RE: من حساسم با اون بی معرفته ؟؟؟
آنی عزیز هنوز انقدر ازت متنفر نشدم که مادر شوهرمو بدم به تو...
بعد این همه خبرهای بد یک خبر خوب دارم. کارم ok شد. قراره از شنبه تا ظهر بیام این جا از ساعت 1 به بعد بروم جای جدید. حقوقم هم 430.000 تومان.
خدا رو شکر.
به جز مشکل 5 شنبه هاش که باید بروم سر کار یک مشکل دیگه هم داره که پیمانکارساختمان است. معمولا دو ماه یکبار حقوق می دهند. البته من شرایطمو گفتم اونا هم قبول کردن ولی می دونم بازم بالا پایین می شه. تا تسویه شب عید هم که با هر دو شرکت کنم برای اقساطم 1.000.000 کم دارم. از کی بگیرم واقعا نمی دونم.
برام دعا کنید.
امین هم خوبه. کمی تکون خورده. فهمیده دیگه ظرفیت ندارم ولی چه فایده؟؟؟ آبی که ریخته بشه جمع نمی شه...
RE: من حساسم با اون بی معرفته ؟؟؟
جاي شكرش باقيه كه همه درها به روت بسته نشده. اميدوارم همه چيز درست بشه.كاري كه داري شروع مي كني رو با نام خدا شروع كن
من يادمه اولين روزي كه وارد اين شركت دولتي شدم از چند سال دربه دري توي اين شركتهاي خصوصي راحت شده بودم نذر كردم كه مبلغي از اولين حقوقم را صرف كمك به كودكان بيمار بكنم تا بركتي براي پولم و مالياتي براي كار خوبي كه پيدا كرده بودم باشه. بد نيست كه تو هم اين كار را بكني. البته يه پيشنهاده. اگر دلت مي خواد....
RE: من حساسم با اون بی معرفته ؟؟؟
من هر ماه اولین پولی که از حقوقم خرج می کنم یک مرغ توی امام زاده صالح می کشم به شکرانه اینکه خدا کمکم می کنه اقساطمو می تونم بدم
RE: من حساسم با اون بی معرفته ؟؟؟
به به نازنین خانم . خدارو شکر مثل اینکه داره یواش یواش درست میشه . همیشه موفق باشی :72::73:
RE: من حساسم با اون بی معرفته ؟؟؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط نازنین غ
آنی عزیز هنوز انقدر ازت متنفر نشدم که مادر شوهرمو بدم به تو...
امین هم خوبه. کمی تکون خورده. فهمیده دیگه ظرفیت ندارم ولی چه فایده؟؟؟ آبی که ریخته بشه جمع نمی شه...
کلی خندیدم دوستم از یک خط اول تاپیک ات :D
نازنین جونی ، اما من آنقدر دوستت دارم که مادر شوهر خوب و جیگر خودم را مفتی بهت دادم:46: ، من مثل خیلی از آدمها فکر نمی کنم مال بد بیخ ریش صاحبش :72:
ازاینکه حالت خوب شده خوشحالم نازنین ، به جناب آقای همسر هم اینقدر گیر نده بابا .
آب ریخته و... معنی ندارد ، اصلا چرا فکر می کنی که باید این آبرو در یک ظرف و قفس محبوس باشد که اگر ریخت نتوانی جمعش کنی ؟! فکر کن آبرو جریان دارد مثل یک رود پر خروش و زیبا ، ریختنی نیست بلکه جریان داشتنی است ، گاهی سرو صدایی راه می افتد ولی رود به آرامش هم می رسد و تمام رسوبات هم طی مرور زمان ته نشین می شنود. اینجوری فکر کنیم بهتر نیست ؟!
RE: من حساسم با اون بی معرفته ؟؟؟
سلام نازنین جان من همه پستهاتو یک باره دیگه از اول تا اخر دقیق خوندم به خودت هم سفارش میکن این کارو بکنی خیلی خوبه
اما نازنین اول از میخواستم بگم خیلی جاها خیلی احساسی برخورد کردی از نوشته هات هم من این جوری برداشت کردم کلا دختر با احساس و احساساتی باشی(البته معنای این 2 با هم فرق داره)
مثلا همون اولین پستت نوشته بودی امین داشت کتاب میخوند من خواستم نوازشش کنم که اون گفت....(بقیشو خودت میدونی)
اون حق داشته من خودم وقتی احساس کنم نیاز به تمرکز دارم بیشتر کتاب میخونم و چه قدر بده در حین کتاب خوندن کسی با ادم حرف بزنه تمرکز کلا از بین میره حتی اگه عزیز ترین کسه ادم باشه
نازنین جان شما که میدونستی همسرت سربازه درسته؟کار هم نداره منبع در امد هم نداره پس چطوری ازش توقع داری توی مشکلات مالی باری از دوشت برداره؟ پس راهی نداری به جز تحمل این چند ماه که سربازیش تموم بشه..
رابطه با مادر شوهرتو کم میکنی خوبه ولی اون مادر شوهر اول که مادر شوهرته بعدشم میشه مادر بزرگه فرزندت پس دوری خیلی به نظر من راه درستی نیست چون همسایه که نیست بخوای دیگه نببینیش فامیله خیلی هم نزدیک
سعی در رابطه با ایشون جدیتر برخورد کنی نزدیک باش اما دور باش!! ببین برای دور کردن کسی بهترین راه رسمی برخورد کردنه اول از همه مامان صداش نکن مثلا بگو حاج خانوم ناخوداگاه یک قدم دور میشی اونم یک قدم دورتر بدونه همسرت با خونوادش تا دم در خونشون هم نرو فقط با اون برو...سعی کن با سیاست ازشون دور بشی مثلا اگر اس ام اس میدن اینکه بگی نمیخوام جواب بدم کمی بچگونست ...جواب نده اما اگه هرکی پرسید نازنین اس ام اس دادم جواب ندادی بگو جواب دادم خطا خرابه بهتون نرسیده!!! به همسرت هم همینو بگو...(این مثال زدم در کل با سیاست باش)
وقتی میگه بیا ببرمت دکتر با هاشون نرو ولی نگو نمیخوام برم مثلا میتونی این طوری بگی خیلی دوست دارم بیام ولی قراره کاری برام پیش اومده بعدشم بگو"" خودم رفتم خیلی ممنون راضی به زحمت شما نیستم"" اگه ودباره خواست که با هم برین...
نازنین یک مدت غر نزن این قدر هم از خونواده همسرت پیش همسرت نگو حتی اگه بد کردن اجازه بده همسرت هم کمی ارامش داشته باشه گریه هم نکن
من خودم دخترم اما تجربه اینو دارم که خودم گریه نمیکنم اصلا اما کسی که منو خیلی دوست داره اون گریه میکرد به خاطر چیز هایی که پیش اومد (هر چد برای مرد خیلی بدتره) ولی اونجا بود که فهمیدم چرا اقایون از گریه زناشون بدشون میاد واقعا هم خیلی بده البته کم کم عادی یشه میدونی طرفت احساس میکنه داری از نقطه ضعفش استفاده میکنی تا مجبورش کنی یک کار غیر منطقی(از نظر اون) انجام بده... به مرور هم خیلی عادی میشه اگه خیلی پیش بری به اونجا میرسی که ممکن حتی نارتو نکشه که هیچ اون لحظه داد و فریاد هم راه بندازه(البته حقم داره)
بعضی جاها هم تو خودتو بی دلیل بین همسرتو خونوادش قرار نده(چرا حمایتش نمیکنن چرا حتی نمیپرسن جیب خرجی داره یا نداره!!!!!) دیگه هیچ وقت این کار رو نکن همسرت هم درک داره میفهمه صبر داشته باش...
این قدر هم عصبی نشو وقتی بحث میکننین حتی اگه اون اروم نمیشه به بهانه چیزی که به همسرت بر نخوره تماسو قطع کن 10 دقیقه بعد با هم صحبت کنین و الا همین میشه که این چند وقت شد قهر!!! به قوله خودتون هم اولش 2 روز بعد 1 هفته بعدش 1 ماه!!! خدا اون روزو نیاره
خیلی هم مادرشوهرتو گندش نکن برا خودت ازش یک غول ساختی که اصلا توان مقابله باهاشو نداشته باشی!!!!!
RE: من حساسم با اون بی معرفته ؟؟؟
از محبت خارها گل میشود
از محبت سرکه ها مل میشود
از محبت کوه کاهی میشود
..................
من به این شعر ایمان دارم همچنین بدون
کارها آسان شود اما به صبر
RE: من حساسم با اون بی معرفته ؟؟؟
با سلام نازنین غ
به علت طولانی شدن تاپیك و اینكه دارای بیش از 510 پست بوده و در حوصله اعضاء مخصوصا تازه واردین نیست كه با دقت همه آن را بخوانند، بنده این موضوع را می بندم.
پیشنهاد می دهم اگر مشكل یا مسئله جدیدی دارید به طور جداگانه در تاپیك جدیدی ایجاد كنید. اگر هم در همین رابطه هنوز مشكل دارید.
یك تاپیك جدید ایجاد كنید و سعی كنید با توجه به 510 پستی كه ارسال شده است به طور خلاصه در چند خط مشكلتون را بنویسید و در چند خط نتیجه ای را كه گرفتید بنویسید و بعد منتظر بمانید بنده و سایر اعضاء پاسخ بدهیم. اینطوری فكر كنم همه افراد با توجه به خلاصه شما بیشتر بتوانند كمك كنند.
یك توصیه عمومی به همه دوستان:
سعی كنید وقتی مشكلی طرح می كنید به راهكارها و روشهای حل مشكل توجه كنید. اینطوری با یاد گرفتن روش می توانید مشكلات و مسائل مختلف را حل كنید.
اما اگر بخواهید برای هر مشكلی جداگانه منتظر پاسخ و راه حل بگردید، همیشه محتاج و وابسته به نظرات دیگران خواهید ماند.
لذا سعی كنید با خواندن مقالات تالار این روشها را خوب بیاموزید و بعد با چند مورد از مشكلات خود تمرین كنید.
اینطوری نیاز نیست كه موضوعی با صدها پست داشته باشید و هر روز با نوشتن یك مسئله و نظرخواهی مسائل را حل كنید.
استقلال و خودبسندگی در حل مشكلات هدف نهایی همه ماست.
به هر حال این هم ادامه این تاپیك در تاپیكی جدید:
من حساس نیستم او بی مسئولیت است