koloniعزیز
انقد زود کوتاه نیا
بگو وقتی حاضری زیر ورقه طلاق رو امضا کنی که با هم یه مشاور مجرب برین
بخدا حیفه اینهمه عشق وعلاقه ،اخرش به اینجا ختم بشه
نمایش نسخه قابل چاپ
koloniعزیز
انقد زود کوتاه نیا
بگو وقتی حاضری زیر ورقه طلاق رو امضا کنی که با هم یه مشاور مجرب برین
بخدا حیفه اینهمه عشق وعلاقه ،اخرش به اینجا ختم بشه
سلام
اقای کلونی
واقعا متاسف شدم
.....چرا؟
چرااینقدر زود تسلیم شدید؟چرا....؟
می دانم که خسته شده اید...می دانم که از این شرایط ناراضی هستید.....می دانم که بسیار به همسرتون علاقه مند هستید...
خواهش می کنم ازتون...یه مدت اصلا به طلاق فکر نکنید ...به بازگشت همسرتون هم فکر نکنید
بگذارید همه چیز روال عادی خودش رو پیش ببره....حتی اگه این روال به مقصد جدایی برسه
عزیزی روزی منو راهنمایی کرد در همین تالار
به من گفت ...وقتی به طلاق توافقی راضی نیستید...چرا قبول می کنی....
این حرفش باعث شد ....من از طلاق تحمیلی خودم رو کنار بکشم...
برای من هم خیلی سخت بوده و سخت هم هست .... اما ...وقتی همه چیز رو سپردم دست خدا....خودش شرایط رو برایم فراهم کرد...
می دونم که به اشتباهاتتون واقف هستید....خودتون رو سرزنش نکنید....اتفاقی است که افتاده...ابتدا خودتون رو ببخشید...از اعماق وجدتون ببخشید... ودر صدد اصلاح خودتون برایید...نه به منظور و این قصد که همسرتون را باز گردونید
بلکه با هدف بدست آوردن و یاد گرفتن شیوه درست برخورد در زندگی مشترک
آقای کلونی...هر اتفاقی که بیفته....یادتون باشه که شما همسرتون را دوست داریدو خدا جز خیر برای هر دوتای شما نمیخواهد...
سلام و سال نو مبارک
عید هر لحظه ای است که در آن احساس خوشحالی و سبکبالی کنی .پس عید لحظه های خوب تو مبارک . می توانی لحظه های خوب را برای خودت بسازی و از آن لذت ببری و جشن لحظه ها را بگیری ؟!!!بسم الله برادر .
نبینم توی این هوای خوب بهاری اینقدر ناراحت باشید .
همه چی درست می شود و به بهترین وضع هم درست می شود خودت را بسپار به دستان پر مهر خدا .
صبح و شب و هر لحظه که می توانی با خدا حرف بزن و به کائنا ت پیام بده که همسرت را میخواهی زندگی خوب و قشنگی که داشتی را می خواهی ( بدون ذره ای موج و فرکانس منفی ) ابدا از آنچه نمی خواهی با کائنات حرف نزن همه ی خواستهای مثبت خودت را به شکل پیام به سمت کائنات با نام و آدرس خدا مخابره کن .
مثبت اندیش باش . ورزش کن . برای همسرت هر روز هدیه ا ی هر چند کوچک بفرست اما به دیدنش نرو .
با افراد خانواده ی خانم هم ارتباط نزدیک فعلا نگیر .
چون به مرحله ای رسیده ای که در اثر فشارها و...دلخوری و احساسات منفی در شما رشد می کند .
ابدا به طلاق فکر نکن . به زندگی فکر کن . موج عشق و دوستی را به سمت همسرت از راه دور مخابره کن . به کائنات پیام بده که همسر من زن خوبی است و من عاشقانه دوستش دارم و ما زندگی خوبی داشته ایم و زندگی خوبی را دوباره با هم شروع خواهیم کرد و تا پایان عمر در کنار یکدیگر خواهیم ماند و.... .
اگر با فرکانس و روی موج درست پیام ارسال کنی جواب میگیری . زندگی شما قابلیت رو به رشد دارد و نه جدایی . چطور خود شما متوجه این مسئله نیستید ؟!!!
همسر شما در شرایط بحران سخت تری نسبت به شماست . پس فاکتور صبوری و وفاداری و احساسات و افکار و اعمال مثبت از جانب شما الزامی است . برادر محترم من زندگی زیباست صبر داشته باشید . صبر . صبر .
نقل قول:
نوشته اصلی توسط koloni
نقل قول:
نوشته اصلی توسط koloni
نقل قول:
نوشته اصلی توسط koloni
نقل قول:
نوشته اصلی توسط koloni
شما تو این مدت پیشرفت ها و تغییرات مثبت زیادی رو شاهد بودید . خانم شما الان به تلفن های شما جواب میده با شما صحبت می کنه و حتی حاضر شده بیاد خونه به بهانه جمع کردن وسایل بچه و تو عید خانوادتون رو پذیرا بوده و .......... این ها رو نادیده نگیرید.نقل قول:
نوشته اصلی توسط koloni
شما گفتید که از اول پدرخانمتون از شما خوشش نمیومد و الان هم به طلاق شما اصرار دارند .
وقتی خانم شما این همه خوبی داره و شما اینقدر دوستش دارید چرا دارید خودتون رو راضی به طلاق می کنید اون هم طلاق توافقی .
شما برید به دادگاه اما خواسته قلبی خودتون رو بگید که به احترام خانمتون اومدید اما دوستش دارید و راضی به طلاق نیستید .
اولا ممنونم از آني عزيزم كه به اين قشنگي راجع به انرژي مثبت صحبت كرده...برادر عزيز حرفهاي اني رو جدي بگير شايد اولش به نظرت خنده دار باشه كه توي اين اوضاع و احوال فركانس و كائنات و موج مثبت و ...چه معني داره اما اگه باور كني كه ميتوني همسرت رو برگردوني حتما همين اتفاق ميفته شك ندارم با تلپاتي قوي كه بين هر زن و شوهري هست همسرت هم كم كم نرم ميشه....
ثانيا بهت قول ميدم كه مردانگي و غرور شما با مخالفت مجددت براي طلاق از بين نميره!!
اگه الان به خيال خودت خورد بشي و حرفت رو پس بگيري خيلي بهتر از اينه كه بعد از طلاق به خودت بياي و ببيني همسرت رو براي هميشه از دست دادي....
برات دعا ميكنم برادر عزيز
سلام کلونی عزیز
نا امید نشوووووووووووووووو تا جایی که توان داری پیگیری کن و ناامید نشو از هر دری پرتت کردند بیرون از در دیگری وارد بشو اصلا فکر نکن که با این کار غرورت زیر پا می رود چون به نظر من با این کار کم کم اعتماد خانمتان را به خودت بر می گردانی و زخم هایش را التیام می بخشی
سلام koloniعزیز......
والا اگر من هم اینقدر از اعضاء تالار انرژی می گرفتم هرگز امیدم را از دست نمی دادم.. قطعا شما هم همین گونه هستید.
تا بحال به ویژگی های خوبی که داری دقت کرده ای؟
اخلاق خوب و انعطاف بسیار......صبور و دلسوز....درک همسر و سازگاری با شرایط سخت.
پس چرا koloni با تمام این ویژگی های مثبت نمی تواند مشکل خود را حل نماید؟
جواب مشخص است شما این ویژگی ها را در خود ذخیره کرده اید ولی توان بکارگیری آن را ندارید چون راه های بروز استعدادهای خود را بسته ای.
با تمام خصوصیت های خوبی که دارید یک ضعف و مشکل مهم شما را آزار می دهد.و آنهم این است که نمی توانی تصمیم بگیری. اگر هم تصمیمی می گیری مسئولیت انتخاب و تصمیمت را پذیرا نیستی در واقع از این ترس داری که هزینه انتخابت را بپردازی.
بنابراین باید قدری خود را آماده سازی...
شما چند راه(تصمیم) پیش رو داری::
می توانی:
راه یک>در شرایط کنونی با تکیه بر صبر و بردباری خود... این وضعیت را تحمل کنی با تدابیر ویژه و تلاش فراوان چندین گام مثبت در جهت تغییر همسر و زندگی خویش برداری.(عدم طلاق گرفتن و پافشاری برای حفظ زندگی)
راه دو> با توجه به ویژگی ها و فرصتی که در اختیار داری.تنها به فکر تغییر خویشتن بوده و خود را تا به آن حد آماده سازی که بدون نیاز به همسر هم بتوانی جداگانه به زندگی ادامه دهی(عدم طلاق ولی زندگی جداگانه)(در واقع دوری همسر در شما تاثیر سوئی نداشته باشد)
راه سه>و راه آخر اینکه:: جدا شوی و طلاق بگیری و با شناختی که از خود داری وارد زندگی دیگری شوی.
هر یک از راه های بالا هزینه ای دارند..
راه یکم> باید روحیه متعادل و پذیرا داشته باشی تا گلایه ها و عدم رضایت همسرت را پذیرا بوده و هیچ گاه در مقابل بی توجهی او ناامید نشوی.
راه دوم> باید توان تحمل حرف های مردم و اطرافیان را داشته باشی..و بدون توجه به آنان و با بی نیاز ساختن خود زندگی را ادامه دهی.
راه سوم> باید بپذیری که طلاق آغاز یک زندگی نو و سختی است که باید خود را با آن هماهنگ کنی... تنهایی ها......افسردگی به مدت یکسال...از دست دادن معشوق... و در آخر تشکیل یک زندگی جدید با فردی دیگر.
.................................................. .
بنابراین همه چیز را بر دست سرنوشت نسپار....یکی از راه ها را انتخاب کن و با شناختی که از خودت داری به پیش برو..و در ضمن هزینه انتخاب های خودت را نیز پذیرا باش.
............................................
:305:
عدم انتخاب و تصمیم گیری در چنین وضعیتی شما در یک حالت متناقض قرار خواهد داد که علاوه بر آسیب های روحی وارده ......همسرتان نیز روز به روز از شما فاصله خواهد گرفت.
:305: .................................
توصیه>>>(در صورت ادامه رابطه).... به همسرت فرصت تغییر بده. کمتر با او روبه رو شو/ بگذار جای خالی تو را هر چه بیشتر احساس کند ولی از راه های غیرمستقیم همواره عشقت را به او ابراز کن.
با توانی که در شما سراغ دارم مطمئن هستم می توانی همسر خود را به زندگی بازگردانده و از نعمت چندین ساله بهره مند شوی
بابا خیلی نامردین.:320:
چرا پست منو حذف کردین؟؟؟؟:324:
اگه کولونی به سایت سربزنه و ببینه که هنوز تاپیکش خونده میشه,حتما جواب میده!!
خیلی بی انصافین:161:
آفرین آقای نقاب شاید جای نوشتم اینجا نباشه بخصوص که همه تشویق میکنین به ادامه
مثل همیشه بهترین کارو کردین تا اگه خدایی نکرده از هم جدا شدن یا نشدن حداقل یه نشه راهی برای این آقا باشه
ولی به نظر من یک زن همونطور که آنی عزیز و بعضی از دوستان بی محابا ازش دفع کردن علاوه بر ای که باید تو س.ک.س بی حیا ترین باشه و ........ باید فداکار ترین هم باشه شرط کلی زندگی زناشویی و بخصوص سکس اینه که دو طرف همدیگه رو رعایت کنند.شما ندیدید خود خواهی همسر این آقا تو س.ک.س رو ایشون روح این مرد رو عذاب داده.
سلام koloni
ماجرات با همسرت به کجا کشید؟ اگه اومدی تو تالار ما رو بی خبر نذار.
من که خیلی منتظرم ازت خبری بشنوم.