RE: **صندلی داغ1390**((سری ششم))
با استفاده از کلمه داخل پرانتز عبارات زیر را تکمیل کنید
وقتی کنار ساحل قدم میزنم ، . . . . . . .، اونوقته که حسابی کفری میشم(عزیز دلم )
پامو گذاشتم رو ترمز !!، . . . . . . . .،فکر میکنم کره زمین داره گرم میشه (باقالی پلو )
میکروفونو تنظیم کردم ، . . . . . ، جز خودش همه رفتن (دمپایی )
بطور میانگین چند ساعت از وقت روزانه خودتون رو به تالار اختصاص میدین ؟هدفتون از صرف این وقت و انرژی چیه ؟
قطعا خیلی با خارپشت اشنا نیستین چون تاپیکاش مشمول طرح زوج درمانی :310:نمیشن (من فعلا مجردم و از هر دوجهان ازادم )میتونین چند تا از خصوصیات خوب و بد خارپشت رو بگین ؟
اگه قرار باشه به یه نفردر زمان حال جایزه بهترین انسان رو بدن بنظر شما اون یه نفر کیه و کی باید جایزه رو بهش بده؟ (فقط یه نفر )
به نظر شما زندگی به سبک جهانی چه فاکتورهای خوب و بدی داره ؟مثال بزنید
چی بیشتر از همه باعث میشه احساس پیری کنین ؟(بالاخره پیش میاد دیگه مثلا من وقتی یکی از همکلاسی های دوران دبیرستانم رو میبینم که یه پسر پنچ ساله داره حس میکنم دیگه چیزی از عمرم نمونده . . . )
بزرگترین ایرادتون که خیلی به چشم میاد اما به هر دلیلی نتونستین برطرفش کنین چیه ؟
یه سوال تخصصی با یه لیتر شیر چند گرم پنیر میشه درست کرد ؟
ایا ما حق داریم از خدا انتقاد کنیم ؟
تا حالا کسی پشتتون صفحه گذاشته ؟چندتا ؟منظورم اینه که شما صفحه چندم شدین ؟
ورقم خوردین ؟:)
نظرتون راجع به بیت زیر چیه ؟
آن نه زلف است و بناگوش که روزست و شبست / وان نه بالای صنوبر که درخت رطبست
گذرتون به کله پزی میفته ؟ چش بدم یا بناگوش ؟:)
تا حالا رو همسرتون دست بلند کردین ؟ برعکس چطور ؟(بگین بالاخره پیش میاد دیگه، زنم زنای قدیم )
نمره عینکتون؟
اون چیه که تو جیب جا نمیشه اما تو ماشین جا میشه ، جز وسایل خونه نیست اما تو خونه هم هست ، یه وسیله الکتریکیه که باید به پریز برق وصل باشه ،
وسیله ورزشی نیست وسیله تخصصی خاصی هم نیست ، گرون هم نیست؟؟؟؟
(هر چند تا وسیله که به ذهنتون رسید بنویسید و خونواده ای رو از نگرانی در بیارین )
با رشت و زشت و مشت و کشت و هشت و پلشت یه داستان کوتاه بنویسین
که مضمونش برکناری خانم دختر مهربون از سمت مدیریت صندلی داغ و اشغال ناگهانی و مشکوک این پست توسط خانم داملا باشه
(امتناع از نوشتن داستان به منزله هم دستی با مجرمین احتمالیه )
RE: **صندلی داغ1390**((سری ششم))
نقل قول:
نوشته اصلی توسط خارپشت
با استفاده از کلمه داخل پرانتز عبارات زیر را تکمیل کنید
وقتی کنار ساحل قدم میزنم ، . . . . . . .، اونوقته که حسابی کفری میشم(عزیز دلم )
وقتی کنار ساحل قدم می زنم، و یاد عزیز دلم می افتم و پیشم نیست، اونوقته که حسابی کفری می شم
پامو گذاشتم رو ترمز !!، . . . . . . . .،فکر میکنم کره زمین داره گرم میشه (باقالی پلو )
پامو گذاشتم رو ترمز!! زدم کنار برم باقالی برای باقالی پلو بخرم دیدم هوای بیرون ماشین چقدر گرمه! فکر کنم کره زمین داره گرم می شه!
میکروفونو تنظیم کردم ، . . . . . ، جز خودش همه رفتن (دمپایی )
میکروفونو تنظیم کردم که طرف با دمپایی اومد رو صحنه... جز خودش همه رفتن!
بطور میانگین چند ساعت از وقت روزانه خودتون رو به تالار اختصاص میدین ؟هدفتون از صرف این وقت و انرژی چیه ؟
یه ساعتهای مشخصی از روز رو... و آخر شبها هم سری می زنم! تنها هدفم آرامشه... وقتی بتونم به کسی کمک کنم احساس خوبی دارم...
قطعا خیلی با خارپشت اشنا نیستین چون تاپیکاش مشمول طرح زوج درمانی :310:نمیشن (من فعلا مجردم و از هر دوجهان ازادم )میتونین چند تا از خصوصیات خوب و بد خارپشت رو بگین ؟
نه آشنا نیستم...
خصوصیت بدش اینه که فکر می کنه اگر متاهل بشه از هر دو جهان آزاد نیست!
خصوصیت خوبش اینه که خصوصیت بدش رو قبول می کنه!
اگه قرار باشه به یه نفردر زمان حال جایزه بهترین انسان رو بدن بنظر شما اون یه نفر کیه و کی باید جایزه رو بهش بده؟ (فقط یه نفر )
باور کنید هیچ کس به ذهنم نمی رسه.. بدید به من!
به نظر شما زندگی به سبک جهانی چه فاکتورهای خوب و بدی داره ؟مثال بزنید
البته زندگی به سبک جهانی از نظر فرهنگی شاید شدنی نباشه و بیشتر جنبه های اقتصادی و بازرگانی داره... فاکتورهای خوبش رو بخوام مثال بزنم اینه که همه مردم جهان حق دارند از کالایی استفاده کنند که بهترین کیفیت رو داره... و خصوصیت بدش اینه که کشورهای ضعیف شاید دوباره استعمار بشوند...
چی بیشتر از همه باعث میشه احساس پیری کنین ؟(بالاخره پیش میاد دیگه مثلا من وقتی یکی از همکلاسی های دوران دبیرستانم رو میبینم که یه پسر پنچ ساله داره حس میکنم دیگه چیزی از عمرم نمونده . . . )
وقتی دختر دوستم که سنشم کم نیست بهم می گه عمو!
بزرگترین ایرادتون که خیلی به چشم میاد اما به هر دلیلی نتونستین برطرفش کنین چیه ؟
بعضی وقتها بی اختیار اشک تو چشمام جمع می شه و احساساتی بودنم لو می ره...
یه سوال تخصصی با یه لیتر شیر چند گرم پنیر میشه درست کرد ؟
فکر کنم برای نیم کیلو پنیر ، 2 لیتری شیر لازم داریم...
ایا ما حق داریم از خدا انتقاد کنیم ؟
شما حق دارید هر کاری خواستید بکنید!
تا حالا کسی پشتتون صفحه گذاشته ؟چندتا ؟منظورم اینه که شما صفحه چندم شدین ؟
ورقم خوردین ؟:)
آره.. همین چند روز پیش یکی از خانومهای هم دوره ام رو دیدم که می گفت پشت سرم با دوستاش صفحه گذاشتن... گویا صفحه اول! ورقم نزدن بی انصافا!
نظرتون راجع به بیت زیر چیه ؟
آن نه زلف است و بناگوش که روزست و شبست / وان نه بالای صنوبر که درخت رطبست
اینکه سعدی، زلف و بناگوش رو به روز و شب تشبیه کرده... برام جالبه!
گذرتون به کله پزی میفته ؟ چش بدم یا بناگوش ؟:)
بله می افته... هیچ کدوم لطفا!
تا حالا رو همسرتون دست بلند کردین ؟ برعکس چطور ؟(بگین بالاخره پیش میاد دیگه، زنم زنای قدیم )
نه هرگز از این کار خوشم نمی آد! بر عکسشم تاحالا که رخ نداده...
نمره عینکتون؟
عینکی نیستم...اما اگر منظورت اون عینک آبی روی چشمام تو آواتارمه... برای قشنگیه!
اون چیه که تو جیب جا نمیشه اما تو ماشین جا میشه ، جز وسایل خونه نیست اما تو خونه هم هست ، یه وسیله الکتریکیه که باید به پریز برق وصل باشه ،
وسیله ورزشی نیست وسیله تخصصی خاصی هم نیست ، گرون هم نیست؟؟؟؟
(هر چند تا وسیله که به ذهنتون رسید بنویسید و خونواده ای رو از نگرانی در بیارین )
خب می تونه نوت بوک باشه...
با رشت و زشت و مشت و کشت و هشت و پلشت یه داستان کوتاه بنویسین
که مضمونش برکناری خانم دختر مهربون از سمت مدیریت صندلی داغ و اشغال ناگهانی و مشکوک این پست توسط خانم داملا باشه
واقعیت اصلا نمی دونم کی مدیر بوده کی نبوده! اما اینکه داملا جای کسی رو اشغال کرده باشه... بعید می دونم! اهل این داستانها نیست این بانو!
اما وقتی دختر مهربون رفته بود رشت، خیلی زشت بود که مدیر نداشته باشه صندلی داغ چون امکان داشت یکی با مشت اون رو بشکونه، آخه می گن یکی هست که عصبانیه به نام رضا پلشت...چند روز قبلش هم کنار صندلی یکی رو کشت! هشت روز گذشت و دختر مهربون نیومد..
همه از داملا تقاضا کردند که مدیریت رو قبول کنه...خیلی ها شلوغ کردند... که البته رضا پلشت هم بی تقصیر نبود تو شلوغ بازیها..ادامه هم داره این داستان!
(امتناع از نوشتن داستان به منزله هم دستی با مجرمین احتمالیه )
RE: **صندلی داغ1390**((سری ششم))
میگم آقای sci خوب دارید واسه خودتون رواین صندلی خنک حال می کنیدا...
حالابه چندتاسوالم جواب بدید تابازم دوستان داغترش کنند.
- زندگی رو دریک جمله برام توصیفش کنید.
- ازدواج رو دریک جمله برام توصیفش کنید.
- به نظرتون چه طوری میشه پای نفرسوم رو اززندگی یه زوج(حالاچه ازطرف زن وچه ازطرف مرد)برچید؟
- به نظرتون دوستانی که میان وازشدت مشکلاتشون میگندواقعا خودشون بی گناهندوشوهرشون یه ابلیس؟
- یه مرکزمشاوره بازکردیم،قراره عده ای خبره رو بیاریم واسه مشاوره،رایگان هست ودرراه خدا،ازشماتقاضامیشه روزی
6ساعت ازوقت باارزشتون روبه این مرکز اختصاص بدیدودرواقع برای 6نفر مشاوره،قبول میکنید؟(باهمین شرایط فعلیتون بسنجید وجواب بدید.)
- ازبین کلمات زیر فقط یکی روانتخاب کنید.
خارپشت - حامد65
مبل- صندلی
سفرشمال مجردی- سفرخارجی متأهلی
گل مریم- پل رز
تراکتورسازی- استقلال- پیروزی
پیشاپیش ممنون ازپاسختون
به اطلاع کلیه دوستان عزیز می رسانم فقط تاساعت21 امشب فرصت دارید سوالات خودتون روازآقای sci بپرسیدو
بعدازایشون یه استراحت کوتاه به صندلی داغ خواهیم داد تاآقای ابراهیمی عزیز نیز ازمرخصی بازگردند.
RE: **صندلی داغ1390**((سری ششم))
نقل قول:
نوشته اصلی توسط داملا
میگم آقای sci خوب دارید واسه خودتون رواین صندلی خنک حال می کنیدا...
حالابه چندتاسوالم جواب بدید تابازم دوستان داغترش کنند.
- زندگی رو دریک جمله برام توصیفش کنید.
زندگی رسم خوشایندی است
زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ، پرشی دارد اندازه عشق
زندگی چیزی نیست
که لب طاقچه عادت از یاد من و تو برود
- ازدواج رو دریک جمله برام توصیفش کنید.
ازدواج ضرب عشق است در زندگی، تقسیم غم است در تنهایی، حکایت فراز است و روایت فرودی با هم
- به نظرتون چه طوری میشه پای نفرسوم رو اززندگی یه زوج(حالاچه ازطرف زن وچه ازطرف مرد)برچید؟
سوالتون خیلی سوال گسترده ای است....اما نباید شرایطی بوجود اورد که پای یک نفر به زندگی باز بشه... اگر باز شد باید خواست و حمایت کرد
- به نظرتون دوستانی که میان وازشدت مشکلاتشون میگندواقعا خودشون بی گناهندوشوهرشون یه ابلیس؟
نه ببینید ... دنبال مقصر نمی گردیم در یک مشکل! هر دو نفر به دلائل بی مهارتی و اشنا نبودن با ائین زندگی ازرده اند
- یه مرکزمشاوره بازکردیم،قراره عده ای خبره رو بیاریم واسه مشاوره،رایگان هست ودرراه خدا،ازشماتقاضامیشه روزی
6ساعت ازوقت باارزشتون روبه این مرکز اختصاص بدیدودرواقع برای 6نفر مشاوره،قبول میکنید؟(باهمین شرایط فعلیتون بسنجید وجواب بدید.)
مبارکه... کجاست؟ اماگفتید عده ای خبره... شما خیلی لطف دارید به من...
- ازبین کلمات زیر فقط یکی روانتخاب کنید.
خارپشت - حامد65 : حامد ۶۵
مبل- صندلی : مبل
سفرشمال مجردی- سفرخارجی متأهلی : سفر خارجی متاهلی
گل مریم- پل رز: ( دومی رو نفهمیدم چیه) اما گل رز
تراکتورسازی- استقلال- پیروزی: اصلا نمی دونم کدوم رو بگم.. پیروزی
پیشاپیش ممنون ازپاسختون
از شما هم ممنونم
به اطلاع کلیه دوستان عزیز می رسانم فقط تاساعت21 امشب فرصت دارید سوالات خودتون روازآقای sci بپرسیدو
بعدازایشون یه استراحت کوتاه به صندلی داغ خواهیم داد تاآقای ابراهیمی عزیز نیز ازمرخصی بازگردند.
RE: **صندلی داغ1390**((سری ششم))
تا ما رفتیم یه آبی به سر و صورتمون بزنیم آتیش زیر صندلی کم شد! نکنه یواشکی کولری چیزی وصل کردی بهش آقای sci؟
خب فعلا از خودتون پذیرایی کنید با این یک لیوان چای!:D
http://parazit.pckade.ir/wp-content/...010/04/103.jpg
راستی اهل چای نبودید؟؟؟؟ یعنی الان :102: یا :101: ؟
- خب برای پذیرایی چی دوست دارید؟ بابا شما که هیچی نمی خورید!(اینم یه سواله لطفا جواب بدید...:227:)
- شما با توجه به سنتون خیلی موفقید. این شرکتها رو خودتون تاسیس کردید یا پشتوانه مالی داشتید؟ اصولا رمز موفقیتتون چی بود؟
- فرض کنید من(سرافراز) می خوام یه بیزنس راه بندازم پولدار شم...از کجا شروع کنم؟
- چند تا برادر و خواهرید؟ رابطه تون باهاشون چطوره؟
- بچه بودید قلک داشتید؟ چه شکلی بود؟
- تا حالا چند بار شمال رفتید؟ کجای شمال رو دوست دارید؟
- اگر یک روز برفی یه نفر جلوی شما سر بخوره تالاپ پ بخوره زمین...(خوب تصور کنید با جرئیات! جزئیات خیلی مهمند ;) ...) چقدر خنده اتون می گیره؟ 1- لبخند 2- قهقهه 3- از شدت خنده اشک در چشم جمع می شه 4- همه گزینه ها به ترتیب اتفاق میفته 5- گزینه انحرافی
- وقتی به یه مراجعی مشاوره می دید اون می ره کار خودشو می کنه دوباره میاد مطلب تکراری می نویسه یا همش بهتون پیغام می ده و غر غر می کنه چه حسی بهتون دست می ده؟:161:
- راستشو بگید...از اون دوستتون که مشاور شماست برای مشکلات بچه های این تالار یواشکی مشاوره میگیرید یا نه؟(خیلی داغ بود؟!)
- غیر از رشته ای که خوندین دوست داشتید توی چه رشته ای درس بخونید؟
- می شه اون ماشین خوشگلتونو یه روز نخواستید بدید بر و بچ همدردی بریم باهاش یه دوری بزنیم؟
http://www.hamdardi.net/imgup/21952/...aebb88a2ce.gif
خب فعلا اینارو داشته باشید!:72:
RE: **صندلی داغ1390**((سری ششم))
- جریان زندگی شما تا چه اندازه در کنترل شماست؟
- آیا شما بیشتر نگران انجام درست کارها هستید ، و یا انجام کارهای درست؟
- خطوط قرمز زندگی شما کدومه؟
- نظرتون راجع: ” کشف صحیح صورت مسئله خود نیمی از راه حل است
برخی سوالها خود پاسخ مساله اند.
- چه حسی دارید وقتی که برخی از مشاورین قبلی (مثل مینا چ) در حال حاضر مراجع شما هستند؟
- آیا از روشهائی که ارائه میدید (مثل تمرین تنفس) در زمانی که خودتون در اوج مشکلات بودید
(فروردین ماه) بهره می بردید؟
- مهمترین عاملی که باعث شد اوضاع زندگی تون اروم بشه چی هست؟
- سه تا از دغدغه های حال حاضر زندگی مشترکتون ؟
- راه حلهائی که به ذهنتون میرسه؟
- آیا پایان "داستان نه چندان جالب من" رضایتبخش بود؟
- مراجعی که همه کنشها و واکنشها رو با مشاور درمیون میذاره ، بهترین توصیه مشاور به اون چی می تونه باشه؟
- در حل مشکل روشهای مشاوره ای بیشتر تاثیر گذارند یا خواست فرد؟
- یکبار دیگه "داستان نه چندان جالب من" رو بخون پستهای اولیه ش رو ، مهمترین توصیه شما به مراجع دراین حالت چیه ؟
- جذابیت های اولیه زندگی براتون کمرنگ شده ، شرایط برون رفت از این موقعیت چیه ؟
آقا چه باید بکند؟ خانم چه؟
- آیا در مشاوره نیاز هست که مشاور برای مراجع استدلال بیاورد؟
- تفاوت خوش بینی با ندیدن واقعیات (یا خوش خیالی)؟
- چرا روابط شما با خانواده خودتون محدوده ؟ چه باید بکنید تا به حالت عادی برگرده؟
- آیا تا به حال از ازدواج با همسرتون پشیمون شدید؟
- آیا این فکر به سراغ شما اومده که اگه با ایشون ازدواج نمی کردم موقعیتهای بهتری داشتم؟ در این حالت چه می کنید؟
موفق باشی
سلام بر آقای دانشمند
نمی دونم امروز چرا اینجوری میشه ؟؟؟
دو سری سوالهای نسبتا داغ براتون نوشته بودم ، هربار به یه دلیلی پرید این آخریه تو پیش نمایش ارسال بود که دیگه ندیدمشون :302::316:،
بهرحال فکرکنم سرفراز قصد سوزوندنتون رو داره و تا بوی سوختگیتون بلند نشه دست بردار نیست :311:
این یه فرصت خوبیه که یه کم sci عزیز رو به چالش بکشیم ، آخ جون :46:
-اگر ما از اشتباهات خودمان چیز یاد می گیریم، چرا اغلب از اشتباه کردن واهمه داریم؟
آیا ممکن هست بدانید چه چیز خوب است و چه چیز بد، بدون اینکه شک کنید؟
شما همسرتون رو دوست دارید؟ کدوم یک از اقدامات اخیر شما نشان دهنده این دوست داشتن بوده؟
تا کنون نوعی از دوستی بوده که شما بخواهید دوستی از آن نوع داشته باشید؟
شما برای نجات یک نفر حاضر به قانون شکنی هستید؟
شما از چشم همسرتون افتادید ، دیگه بهتون اعتماد نداره ، بهترین کارهائی که می تونید انجام بدید چی هست؟
همسرتون تمایلی نداره باهاتون ارتباط عاطفی و صمیمی و جنسی برقرار کنه چطور از این شرایط بیرون میائید؟
همسرتون معتقده در مشاجرات و بحثها شما هیچوقت کوتاه نمی آئید (در حالیکه واقعا اینطور نیست) چه موضعی اتخاذ می کنید؟
شما تمایل ندارید ساعات استراحتتون رو با همسرتون بگذرونید ، (می دونید که این کار لازمه) چه می کنید؟ (بالعکس همسرتون ....)
RE: **صندلی داغ1390**((سری ششم))
- توی جمله هاتون خیلی دیسپلین دارید... چندتا فحش بلدید؟:163:(نمی خواد نام ببرید فقط تعداد!)
- اگر یکی بیاد مردم آزاری کنه و یک خط مستقیم رو ماشینتون بندازه(حداقل یه تومن از قیمت ماشین میفته!) فحش شماره چند رو می دید؟
- تا حالا روی ماشینتون نوشتن"لطفا مرا بشویید"؟
- تا حالا از چراغ قرمز وقتی کسی نبود شب بود ماه پشت ابر بود... رد شدید؟
- از بین حیوانات زیر اونی که محبوبتره براتون رو انتخاب کنید(اسب قبلا انتخاب شده!)
گنجشک شیر پنگوئن پاندا اسب طاووس سنجاب فیل
- خونه شیشه ای دوست دارید چوبی یا سنگی؟
- خانمتون با دوستاش می خوان با هم برن مسافرت خارجی. اجازه می دید؟
- تا کجای زندگیتون اعتقاد به خدا نفوذ کرده؟
- اخلاقیات بر اساس وجدان شکل گرفته یا آموزه های دینی؟
- تا حالا نذر کردید؟
- فرض کنید شما فقط با چراغ خواب خوابتون می بره و خانمتون تاریکی مطلق رو می پسنده... چیکار می کنید؟ خواست شما یا ایشون؟
- وقتی ناراحتید از چهره تون میشه حدس زد؟
- خیلی با حوصله برای مراجعین تایپ می کنید. خودتون انجام میدید یا میدید منشی تایپ کنه؟
- یک بیت شعر زیبا بگید که همه دور هم احساس روحانی بهمون دست بده...
- دوره دبیرستان از کدوم درس بیشتر از همه خوشتون میومد؟
- آیا ازدواج شما بر اساس عشق بوده یا منطق و کمی احساس؟
زنگ بزنم 125؟
RE: **صندلی داغ1390**((سری ششم))
نقل قول:
نوشته اصلی توسط سرافراز
تا ما رفتیم یه آبی به سر و صورتمون بزنیم آتیش زیر صندلی کم شد! نکنه یواشکی کولری چیزی وصل کردی بهش آقای sci؟
خب فعلا از خودتون پذیرایی کنید با این یک لیوان چای!:D
راستی اهل چای نبودید؟؟؟؟ یعنی الان :102: یا :101: ؟
نه گفتم کافئین نمی خورم
- خب برای پذیرایی چی دوست دارید؟ بابا شما که هیچی نمی خورید!(اینم یه سواله لطفا جواب بدید...:227:)
چای سبز لطفا
- شما با توجه به سنتون خیلی موفقید. این شرکتها رو خودتون تاسیس کردید یا پشتوانه مالی داشتید؟ اصولا رمز موفقیتتون چی بود؟
شما محبت دارید.. ما که پیر شدیم دیگه...بله خودم تاسیس کردم بعضی رو و در دو تا دیگه شریکم.. فکر کنم من با پشتکار و ایمان کار می کنم
- فرض کنید من(سرافراز) می خوام یه بیزنس راه بندازم پولدار شم...از کجا شروع کنم؟
چه بیزنسی...؟ از همین سوال شروع کنید
-چند تا برادر و خواهرید؟ رابطه تون باهاشون چطوره؟
یه خواهر دارم... دوستش دارم
- بچه بودید قلک داشتید؟ چه شکلی بود؟
یک بار . سفالی بود
- تا حالا چند بار شمال رفتید؟ کجای شمال رو دوست دارید؟
زیاد. متل قو زیاد می رم اما راه پیمایی تو جنگل رو دوست دارم
- اگر یک روز برفی یه نفر جلوی شما سر بخوره تالاپ بخوره زمین...(خوب تصور کنید با جرئیات! جزئیات خیلی مهمند ;) ...) چقدر خنده اتون می گیره؟ 1- لبخند 2- قهقهه 3- از شدت خنده اشک در چشم جمع می شه 4- همه گزینه ها به ترتیب اتفاق میفته 5- گزینه انحرافی
گزینه سه... البته تا حالا اتفاق نیوفتاده
- وقتی به یه مراجعی مشاوره می دید اون می ره کار خودشو می کنه دوباره میاد مطلب تکراری می نویسه یا همش بهتون پیغام می ده و غر غر می کنه چه حسی بهتون دست می ده؟:161:
طبیعیه...دوباره براش توضیح می دم
- راستشو بگید...از اون دوستتون که مشاور شماست برای مشکلات بچه های این تالار یواشکی مشاوره میگیرید یا نه؟(خیلی داغ بود؟!)
نه... فکر کن!!!!؟؟!؟:-))
- غیر از رشته ای که خوندین دوست داشتید توی چه رشته ای درس بخونید؟
بهش فکر نکردم... شاید شیمی
- می شه اون ماشین خوشگلتونو یه روز نخواستید بدید بر و بچ همدردی بریم باهاش یه دوری بزنیم؟
سوئیچ رو میزه...قابل شما رو نداره
http://www.hamdardi.net/imgup/21952/...aebb88a2ce.gif
خب فعلا اینارو داشته باشید!:72:
RE: **صندلی داغ1390**((سری ششم))
اینم یه لیوان چای سبز خدمت آقای sci گل!
http://shc.sums.ac.ir/87918100956260412.jpg
خسته نباشید...
RE: **صندلی داغ1390**((سری ششم))
سلام دوباره،
1- تا چه حد با این جملات موافقید؟ لطفاً توضیح بدهید.
- خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو
- تا نباشد چیزکی، مردم نگویند چیزها
- سه تا از بهترین فیلم های سینمای ایران رو نام ببرید
2- شما هم قبول دارید که سینمای ایران نسبت به قبل افت کرده؟ چرا فیلمهایی مثل فیلم مادر از علی حاتمی دیگه ساخته نمی شوند؟
3- سه سایت اینترنتی نام ببرید که از نظر شما جزو بهترین سایتها هستند
4- سه شرکت خصوصی در ایران نام ببرید که از نظر شما در کارشون موفق و تک هستند.
5- چرا شما چند شرکت در زمینه های مختلف دارید؟ چرا به جای اینکه وقت خودتون رو روی چندتا شرکت بگذارید، روی یک شرکت متمرکز نمی شوید تا بیشتر گسترشش بدهید و پیشرفت بیشتری بکنید؟
6- چای و قهوه بدون کافئین هم داریم. چرا از اونها نمی خورید؟
موفق باشید