نوشته اصلی توسط
Eram
سلام دوستان
خیلی احساس تنهایی میکنم و جایی جز همدردی و کسی جز شما رو برای دردودل ندارم.
این وروجک رو تازه خوابوندم ، کاشکی الان مامانم میومد منو تاب می داد تا منم بخوابم، نوبتی هم که باشه نوبت منه.
این قرنطینه واسه من شده عین زندان، حتی از در آپارتمان هم نمیتونم برم بیرون چه برسه تا سرکوچه . همسرم هم که شب میاد خونه سرش توی اخبار گوشی و بورس و... هست.
توی این شرایط تلویزیونم نمیتونم زیاد روشن کنم چون بچه کوچیکه و خیلییییی جذب تلویزیون میشه و براش ضرر داره. اما وقتی خیلی بهم ریخته ام چاره ای ندارم و براش میزنم.
وقتی هم خوابه تا بخوام یکم به کارهام برسم بیدار میشه . جدیدا هم من بین روز سخت میخوابم.
دلم گریه میخواد...