یه آدم بزرگی (که اسمش یادم نیست) می گه : "هیچ وقت با یه خوک درگیر نشو. چون اون از درگیری لذت میبره و تو فقط کثیف می شی"
نمایش نسخه قابل چاپ
یه آدم بزرگی (که اسمش یادم نیست) می گه : "هیچ وقت با یه خوک درگیر نشو. چون اون از درگیری لذت میبره و تو فقط کثیف می شی"
ببخشيد مگه اون دختر شمارو مجبور به كاري كرده بوده كه حالا ميخواين ادبش كنين ؟
هر انساني هم قدرت تفكر داره و هم عقل و هم اختيار .... خودتون رابطه رو تا به اينجا كشوندين در حالي كه از گذشته ي اون دختر كاملا اطلاع داشتين ، پس مقصر خودتونين ، اون دختر هرچند هم كه كارهاي خلاف شرع كرده باشه يا هرچي .... و پست ترين آدم روي زمين هم باشه ، باز به شما گفته بوده و حد اقل در اين زمينه صداقت داشته و در كش دادن اين رابطه چندان تقصيري نداره چون شما اگه نميخواستين ،ميتونستين رابطه رو تموم كنين و كسي شمارو مجبور به ادامه نكرده بود ( البته شايدم كرده بود ، اگه ما اطلاعي نداريم بهمون بگين)
به قول خودتون اين وابستگيتون بوده كه باعث شده تا الان به پاي اون دختر بمونين....
به نظرم بهتره يه كم بيشتر فكر كنين و توي اين ماجرا مقصر تعيين نكنين .... كلا اشتباه كردين و حالا هم بايد در پي جبران اشتباهتون باشين ،سعي نكنين اشتباهتون رو گردن كس ديگه اي بندازين
:72:
منم با نظر حنان جون موافقم آنچه مسلم است شما هم بي تقصير نبوده ايد
ميگن آدما اگه مسيره عشقيشون درست نباشه از عشق به نفرت و سپس به رهايي مي رسند
جناب قارون به نظرم شما در مرحله دوم به سر مي بريد
سلام،
دوست عزیز،
برخی دوستان خیلی تند این خانوم رو محکوم کردند...
اما به نظر من، از آنجا که ایشان در اینجا حضور ندارن تا از خودشون دفاع کنن، ما هیچگونه حق قضاوتی نداریم...:300:
و البته من هم مثل حنان گرامی شما را دارای عقل و اختیار میدانم،
نه کسی شما را مجبور کرد با این خانوم وارد رابطه بشید،
نه کسی شما را مجبور کرد با این خانوم رابطه عاطفی و جنسی داشته باشین، بلکه شما با تصمیم گیری خودتون در مقطعی از زندگیتون به این نتیجه رسیدین تا با این خانوم رابطه داشته باشین، عاطفی، جنسی، خارج از عرف و شرع،
دقت کنین قصدم محکوم کردن شما نیست،
اینها واضحترین حقایق این رابطه هستند،:303:
و این رو هم اضافه کنم، هیچ فردی هم نمیتونه شما رو مجبور کنه تا از این رابطه خارج بشین...مگر اینکه، خودتون دوباره به طور جدی تصمیم بگیرین،
هر مسالهای که صورت گرفته تحت اختیار شما صورت گرفته و از نظر من این خانوم در مورد وابستگی شما به خودشون هیچگونه قصوری نداشته...
بلکه اگر هم خطا یا اشتباهی بوده از سمت شما بوده که این ارتباط را با ایشان آغاز کردید و روی یک سری حقایق چشمهاتون رو بستین!:163:
وگرنه، در مورد ایشون، ایشون به شما دروغی نگفته که حالا به خاطر آن مستحق تنبیه از جانب هر کسی باشد...
کاری که شما در حال حاضر دارین میکنین، فرافکنی محض هست و البته این یک مکانیسم دفاعی هست برای اینکه شما قدرت پذیرش اشتباهات خودتون رو ندارین...
مهمترین چیزی که در حال حاضر میتونه به شما کمک کنه، در حقیقت، توانایی پذیرش اشتباهاتتون و تصمیم گیری قاطع بر اساس همین حقایق هست...
موفق باشین،:72:
کامران
سلام جناب قارون عزیز
من هم با دوستان موافقم به نظرم اگر این خانوم خط قرمز های بسیاری را از نظر شما رد کرده است شما هم خط قرمزهایی را رد کرده اید و اصلا بی تقصیر نیستید.ادامه ی این رابطه هم کاملا توسط شما مدیریت می شود و این شما هستید که دارین این رابطه را ادامه می دهید وگرنه اون خانوم حداقل نسبت به همه چیز صادق بوده و کاملا گذشته خود را برای شما گفته و خواسته های خودش و خانواده اش را هم برایتان گفته
تصمیم گیری بر عهده ی شما است.
راستش من متوجه نشدم تعریف شما از بی بند و باری چیست چون شما خودتان با این خانم رابطه ی جنسی داشتید بدون اینکه از شرایط ازدواج با ایشان خبر داشته باشید.
سوال من این است: "چرا شما خودتان با این خانم رابطه ی جنسی داشتید و این کارتان را اشتباه نمی دانید در حالی که رابطه ی این خانم با دوست پسر قبلیشان را اشتباه می دانید؟"
از نظر من این کار شما با دوست پسر قبلی ایشان هیچ فرقی نمی کند و در یک رده است. هر دوی شما بدون اطمینان از ازدواج با این خانم رابطه ی جنسی داشتید که این از نظر من غلط است.
به نظر من از این نظر شما و این خانم هردو در یک رده هستید و اگر ایشان از نظر شما ایراد دارد در زمینه های دیگر ایراد دارد و در این زمینه شما برتری نسبت به ایشان ندارید.
و توصیه ی نهایی من:با توجه به زمینه های دیگری که از این خانم تعریف کردید، با تمام سختی ها سعی کنید که از این رابطه بیرون بیایید چون شما دو نفر از نظر فرهنگی و خانوادگی و سطح فکر و خط قرمزها به هم نمی خورید و این مسئله تقصیر این خانم نیست و این شمایید که باید تصمیم بگیرید و از این رابطه بیرون بیایید.
موفق باشید دوست عزیز:72:
تا حالا 2.5 سال از یه نفر دروغ شنیدین؟
تا حالا شده که زندگیت و وقف کسی کنی که چشمش دنبال کسای دیگست؟
تا حالا شده واقعیت رو بدونی اما برای اینکه زندگی ایندت رو بسازی چشمات و ببندی؟
تا حالا شده صحبت های کسی که می خوای همسر ایندت باشه و با دوست پسرش بشنوی در حالی که واسش اشک میریزه؟
تا حالا شده اجازه بدی در حضور خودت همسر ایندت با دوست پسر قبلش خداحافظی کنه مثلا؟
تا حالا شده بشینی پای صحبتای کسی که از گذشتش میگه با تمام جزیئات و حالات و روحیات و تخمه بشکنه و تعریف کنه برات و از گذشته نا پاکش هم راضی باشه ؟
من اشتباه بزرگی کردم. اما من فکر می کردم چون این دختر رابطه با نفر قبلی داره و چون از روحیاتش فهمیدم که اون شاید بخاطر همین نیاز جنسیش من و ول کنه و بره طرف یکی دیگه این کارو کردم چون می خواستم واسه همیشه داشته باشمش ! نمی دونم اگه کسه دیگه جای من بود چکار میکرد .....
قبل از اینکه من برم خواستگاری یه روز تنها نشستم باهاش صحبت کردم و ازش خواستم در مورد گذشته اگه چیزی بوده همین موقع بگه چون حرفهایی شنیده بودم !
اون در جوابم گفت که دوست پسر قبلیش یه جوونمرد بوده که دست به بدنش هم نگرفته ... چی شد وقتی من رفتم خواستگاری , خیلی راحت نشست و گفت نه من رابطه ... داشتم با اون اقا و ....
چی شد که من تو زندگیش بودم , خواستگاریش رفته بودم اما اون بعضی وقتا دوست داشت که با دوست پسر قبلیش صحبتی بکنه !؟
من یه سوال دارم از دختر خانم ها :
اگه یه روز عاشقانه یکی شما رو بخواد و مطمئن هم باشید انتخاب خوبیه , اگه مجبور بشید گذشتتون و تعریف کنید , ایا سعی می کنید مثل یه فیلم پورنو گذشتتون و بازگو کنید ؟ حتی اگه زور بالا سرتون باشه ؟ حتی مثلا شکنجه بشید ؟
من می خوام در این 3 حالت جواب رو بشنوم ... ممنون !
قارون عزیز.
هر کسی بنا به شخصیت خودش رفتار می کنه و هر کسی، بنا به شخصیت خودش، با یک سری آدم ها نمی تونه معاشرت کنه.
جمله ای هم که در ارسال قبلی گفتم، دقیقا منظورم همین بود.
این کارها از دید شما، من و خیلی های دیگه پسندیده نیست. همون طور که عقاید و افکار ما برای اون ها (از دید خودشون) پسندیده نیست.
هیچ کس اینجا رفتارهای اون خانم رو تایید نمی کنه، اما خوب اون هم یک تیپ آدمه که باید با افرادی مثل خودش معاشرت کنه.
توی این رابطه هم، شما خیلی وقته متوجه شدید شخصیت هاتون با هم متفاوته. و الان هم که رابطه رو قطع کردید.
دیگه هم بهش فکر نکنید. دنبال دلیل هم برای رفتارهای اون دختر نگردید، چرا که اصلا پایه های منطق و چارچوب های اخلاقیش با شما فرق داره.
فقط عبرت بگیرید که در شناخت اولیه هیچ وقت نباید چشم ها رو بست.
تا قبل از ازدواج بایستی چشم ها بازباز باشند و تفاوت ها رو ببینند و تجزیه تحلیل کنند آیا می شه کنار هم زندگی مسالمت آمیز داشته باشند و همراه هایی خوب برای هم؟؟
زمان بستن چشم ها به روی تفاوت ها و عیب ها بعد از ازدواجه.
آقاي قارون
در جواب بايد بگم كه : بله ....
من از كسي كه دوستش داشتم نزديك به 1 سال دروغ محض شنيدم و بعد از اون هم اين عادت زشت ترك نشد هر از چند گاهي دروغ ميگفت .....
بله كسي كه من عاشقش بودم ،بهم خيانت كرد و با يه دختر ديگه اونم به صورت پنهاني دوست شد ، البته فقط يه دختر نبوده !!! حتي وقتي من به صورت اينترنتي مچش رو گرفتم ، با دروغ هاي خيلي تابلوعي همه چيز رو انكار كرد و گفت يكي از دوستام با آي دي من چت ميكرده و چون عكسي هم نداشته عكس منو به جاي خودش گذاشته ( دروغ از اين بدتر ؟ انگار كه يه آي دي درست كردن چيكار داره ) يا .....
من از اون خيلي بدي ميديديم ولي چشمم رو به روي همه ي بدي هاش ميبستم چون وابسته اش بودم و فكر ميكردم كه بعدا درست ميشه و چون فكر ميكردم هنوز بچه است و دو سه سال ديگه كه موقع ازدواجمون بشه خيلي فهميده تر ميشه يا حد اقل من آدمش ميكنم
كسي كه دوست داشتم ، يه روز به من زنگ زد و با چشم گريون و با وقاحت تمام گفت كه دوست دختر تازه اش داره با يكي ديگه ازدواج ميكنه و از اين ناراحت بود كه چرا هر كسي رو كه دوستش داره تركش ميكنن !! كلي اشك ميريخت !!! و حتي از من خواست به دوست دخترش زنگ بزنم و از جانب اون بهش بگم كه دوستش داره !!! ( در حالي كه من هنوز دوست دخترش بودم و البته تا قبل از اون هم لو نداده بود كه با كسي ديگه دوسته )
ببينيد من خيلي وابسته اش بودم و البته دوستش هم داشتم ،واسه اين وقتي از دستش ناراحت ميشدم و واقعا عذابم ميداد ، بيشتر از چند روز نميتونستم جداييشو تحمل كنم چون اكثر خودش زنگ ميزد و با گريه زاري از من ميخواست كه برگردم و منم چون دوستش داشتم سريعا بهش برميگشتم و هر دفعه هم اميد داشتم كه درست بشه و آدم بشه ..........
خلاصه اينكه يك كلام بگم الان كه به اون موقع ها فكر ميكنم ميبينيم كه كارهام به جز حماقت چيزي نبوده !!!!
واقعا كارهام احمقانه بوده و دليلش هم به خاطر وابستگيم بوده ..... ببينيد آقاي قارون اين چيزهايي كه شما گفتين چيزهاي غير قابل باوري نيست ،شايد خيلي هاي ديگه توي زندگيشون با اين مسائل رو برو ميشن ..... شما فكر ميكنين كه فقط شما يك نفرين كه با يه همچين آدمي طرف شدين ؟؟؟
اينكه حالا شما ميدونستين كه دوست دخترتون چه كارهايي كرده ولي چشمتون رو روي حقايق بستين به خاطر آينده تون .... يه جمله ي خنده داره ، آخه مگه عقد كرده بودين كه چشمتون رو روي واقعيات بستين ؟ مگه تعهدي بين شما بوده ؟ از قديم ميگن قبل از ازدواج چشماتو خوب باز كن و بعد از ازدواج چشماتو ببند ، اين فداكاري ها و فراموش كردن ها مال بعد ازدواجه نه قبلش !!!!! همچين صحبت ميكنين انگار كه شما زن و شوهر بودين و بايد به هم متعهد ميموندين و خلاصه مثلا چون شما خوب بودين و در حقش خوبي كردين بايد اون هم خوب باشه و كار اشتباه نكنه !!! بابا ديگه توي اين دنيا جواب خوبي رو با خوبي نميدن !!!!
با اين همه حرفهايي كه شما زدين ،من قبول دارم كه دوست دخترتون خيلي خوب نبوده ، همونجوري كه عشق سابق من خوب نبوده ولي ايراد از اونها نيست ، اونها بد هستن ،درست !!! ولي اين ماييم كه با كوتاه اومدنمون در مقابل اونها بهشون اجازه ي ادامه ي همچين كارهايي رو ميديم !!!!
و البته قبول دارم كه شما هم اصلا بي تقصير نيستين و اين طرز تفكرتون اشتباهه كه بخواين يك نفر رو با رابطه ي جنسي براي هميشه مال خودتون بكنين،اگه شما فكر ميكردين كه طرف شما اينقدر سست عنصره كه اگه به نياز جنسيش پاسخ ندين ،ميره طرف يكي ديگه و ولتون ميكنه !!! چه جوري واقعا ميتونستين بهش اعتماد كنين كه مثلا اگه يه زماني شما ازدواج ميكردين و مثلا شما مجبور ميشدين [color]سه چهار روز برين ماموريت[/color] يا چيز ديگه .... همسرتون[color] به خاطر نياز جنسيش و اينكه شما نيستين كه بهش پاسخ بدين ، بهتون خيانت نكنه؟؟؟؟ [/color]واقعا كه دليلتون اصلا قانع كننده نيست .....
و البته من نميخوام شمارو نصيحت كنم ولي واقعا به نظر من جوابهاتون اصلا قانع كننده نيست !!!
شما بايد دوست دخترتون رو خوب ميشناختين و بعد ميرفتين خواستگاري ، وقتي هم رفتين خواستگاري كه دليل بر تعهد نميشه ،اگه ديدن كه يك سري حرفهاش دروغ از آب در اومده يا مثلا دختر نجيبي نيست ، ميتونستين رابطه رو تموم كنين به قول معروف هنوز نه به داره نه به باره !!!! خلاصه اينكه هنوزم به نظر من دوست دخترتون تقصير كار نيست !!!
اين تربيت خانوادگيش و محيط اطراف و كلا اخلاقياتشه !!! شما از اون اول هم متوجه شده بودين .... ايشون خودشو مثل فرشته ها جلوه نداده بوده كه شما متوجه نشين ..... در ضمن شما گفتين وقتي باهاش رابطه جنسي داشتين فهميدين كه اون قبلا با كسي ديگه رابطه جنسي داشته !!! پس فرقي نداره كه با دوست پسر قبليش اين رابطه رو داشته يا با يكي ديگه ،مهم اينه كه داشته !!
خلاصه اينكه اين حرفا چيزي به جز بهانه نيست .... اين واقعا كار خوبي نيست كه با مقصر شناختن بقيه خودمون رو تبرعه كنيم ، يه جور خودخواهيه ..... البته خوب شايد تا يه حديش طبيعي باشه ......
خلاصه اينكه برادر من ، اين سوالها رو جوابشو خودت ميدوني ، بيشتر چيزها رو تو ميدونستي ولي خودتو ميزدي به ندونستن ،به قول معروف عاشق ها كورن و بدي هارو نميبينن يا اگه ببينن روش سرپوش ميذارن ، واسه هر بدي اي كه ميبينن يه دليلي ميارن كه خودشون رو قانع كننن كه نتيجه اش اين ميشه كه عشقشون بد نيست و مجبور شده يك سري از كارها رو انجام بده يا هنوز سنش كمه و نميفهمه يا بلاخره درست ميشه ..... يا نهايتش اين رو ميگن كه عشق من چقدر صادق بوده كه اومده اين حرفها رو به من ميزده و ..... ولي در نهايت با يه تلنگر همه ي ترديدهايي كه اون موقع ها هم ميومده سراغشون ولي نديد ميگرفتنش ،مياد سراغشون .....
ببين عزيز ، تو تا چند وقت پيش همچين ترديد هايي نداشتي يا اگه داشتي كمرنگ بود، بيشتر نگرانيت سر اين بوده كه نميدونم چرا برادرهاش بهت توهين كردن يا چرا باباش باهات اينجوري رفتار كرده يا چرا خانواده ات مخالفن و سعي ميكردي موافقتشونو جلب كني و .... يعني اون موقع هم هنوز نميدونستي كه دوست دختر شما به اين بدي اي هستش كه تعريف كردي ؟ ولي حالا كه تنها شدي و فرصت واسه فكر كردن داري و به خاطر دوري از اون يه كمي وابستگيت كمتر شده همه ي اين ترديد ها مياد سراغت .....
خلاصه اينكه دونستن جواب اين سوالها كمكت نميكنه ، فقط بدون اين بدي ها بوده و تو هم ميديديشون ولي نديد ميگرفتي به خاطر حالا وابستگيت يا عشقي كه داشتي ولي حالا كه دور شدي و .... تازه داري بهشون توجه ميكني ....تنها راهت اينه كه اشتباهاتت رو قبول كني ، و تنها اون رو مقصر ندوني ، سعي نكن اينجوري به خودت بقبولوني كه نميدونم ازت سو استفاده كردن يا اينكه گولت زدن !!! بايد باور كني كه خودت دانسته اشتباه كردي و ديگه از اين به بعد نبايد اشتباه كني ....... چيز خيلي آسونيه !!! آره اصلا طرف من پست فطرت ترين آدم روي زمين باشه و همه هم اين موضوع رو تاييد كنن ولي اين رو قبول كن كه تو خيلي از بدي ها رو ميدونستي و دانسته به رابطه ات ادامه دادي و اين اشتباه تو بده !!!!
خيلي مودبانه رابطه رو تموم كن اين جوري شخصيت خودتم بيشتر حفظ ميشه ، ديگه نميدونم .... انتقام و بقيه چيزها هم چرندياتن ، به نظرم خودتو بيشتر از اين درگير اين ماجرا نكن ، اين قدر كنكاش نكن و توي مسائل ريز نشو ، حالا كه فهميدي اين رابطه به جايي نميرسه تمومش كن و خلاص ....
آقاي قارون بايد بگم كه الان اين طبيعي هست كه بشيني و اين فكر ها رو بكني كه :
چرا اين اتفاق بايد براي من بيفته؟
چرا اين دختر بايد اين جوري باشه؟
علت رفتار هاي غير انساني اين دختر چيه ؟
تو زندگيش دنبال چيه؟ به كجا ميخواد برسه؟
اين وظيفه تو يا ما نيست كه اين سوال ها رو جواب بديم...
جوابش ميتونه هزار تا دليل باشه:اوليش:خانواده با آرمان هاي غلط و تربيت نادرست -محيط نادرست -نبودن آموزش درست از طرف كسي به اين آدم يا حتي عقده هاي كودكي اين آدم و .........
تو نميتوني يه آدم بالغ رو عوض كني
يه جمله تو يكي از كتاب هاي باربارا نوشته بود:((ببين ميتوني طرف مقابلت رو بدون اينكه بخواي اونو تغيير بدي دوست داشته باشي و قبولش داشته باشي اون موقع هست كه ميتوني باهاش زندگي كني) البته تغيير شخصيتي و رفتاري منظورش بود
پس فقط وظيفه تو بوده كه اونو بشناسي نه اينكه اونو تغيير بدي و مال خودت بكني
دنبال علت نباش منم يه موقعي خيلي دنبال علت واسه خيلي چيزها بودم ولي ديدم واسه اين بوده كه اول يه آشنايي چشممو كاملا بسته بودم و هي به خودم ميگفتم درست ميشه درست ميشه
ولي آخرم نشد....
ولي زنگيتو نذار رو اين فكرها و علت ها
يه كاري مشغوليت يا سرگرمي براي خودت زودتر درست كن
فقط مطمئن باش روزي مياد كه به اين حرف ها ميخندي چون اون موقع همه چيو فراموش كردي .....
سلام .
خانم حنان جوابتون شاید بهترین جواب بود که کسی تا بحال به من داده بود. ممنونم .
اما خدا نکنه ادم یدفعه متنفر بشه از یکی که تا دیروز دوسش داشته ...
کاش همه ماها قبل از اینکه با اشتباهات بزرگ زندگیمون و خراب کنیم یکم به فردا فکر می کردیم.
گاهی تو زندگی آدم باید تاوان بده.تاوان یه اتفاق,یه تصمیم, یه تردید.شاید این تاوان به وسعت همه ی زندگی کردنت طول بکشه