دوست محترم
خواهش می کنم کتاب
بهانه ممنوع را مطالعه بفرمائید
مشخصات کتاب
نام : بهانه ممنوع
نویسنده : دکتر وین دایر
مترجم : ازیتا عظیمی
نشر : عطایی
نمایش نسخه قابل چاپ
دوست محترم
خواهش می کنم کتاب
بهانه ممنوع را مطالعه بفرمائید
مشخصات کتاب
نام : بهانه ممنوع
نویسنده : دکتر وین دایر
مترجم : ازیتا عظیمی
نشر : عطایی
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی
:104::104::104::104::104:
اقای مهدی یار باش ، فکر کنم دوستان همه گفتنی ها رو با منطق بیان کردن ،و نکته مبهمی وجود نداره ، هر کسی مسیر زندگیش رو خودش تعیین میکنه و بالطبع مسولیتش هم به عهده خودش هست،ما فقط میتونیم به شما مشورت بدیم
امیدوارم با نتیجه گیری از این تاپیک بهترین تصمیم رو بگیرید ،
این ضرب المثل رو هم همیشه به یاد داشته باشید:گر صبر کنی ز غوره حلوا سازم
موفق باشید:72:
سلام دوستان ، مدیر گرامی ، انی عزیز و مریم گرامی ، تشکر
مدیر گرامی ، گاهی وقتا آدم رو غرور میگیره ، که باید دیگران بهش تذکر بدن ، ممنون از تذکرتون
منو غرور نگرفته ولی شاید مغرورانه حرف زدم
الانم اگه تند حرف زدم به خاطر اینه که ، این وضع بد حجابی زنان ما در تهران و شاید در جامعه ی ما ، منو واقعا" ازار میده ، نه اینکه من به فکر پاک بودن دیگران باشم ، نه ، باعث وسوسه شدن و عامل به گناه افتادن جوونایی مثل منه
تمام زنان بد حجاب ، برای من مثل شیطانی میمونن که در حال وسوسه کردن من هستند
جناب مدیر من خودم هم خطاکارم ، و خودمو اون بالا بالاها نمیبینم و دیگرانو این پایین
ولی بعضی از گناه ها هست که علاوه به اینکه ، انجامش گناهه و نفی فرمان خداست ، باعث به گناه افتادن دیگران هم میشه
بد حجابی از اون دسته گناهایی هست که ، باعث به گناه افتادن دیگران هم میشه
بازم ممنون که غرور نابجای توی حرفامو بهم گوشزد کردید
برادر مومن! شما که اهل زیر و رو کردن آیات و احادیث تشریف دارید:نقل قول:
نوشته اصلی توسط mahdi_yar_bash
قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِكَ أَزْكَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ (سوره : النور آیه : 30 )
ترجمه :
به مردان مؤمن بگو: از بعضي نگاه هاي خود (نگاه هاي غير مجاز) چشم پوشي كنند و دامن خود را حفظ نمايند. اين براي پاكتر ماندن آنان بهتر است . خداوند به آنچه انجام مي دهند آگاه است .
نکته ها
در شأن نزول اين آيه مي خوانيم : جواني در بين راه ، زني را ديد و به او چشم دوخت و دنبال او راه افتاد. طوري غرق نگاه بود كه صورتش به ديوار برخورد كرد و مجروح شد، نزد پيامبر (ص ) آمد و ماجراي خود را نقل كرد. اين آيه نازل شد.. (165) رواياتي درباره ي نگاه :.
حضرت علي (ع) فرمود: ((لكم اوّل نظره الي المرئه فلا تتّبعوها بنظره اخري واحذروا الفتنه)) نگاه اوّل مانعي ندارد ولي ادامه ي نگاه اشكال دارد، زيرا سبب فتنه مي شود.. (166) در حديثي مي خوانيم : تمام چشم ها در قيامت گريان است مگر سه چشم : چشمي كه از ترس خدا بگريد و چشمي كه از گناه بسته شود و چشمي كه در راه خدا بيدار بماند.. (167) در ((صحيح بخاري )) مي خوانيم كه پيامبر اكرم (ص ) فرمودند: جلو راه مردم ننشينيد. مردم گفتند: ما ناچاريم از نشستن . فرمود: پس حق ّ آن را ادا كنيد. پرسيدند حق ّ آن چيست
.? فرمود: ((غض ّ البصر و كف ّ الاذي و ردّ السلام والامر بالمعروف و النهي عن المنكر)) ترك چشم چراني و مردم آزاري ، جواب دادن به سلام ديگران ، امر به معروف و نهي از منكر.
حضرت عيسي (ع) فرمود: از نگاه به نامحرم بپرهيزيد كه بذر شهوت را در دل مي نشاند و همين براي دچار شدن انسان به فتنه كافي است .. (168) حضرت علي (ع) فرمود:
((العين رائد القلب )) چشم ، دل را بدنبال خودمي كشد.
((العين مصائد الشيطان )) چشم ، قلاّب شيطان است .
و چشم پوشي بهترين راه دوري از شهوات است ..
(169) پيامبر اكرم (ص ) فرمود: ((النظر سهم مسموم من سهام ابليس فمن تركها خوفا من اللّه اعطاه اللّه ايمانا يجد حلاوه في قلبه )) (170) نگاه بد تيري از تيرهاي مسموم شيطان است كه هر كس از ترس خدا چشم خود را فرو بندد خداوند به او ايماني مي دهد كه از درون خويش شيريني و مزه ي آن را احساس مي كند.
پيامبر اكرم (ص ) فرمود: هركس چشم خود را از حرام پر كند، در قيامت چشم او از آتش پر خواهد شد مگر اينكه توبه كند.. (171) امام صادق (ع) درباره ي نگاه مجاز به زن نامحرم فرمود: ((الوجه والكفّين والقدمين )) يعني نگاه به صورت و كف دست ها و روي پاها جايز است ، (لكن بدون شهوت ).. (172)
منبع: تبیان
خوب! شما که نگاه به نامحرم اینقدر باعث میشه به هم بریزی! حکم نگاههای شما معلومه
چیه!
از روایات فوق معلوم میشه که در زمان پیغمبر هم زنانی ( چه کافر چه اهل کتاب) بوده اند که مردان ضعیف دل با دیدنشان به وسوسه بیافتند.
قرار نیست تمام زنای دنیا برن زیر گل تا شما گناه نکنی! اگر تونستی ببینی و گناه نکنی شرطه! نمیتونی تحمل کنی؟ خوب شما که جنس خودتو خوب میشناسی پس چشمت را از نگاه حرام بپوشون! همه عالم را هم برای گناه خودت محکوم نکن!
مهدی عزیز اطلاعاتتون رو در موضوع تقیه کامل کنید ، وقتی می فرمایید از تقیه زیاد اطلاع ندارید بر چه اساسی صحبت من رو رد می کنید که اشتباه می کنم؟
مثالی که شما ذکر کردید ارتباطی با موضوع صحبت ما نداره. در اصل نمی شه اون حرف رو با همچین مثالی رد کرد . صحبت ما در مورد زندگی آینده و حق 2 نفر هست که باید از گذشته هم مطلع باشن. در حالی که گفته شما یک مهمانی است و نخوردن یک غذا! (حالا اینکه من عمل آن فرد را اصلاً تقیه نمی دانم جای خود) در مهمانی اگر شما آن حرف را نگویید که لزومی هم به گفتن ندارد حقی را از کسی سلب نمی کنید اما در امر ازدواج حق شخص دومی از دانستن سلب می شود ، این فرد اگر نداند ، یا نفهمد یا بعد بفهمد، شما هم در مقابل خدا و هم در مقابل قانون باید جواب گو باشید. این مخفی کاری است نه تقیه! هیچ کس هم جنبه مخفی کاری را ندارد! وجدان شما دارد اخطار می دهد که این دروغ گفتن است اما شما با گفتن اینکه "طرف جنبه ندارد" دارید صدای آن را خاموش می کنید و این مشکلی است که اگر سرسری از روی آن عبور کنید گریبانتان را در هر دو دنیا خواهد گرفت.
تقیه درجه ای والاتر دارد و با رشادت در راه حق آمیخته ست ، نوعی پنهان سازی اعتقاد و عمل در راه خدا که منجر به تقویت جبهه حق می شود، گفته ای رو از دکتر علی شریعتی برایت نقل می کنم تا با دیدگاه او هم در زمینه تقیه بیشتر آشنا بشی :اعتقاد دارم " به تقیه، نه از ترس، ]بلکه[ برای حفظ ایمان . نه تقیه فرد غیر مسئول و بیکاره، تقیه افرادی که پنهانی در راه ایمان و پیروزی حق ، عدالت و امامت تلاش می کنند در برابر دشمن. یعنی ، اصل رازداری در مبارزه. و نیز تقیه شیعه در جامعه بزرگ اسلامی در برابر مسلمانان اهل سنت برای جلوگیری از جنگ مذهبی ، تعصبات فرقه ای و تفرقه و برای ایجاد محبت و وحدت اسلامی در قبال دشمن مشترک." ( کتاب عقیده – علی شریعتی)
مثالی برایت می زنم:" من جنسی را می فروشم و آن را پس می آورند ، استفاده شده اما مشخص نیست ،اگر آن را دور بیندازم ضرر کرده ام، اگر بفروشم چگونه بفروشم؟ راست بگویم که کسی قبول نمی کند آن را بخرد پس تقیه کنم که ضرر نبینم؟! این مثال کاملاً با مورد ازدواج مطابقت دارد البته با شدت کمتر، حق آگاهی نفر دومی در آن منظور شده . به نظر شما می شود اینجا تقیه کرد؟ اصلاً این تقیه است یا فروختن جنس کار شده به جای سالم؟ این هم کم فروشی ست ، هم دروغ و هم حق الناس! "
نمی دانم چرا شما چشمانتون رو به روی قرآن می بندید و به احادیث رجوع می کنید که حتی گاهی مواقع مراجع هم از شناخت درست یا غلط بودن آن عاجز می شوند. بگذارید آیه کامل را بنویسم: " و لیستعفف الذین لا یجدون نکاحاً حتی یغنیهم الله من فضله" معنی:" و باید عفت ورزند کسانی که نکاح نمی یابند تا بی نیاز گرداند خدا آنها را از فضل خود" اگر کمی عربی رو به خاطر داشته باشید اون "لام" اول به معنی "باید" ترجمه می شود و اگر باز دقت کنید کلمه نکاح آمده که همان ازدواج دائم است نه متعه و نه نکاح موقت! یعنی وقتی همسر دائم پیدا نمی کنید عفت پیشه کنید تا خداوند شما را بی نیاز کند. این عفت به طور کامل در مقابل هر چیز دیگری جز نکاح دائم قرار می گیرد ، از جمله نکاح موقت –متعه، زنا ، خود ارضایی و ... پس اگر متعه حلال بود می گفت "اگر نکاح نبود ، متعه پیشه کنید! نه اینکه خویشتن داری کنید" پس یادتون باشه صبر در مقابل ازدواج نه! صبر بر متعه، زنا و ....
" من به تمام زنان بد حجاب ، نه تنها اهمیت نمیدم ، بلکه اونارو موجوداتی حقیر و پست میشمارم " کار درستی نمی کنید ، نادیده گرفتن درست اما پست شمردن غلطه . بر اساس حجاب و مذهب روی خوب یا بد بودن کسی قضاوت نکنید.
"شما در اشتباهی که فکرمیکنی ، من به موی سر و استین بالا و مانتوی تنگ ، اهمیت میدم ، من دارم واقعت و بیان میکنم"
من حرفهای خودتون رو ذکر کردم چرا ناراحت می شید ، اتفاقاً این موضوع روی شما تاثیر گذار بوده و حق هم دارید اگر براتون مهم نبوده یا تاثیری روی شما نداشته که چرا شما به فکر متعه هستید و این همه بحث به این بزرگی رو توی تالار برای چی داریم ادامه می دیم؟؟؟؟!!!
با تمام اینها یک حرف دارم: "شما ریشه رو از بین ببر" اثر تحریکات محیطی رو روی خودت کم کن نه اینکه به دنبال متعه بری ، اینطوری شما اگر ازدواج هم بکنی ولی مدت کوتاهی از همسرت دور باشی (مثلاً به خاطر بارداری) باز به خاطر تاثیر پذیری بالایی که از تحریکات خارج دارید فوراً باید صیغه کنید که این نه وجدانن درسته و نه همسرت می پذیره . پس علت رو از همین جا از بین ببر و به دنبال معلول نباش.
پاک ماندن در شرایط دشوار جایگاه بالایی دارد. :72: :72:
بی دل گرامی من ، نمیدونم چرا به شما انقدر برخورده ، مگر شما از دسته ی بد حجابانی که اینطوری جبهه گرفتی؟
تمام احادیثی که بیان کردی ، و بسیار هم زیبا بودند ، من ازت ممنونم به خاطر بیانش ، وظیفه ی یک مرد رو بیان میکنن ، در برخورد با نامحرم
احادیث عالی بودن ، هر مردی از جمله بنده باید برای عمل به همشون تلاش کنند
وحتی اگر من و امثال من در مملکتی که اسلامی نیست و زنان پوشش اسلامی ندارند (مثلا" اروپا) زندگی کنم ، دین ما مجوز به چشم چرانی من و امثال من نداده
اصلا" شاید من مسلمانی باشم در مملکتی اروپایی ، باید خودمو ، و چشممو حفظ و مهار کنم ، در این مورد حق کاملا" با شماست و من ممنونم از تذکر عالیتون
اما اینکه فرمودید : "خوب! شما که نگاه به نامحرم اینقدر باعث میشه به هم بریزی!حکم نگاههای شما معلومه چیه!"
باید بگم نگاه به نامحرم ، دل هر مرد مسلمانی رو که بخواد پاک و سالم بمونه رو ، به هم میریزه ، نه فقط منو
در ضمن شما به چه حقی و با کدام منطق و دلیل در مورد نگاههای بنده حکم میدید و قضاوت میکنید
من به حمد خدا ، و هر موقع که خدا کمک کنه تمام نگاهامو کنترل میکنم از دیدن نامحرم (مخصوصا" بد حجابان)
اما مگه میشه توی تهرانی زندگی کنی که کلی از جمعیتش زن باشه و با زنها سروکار نداشته باشی
هنگام حرف زدن ، هنگام خرید ، هنگام کار ، هنگام برخورد با زنها
من که نمیتونم از انها فرار کنم که ، منظور من از نگاه ، چنین نگاههای اجباری ایست ، نه اون نگاههایی که توی ذهن خود درباره ی من حکم کردید
فرمودی : "قرار نیست تمام زنای دنیا برن زیر گل تا شما گناه نکنی!"
پیغمبر و ائمه ی علاوه بر اینکه وظایفی را برای یک مرد بیان فرموده اند (که شما حدیثاشو بیان کردید) ، برای زن هم وظایفی رو بیان فرموده اند ، مثل حجاب ، نوع برخورد ، نوع حرف زدن با نامحرم
اگر جوانی مثل من به خاطر تحریک شدن غریزه به خاطر بد حجابی زنان ، به گناه بیفته ، درسته که اصل گناه به پای خود منه ، ولی شک نکنید (شک نکنید) که زن یا زنانی که باعث چنین تحریکی شده اند هم در گناه شریک اند
دقیقا" مثل شیطان ، در قیامت فردی که گناه کرده میگه شیطان باعث گناه کردن من شد ، خدا میگه ، شیطان فقط تو رو دعوت و وسوسه کرد ، و تو پذیرفتی
در اینجا اصل گناه به عهده ی خود فرده ولی شیطان هم در آخر به خاطر وسوسه ها و تحریکات مجازات خواهد شد
فرمودی : "اگر تونستی ببینی و گناه نکنی شرطه!"
نمیدونم چرا این حرف رو زدی ، خیلیای دیگه هم میزنن
ولی مرحوم کافی میگفت : امام صادق فرموده : اگر یوسف در برابر زلیخا به گناه نیفتاد ، و زنا نکرد ، دلیلش این بود که به زلیخا نگاه نمیکرد و نکرد
پس این حرفو دیگه جایی نزنین
فرمودید : "همه عالم را هم برای گناه خودت محکوم نکن!"
من قصدم محکوم کردن یا توجیه کردن خودم و انداختن تقصیر به دیگران نبود ، بیشتر قصدم گله کردن از حجاب زنان بود ، و اینکه بگم در چنین شرایطی و با وجود بد حجابی جامعه نیاز من به ازدواج بیشتره ، نه اینکه بگم من حق دارم گناه کنم
من میگم توی تهران( جایی که بد حجابی هست و زنان مسابقه گذاشتن بره خودنمایی) ، نیاز به ازدواج بیشتره و پاک موندن سختتر ، پس انقدر اصرار نکنین ازدواج موقت نکن
دقیقا" مثل روزه داری میمونه که توی رستوران کار میکنه ، نمیتونه غذا بخوره ولی با کلی غذا سروکار داره
روزه گرفتن برای یک چنین فردی خیلی سختتر از یه فردیه که توی رستوران کار نمیکنه
نادیا گرامی حرفات در مورد تقیه منطقی بود ، هر چند که من بازم باید برم بپرسم از بزرگان
ولی در مورد مثال بی ربطی که من زدم در مورد تقیه ، به خاطر این بود که ، شما فرمودی تقیه به خاطر حفظ جان ، اونم در برابر کافرین به کار میرفته ، منم میخواستم بگم که نه اشتباهه ، تقیه در موارد دیگه ای هم به کار میره
من اطلاعات ندارم ، ولی اینو از ایت الله مجتهدی تهرانی شنیدم ، حالا اگه شما میخوای نظر ایشونو رد کنی ، یه مقدار جای تعجب داره
نادیای گرامی در مورد سوره های قران ، بهتره ما به معانیه ساده ی ان اکتفا نکنیم ، بهتره به تفسیر بزرگان رجوع کنیم
که ایا صبر به معنی ، صبر در برابر گناهان است یا در برابر ازدواج (از نوع دائم یا موقتش)
من تا به حال کلی تفسیر خوندم ، کلی سخنرانی بزرگان حدیث رو گوش کردم ، کلی تحقیق کردم ، اولین باری است که میشنوم صبر دربرابر ازدواج(موقت) ؟؟؟؟ نمیدانم بر اساس کدامین مدرک و سند و حدیث میگید این حرف رو ، و شایدم بر اساس نظر شخصیتون باشه
فرمودید : "اگر متعه حلال بود می گفت "اگر نکاح نبود ، متعه پیشه کنید! نه اینکه خویشتن داری کنید"
اینو هم بهتره از بزرگان بپرسیم نه مایی که قدرت تفسیر نداریم ، ولی اینکه چرا نگفتن اگر نتونستید ازدواج کنید ، متعه کنید ، شاید دلیلش این باشه که متعه رو همون ازدواج میدونستند ، و خیلی از دلایل دیگه
در ضمن همونطور که گفتم ما قدرت تفسیر خیلی از احکام رو نداریم چون از تمام احکام دین اگاه نیستیم و فقط بخشیش رو میدونیم ، اگر قرار باشه خودمون ، با خودمون ، بگیم چرا اینو نگفتن چرا اونو نگفتن ، به خیلی از "چراها" برمیخوریم
نمونش : امام صادق میفرماید : کسی که از ترس فقر(یا به خاطر) ازدواج نکند به خدا سوء ظن کرده است
قران : و کسانی که امکان زناشویی نمیابند باید خویشتن داری کنند تا خداوند از کرم خویش بی نیازشان کند
اگر من بخوام خودم با اطلاعات کم خودم تفسیر کنم اینگونه تفسیر میکنم :
خدا گفته کسی که زن نداره ، یا نمیتونه زن بگیره ، باید صبر کنه ، تا خدا موقعیت ازدواجشو فراهم کنه ، ولی امام صادق گفته هر کسی صبر کنه بره ازدواج و بترسه از فقر به خدا گمان بد برده ، کدومش درسته ؟؟؟
اگر ما بخوایم با اطلاعات کم خودمون تفسیر کنیم ، به مشکل برمیخوریم ، باید از بزرگان بپرسیم
نادیای گرامی ، دین ما به انسانهای متاهل اجازه ی متعه را نداده ، یا اگه داده بسیار بد شمرده کسی که همسر دارد متعه کند
اما قضیه ی الان من ، با اون موقعی که از همسرم دور خواهم افتاد فرق میکند ، اون موقع شاید نهایتا" چند ماه باشه دوری از رابطه ، و چند ماهی که میدنی بعدش دوباره رابطه داری ، ولی الان چند ساله ، و چند سالی که ممکنه بعدش به ازدواج ختم نشه ، یعنی ممکنه بیشتر از چند سال هم طول بکشه
جمله اخرت هم بسیار زیباست : پاک ماندن در شرایط دشوار جایگاه بالایی دارد
و مطمئنا" ازدواج موقت ناپاکی نخواهد بود
تشکر از همه
دقیقا بر اساس گفته خودتان درباره نوع نگاه شما حکم کردم:نقل قول:
نوشته اصلی توسط mahdi_yar_bash
نقل قول:
نوشته اصلی توسط mahdi_yar_bash
روزه داری را در ایامی هم تجربه کرده ام که برای کسانی باید غذا میپختم کلی هم با زرق و برق و مخلفات اما کوچکترین تاثیری نداشت! چون به عمق لذت روزه داری پی برده بودم. این در حالیست که اگر پای روضه پزشکان بنشینم برخی میگویند روزه نگیری بهتر است برخی هم میگویند بگیر ولی رعایت کن! و عده ای به همین بهانه روزه نمیگیرند اما من سلامتم را با روزه گرفتن بیشتر احساس میکنم و ماه رمضانرا و لذت روزه ماه رمضان را با همه دنیا عوض نمیکنم.نقل قول:
نوشته اصلی توسط mahdi_yar_bash
اگر این مثالی بود برای روشن شدن موضوع، بنده هم جواب مثال شما را دادم که بگویم لطفا تعمیم ندهید و برای اثبات آنچه در ذهن دارید هر چیزی را دستاویز قرار ندهید.
پرسیده بودی مگر من در زمره بی حجابان هستم!
فکر کنم جواب این سوالت را هم خودت گرفته باشی.
من نه تار مویی به معرض نمایش میگذارم و نه دست و پای برهنه ای! اما هر رنگی که دلم بخواهد از رنگهایی که خدا خلق کرده میپوشم. شما که با رنگ به گناه نمی افتید! البته خیلی مطمئن نیستم:
اگر به اروپا بروید و احیانا زنان نیمه لخت یا... را ببینید اونوقت قراره چیکار کنید؟ باز خدا رحم کرده سایه جمهوری اسلامی بالای سرمونه!نقل قول:
نوشته اصلی توسط mahdi_yar_bash
[/color]
"من میگم توی تهران( جایی که بد حجابی هست و زنان مسابقه گذاشتن بره خودنمایی) ، نیاز به ازدواج بیشتره و پاک موندن سختتر ، پس انقدر اصرار نکنین ازدواج موقت نکن
دقیقا" مثل روزه داری میمونه که توی رستوران کار میکنه ، نمیتونه غذا بخوره ولی با کلی غذا سروکار داره
روزه گرفتن برای یک چنین فردی خیلی سختتر از یه فردیه که توی رستوران کار نمیکنه"
آقای محترم:
حرف های اصلی و کاملی رو دوستان زدن.من فقط میتونم بگم به عنوان یه دختر متاسفم براتون و برای هر کسی که به ازدواج اینطوری نگاه میکنه. از خوندن این پست های شمادر این تاپیک تا حدی شوکه شدم. حس بدی نسبت به خودم پیدا کردم. اون غریزه ی جنسی که ازش حرف میزنیم تا کجا داره ما رو میبره........ نماز خوندن و سه ماه تو سال روزه گرفتن ....اینا که مال خودتونه. لزومی نداره مطرح کنین. ایمان چیه به جز دل پاک و نیت خوب و اخلاق پسندیده ؟ شما خودتون اهل مطالعه به نظر میاین. خطبه ای در نهج البلاغه از حضرت علی هست درمورد مفهوم تقوی. پیشنهاد می کنم دوباره مطالعه کنید.امیدوارم زودتر براتون شرایط ازدواج و یه زندگی خوب فراهم بشه. خوشبخت باشید
من تا به حال کلی تفسیر خوندم ، کلی سخنرانی بزرگان حدیث رو گوش کردم ، کلی تحقیق کردم ، اولین باری است که میشنوم صبر دربرابر ازدواج(موقت) ؟؟؟؟
مثالی می زنم : من به شما می گویم :"باید آب تصفیه شده بخورید و اگر فراهم نیست خویشتن داری کنید،" معنی این جمله چیست؟ اصلاً آب نخوریم؟ آب چاه هم میشود خورد؟ من به طور مفهومی در حال رد کردن تمامی حالات دیگر به جز حالت ذکر شده هستم ، این موضوع اون قدر سخت نیست که تفسیر یا علم آنچنانی بخواد ، با منطق می شه کاملاً فهمید. موضوع نکاح هم همینه ، در آیه فقط نکاح ذکر شده نه نکاح موقت و همون طور که می دونید معنی نکاح همون ازدواج دائم هست ، در مورد سخن پیغمبر هم همین رو داریم که می فرماید:" نکاح سنت من است" و همه جا ترجمه می شود :"ازدواج سنت من است" پس نکاح همان ازدواج است ،ازدواج دائم! پس تمامی حالات دیگری که به جز ازدواج دائم هستند به طور ضمنی در این آیه رد میشن ! من تفسیر نکردم و به مسائل خارق العاده نرسیدم معنی جمله و عین خود جمله رو دارم بازگو می کنم.
با بحث های طولانی به راه نمی رسیم ، پس اگر اجازه بدید می خوام چند کار رو برای خودتون و بچه های تالار انجام بدید و پاسخ رو برای ما ارسال کنید
1) فرمودید صحبت من در مورد تقیه منطقی بود ، پس از شما می خوام این سوال رو حتماً بپرسید من منتظر جواب هستم:" من می خواهم ازدواج موقت کنم ، در آینده پس از آنکه شرایط ازدواج دائم برایم فراهم شد اگر همسرم جنبه نداشت تقیه کنم و به او نگویم قبلاً ازدواج داشته ام، آیا این کار درست است؟ در این شرایط می شود تقیه کرد؟ تقیه در چنین جایی کاربرد دارد؟ فرق تقیه با دروغ چیست؟ "
2) عمل من ترجمه بود ، نه تقسیر . من تنها معنی جمله را بازگو کردم. پس شما لازم شد به بزرگان یا تفاسیر رجوع کنید و بفهمید :" یا ازدواج دائم کنید یا خویشتن دار باشید" یعنی چه؟ آیا منظور رد کردن متعه هم بوده یا خیر؟ جواب را ارسال کنید
3) فرمودید : "اگر متعه حلال بود می گفت "اگر نکاح نبود ، متعه پیشه کنید! نه اینکه خویشتن داری کنید" پس این رو هم سوال کنید
4) اگر قرار باشه خودمون ، با خودمون ، بگیم چرا اینو نگفتن چرا اونو نگفتن ، به خیلی از "چراها" برمیخوریم .
و اتفاقاً همین درسته. :104: ما باید بدونیم چرا این طور و اون طور گفته شده تا از لحاظ مذهبی قوی باشیم و با هر سوالی یا هر گفته ای پایه های ایمانمون به لرزه نیفته و ذهنمون با هر حرفی شستشو داده نشه. باید پایه های ایمانمون رو با منطق و دلیل محکم کنیم و دین رو با فکر بپذیریم نه صرفاً با تقلید! شما هم مسلماً موافقید . پس در پرسیدن کوتاهی نکنید :305:
5) خدا گفته کسی که زن نداره ، یا نمیتونه زن بگیره ، باید صبر کنه ، تا خدا موقعیت ازدواجشو فراهم کنه ، ولی امام صادق گفته هر کسی صبر کنه بره ازدواج و بترسه از فقر به خدا گمان بد برده ، کدومش درسته ؟؟؟
هر دو درسته چون هر دو هم رو تائید می کنن و نقیض نیستن. پس صبر بکنیم یا صبر نکنیم؟ صبر بکنید اما نه از ترس فقر و نداری! معنی دو حرف در اصل این هست :" کسی که همسر ندارد و یا امکان آن برایش فراهم نیست (دلیل می تواند غیر از مادیات باشد) خویشتن داری کند تا خدا او را بی نیاز کند اما از روی ترس از فقر بر ازدواج صبر نکند که در آن صورت به خداوند گمان بد برده!"
البته در صحبت قرآن فوکوس روی خویشتن داری بوده در حالی که در صحبت امام صادق فوکوس روی ترس از فقر در ازدواج بوده!
پس دیدید که به مشکل بر نخوردیم. با عقلی که در دست داریم در حد توانمون می تونیم تحلیل کنیم.
6) چرا شما علت رو از بین نمی بری؟ هنوز جوابم رو نگرفتم؟
7) نگفتید در مثال به آن روشنی ، آیا تقیه من در مورد فروش جنس مصرف شده به جای جنس سالم می تواند درست باشد یا نه؟ یا این نوعی کم فروشی ست و ضایع کردن حق دیگران ؟
8) برای پرسیدن سوالات به کسانی رجوع کنید که نمی دونید چه جوابی به شما خواهند داد، ما به دنبال پاسخ درست هستیم پس پیشاپیش کسانی را نشان نکنید که در تائید شما صحبت خواهند کرد
منتظریم :72: :72: :72:
خانوم بی دل ، درسته من اونارو گفتم و باز هم میگم ،
استینای بالا زده تاثیرات بسیار بدی روی مردها میذاره ، مانتوهای تنگ بسیار بیشتر ، ولی من نگفتم فقط روی من ، گفتم روی همه ی مردها
اگه این تاثیرات بد ، این تصورات و تحریکات ، فقط برای من بود ، شما درست میگفتید من مشکل داشتم ، اما من با ده ها جوون دوست و رفیقم و با خیلیا میشینیم صحبت میکنیم ، و این مشکل همه ست نه فقط من
حتی اگه شما من و حرفای من رو هم رد کنید تحقیقات و کارشناسان حرفای منو تایید میکنن
مطمئنن اکثر شما سخنرانیهای دکتر انوشه رو درباره ی تاثیرات رفتار دختران بر روی پسران رو شنیدید ، که ایشون حتی لحن صحبت برخی دخران رو هم محکوم میکنن ، موی سر رنگ شده و استین کوتاه و شلوار کوتاه که دیگه جای خود
خانوم بی دل حضرت علی میفرماید : اگر در اتاقی خالی ظرفی شیر بود ، و شما دیدید گربه ای که دور لبش آغشته به شیر است از اتاق بیرون میاید ، حق ندارید قضاوت کنید و بگید که گربه شیر را خورده است (حدیث رو دقیق یادم نیست ولی درباره ی این بود که قضاوت بسیار سخت است و اینکه ما حق قضاوت نداریم)
حالا شما به خاطر اینکه من از تاثیرات مخرب این نگاهها مطلع هستم ، و انها را بیان کردم و چنین مشکلی بنده را ازار میدهد ، باید مرا به نگاههای شهوت الود و حرام محکوم میکنید ، من واقعا" متاسفام ، چنین قضاوتهای ممکنه توی زندگی شما باعث شکستن خیلی از دلها شود ، شما باید جوابگو باشید ، هم در دنیا و هم درقیامت
امیدوارم در نوشته های بعدتون منو محکوم به گناه های دیگه نکنید
با وجود اینکه من به صراحت گفتم و میگم اصل گناه به عهده ی خود مرد هستش (زن فقط باعث وسوسه میشه)
بازم شما بی دلیل دارید به یه بحث بی خود دامن میزنید
"اگر به اروپا بروید و احیانا زنان نیمه لخت یا... را ببینید اونوقت قراره چیکار کنید؟"
یاس عزیز سلام ،
تاسف شما رو به پای این میذارم که از ازدواج موقت اطلاعات زیادی ندارین ، و از دعای خیر شما هم سپاسگذارم
اما اینکه در مورد خود ستایی من حرف زدی ، بهتر بود دقیق مطلبو میخوندید ، چون من واقعا" خسته شدم ، از اینکه همش باید به سوالهای تکراری یک پاسخ را بدهم ، اگر دقیق میخوندی ، نمیپرسیدی چرا اونارو(نماز و روزه ...) گفتی ؟
یکی از دوستان داشت میگفت ، جوونایی هستن سر به زیر ، با حیا و نماز خون روزه گیر و ....
و میگفت به خاطر اینکه این چیزارو دارن ، تونستند غریزشونو مهار کنن
و من در جواب ایشون برگشتم گفتم ، که این چیزا ملاک نیست
من خودمم ، نماز میخونم ، روزه میگیرم(زیاد) و ........اما چون این کارارو میکنم دلیل نمیشه که تونسته باشم غریزمو مهار کنم
اون خطبه ی حضرت علی رو هم در مورد تقوی اگه شمارشو یادته بهم بگو ، البته حضرت علی در مورد تقوی و دوری از گناهان حرف میزنه نه دوری از ازدواج ، چون خود حضرت علی همسران زیادی داشته و ازدواج موقت هم داشته اند ، و اولادان زیادی هم داشته ، که این مقایرتی با تقوی نداره
البته در صورتی مقایرتی با تقوی نداره ، که ما حضرت علی رو قبول داشته باشیم ، خدایی نکرده امیر المومنین رو هم نخوایم نقد کنیم
نادیای گرامی مثالهای زیبایی میزنی ، درسته باید اب تصفیه شده خورد ، و اگر نبود باید خویشتن داری کرد
اما سوال اینجاست ؟ اینکه کدام اب تصفیه شده است و کدام اب الوده ، اینو ما خودمون میتونیم تشخیص بدیم ، یا باید بسپاریم به شرکت آب و فاضلاب
دین ما ازدواج موقت رو آب تصفیه شده میدونه ، این ما هستیم که اونو اب الوده میدونیم
حرام و حلال و مستحب و مکروه ، همون ابهای سالم و غیر سالم هستند ، و دین ما که گفته چه چیزی حرام است و چه چیزی حلال همون شرکت اب و فاضلاب
نادیای گرامی فرمودی که ، منظور قران یا پیغمبر از نکاح یا همون ازدواج ، ازدواج دائم بوده ، و اینکه گفته شده خویشتن داری کنید ، یعنی در برابر متعه ، زنا ، استمنا
فرمودی:
"اگر متعه حلال بود می گفت "اگر نکاح نبود ، متعه پیشه کنید! نه اینکه خویشتن داری کنید" پس یادتون باشه صبر در مقابل ازدواج نه! صبر بر متعه، زنا و ...."
در حالی که استاد قرائتی ، صاحب تفسیر قران نور ، در بحث متعه ، توی سایتشون میگن
"نام ازدواج ، به متعه هم گفته میشه"
این یعنی به متعه ازدواج هم میشه گفت ، پس اگر قرار باشه ما بر متعه هم صبر کنیم ، در واقع در ازدواج صبر نموده ایم ، که در هیچ کجای دین ، به ما صبر بر ازدواج سفارش نشده
این سایتشه : http://www.qaraati.ir/show.php?page=tafsir&numsooreh=4&numayeh=499&query =متعه
پس جناب نادیا میبینید ، اگر قرار باشه ما خودمون به معانیه لغویه قران اکتفا کنیم ، و خودمون تفسیر کنیم ، ادله ای از خود درمیاوریم که مقابل مفسرین بزرگ قران ، همچون استاد قرائتی قرار میگیریم ، پس این مسئله رو اینقدر ساده نگیریم
درسته ، ما باید به قران و معانی ان فکر کنیم ، اما برای اینکه مطمئن بشیم ایا منظور قران همون برداشتی هست که ما میکنیم ، بهتره به تفسیر بزرگان رجوع کنیم
جایی حدیثی میخوندم که میفرمودند ، هر ایه قران ، هفت معنی دارد ، و هر معنی ، هفت تفسیر جداگانه
اگر ما بدون راهنما بخوایم از این کتاب اسمانی بهره بجوییم ممکنه به خطا بیفتیم
اما جواب به سوالات جنابعالی
1-در مورد تقیه باید تحقیق کنم
2-شما دوباره ایه را ان گونه که خود دوست دارید ترجمه کردید ، یعنی متعه را از ازدواج جدا کردید ، ولی بزرگان متعه را همون ازدواج میدونن
3-در این مورد هم میپرسم
4- باهاتون موافقم خیلی زیاد ، اما تحقیق و تفکر بدون راهنما نباشه
مثل این میمونه که من بخوام خودم هر ایه رو تفسیر کنم ، که این اشتباهه ، درست اینه که من برم یه تفسیر قران بخونم ، در مورد اون تفسیر اگه سوال داشتم تحقیق کنم
5-خیلی قشنگ توضیح دادید ، من هم تقریبا" باهاتون موافقم ، اما بازم این دلیل نمیشه ما به عقل خودمون اکتفا کنیم ، من کلی ایه براتون میارم که ، از فهمیدنش عاجز باشید ، اما وقتی که به احادیث مربوط یا تفسیر بزرگان رجوع میکنیم ، ایه برامون قابل فهم میشه
6- ما در مورد اینکه ، ایا اصلا" میشه علت رو از بین برد یا نه ؟ بسیار حرف زدیم (شاید شما نخوندی)
اگه منظورتون از علت همون غریزه باشه ، به هیچ وجه نمیشه اصل غریزه رو از بین برد
7- در مورد تقیه دوباره پرسید ؟؟؟؟ چه عجیب ، من همش میگم باید تحقیق کنم و شما اصرار به جواب دادن دارید
8-مطمئن باشید