RE: کبوتر بار صفر رابست.خداحافظی
سلام اقای کبوتر
امیدوارم این رفتن مثل یه مرخصی باشه...که بتونی بیشتر روی زندگی واقعیتون تمرکز کنی..اقای کبوتر واقعا خوشحال میشم بازم تو تالار ببینمتون..شما اول راه زندگی مشترک جدید هستین وحتما اینجا مطالبی که به دردتون بخوره وجود داره امیدوارم با استفاده ازاونا و بخاطراینکه انسانی هستی که دل پاکی دارین و ادم زحمت کشی هستین حتما حتما زندگیتون شیرین پایدار و پر ازعشق و تفاهم باشه...
بازم میگم.اقای کبوتر شما الان مثل یه راننده هستین.ممکنه یه جاهایی از راه خسته کننده بشه،یه جاهایی کسل کننده بشه اما مهم اینه که شما بهمراه همسفرتون دارید میرید..مهم اینه که یه جاهایی هم واقعا سرسبز و قشنگه...مهم اینه که همسفرهای خوبی برای هم باشید.
برای شما و همسرت و زندگی مشترکتون قشنگترینها رو ارزو میکنم:72::72:
منتظر خاطرات عاشقانه شما و همسرتون هستیم.
((راستی یادتونه گفتین اون پسرعموتون که اون بلا رو سر جوجه اورد ادبش کردین...خواستم بگم دلم خنک شد..دستتون درد نکنه..کیف کردم..مرسی.))
موفق باشید
RE: کبوتر بار صفر رابست.خداحافظی
سلام خدمت شما
منم مثل سایر دوستان از رفتن شما ناراحت شدم...
روزی که دیدم شما دارید دوباره به زندگیتون سر و سامان میدید خیلی خیلی خوشحال شدم
انشالله در زندگی جدیدی که شروع مکنید موفق باشید
اما یادتون باشه ما اینجا با جون و دل مشکلات شما رو گوش کردیم اما شما مارو از یه شیرینی ساده هم دریغ کردید !!!
:199:
RE: کبوتر بار صفر رابست.خداحافظی
خوب جای اینکه کلا تالار رو ترک کنید،کمتر سر بزنید.این طوری بهتر نیست؟
RE: کبوتر بار صفر رابست.خداحافظی
یه بار یکی... به من گفت :
اگه به خاطر تبعیض هایی که اینجا در حقت میشه اینجا رو ترک کنی
مثل این میمونه که شکستو بپذیری اونم از آدمهایی که ...
واسه همین من اینجام
تو هم بمون
RE: خداحافظی های اعضایی كه از تالار می روند (2)
با سلام
اول از همه دوستان ممنونم و جدا شرمنده
زمانيكه اين مطالبو مينوشتم باور كنيد حتا مجبور بودم براي هر كلمه مدت طولاني فكر كنم تا بفهمم اصلا چي ميخوام بنويسم چه برسه به اينكه كجا قرارش بدم
نام كاربري و توضيحي كه قبلا به فرد مقابلم(به نام همسر) راجع به تالار داده بودم متاسفانه تو زندگيم تاثيرش رو گذاشته و مصمم بودن من گويا بارخاطرش شده, و الان هم مطمينا داره اين مطالبو ميخونه (مهم نيست) و لطفا حذف نكنيد
و علاوه بر اون قضاوت نادرست بعضي ها كه جاي من نيستند و شايد شاد بودن و اميدوار بودنم به نظرشون نتيجه زن نبودنمه!!!! اونم تو اين اوضاع !
من زود به نتيجه نرسيدم اما خوشبختانه زود چشمهامو باز كردم
كسي هم جاي من نبود, كه ببينه يه انتخاب اشتباه چطور ميتونه منو تبديل به يه جسد متحرك بكنه(ايشون هم انتخاب اشتباهي كرد)
حالا حرفهايي شايد از سر دلسوزي كه برو و بجنگ و متاسفانه تاثير مطلبي كه گفتم به شدت مشكل روحي و حتا جسمي برام بوجود اورده و ترجيح دادم نزارم هيچ چيز منفيم كنه چون ميدونم راهم درسته
ببخشيد اگه كسي ناراحت شد, فقط ميدونم اين ماه واسم پر از اتفاقه و شايد به قولي سالي و سالهايي بخواد ادامه پيدا كنه, اما چون ميدونم طرف مقابلم هم اين مطالب رو ميخونه, فقط ميخواستم بگم راهمو انتخاب كردم و خداحافظي كردم نه به خاطر رفتار ايشون بخاطر تمرين عملي زندگيه
در موردباقيمانده شارزم هم از مدير محترم تقاضايي كردم كه اميدوارم رسيدگي كنند
به احترام همه همدردي ها و راهنماييهاتون هر وقت گره مشكلم باز شد ازطريق دوستان اطلاع ميدم
شايد قسمت من كوتاه موندنه چه در دنياي مجازي چه در زندگي واقعيم
دورادور پيگير تالار هستم و خدارو شكر اينجا راه حلهايي براي 90 درصد مشكلات هست و بقيه هم همت خود ماست
اقاي خارپشت, دروغ چرا حرفهاتون منو ناراحت كرد اما من كه گفتم قضاوت نكنيد, شايد اجباري براي من بود و نميدونستيد
دل مهربون و زبان نامهربوني داريد, زبانتونو با دلتون يكي كنيد چون دلتون قشنگ تره:72:
من اين تالارو دوست دارم و جدا شايد بخاطر شرايطم ديگه نتونم با نام كاربريم بيام و دوست ندارم با نام ديگري هم بيام
تنها دعام كنيد كه اين مرحله از زندگيم هم بگذره و اتفاقي كه بايد بيفته(اگه خدا بخواد)
باز هم ازتون ميخوام تنها دعام كنيد كه روزهاي سختيه برام و محتاج دعام
از دوستان هم ميخوام اين تاپيك رو به تاپيك قبليم منتقل كنند و به درخواست خودم قفلش كنند
از همه تون ممنونم و جدا عذر ميخوام اگه كلماتم بار منفي داشتند
خدا يارتون
RE: خداحافظی های اعضایی كه از تالار می روند (2)
نقاشی عزیزم
نوشته هات رو که خوندم بی اختیار اشکهام جاری شد...
برای خوشبختیت دعا می کنم و تو رو به صلاح خداوند مهربان می سپرم.
خداوند نگهدارت
:72: