RE: من حساسم با اون بی معرفته ؟؟؟
سلام. متاسفانه خدا هم منو نمی خواد. فقط یک معده درد مزخرفه کشنده نصیبم شد.
همسرم به شدت از چشمم افتاده.
تو ذهن خودم یک فرصت 6 ماهه بهش دادم. اگه تونست روابط رو کنترل کنه که هیچ وگرنه خلاص.
نمی تونم 40 سال هر روز آرزوی مرگ مادرشوهرمو بکنم.
به مامان و خواهرم هم گفتم. اونا هم موافقن.
RE: من حساسم با اون بی معرفته ؟؟؟
سلام نازنین
"من حساسم با اون بی معرفته ؟؟؟"
باید بگم؛ شما حساسید!
حالا یا شما باید با حساس بودنتان کنار بیایید یا نامزدتان...
بنظرم بهتر باشد، از تصمیمتان، نامزدتان را هم باخبر کنید، البته خود شما و سایر دوستان صاحب نظرترید.
RE: من حساسم با اون بی معرفته ؟؟؟
اون از این تصمیم تو اطلاعی نداره ؟ بذار اونم بدونه که تصمیم تو جدی هستش . اونم باید برای بقای این زندگی تلاش کنه .
RE: من حساسم با اون بی معرفته ؟؟؟
نازنین جان احساس نمی کنی داری این قضیه ی مادرشوهرتو زیادی داری برای خودت بزرگ می کنی
RE: من حساسم با اون بی معرفته ؟؟؟
توی این حال و اوضاع من یک کار خوب بهم پیشنهاد شده. برای جابه جایی تا عید باید نیمه وقت بیام این جا نیمه وقت بروم اونجا. خوب حقوقم ممکنه بالا پایین شه.
از صبح دارم حساب کتاب می کنم.
نمی تونم این بهران رو رد کنم. مجبورم باز هم از دیگران قرض کنم تا بعد عید پس از تسویه و گرفتن حقوق هام قرضمو بدم.
جالبه!!! همش من . من. من
کار من. درامد من . اقساط من...
باید به این روز می افتادم تا شوهرم بفهمه واقعا کم آوردم؟؟؟؟؟؟
متاسفم...
RE: من حساسم با اون بی معرفته ؟؟؟
يادته نازنين ، يه جا تو يکي از پستهام گفتم که خيلي از هزينه هايه زندگي رو من ميدم ،
گفتي تو فقط داري اشتباه ميکني ، داري همون اشتباهتو تکرار ميکني ، گفتي چقدر کوتاه مياي ، چقدر شوهرتو لوس کردي ، چرا و گفتي ا بازم که اشتباه کردي؟؟؟؟ !!!!
خواستم فقط بهت بگم ، آره من اشتباه کردم ، اما خودت چيکار کردي ؟؟؟ راستش از اين خطتت خيلي خوشم اومد چون يه جورايي شرح حال خودمه
همش من . من. من
کار من. درامد من . اقساط من... اينا اشتباه نيست نازنين ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
، نازنين جان من هميشه اين تاپيکت رو دنبال ميکنم و آرزو دارم که هر چه زودتر به سرو سامان برسي ، من که اگه خدا بخواد يک ماهه ديگه ميرم خونه خودم و مشکلاتي هم که يادته با مادر شوهرم داشتم ، تونستم به مرور حلشون کنم ، ميدوني چه طوري ؟؟؟ فقط هوايه شوهرمو يه کم بيشتر از قبل دارم دارم ، اينقدر هم خودخواه نيستم که بخوام تمام و کمال اون ماله من باشه ، اما تونستم با زبونم مادرشوهرمو و شوهرمو از خود کنم ، ديگه من اون ماندگار قديم نيستم نازنين جان ، نيستم
اميدوارم معده درت خوب بشه و در نهايت صحت و سلامت بتوني کم کم يه تصميم درست بگيري . :203:
RE: من حساسم با اون بی معرفته ؟؟؟
نازنین جون
سلام خانم معده دردیان ؟! تا معده ات خوب شود ،کشیدن گوش های خوشگل ات را به وقتی دیگر موکول می کنم .
دختر خانم حساس و زودرنج ، ظرفیتهای ات را بالاببر خوشگل خانم .
چرا به جای کلمه ی من به کلمه ی ما فکر نمی کنی ، امتحان کن ، حتی اگر به واقع خودت به تنهایی این همه بار و فشار را متحمل باشی . از واژه من استفاده نکن واژه جایگزین ما را بکار ببر خواهی دید چقدر راحت تر خواهی بود .
یک پیشنها د برات دارم مادر شوهرت را بفرست ،پیش من . تا مثلا توی بازی بشود مادر شوهر من . یعنی چی ؟! یعنی اینکه تو اصلا مادر شوهر نداری . این زن که تو سایه اش در خیالت باقی می ماند دیگر مادر شوهر بد و بدجنس تو نیست . بلکه همه اینها یک خیال و رویا بود ، من هم مادر شوهر نازنین و ماه خودم را می دهم به تو ( البته به رسم امانت هوایش را داشته باش ، اذیتش نکنی ! ) حالا چی داری ؟! یک مادر شوهر خوب و ماه که یکی دیگری ( آنی ) امتحانش کرده و آنی هم فرد با تجربه ای است و دوست تو هم هست و دارد با گارانتی این هدیه را به رسم امانت به تو می دهد . خوب حالا چی داری ؟! یک مادر شوهر درست و حسابی و یک جای دیگر مغزت هم یک رویا و خیال . تو قول می دهی که با مادر شوهر من خوب برخورد کنی و آبروی من را هم جلویش نبری که پیش خودش فکر نکند ، آنی چه دوستانی دارد ؟! خوب حالا تو با مادر شوهر من که حالا مال توست ،چطور می خواهی سازگاری پیدا کنی ؟! بیا این بازی را چند بار تکرار کن ، فکر کن مادر شوهر خوب من جلوی توایستاده و تو باید امانتدار خوبی باشی ، یادت باشه که تو مادر شوهر مرا نمی شناسی و شناسایی ات از او محدود به دانسته هایت از من است .
RE: من حساسم با اون بی معرفته ؟؟؟
نازنین جان زیادی حساسی عزیزم به خدا زیاد داری حساسیت نشون میدی اینقدر نگو من حتی اگر شوهرت الان نداره اونو توی کارا دخالت بده هر چی تو بگی من دارم اینکارو میکنم من فلان و.... شوهرت بیشتر خودشو کنار میکشه خودتو ازش جدا ندون یک کم آروم باش معدتم خوب میشه دوست خوبم به چشم مادر به مادر شوهرت نگاه کن اونم یک مادره از قدیم گفتند مادر وپدر مثل در مسجدند نه میشه دورشون انداخت نه سوزوندش باید باهاشون دارا کرد مطمئن باش به مرور این مشکل کم رنگ میشه وقتی برین خونه خودتون و گرفتار مشکلات زندگی بشین این مشکلات دیگه به نظرت هم نمی یاد منتظر خبر های خوب از طرف تو هستم .
RE: من حساسم با اون بی معرفته ؟؟؟
نازنین جان تو خودت امین رو برای زندگی انتخاب کردی . تو موقعیت امین رو میدونستی پس انقدر غر نزن . تحمل کن تا سربازیش تموم بشه . تو فعلا باید با این شرایط کنار بیای . این زندگی تو و امین پس بگو ما نگو من . تو الان دو نفری . شاید این حرفای من برات مسخره باشه و بگی دختره صداش از جای گرم در میاد ولی خودمن هم این چیزهارو تجربه کردم حتی توی زمان عقد من گاهی به شوهرم پول هم میدادم . شوهر آدم مغروریه و نمی خواست از پدر و مادرش پول بگیره . یه وقتایی روزگار با ما سازگار و یه روزایی نه . تو خودت رو با روزگار سازگار کن . هر زندگی با مشکل شروع میشه ولی به خدا این مشکلات دوامی نداره فقط توی یه برحه زمانی بوجود میاد . نازنین عزیزم به چیزهایی که داری فکر کن به سلامتی ، یه شغل داری که میتونی روی در امدت حساب کنی ، یه شوهر خوب و سالم . بخدا همه اینا میگذره و فقط معده دردش برات میمونه:P . انقدر فکر خودت رو معطوف مادر شوهرت نکن این کار تو باعث میشه که مادر شوهرت توی ذهنت بشه یه غول . به چیزهای دیگه فکر کن . میدونی من بعضی وقتها به تو فکر میکنم و پیش خودم میگم عجب دختر محکمیه . عجب دختر فهمیده و عاقلیه برعکس سنش خیلی میفهمه و شعورش بالاست . نازنین صبر کن همه چی به موقعه خودش درست میشه . قسط خونت تموم میشه . امین یه شغل خوب و پردرامد پیدا میکنه . عروسی میکنی میری سر خونه و زندگیت . و این روزهای سخت میشه یه خاطر برای تو . یه خاطره که بهشون فکر میکنی و میخندی .
RE: من حساسم با اون بی معرفته ؟؟؟
نسبت به مردها بدبين نباش نازنين جان
اين تفكر زندگيتو مي سوزونه
امين خميرخامي هست كه مي توني خشت سختش كني. با دستان خودت
راهها به روي تو بسته نيست