزی که خیلی مهم بود این بود که رو حرفش ایستاد و به خاطرات خوب و دلتنگیهاش اجازه نداد که خستش کنن
گرداب عزیزم همیشه عقل و قلب ما در یک جهت فرمان نمیدن ...مهم اینه که بتونی تشخیص بدی کدوم یکی تو رو لااقل پیش خودت و وجدانت شرمنده نمیکن
موفق باشی گرداب جان
RE: خدا كسى را به درد من مبتلا نكند
خانم گرداب گرامی، دوستان به اندازه کافی از قبح این مساله و عواقب تلخ برملا شدن آن و لزوم ترک این ارتباط با شما گفتند و دیگر جای حرف جدیدی باقی نیست.
اما یک مساله رو هم از نظر دور نداشته باش که شاید به لحاظ علمی نشه دلیلی براش آورد و لی صدر در صد واقعیت داره و اون اینکه؛
اگه دلت می خواد وقتایی که شوهرت ازت دوره، تو یه مملکت غربت سراغ هیچ زن دیگه ای نره و نیاز عاطفی و جسمی اش رو با دیگری برطرف نکنه، تو هم اینکار رو نکن.
هر وقت احساس نیاز به اون آقا داشتی تو ذهنت این رو مرور کن که شاید همین الان همسرم هم همین میل رو داشته باشه و اگه خودت به خاطر رضای خدا پا رو خواسته دلت بذاری، مطمئن باش همسرت هم می ذاره و خودش رو با هیچ زن دیگه ای غیر شما مشغول نمی کنه، اما در غیر اینصورت شک نکن که اون هم آلوده می شه.
یادت باشه که دنیا دار مکافاته،
و
هرکسی آن درود عاقبت کار که کشت.