[b]
آموخته ام که
"حاکم بودن بر خود ، به جهتی به معنای مستقل بودن از دیگران است. "
نمایش نسخه قابل چاپ
[b]
آموخته ام که
"حاکم بودن بر خود ، به جهتی به معنای مستقل بودن از دیگران است. "
:72:
آموخته ام که
برای بودن باید داشت و برای داشتن باید خواست .
آموخته ام که
نوع بهره مندی هر کس از امکاناتی که پیش روی اوست از طرفی به حجم خواست او از زندگی بر می گردد و از طرف دیگر به میزان درک و آگاهی او از محیط . و صد البته اگر بیشتر بدانی بیشتر خواهی خواست ... گاهی آنقدر می خواهی که در اثر فقدان آنچه می خواهی دست به آفرینش می زنی و مخلوقی خواهی داشت که می تواند خدای دیگران باشد و گاهی آنقدر نمی دانی که حتی معنای ساده آنچه در اختیار داری هم نخواهی دانست و فقط دنباله رو خواهی بود و سرسپرده ...
:72::72:
زندگی دو تجربه به من آموخت:
* دوچیز اگر از حد خود فراتر روند،مانند پرده ایی جلوی چشمان تو رو خواهند گرفت1-دین 2-عشق
* در زندگی هر کاری که خواستی بکن.فقط کاری نکن که با مرور گذشته پشیمان بشوی.
آموخته ام که
دل از هر چه کندم به دستش آوردم
صبر و تلاش و توکل به خدا شاه کلید همه گنجهاست
ای بابا! اصلا آموخته ام که بی خیال دنیا:303:
یعنی بیخیالی رو عشق است.
البته این همه تجربه :305: رو مفت بدست نیاوردم. بلکه اینها حاصل تلاش سالهای متمادی و سرو کار داشتن با مشاوران زبده از جمله همین آقای... خودمون میباشد. تازه سندشم در وزار... ببخشید یعنی در ... اصلا حالا موجوده دیگه!
هر وقت هر چی گفتم هی گفتند خودتو تغییر بده آخرشم دیدم تغییرات میره به سمت اینکه: بابا گور بابای دنیا!
در تایید این مدعا هم یه پسره سیاه سوخته خنگ منگول چاق همین دورو براست که تا تونسته خورده و الان یه چند صد کیلویی وزن داره ( درست عین کلاغی که سرشو کنده باشی) هر چی هم خواسته از بابا ننه اش گرفته اتفاقا وقتی دور و بری هاش داشتند فکر میکردن برا کنکور و کارو ازدواجو...چه خاکی به سرشون بریزن اون داشت فکر میکرد که این دو پرس چلو کوبیده چرب و چیل با کره اضافی بیشتر حال میده! نمیگم دانشگاشو چه جوری رفت و چند ترمه تموم کرد و با چه التماسی و سلام و صلواتی میفرستادنش سر کلاس و بعد آقا سر از کجا در میاورد... فقط اینو میگم که این آدم بیخیال دنیا الان بسیار موفق تر از امثال بنده همه چی هم داره ! و داره حالشو میبره!:162:
اصلا خدا با ماها که اینقدر جوش زندگی رو میزنیم حال نمیکنه:302:
"و اکنون، اگر بداند که تو اگر او نخواهد نخواهی خواست نمی خواهد تا تو نخواهی" دکتر علی شریعتی
همه ما علاقه‌مندیم یادمان در دلهای اطرافیان باقی باشد و این تنها با سلاح خُلق خوش حاصل می‌شود. هنگامی که به خاطرات پررنگمان با آشنایان مراجعه می‌کنیم افراد مهربان و خوش اخلاق از ماندگارترین شخصیت‌ها در ذهن و رحمان می‌باشن
آموخته ام که
همه ی انسانها خوب هستند.
همه ی انسانها توانایی فکر کردن دارند .
همه ی انسانها سرنوشت شان را به دست خود می نویسند .
همه ی انسانها باید از قانون برگردان دوربین به سمت خود پیروی کنند.
همه ی انسانها باید بالغ خود را فعال کنند و از رفتارهای اتوماتیک وار خارج شوند . زندگی قاشق به دست گرفتن و بار زدن آن و در دهان گذاشتن نیست . نیاز به خروج از اتومات داریم و باید فکر کنیم
همه ی انسانها قدرت و اختیار انتخاب دارند .
همه ی انسانها این توانایی را دارند تا افکار و احساسات پیچیده و نابسامان در درون خود را با کمک گیری از شاخه های مختلف روانشناسی سامان دهند .
من انسان خوبی هستم ، شما انسان خوبی هستید .:72:
گاهی اوقات ناگزیریم از فرایند تغییر بهره ببریم و اگر می خواهیم دنیا را تغییر بدهیم باید در درجه ی اول خودمان تغییر کنیم.
آموخته ام که
اصل بد نیکو نگردد زانکه بنیادش بد است!
آموخته ام در نگاه کسی که پرواز را نمی فهمد هر چه بیشتر اوج بگیری کوچکتر می شوی
آموخته ام که پاچه خواری:228: هم بد چیزی نیست:311:
هفتاد و دو سـال فكر كردم شب و روز
معلومـم شد كه هيچ معلوم نشد
صبر قشنگ ترین زیبا ترین بهترین هدیه خداون به بندگانش هست
اگر تمام شب را برای از دست دادن خورشید ، اشک بریزی ،
لذت دیدن ستاره ها را از دست می دهی
هر کسی را بهر کاری ساخته اند
من خود را همانطور که هستم می پذیرم و تو را همانطور که هستی می پذیرم . این حالت از نهاد انسان بر می خیزد تا این که به رفتار مربوط شود .
گاهی ممکن است آنچه را که تو انجام می دهی نه دوست داشته باشم و نه قبول داشته باشم ولی همیشه هر چه هستی تو را می پذیرم . نهاد تو به عنوان یک انسان در نظر من گرانقدر است هر چند که رفتار تو ممکن است چنین نباشد .
از نظر ارزش انسانی ما هر دو در یک سطح قرار داریم و هیچ کدام بالاتر نیستیم . این یک واقعیت است حتی اگر کنش متفاوتی داشته باشیم و یا دارای نژاد ،مذهب و سن متفاوتی باشیم .
جالب بود، من هم در ذیل تکمیلش می کنم......نقل قول:
نوشته اصلی توسط ani
... و پذیرش من نیز به این معنا نیست که موجب شود که در برابر رفتار غلط و اشتباهات، زبان تمجید بکار بگیرم یا اگر رفتاری تجاوزگرانه داشتی در برابرت دفاع نکنم.
تو هر چه هستی پذیرا هستم چه خوب و چه بد، لیکن وقتی به عمل و رفتار و کلام می آوری مواظب باش که اگر بخواهی به دیگران آسیب برسانی یا حتی به خودت آسیب برسانی، دیگران نمی توانند ساکت و منفعل بمانند.
ما انسانها اجتماعی بوده و متاثر از رفتار، و احساس و گفتار یکدیگر هستیم و دوست ندارم پذیرا بودن را با بی تفاوتی مساوی بدانی.
خوش بین باشم ، اما خوش بین دیرباور
:72:
آموخته ام كه
هر چيز تازه اي كه مي آموزي مي تواند به تو شخصيت تازه اي بدهد.
:72::72:
كاميابى در ذهن مى نشيند و شكست در دل
و
براي کساني که از خطر مي ترسند هميشه خطر وجود دارد.
آموخته ام که
اگر خداوند به ما اجازه می داد که بدون هیچ مانع و مشکلی زندگی را سپری کنیم ،این منجر به زمین گیر شدنمان می شد .
محبت خرجی ندارد درحالیکه همه چیز را خریداری می‌کند.
آموخته ام ... که راه رفتن کنار پدرم در يک شب تابستاني در کودکي، شگفت انگيزترين اتفاق در بزرگسالي است
آموخته ام ... که گاهي تمام چيزهايي که يک "انسان خوب " مي خواهد، فقط دستي است براي گرفتن دست او، و قلبي است براي فهميدن وي.
آموخته ام ... که چشم پوشي از حقايق، آنها را تغيير نمي دهد.
آموخته ام ... که هميشه براي "آدمهای خوب " که به هيچ عنوان "قادر به کمک کردن" به آنها نيستم ، فقط دعا کنم.
آموخته ام ... که فرصتها هيچ گاه از بين نمي روند، بلکه شخص ديگري فرصت از دست داده ما را تصاحب خواهد کرد.
آموخته ام ... که زندگي دشوار است، اما من از او سخت ترم
>>> آموخته ام که انتظار زیباست ، وقتی همراه صبر و امید و درسهای حکمت آمیز باشد .
>>> آموخته ام ، عشق نه یعنی اسیری خود و دیگری ، بلکه آزادگی در فضای ایثار و محبت بی چشمداشت است و رهایی از بند وصال جویی کور .
>>> آموخته ام که تا خدا را داری هیچ بن بستی نداری ، فقط کافیه خوب و عمیق بنگری .
آموخته ام که همان گونه باشم كه مي گويم.
آموخته ام که همان گونه رفتار كنم كه گرفتار عذاب وجدان نشوم.
آموخته ام تا راست گويي و صداقت برای من عادت شود.
آموخته ام که هميشه دنبال يادگيري باشم.
آموخته ام که با پيدا كردن دوستان جديد دوستان قديمي را هم حفظ كنم.
آموخته ام .....پرنده اسیر در قفس تمام فکرش به آزادی است و انسان قادر است به آسانی در قفس را باز کند و شاهد لذت و پر کشیدن او باشد .
آموحتم که :
چقدر خوبه آدم يكي رو دوست داشته باشه نه به خاطر اينكه نيازش رو برطرف كنه نه به خاطر اينكه كس ديگري رو نداره نه به خاطر اينكه تنهاست و نه از روي اجبار بلكه به خاطر اينكه اون شخص ارزش دوست داشتن رو داره
.
.
.
وقتی به خود حقیقت را بگوییم ، صداقت با دیگران برایمان راحت تر خواهد بود
.
نه مريد ؛ نه مقام ، نه كتابخانه ؛ انسان موقع مرگ ، اينها را با خود نمي برد!
همه چيز را ببازيد تا برنده شويد.
اينقدر قرآن بايد بخواني تا بفهمي ، وقتي فهميدي ، ديگر قرآن رهايت نمي كند.
اين يك كلمه زندگي را شيرين مي كند : « من مقصّرم»
موضوع قرآن هدايت است يعني موضوع قرآن با هدف قرآن يكي است و آن هم هدايت است.
الهي لا تكلني الي نفسي اگر خدا دست از ما بر دارد آتشيم
شرّي بزرگتر از خودمان نداريم.
خدا هر كسي را كه اساس ظلمي را گذاشته و ظلم كرده به مردم لعنت كند و كسي را هم كه از اين لعن ناراحت مي شود خدا او را هم لعنت كند.
ترك و فعل خيلي مهم نيست ، نيّت خيلي مهم است
[size=large]عميق ترين حرف بنده اين است ؛خدا هست
بي خود اين طرف و آن طرف نرويم هيچ كس غير خدا كاره اي نيست:323:
خداوند گداي سمج را دوست دارد ولي در خانه ي خودش نه ديگران:316:
ما بدین در نه پی حشمت و جاه امده ایم /از بد حادثه اینجا به پناه امدهایم:163:
بايد فقط براي خدا كار كرد ولو كم.
اگر انسان براي سخن خود ارزش قائل نباشد ، كسي گوش نمي دهد و ارزش قائل نمي شود.
آدم هاي حليم به مقصدشان مي رسند.
قرآن كريم،انسان را مستقيما مي برد سرچشمه ي حقّ.
نهج البلاغه عقل انسان را نوراني مي كند.
وقار با تكبّر نبايد اشتباه شود.
آن چيزي كه نفس را آرام مي كند ، عشق است.
يكي از طرق عشق و محبّت شديد به حضرات اهل بيت (ع) خواندن كلمات ايشان است:323:.
علامت علم اين است كه خودمان كنار گذاشته شويم.
هواي نفس هم مثل هوا متغيّر است.
اگر انسان بازيگري را كنار بگذارد از اولياء خدا مي شود.
از غير از چهارده معصوم نمي شود دفاع مطلق كرد ، حتّي عرفا
[color]آدم عاقل به غير خدا اعتماد نمي كند.[/color]
حبّ محبوب خدا ، حبّ خداست.
هزار سال بدون اخلاص كار كردن ، يك جو نمي ارزد.
*
با مردم با محبّت رفتار كنيم كه محبّت بيش ترين اثر را دارد.[/size]
:82::72:
آموخته ام که در ساحل قلبها این جای پای مهربانان است که می ماند ،
وگرنه موج روزگار هر رد پایی را پاک می کند .
.
آموخته ام که هر لحظه ی زندگی دارای خلاقیتی ست نامحدود و کائنات دارای سخاوتی است بیکران .
کافی است آنچه را که می خواهید روشن باشد تا مراد دلتان به سراغتان بیاید .
اموخته ام که
ترحم بر پلنگ تیز دندان
ستمکاری بود بر گوسفندان
آموختم که باید خودم را باور داشته باشم تا دیگران مرا باور داشته باشند
از هر زبانی که استفاده کنم ، هرگز نمی توانم بیشتر از آن چیزی که هستم بگویم.
که با پول مي شود خانه خريد ولي آشيانه نه، رختخواب خريد ولي خواب نه، ساعت خريد ولي زمان نه، مي توان مقام خريد ولي احترام نه، مي توان کتاب خريد ولي دانش نه، دارو خريد ولي سلامتي نه، خانه خريد ولي زندگي نه و بالاخره ، مي توان قلب خريد، ولي عشق را نه.
...و یادتون رفت آقای baby که بگید: با پول میتوان عضویت تالار همدردی را خرید اما همدردی و همدلی را نه!
اموخته ام که احساسات هیچ نقشی در بحرانی ترین لحظه های زندگیم ندارند(خودم اموخته ام:311:)
اما گاهی اوقات بحرانی ترین لحظه های زندگی ناشی از تخریب یه رابطه رو می تونی با خرج کردن احساساتت به خوبی مدیریت کنی .
آموخته ام که مردهایی که فکر نمیکنند که خرج کردن احساسات فقط مال زنه! لحظات بحرانی نخواهند داشت!
ضمنا آموخته ام که بعضی آقایون فکر میکنند که خرج کردن احساسات فقط تا زمانی لازم است که خرشان از پل بگذرد!
فراموش نکنیم که لحظات بحرانی در هر زندگیی ممکن است اتفاق بیفتد ، چه با خرج کردن احساس چه بدون آن.
بله با توصیه های بی دل درصد وقوع بحرانها بمراتب کمتر میشه اما اونو به صفر نمی رسونه
آموخته ام که ...
برای خرج کردن باید سپرده ای قوی در کائنات داشته باشی . زمانی که امروز به فکر فردا نیستی و موجودی حسابت صفر است ، چه چیز را از کائنات طلب می کنی و در انتظار دریافت چه دریچه ی روشنی و بازی از طرف کائنات هستی ؟!!!
خو حالا ای که گفتی یعنی چه؟