-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
سلام
خانم capable ممنونم از نظرتون اما پست 149 من رو نخوندید ؟
اخه اون به من گفت که دو تا همسر صیغه ای نداره و تنها یکی داره و دومی رو برای این گفته که پیاز داغش رو زیاد کنه گفت که به خاطر هوسبازی هم سراغش نرفته و گفت که اون دختر طوری بهش وابسته شده که مجبور شده صیغه اش کنه البته فکر کنم با هم ارتباط نزدیک هم دارند .اما اون به خاطر اون دختره صیغه اش کرده چون دختره وضع روحیش خیلی بد بوده و ..........
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
آخه غزاله خانم دختر خوب تو چرا این قدر ساده دل فدا میکنی اونم برا کیییییییییییییییییییییییی یی؟؟؟؟؟؟؟؟
کسی که اصلا ارزششو نداره تو با این کارت باعث میشی اون بیشتر خودشو بگیره و تو رو اذیت کنه
حالا باور کن چه اعتماد به نفسه پسره رفته بالا میگه حتما یه چی هستم که دختره داره این کار می کنه؟
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
آخه من نمی فهمم این پسره هرزه چیه که به خاطرش خودت رو خرد و متلاشی کنی، کمی به لغت "عزت نفس" بیندیش! چرا دخترا همش فکر می کنن باید خودشون رو به یکی آویزون کنن؟ تو مگه چی کم داری که آویزون یه طناب پوسیده شدی؟ حتما باید قطع بشه، سقوط کنی و محکم مخت بخوره به زمین تا بیدار بشی؟!
بس کن تو رو خدا!
با این کارات هم خودت رو کوچیک می کنی، هم همه دخترا رو کوچیک و ضعیف نشون می دی.
من هم یه دخترم، هم سن و سال تو. موقعیت های این طوری داشته ام، اما به محض این که بوی خطر رو حس کردم، پام رو کشیدم بیرون. نه این که با دست پس بزنم، با پا پیش! تصمیم قاطعانه گرفتم و تکلیف خودم رو مشخص کردم که "بابا، مگه من چند بار می خوام زندگی کنم، این همون نیمه گمشده منه؟! بهتر از این نیست؟!"
خب، معلومه که هست! یه نمونه اش رو تو همین تالار مطرح کردم. http://www.hamdardi.net/showthread.php?tid=4650
پس یک دفعه قطع رابطه کردم، کامل کامل. خودم رو گول نزدم.
حتی این بی محلی گاهی باعث عذاب وجدان و ترس از نفرین و دلسوزی می شه، اینا خواص زنانه ای هست که باید کنترل بشن.
تا خودت نخوای، نمی شه.
این قدر هم به اون نگو که من می خوام ترکت کنم! خب، چه انتظاری داری؟ معلومه که غیر مستقیم اذیتت می کنه، هیچ کس بدش نمیاد کسی بهش نیازمند باشه، این بهش قدرت می ده و قدرت اون با کاستن وجود و شأن و منزلت تو فراهم می شه. دوست داری بی ارزش بشی، بی هویت؟! تو اومدی تو این دنیا پی یه کار دیگه! مسئولیت سنگین خودت رو فراموش کردی!
بیدار شو!
بیدار شو!
بیدار شو!
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
سلام دختر گل
منو بابت این چند روزی که تاخیر افتاد در پاسخم ببخش. فکر شاد اینقدر آزارم می ده که از بابت اینکه کاری از من برای این موجود نازنین و پاک بر نمیاد احساس خلا از درون می کنم. تو شرکت مرتب بغض می کنم ...
فقط اميدوارم شفاي اون شک زدگي ما رو برطرف کنه. خونوادش چي مي کشن خدا.......
در مورد مشکلي که براي شما پيش اومده من بهت مي گم تموم اتفاقاتي که داره ميفته طبيعيه. اصلا نترس. اينهايي که داري مي بيني اين دلتنگي ها ، اين آشوبهاي پياپي ،اين با يه دست کشيدن با پا پس زدنها طبيعت مرحله اختتام اين نوع ارتباطهاست. نمي تونم بهت بگم اينا رو نداشته باش. چون بيشتر بهت استرس وارد مي کنم. مي شه راههاي رو برات معرفي کرد که خود به خود اضطرابت رو کم کنه.
یه لحظه استپ دوستان عزیز! شرمنده ام ولی تو رو به خدا اینقدر بیشتر این بنده خدا رو احساسی نکنید. اون که نمی تونه یه مرتبه ای اونو هرزه بدونه!!!
شما غزاله جان چه دليلي داري که ايشون رو خيلي بد کني و بعد کنار بذاري. اصلا نه انصافه و نه درسته که با تخريب اون اون رو بخواي فراموش کني. با بحث انصافش کاري ندارم. اما در مورد نادرستيش کافيه شمايي که تمام دلايلت براي قطع ارتباط محدود به ساخت کاراکتري منفي از ايشونه يک جلوه ظاهری مثبت و خلاف تصورات ساخته شده از اون(هرچند این جلوه ظاهری کوچک و دروغین به چشم دیگران!!بیاد) رو ببيني. دوباره دلت هوايي مي شه. خودت رو سرزنش مي کني . ايشون رو به اوج مي بري و.. با دل نبايد شوخي کرد. بايد به مرور عادتش بدي به نبود . دلیلت خیلی مشخصه. اون شرایط ازدواج با تو رو نداره. تو هم شرایطش رو نداری و هر دو تصمیم به ازدواج با هم رو ندارید. زمان بده به فراموشی. گفتم که. وارد جمع شو. گاهی اوقات گریه کن تو جمع دوستی خیلی نزدیکت. نیاز نیست دلیلش رو بگی. با مادرت درد دل کن. خودتو به خوشی بزن. به ظاهرت برس. در جمع سعی کن هیجانات خودت رو تخلیه کنی. هر زمانی هم که نتونستی این کارو انجام بدی نترس و نگو که من نمی تونم. تو اگر یک ساعت هم تونستی به چیزی غیر از اون فکر کنی باید به خودت افتخار کنی واین حس افتخار رو برای خودت نگه داری.به مرور ساعتهایی که می تونی بهش فکر نکنیی تونی به چیزی غیر اون فکر کنی رو می تونی زیاد کنی. پس برای خودت حق اشتباه کردن، برگشتن به شرایط روحی بد و حتی ناامیدی مقطعی از تغییر رو قائل شو . اما اجازه نده خیلی طول بکشه. گریه ها تو بکن ولی بعد از آروم شدنت آهنگ شادت رو هم گوش بده . م. می تونی این رو نشونه ضعف خودت ندون که سخته برات. احساسات تو بسیار ناب و زیباست و یقینا درآیندت بهش نیاز داری...
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
سلام
دوستان امیدوارم هیچ وقت به درد من دچار نشید .واقعا خیلی سخته این درد دل کندن و گذشتن از کسی که تا این حد برای ادم عزیز باشه .
من خودم می دونم اون همسر داره و نمیخوام زندگیش رو خراب کنم .به خدا نمیخوام .اما نمی دونم چطور اون اقا فراموشم میشه .
باور کنید به پیشنهاداتتون هم عمل کردم سرم رو مشغول می کنم خیلی وقته که چندان اوقات فراغتی ندارم.سعی می کنم توی جمع باشم و شاد باشم . باور کنید همین الان که دارم اینها رو می نویسم از جشن اومدم و الان نزدیک ساعت 2 نیمه شب هست .من چند بار قطع ارتباط کردم اما هر بار فقط چند روز تونستم دووم بیارم انگار یه نیرویی من رو به سمت اون می کشونه نیرویی خیلی قوی که تا من رو به اون نرسونه اروم نمیشم.
چطور باز هم میگید اون هرزه است ؟ گفتم که اون دروغ می گفته و می خواسته من رو از خودش متنفر کنه فقط یه دختری رو صیغه کرده که اون دختر عاشقش بوده البته رابطه ی خیلی نزدیک هم با هم داشتند .اما من اینطور برداشت می کنم که اون انقدردلرحمه که اون دختر رو از خودش نرونده و در کنارش مونده و نگذاشته اون دختر به درد دوری اون گرفتار باشه .می دونید من نمی تونم وقتی که اون رو از همه ی ادمها مهربون تر و دل رحم تر می دونم ازش دل بکنم .
من از همه ی جمع ها دور افتادم .توی جمع هم خودم رو تنها و غریب حس می کنم من محبت اون رو می خواستم فقط همین .
من نمیخوام اون رو تخریب کنم من فقط میخوام بدونم اون اقا واقعا با اونی که توی ذهنم هست تفاوت داره یا نه.
من خیلی افسرده و درمانده شدم وهیچ قدرتی ندارم .:54::54::54:
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
اره عزیزم تفاوت داره فقط کافیه خودتو بزاری جای همسر اون ( یا اینکه یه سر به تاپیکه خانومایی بزنی که با همسر شون این مشکلو دارن ) اونوقت متوجه میشی.
اگر کسی متعهد و دلسوز و به قول شما دل رحم باشه احساسات و دلسوزیشو نسار خانوادش میکنه نه اینکه با یه دختر اونقدر رابطشو ادامه بده که اونو درگیر احساسات کنه. سریال یوسف رو حتما نگاه کنین تا فرق ایشونو با یه ادم دلسوز و مهربون درک کنین
نوشتین از همه ادما مهربونتر !؟!؟!؟
یه کم به اطرافتون نگاه کنین البته با چشم باز واقعا هیچ ادم مهربونی نمیبینین!؟ (طفلکی مادرا چه زود فراموش میشن)
اقای سورنا راست میگن شما تو دوره سختی هستی که راحت نمیتونی با شرایط کنار بیای.
سعی کن همیشه با منطق نسبت بهش فکر کنی نه احساسات تا راحت تر به زندگیت برسی.
موفق و شاد باشی. شاد باشی شاد....
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
سلام غزاله جان
خانومی خودت داری خودتو داغون می کنی عزیزم
چرا سعی می کنی کاراشو توجیه کنی تا ثابت کنی بهترین آدم روی زمینه گلم تو خوبی که این همه احساسه پاکت رو داری برای اون خرج م یکنی عزیزم
بخدا من می دونم دل کندن سخته ولی این مرد از اولشم مال تونبوده و زندگی داشته و بزرگترین کناهش این بوده که تورو به خودش وابسته کرده
غزاله جان من یکبار دیگه هم این سوال و ازت پرسیدم گفتم فکر کن تو زن شرعی این مردی و باهم زندگی خوبی دارین حالا این آقا برای اینکه یه دختری بهش وابسته شده و شرایط روحی بدی داره اونو صیغه می کنه
آیا برای تو قابل قبوله میتونی تحمل کنی شوهرت برای شرایط روحیه یه دختر دیگه وقت و احساس خرج کنه
غزاله ی عزیز این حسی که تو نسبت به این آقا داری یه وابستگیه شدیده که خودت باید کمش کنی عزیزم و می دونم که خیلی سخته سعی کنی بهش فکر نکنی
مراقب خودت باش
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
غزاله عزیز سلام
عزیزم داری خودتو گول میزنی و چشماتو رو به واقععیتها بستی . به قول قدیمیها عشق کورت کرده . یعنی چی اون خیلی دلرحمه ؟ اصلا هم دلرحم نیست . اون داره با سرنوشت اون دختر بازی میکنه . آخه تا کی میتونه اون دختررو صیغه کنه . اون اگه انسانیت داشت با زندگی همسرش اینکار رو نمی کرد . پس اون ادم دلرحمی نیست . بلکه یه ادم کلاش و خودخواهه. فقط داره خودشو میبینه . عزیزم چشماتو بازکن . انقدر بی منطق نباش .
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
"""شما غزاله جان چه دليلي داري که ايشون رو خيلي بد کني و بعد کنار بذاري. اصلا نه انصافه و نه درسته که با تخريب اون اون رو بخواي فراموش کني. با بحث انصافش کاري ندارم. اما در مورد نادرستيش کافيه شمايي که تمام دلايلت براي قطع ارتباط محدود به ساخت کاراکتري منفي از ايشونه يک جلوه ظاهری مثبت و خلاف تصورات ساخته شده از اون(هرچند این جلوه ظاهری کوچک و دروغین به چشم دیگران!!بیاد) رو ببيني. دوباره دلت هوايي مي شه. خودت رو سرزنش مي کني . ايشون رو به اوج مي بري و.. با دل نبايد شوخي کرد. بايد به مرور عادتش بدي به نبود . دلیلت خیلی مشخصه. اون شرایط ازدواج با تو رو نداره. تو هم شرایطش رو نداری و هر دو تصمیم به ازدواج با هم رو ندارید. زمان بده به فراموشی. گفتم که. وارد جمع شو. گاهی اوقات گریه کن تو جمع دوستی خیلی نزدیکت. نیاز نیست دلیلش رو بگی. با مادرت درد دل کن. خودتو به خوشی بزن. به ظاهرت برس. در جمع سعی کن هیجانات خودت رو تخلیه کنی. هر زمانی هم که نتونستی این کارو انجام بدی نترس و نگو که من نمی تونم. تو اگر یک ساعت هم تونستی به چیزی غیر از اون فکر کنی باید به خودت افتخار کنی واین حس افتخار رو برای خودت نگه داری.به مرور ساعتهایی که می تونی بهش فکر نکنیی تونی به چیزی غیر اون فکر کنی رو می تونی زیاد کنی. پس برای خودت حق اشتباه کردن، برگشتن به شرایط روحی بد و حتی ناامیدی مقطعی از تغییر رو قائل شو . اما اجازه نده خیلی طول بکشه. گریه ها تو بکن ولی بعد از آروم شدنت آهنگ شادت رو هم گوش بده . م. می تونی این رو نشونه ضعف خودت ندون که سخته برات. احساسات تو بسیار ناب و زیباست و یقینا درآیندت بهش نیاز داری..."""
غزاله جان خیلی من رو ناراحت می کنی وقتی درخواست می کنی نظر بدم و بعد از هر نظری که می دم حتی یکبار از اول تا آخرش نمی خونی!! ببین این طبیعیه. اصلا نیاز نیست که اونو هرزه بدونی که ول کنی. تو و اون مناسب هم نیستید. اون همسر داره و تو در شرایطی نیستی که بتونی زن دوم یک نفر باشی. اصلا تو و اون به صورت منطقی همدیگه رو به عنوان همسر هم نمی تونید پذیرا باشید. حالا اون بی رحمه و... رو ول کن باباجان.
شما غزاله جان چه دليلي داري که ايشون رو خيلي بد کني و بعد کنار بذاري. اصلا نه انصافه و نه درسته که با تخريب اون اون رو بخواي فراموش کني. با بحث انصافش کاري ندارم. اما در مورد نادرستيش کافيه شمايي که تمام دلايلت براي قطع ارتباط محدود به ساخت کاراکتري منفي از ايشونه يک جلوه ظاهری مثبت و خلاف تصورات ساخته شده از اون(هرچند این جلوه ظاهری کوچک و دروغین به چشم دیگران!!بیاد) رو ببيني. دوباره دلت هوايي مي شه. خودت رو سرزنش مي کني . ايشون رو به اوج مي بري و..
تو را به خدا این جملات بالا رو بخون
در مورد احساساتت هم جملات زیر رو:
زمان بده به فراموشی. گفتم که. وارد جمع شو. گاهی اوقات گریه کن تو جمع دوستی خیلی نزدیکت. نیاز نیست دلیلش رو بگی. با مادرت درد دل کن. خودتو به خوشی بزن. به ظاهرت برس. در جمع سعی کن هیجانات خودت رو تخلیه کنی. """"""هر زمانی هم که نتونستی این کارو انجام بدی نترس و نگو که من نمی تونم."""" تو اگر یک ساعت هم تونستی به چیزی غیر از اون فکر کنی باید به خودت افتخار کنی واین حس افتخار رو برای خودت نگه داری.به مرور ساعتهایی که می تونی بهش فکر نکنیی تونی به چیزی غیر اون فکر کنی رو می تونی زیاد کنی.
""""""""پس برای خودت حق اشتباه کردن، برگشتن به شرایط روحی بد و حتی ناامیدی مقطعی از تغییر رو قائل شو .""""""""
"""""" اما اجازه نده خیلی طول بکشه. گریه ها تو بکن ولی بعد از آروم شدنت آهنگ شادت رو هم گوش بده . م. می تونی این رو نشونه ضعف خودت ندون که سخته برات.""""""""""
چ
احساسات تو بسیار ناب و زیباست و یقینا درآیندت بهش نیاز داری...
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
غزاله جون
مطمئن باش خیلی ها به درد تو دچار شدند و بعد از مدتی رها شدند
مطمئن باش که عشق انها هم خیلی زیاد بوده ولی دز این دنیا قرار نیست همه چیز انطور که ما میخواهیم رقم بخورد
چیزی به نام مصلحت خدا را فراموش نکن
این رابطه باید تمام شود خودت هم خوب میدانی پس تلاشتو بکن
چرا اینقدر برات مهمه که ماهیت این اقا چیه فکر کن اصلا ادم خوبیه ایا باید با داشتن همسر با او باشی
تمام فکر و ذهنت شده این اقا
عزیزم فکر نکن به راحتی فراموش میشه ماهها طول میکشه ولی باید صبوری کنی
از تو خواهش میکنم هر گونه رابطه ای را با ایشون تمام کن
داری وقتتو تلف میکنی
هز چه زودتر رابطه ات را تمام کنی واسه خودت بهتره
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
غزاله عزیز من یک بار دیگه هم به یکی از بچه ها گفته بودم که انسان یک ضمیر ناخودآگاه داره که به صورت غیر ارادی انسان رو ترغیب به کارهایی میکنه که فکرشو هم نمیکنه
الان اگر به این فکر کنی که باید قطع ارتباط کنی همین کلمه "باید" باعث عکس العمل ضمیر ناخودآگاهت میشه و در جهت عکس این کلمه عمل میکنه
پس سعی کن مسئله رو خیلی عادی در نظر بگیری و به قول سورنا به خودت بگی هر دو شرایط لازم رو برای ازدواج نداریم مانند چندین خواستگار دیگه که ممکنه ردشون کنی بدون اینکه اتفاق خاصی بیفته
وگرنه اگر بخوای عقلانی فکر کنی واضح است که این آقا به هیچ عنوان به درد تو نمی خوره،و بدون اگر مردی فقط وجدان داشته باشه هیچ موقع زنش رو رها نمیکنه و یا عشقشو با شخص دیگری شریک نمیشه پس خواهشن عاقلانه فکر کن
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
پسری که تو این سن این کارا رو بکنه، خدا می دونه تا 40 سالگی چی می شه و چی از همسرش باقی می مونه!
بیچاره همسرش...
فقط این مردا نیستن که به زنا خیانت می کنن، 50 درصدش تقصیر خود زناست که به هم نارو می زنن و می ندازن تقصیر احساساتشون.
ببخشید، من یه کم تند و رک هستم، اما واقع بین.
فکر می کنم بدترین کاری که در حق اون دختر می تونست بکنه اینه که اون رو صیغه کرده. درد وابستگی درمان داره، اما درمان درد آویزون شدن به زندگی دیگران، خریدن نفرین وآه هست. بدترین کاری هم که داره در حق تو می کنه اینه که به خودت وابسته ات کرده، حتی اگر خلاف این رو وانمود کرده، می تونست جواب تماس هات رو نده. 4 روز، 10 روز، 40 روز گریه می کردی، ماجرا تموم می شد. الان هم دیر نشده. این همه سرگرمی تو دنیا هست. ذهنت رو وسعت بده تا زیبایی های دیگه رو ببینی.
تو هنوز خیلی خیلی جوونی، اووووووه! کلی موقعیت های قشنگ قراره جلو راهت سبز بشه که اگه خودت بخوای از جاده خاکی بری، نمی تونی بهشون برسی.
خواهش می کنم فرق دوست و دشمنت رو ببین و بفهم.
من هم بدیت رو نمی خوام که! دیدم بچه ها به هر زبونی راهنماییت می کنن، کوتاه نمیای، خودم هم چون هم سنت هستم و درکت می کنم، فکر کردم شاید با توپ و تشر چاره ساز بشه!
حالا خود دانی. دست کسی که می خواد عسل بزاره دهنت رو گاز نگیر! این بنده خداها همه دارن وقت می زارن که کمکت کنن، این خودتی که نمی خوای. اجرشون رو ضایع نکن! به همه نشون بده که می خوای و می تونی...
محکم باش دختر!
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
سلام بچه ها
من نمی دونم چرا بعضی ها میگن که من حرفهاشون رو نمی خونم باور کنید من خیلی به حرفهاتون توجه می کنم و سعی می کنم بهشون عمل کنم .خودتون می دونید که هر بار از قطع ارتباط پشیمون میشم این حرفهای شما عزیزان هست که من رو به تلاش برای فراموش کردن اون اقا تشویق می کنه و کمکم می کنه.
این دفعه دیگه تصمیمم رو گرفتم ارتباطم رو قطع می کنم .برام دعا کنید که کم نیارم و بتونم ادامه بدم .
متشکرم
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
تو حتما موفق میشی اگه اعتماد به نفستو بالا ببری
و از ته دلت اینو بخوای
و فکر نکنی محکوم به این رابطه هستی
مثل پرنده ای ازاد هستی
پس از از ازادیت لذت ببر...
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
سلام خانم ، من فكر مي كنم كه آن آقا به همان صورت دوست داشتني كه در ذهن شما نقش بسته بوده است و همه گفته هايش براي دلسرد كردن شما بوده است چون به مشكلات آينده واقف بوده است و به همسرش وفادار بوده است . پس شما هميشه از اينكه با چنين برخوردي مواجه شديد ناراحت نباشيد و جدا از اين خدا در همه شرايط حامي و پناه بندگانش است و حكمت خود را از ما دريغ نمي كند .
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
بی خیال.
خودتم میدونی که باهاش نمیتونی زندگی کنی.
بعدشم اون پسرایی که اولش مثل پیامبرا پاک بنظر میان بعدش چی از آب در میان چه برسه به این آقا.....
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
دوست عزیزم غزاله جان
ما دخترها متاسفانه به محضی که با یک نفر آشنا می شویم اگر یکی دو مورد از خصوصیات مورد علاقه ما در آن شخص باشد به سرعت برق و باد دلبسته آن می شویم و تمام بدی ها و عیب های آن فرد را یا نمی بینیم یا اگر می بینیم سعی و اسرار بر ندیدن و کمتر دیدن آن داریم .تحقق یافتن تمام آرزوهایمان را در آن شخص می بینیم و فکر میکنیم این همان مرد آرزوهای ماست در صورتی که ما هیچ شناختی در مورد آن شخص نداریم و بیهوده فکر و ذهن خود را مشغول می سازیم و خود را غرق در رویا می کنیم .به نظر من احساس شما به آن آقا عشق و علاقه نیست وابستگی و عادت است وقتی شما مرتبا با این آقایی که به قول خودت نمی شناختیش چت می کردید و در درون خود احساسی هم به ایشون داشتید مسلما بعد از زمانی وابستگیت روز به روز بیشتر میشده و فکر میکردی این عشق و علاقه است و................................................ ..............................................
این احساس به خاطر وابستگی تنهایی و عادت در شما به وجود آمده همانطور که دوستان نیز اشاره کردند فکرت را منحرف کن ،به کارهای مورد علاقه خود بپرداز به خودت تلقین کن که از این فرد متنفری ، تلقین فوق العاده موثر است .
به گفته ی یکی از دوستان هم خیلی خیلی توجه کن :روزی 10000 بار خدا را به خاطر لطفی که به شما کرد سپاسگزار باش
قدر خودت را بدان
امیدوارم خبر خوشبختی ات را در همین سایت به همه دوستان بگویی
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
[/color][b]سلام به دوست عزیزم غزاله خانم
دوست خوبم فقط اینو بهت بگم که از این پسرا هر کاری که بگی بر میاد.تو نباید خودتو کوچیک میکردی و از علاقه ات بهش میگفتی با اینکه میدونستی چندتا زن داره.خیلی خیلی اشتباه کردی .ارزش تو بیشتر از این حرفاست که غرورتو زیر پا بزاری.اگه قرار باشه کسی غرورشو زیر پا بزاره اونه نه تو.حالا هم دیگه ناراحت نباش گلم بلکه باید خوشحال باشی که اون همه چیو بهت گفته.یه موقع گولشو نخوریا.فراموشش کن.تو میتونی بهت قول میدم.یه چیز رو بهت بگم که همیشه اول از روی عقلت بعد از روی احساس تصمیم بگیر.امیدوارم تونسته باشم کمکت کنم عزیزم.[color=#0000FF]
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
سلام غزاله جان...
اميدوارم بتونم تو اين شرايط روحي نامساعد ...... ! نظر قابل قبولي بهت بدم!!
غزاله جان ... كار خوبي ميكني كه ميخواي فراموش كني ولي واقعا فكر كن ببين همين قصدو داري؟؟
به نظر من تو هنوز سردرگمي و منتظري كه شرايط برات تعيين كنه كه با اون بموني يا نه؟؟
غزاله جان اون آقا چه با يه نفر صيغه باشه چه با چند نفر چه فرقي ميكنه... مهم اينه كه اون در شرايطي كه به كسي تعهد زندگي داده يه نفر ديگه رو هم سهيم كرده .... حالا ببين اون دختر بيچاره با اينكار چقدر وابسته تر بشه... فكر ميكني بعد از پايان امسال و اتمام صيغه دلبستگي اون دختر هم با اتمام صيغه به پايان ميرسه.... مطمئنن نه.... عزيزم تو كه هنوز نديديش اينقدر بهش ابراز علاقه ميكني. اون كه صيغشه ببين چقدر وابسته اشه... غزاله تو دختر فهميده اي هستي كافيه به عقلت رجوع كني ....
اصلا فكر كن همين الان بهش رسيدي .... اومده ديدنت و ميخواد باهات بمونه... فكر كن داريش .... حالا بازم با اين شرايط ميخوايش؟؟ مطمئنم كه اگه بدستش هم بياري واست جذاب نيست ....
مردي كه به يه نفر پايبند نيست چطور به تو تضمين ميده كه فقط براي تو بمونه؟؟
تو چطور؟؟ واقعا كلاهتو قاضي كن ... با خودت روراست باش .... ببين اگه همين الان اومد خواستگاري و خواست باهات بمونه بهش اطمينان ميكني؟ واقعا مرد روياهاي تو همينه؟؟؟
زن دوم ميشي؟؟ حالا فكر كن زن اولش اجازه داد.... ميتوني از اين فكر در بياي كه اون با يه شخص سومي صيغه خونده ؟؟
واقعا ميتوني ؟؟؟ من كه نميتونم فكرشم بكنم؟؟ عزيزم تو خيلي با ارزشتري.... خيلي خيلي ...
تو فقط قضيه رو واسه خودت سخت كردي.... اگه بهش برسي مشكلاتت عميقتر ميشه پس به همين جا ختمش كن....
نگران نباش عزيز دلم تو موفق ميشي.... سخته ولي از اون شرايط .... آسونتره....!
غزاله جان اين احساسي كه تو باهاش دست بگريباني عشق نيست عزيز دلم ... وابستگي روحيه تو به يك صداست.....
يادت باشه تو هنوز اون آقا رو نديدي.... پس .... همت كن.... به صداهاي مهربونتر و واقعي ديگه كه اطرافتو پر كرده توجه كن و ببين هنوز اطرافت پره از كساني كه واقعا دوستت دارن... بچه هاي اين تالار واقعا با معرفتن ... عزيزم از حرفاشون استفاده كن.... و سعي كن از زندگي كه خدا بهت داده درست استفاده كني چون خيلي زود دير ميشه.....
ببخش پر حرفي كردم... ممنونم كه ازم خواستي نظر بدم... موفق باشي ....
ميسپارمت به اوني كه از همه مهربونتره....:72:
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
چطوری خانومی ؟؟
اوضاع احوال خوبه ؟؟
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
bloom عزیز ممنونم از احوال پرسیتون
راستش بد نیستم ولی زیاد هم اوضاع خوبی ندارم .خیلی دلم میخواد برم باز هم با اون اقا ارتباطم رو ادامه بدم اما خیلی مقاومت می کنم در مقابل این خواسته ام ...
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ghazaleh*
bloom عزیز ممنونم از احوال پرسیتون
راستش بد نیستم ولی زیاد هم اوضاع خوبی ندارم .خیلی دلم میخواد برم باز هم با اون اقا ارتباطم رو ادامه بدم اما خیلی مقاومت می کنم در مقابل این خواسته ام ...
افرین به تو دختر خوب و نازنین
یه وقت اینکارو نکنی همه زحمتات به باد میره
اعتماد به نفس داشته باش
الان دلت دشمن تو هست و عقلت دوستت
البته ما هم دوستت هستیم:46:
پس صبوری کن و به حرف دوستات گوش کن:228:
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
غزاله جان من درکت میکنم،در بعضی از شرایط سخته که بخوای کاملا عاقلانه تصمیم بگیری
ولی باور کن میشه
مراقب خودت هم باش
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
دوست عزیز خانم دانه 12 سال آقایی رو دوست داشتن و البته ایشون هم همینطور وعشقشون هم پاک بود و برای ازدواج.اما به دلایلی که می تونید از تاپیکشون متوجه بشی فراموششون کردن والان هم سالم و سرحال دارن زندگی شون رو میکنن ...پس تو هم میتونی
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
سلام
كاری كه شما در حال انجام هستید انرژی زیاد و حمایت نیاز دارد. مانند ترك اعتیاد است.
باز هم توصیه می كنم طی جلسات منظم مشاوره حضوری و گام به گام جلو بروید. بگذارید یكبار برای همیشه یك تومور بدخیم ریشه كن بشه.
تنهایی اگر نمی تونید از یك مشاور (البته حضوری) ،كمك بگیرید.
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
غزاله جان اميدوارم بتوني رو تصميمت پايبند باشي
عاشق بودن سخته و جدايي بدتر از اون مي دونم الان چه حالي داري دركت مي كنم
فقط از خدا برات صبوري مي خوام
خوشبخت باشي گلم
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
ببخشید ایمانش به خور توسرش با داشتن زن این کار رو می کنه و دیگه اینکه خواهسش می کنم اینقدر احساساتی نباش وزود علاقمند نشو و شاید اصلاً تو اونو می دیدی ولی ازش خوشت نمی یومد و بی خودی خودتو ازت نکن و فراموشش کن که اون ارزش ناراحتی تو رو نداره و به فکر ازدواجی معقول باش چون ازدواج اینرنتی و یا خیابانی به جایی نمی رسه
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
سلام
دوستان خوب من ممنونم از توجهتون
ولی خیلی داغونم الان
شاید دیگه از دستمم خسته شده باشید و دلتون نخواد با من حرف بزنید .
من باز هم نتونستم طاقت بیارم دوباره رابطه رو شروع کردم می دونم خیلی از دست من دلخور میشید اما دست خودم نیست .
اون اقا به تازگی میگه که یه زن دائم و یه همسر صیغه داره که اون همسر صیغه اش توی یه شهر دیگه است و فقط ارتباط چتی باهاش داره و همین .....
به خدا از فکر کردن دارم دیوونه میشم .
چرا اون این همه دروغ به من میگه به خدا کم کم دارم به مرز جنون می رسم .
من نمی تونم جلوی احساسم رو بگیرم از خودم متنفرم می دونم که شما هم ازم متنفر میشید .
چکار کنم ؟
من این که بدونم اون اقا مرد مورد علاقه ام هست یا نه خیلی برام مهمه
و این که ایا همسر صیغهای داره یا نه اخه من دوستش دارم و این موضوع خیلی ذهنم رو به خودش مشغول می کنه .
البته نه اینکه بخوام همسر دومش بشم اما خیلی تحت فشار روحیم . همه ی روحم به سمت اون پر می کشه از شدت اضطراب حال هیچ کاری رو ندارم .
اقای سنگ تراشان گفتند که من به مشاور حضوری مراجعه کنم اما من تا به حال چند روانشناس بالینی و حتی روانپزشک رو عوض کردم و تاثیر چندانی به حالم نداشته .
دوستان یادمه چند وقت پیش بعد از اینکه اون اقا متوجه ی علاقه ام شده بود یه بار ازش پرسیدم که ایا من رو دوست داره یا نه اون جواب مثبت داد حالا من این موضوع رو پیش کشیدم اون میگه منظورش این بوده که من رو به عنوان یک مسلمون دوست داره فقط همین .
من دارم ذره ذره اب میشم تو رو خدا دعام کنید که بمیرم یک باره راحت بشم. راضیم به مرگ خودم :54:
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
دوست عزیز بهتره به کمی قرآن بخوانید مطمِن باشید که جواب خواهد داد.
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
دوست عزیزم؛ من که گفتم اون آدم درست حسابی نیست، شما باور نکردید.
چرا دعا کنیم بمیری؟ برعکس، تو فکر کن که اون مرده! به همین راحتی! شماره تلفنش رو از گوشیت پاک کن، آدرس میلش رو از توی لیستت. فکر کن اصلا همچین بشری پا به زندگیت نذاشته. تو الان کاملا داری احساساتی با قضیه برخورد می کنی، احتیاج داری کمی رشد کنی تا بهتر بتونی به اعمالت مسلط باشی. برای این رشد باید کمی از جریان فاصله بگیری و به خودت و زندگی فکر کنی. اطلاعاتت رو ببری بالا و اونقدر عزت نفس پیدا کنی که بقیه بدون دنبالت، نه این که خودت رو آویزون اونا کنی و محبتشون رو گدایی.
به جنبه های دیگه ی زندگی فکر کن، مثل تحصیل، تفریح، مذهب، ...
کار نشد نداره، همین الان از توی این باتلاق بیا بیرون تا قبل از اینکه تا خرخره بری تو لجن.
اصلا به در ودیوار اتاقت بزن "من میتونم" و مرتب با خودت تکرار کن تا ملکه وجودت بشه و ناخودآگاه تحت تأثیرش قرار بگیری. آیه یأس نخون. تو اگه بخوای، کوه رو تکون می دی، این یه فسقل بچه که چیزی نیست نتونی فراموشش کنی!
برو ببینم چه می کنی!
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
غزاله جان دختر خوب ، این اصلا درست نیست که میگی نمیتونم
تو خودت فقط میتونی به خودت کمک کنی،مشاور فقط میتونه راهنماییت کنه
حالا که کاملا متوجه شدی که رابطه شما با این آقا اصلا درست نیست و همش به ضرر توست،چه این آقا خوب باشه چه بد و شیاد،پس سعی کن کم کم قطعش کنی و مثلا از الان تصمیم بگیر که چندروز باهاش صحبت نکنی،بعدش یک هفته ،بعد دو هفته و...
مطمئن باش اگر 21 روز باهاش صحبت نکنی و به همش به خودت بگی که میتونی این رابطه رو قطع کنی ،کار تمومه
عزیزم یه چیزیو بدون ،اگر بتونی سربلند از این تصمیمت بیرون بیای میتونی در زندگی همیشه به خودت افتخار کنی ولی اگر همینطور بخوای رابطه رو قطع و وصل کنی بیشتر سردرگم میشی و دیگه بقیش معلوم نیست چی میشه
موفق باشی
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
سلام دوست خوبم
همینطور که همه دوستانم میگین شما کاملا داری احساسی با این موضوع بر خورد میکنی
آخه ببین این آدم چیزی نداره که شما ول کنش نمیشی
فقط داری با احساسات میری جلو
تنها راحش اینه که یا اینقد قوی باشی بتونی ولش کنی یا خودتو به یه پسر دیگه وابسته کنی ( که به نظرم اگه بتونی کاره اولو انجام بدی خیلی بهتره تا اینکه دوباره بخوای با یکی دیگه باشی )
اولین پستم بود :18:
مرسی که خوندیش
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
سلام عزیزم والا نمیدونم دیگه باید چی بگم
تو رو خدا اینقدر نگو نمیتونی یکم قوی باش اعتماد به نفس داشته باش
یکم به اینده فکر کن تو الان کاملا میدونی راحت خطاست پس قوی باش و کنارش بذار
خودت رو رها کن
تو الان مثل پرنده ای هستی که تو قفسی از نمیتونم و قدرتش رو ندارم اسیر شدی
خودت رو از قفس رها کن
خدا ما رو ازاد افریده پس ازاد و ازاده باش
به این فکر کن که تو در مقابل خودت هم مسئولی
قوی باش عزیزم قوی باش
رابطه ات را با خدا زیادتر کن
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
سلام غزاله جان
خانومی برقرای رابطه با این آقا فقط عمق وابستگی رو زیاد می کنه
من می دونم دل کندن خیلی سخته ولی سعی کن یکم بیدار بشی عزیزم به آخرش فکر کن آخرش می خوای به چی برسی چند تا حالت وجود داره
چند سال همین طوری باهاش ارتباط داشته باشی و از نظر احساسی غرق بشی تو این فرد و زندگیتو تباه کنی
ارتباطت ادامه پیدا کنه تا جایی که اونم وابسته بشه و تو همسره دوم یا صیغه ای این آقا بشی
یا اینکه فرا موشش کنی و بری دنبال زندگیت و یه فرد جدید که فقط و فقط متعلق به تو و زندگیه خودته و بین چند تا زن تقسیم نشده انتخاب کنی
کدومش بهتره غزالهی عزیزم
امیدوارم از دست من ناراحت نشده باشی
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
کلمه نمی توانم را از برنامه زندگی تان حذف کنید و دائما به خود بگوئید می توانم چون می خواهم که بتوانم و بعد هم دوست عزیز برای زندگی ات تا یک مدت برنامه فشرده بگذار به نوعی که وقت فکر کردن به این آقا را نداشته باشی . سرگرم باش کلاس ورزش و دو وپیاده روی و هر وقت هم دیدی داری بهش فکر می کنی بپر زیر دوش آب سرد و به خودت قول بده تا مدتی که بتوانی این آقا را از برنامه زندگی ات حذف کنی با دوستان و کسانی که می توانی در مورد این آقا حرف بزنی و یا ارتباط داشته باشی رابطه ات را به شکل موقت ( تا زمان رسیدن به هدف ) قطع کن و یا اجازه صحبت در مورد او را نده. یک ماه اینطور رفتار کنی خواهی دید از زندگی ات بیرون رفته و اصلا بهش فکر هم نمی کنی . می دانم که می توانی دوست من و موفق هم می شوی چون تو می توانی و بهترین هارا برای زندگی ات خواهانی و در مدت زمانی کوتاه تر از آنچه فکر می کنی یک رابطه خوب و سالم برایت شروع می شود که در آن احساس امنیت خوبی خواهی داشت . من مطمئنم ..
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
سلام دوستان خوب و با محبت من که با همدردی ها و دلگرمیهاتون برای من گنج و نعمت بزرگی هستید .
دوستان من فهمیدم قضیه ی ازدواج موقت اون اقا دروغ محض بوده و از این بابت خیلی خوشحالم .
خودش این رو اعتراف کرد چون من تهدیدش کرده بودم که در اون تالار گفتگو آبروش رو می برم .
اون برای این از این روش استفاده کرد که من قبلا بهش گفته بودم از ادمهایی که دنبال هوس باشند متنفرم .
خوشحالم که به مردی دل بستم که ادم هوسبازی نیست خوشحالم که اون همونه که من فکر می کردم .از این جهات احساس خوبی دارم.
دوستان من خوشحالم که به چنین مردی علاقه مند شدم و از این جهت به خودم می بالم که با چنین مردی در زندگی اشنا شدم.
اما از این جهت غمگینم که من اونقد اذیتش کردم که اون مجبور شده به خاطر اینکه من دست از سرش بردارم این دروغها رو بگه:54:
خدا من رو ببخشه که انقد اون رو اذیتش کردم و چقد باعث شدم همه در مورد اون بد فکر کنند ........:47:
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
دختر خوب این خوشحالی داره
فکر کن اون پیغمبره /حتما بازم میخوای دوباره رابطتو باهاش زیاد کنی چون اون پاکه
اگه اون واقعا خوب بود سعی میکرد تا در نظر تو همون ادم بد بمونه تا تو راحتتر ازش جدا شی
چرا نمیخوای این چیزا رو قبول کنی و بفهمی
از کجا معلوم که دوباره دروغ نمیگه چون که تو گفتی ابروشو تو اون تالار میبری واون از تهدیدت ترسیده باشه
اصلا فرض کن داره راست هم میگه /مطمئن باش اگه براش مهم بودی اون هیچ وقت این راستو بهت نمیگفت تا تو راحتتر جدا شی
و در نهایت فکر کن که اره اون همون مردی هست که فکر میکنی ببین چقدر ارزشتو اوردی پایین که اون این حرفو زده
واقعا متاسفم داری بدجوری خودتو گول میزنی
از حرفام ناراحت نشو چون میدونم داری تو چه اشتباهی پافشاری میکنی اینقدر حرص میخورم
تو رو خدا بفهم
من دلیل این خوشحالیتو نمیفهمم یعنی دوباره امیدوار شدی
امیدوار به چی به مردی که زن داره یا نه زن گفتنش هم دروغ بوده
واقعا احمقانه است به مردی میبالی که زن داشته واز بس بهش چسبیدی بهت به دروغ گفته زن صیغه ای دارد تا تو را از خودش دور کند اینقدر شهامت نداشته که همون اول بگه من زن دارم
فکر میکنی مردای دیگه اگه زن داشته باشند و کسی مثل ... بهشون بچسبه بهش چی میگند؟اگه شرف داشته باشند
به نظرم الان باید بشینی واسه خودت گریه کنی چون تا حالا که فکر میکردی پسته نمیتونستی ازش دل بکنی حالا که فکر میکنی پاکترین ادم هست وا مصیبتا
بازم میخوام از حرفام ناراحت نشی
به خدا خیلی نگرانتم
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
کاترین عزیز ممنونم که نگرانمی و هنوز مشکل من رو پیگیری می کنی و راهنماییم می کنی .:72:
اما باور کنید من هنوز به دنبال راهی برای دل کندن از اون اقا هستم .:54::54:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط کاترین
فکر میکنی مردای دیگه اگه زن داشته باشند و کسی مثل ... بهشون بچسبه بهش چی میگند؟
مثل چی ؟
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
مثل چسب(چه فرقی میکنه/ گفتم ناراحت نشو از حرفام)
عزیزم اگه به فکر رهایی هستی پس این حرفای الکی که من خوشحال شدم که اون مرد پاکی هست و... رو بریز دور
نگران خراب شدن وجهه اون اقا هم نباش چون ما هیچکدام تو این محیط مجازی نمیشناسیمش
دوباره از اول پستهای بچه ها رو رور کن
ببین بچه ها چقدر دوست داشتن اینهمه صفحه شده تاپیک
بشین دوباره همه صفحه ها رو بخون
خودتو از این منجلاب بیرون بکش
-
RE: راه دل کندن نمی دانم هنوز .........
میشه بپرسم چرا انقدر خوشحالی ؟
خب چه ربطی به شما داره غزاله خانوم ؟