-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
دقيقا چون با خودم اشنا ام حس م يكنم مي تونم با اين جور زندگي كنار بيام
معيار هام به غير از چيزهاي اوليه كه انقدر مهم نيست (مثل پول و.... )كه مي دونم بدست اوردنيه
چيزاي اصلي كه معيارمه بيشترش حسيه
يه كم بيان كردنش اينجا برام سخته
مهمترين انتظارم از همسرم اينه كه حامي من باشه
پشتم باشه بتونم بهش تكيه كنم
اول كه بهم نگفت ازدواج كرده .بعد سه هفته خيلي زود از اتفاقاتي كه افتاد من شك كردم و اون هم مجبور شد بگه
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط samereh
دقيقا چون با خودم اشنا ام حس م يكنم مي تونم با اين جور زندگي كنار بيام
معيار هام به غير از چيزهاي اوليه كه انقدر مهم نيست (مثل پول و.... )كه مي دونم بدست اوردنيه
چيزاي اصلي كه معيارمه بيشترش حسيه
يه كم بيان كردنش اينجا برام سخته
مهمترين انتظارم از همسرم اينه كه حامي من باشه
پشتم باشه بتونم بهش تكيه كنم
اول كه بهم نگفت ازدواج كرده .بعد سه هفته خيلي زود از اتفاقاتي كه افتاد من شك كردم و اون هم مجبور شد بگه
خواهرم
دوست دارم با دقت گوش بدهید و دور از هر گونه فکر مزاحم تا انتها بخوانید...
.
..
...
خواهر خوبم سامره،
منظورم از خودآگاهی مقداری مفصل تر است... و ارتباطی با انتخاب نوع زندگی شما ندارد
شما بسیار مهربان و احساساتی هستی و برای همین هم با توجه به اینکه بسیار قوی هستی اما زود ضربه خواهی دید... به عبارتی پاشنه آشیل شما همان احساسات شماست... کسانی که احساسات قوی دارند باید راههای کنترل و مدیریت اون رو هم یاد بگیرند...
خب پس دو دسته معیار برای شما اهمیت داره...
اول. معیارهای اکتسابی : مثل پول، موقعیت شغلی و اجتماعی
این معیارها باید برات به حد کافی باشه و بعدها بیشتر هم خواهد شد با کمک شما و ایشون در زندگی مشترک.
باید بگم این معیارها درسته اکتسابی هستند اما مشروط بر این هستند که فقط با هم زندگی کنید و بسیار از اینها در یک زندگی مشترک واقعی به دست می آد که شما در اون بانوی اول باشید... نه همواره در اولویت دوم!
دوم. معیارهای حسی و معنوی: که گفتید نمی تونم اینجا توضیح بدم... خب خیلی خوبه که توضیح بدهید: من فکر می کنم این معیارها مجموعه ای از احساسات و ارزشهای شما هستند که دوستشان دارید و چون از طرف دوست شما رعایت می شوند، مسلما مطلوب شما هستند! و دسته ای از ارزشها که ایشون یا دارند یا وانمود می کنند که دارند... خب اون ارزشها چیست؟ آیا اون ارزشها با شخص دیگری بدست نمی آد؟ یا افراد دیگری اون ارزشها رو ندارند؟
بی شک در این ارزشها دروغ جایگاه ویژه ای دارد... ایشون دروغ می گویند! سه هفته به شما دروغ گفته اند! 7 ماه به دیگری!!! غیر قابل انکار است که هر وقت پیش شما بوده اند و مورد سوال واقع شده اند دروغ گفته اند! آیا چنین فردی می تواند دیگر دروغ نگوید حتی اگر فرض کنیم که همواره با شما صادق بوده است؟! (حتی اگر فرض بر آن باشد که ایشون مجرد است! این همه دروغ قابل قبول و مطابق با معیارهای شماست؟)
آیا مطمئن هستید که در مورد وضعیت زندگی خودش به شما حقیقت را گفته و اغراق نکرده است؟
بدون شک تکرار خواهد شد حتی با سامره! این فرد قابلیت اعتماد خود را از دست داده است...
گفتید می خواهید به کسی تکیه کنید، تکیه کردن یعنی اعتماد و اطمینان کردن! می توانید به کسی که دروغ گفته است اطمینان کنید؟ آن هم دروغ نگفته که مثلا سیگار نمی کشد و شما فهمیده باشید! یک زندگی رو مخفی کرده است! اگر نمی فهمیدید؟ به شما می گفت؟؟؟ در وهله دوم شخص حامی باید همواره باشد... یعنی همواره حمایت کند! ایشون در واقع حامی شخص دیگری هستند... چگونه از شما حمایت کنند؟ یواشکی؟ دوست داری همواره مخفیانه مورد حمایت باشید؟ اصلا شدنی است وقتی حامی همواره نیست! هر وقت بتواند هست! هر وقت نتواند نیست! این حمایته؟ و شما باید درک کنید!
پس اگر واقع بینانه نگاه کنیم معیارهای حسی و معنوی رو هم نمی تونید کنار ایشون بدست آورید... شاید امروز صحبت از رویاها و روزهای آینده بسیار خوشایند باشه... اما واقعی نخواهد بود! واقعا روزهای آینده آنطور نیست که ایشون ترسیم می کنند!
گفته بودید " حس می کنم می تونم با این جور زندگی کنار بیام! " اما حقیقت این است که درباره چیزی صحبت می کنیم که جوری از زندگی نیست... نام دیگر عذاب است! شما معیارهات رو نگفتی اما بدون تردید دروغ، تزویر، دو رویی، عدم روراستی، فریب، همواره شخص دوم یک زندگی بودن نمی تونه به یک فرد لایقی مثل شما که همواره مورد توجه بوده و زندگی موفق اجتماعی و احساسی داشته، حس خوبی رو منتقل کنه!
خواهرم!
شما الزاما باید بر احساسات خود مدیریت داشته باشید... تمرین مواجهه را به سه روز یکبار محدود کنید... تا اضطراب به کلی محو گردد.
تمرین تنفس را ادامه دهید...
آرامشتان را ارزیابی کنید...
معیارهای خودتون رو بدون موضع گیری در برابر حرفهای بالا بررسی کنید! واقعی و واقع بینانه! اون ارزشها و معیارهای حسی رو تا جائیکه می تونید بیان کنید!!!
فکر نکنید می خواهم نظر شما رو عوض کنم.. هیچ کس چنین قصدی ندارد! چون نه شما رو می شناسم...نه اون آقا رو...
اما سوالی که می خواهم با حوصله جوابی بنویسید... الزاما این سوال را جواب ندید... مسائل فوق اصلی هستند و پاسخ زیر را در پایان توجهاتتان پاسخ بدهید:
به نظرم تصمیم دارید مستقل باشید... از منزل پدر خارج بشید و مستقل شوید...و تقریبا تنها راه این تصمیم با توجه به جو خانه و سختگیری پدر ازدواج است... هرچند یک ماه... یا یک سال زندگی! درسته؟
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
اول در مورد دروغ
يه ادم مجرد هم ممكنه خيلي دروغهاي بزرگتر بگه
اين دليل نميشه ....
اگرچه دروغش به اين خاطر بوده كه نمي خوساته منو زود از دست بده و مي خواسته سر فرصت مناسب بگه
من نمي گم كار ش درسته
اما در مورد سوالتون :
استقلال رو دوست دارم خيلي زياد
اما نه به هر قيمتي
خانواده ام سخت گير هستند اما مو قعيتي درام كه بخوام مستقل بشم
كما اينكه 6 ماه جداشدم از خانوادم و تنها زندگي كردم
اما نتونستم
يعني شبها تنها بودن وتنهاييش سخت بود و هر شب يا كسي پيشم بود يا شب رو بر مي كشتم خونه
اين داستان مال يك سال پيشه
اما الان به خاطر اون استقلااه نمي خوام اين كارو كنم
چون حس خوب با اين مرد دارم و حس مي كنم همون كسيه كه مي خوام....
و اين نكته رو هم بگم كه در همين زمان هم دو تا پيشنهاد ازدواج ديكه دارم كه با انتخاب هر كودوم اونها هم يه زندگي عادي دارم و هم استقلال
اگه اين دليلم بود حتما يكي از اونها رو انتخاب مي كردم
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
[size=large][font=Times New Roman][align=justify] سلام سامره جان ذار بگم ین ازاون دد هاست که حتی مومنین به خدا و قرآن هم از قبولش که تو قرآن هم حقش به مرد داده شده مخالفت میکنند و به این ترتیب از حکم قرآن هم چشم بسته رد میشن بدون این که بول کنند این گفته رب العالمین هست و حتما حکمتی هم دارد ولی صرفا محض نشکستن دل خانم اول همه در مقابل انجامش جبهه میگیرند بدون داشتن لمی و فهمیدن حکمت این فرموده قادر متعال من از قرآن برای این مسئله سوال کردم و جواب آمد که ماهر که را از بندگان دوست داریم از دلخواهشان دور نگه میداریم مطمئن هستم که این مسئله با ظهور قائم آل محمد حل خواهد شد و احکام قرآن کاملا اجرا خواهد شد:72:
از بابت کلمات ناقص عذر میخوام چون تو تاریکی نوشتم
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط samereh
اول در مورد دروغ
يه ادم مجرد هم ممكنه خيلي دروغهاي بزرگتر بگه
اين دليل نميشه ....
اگرچه دروغش به اين خاطر بوده كه نمي خوساته منو زود از دست بده و مي خواسته سر فرصت مناسب بگه
من نمي گم كار ش درسته
اما در مورد سوالتون :
استقلال رو دوست دارم خيلي زياد
اما نه به هر قيمتي
خانواده ام سخت گير هستند اما مو قعيتي درام كه بخوام مستقل بشم
كما اينكه 6 ماه جداشدم از خانوادم و تنها زندگي كردم
اما نتونستم
يعني شبها تنها بودن وتنهاييش سخت بود و هر شب يا كسي پيشم بود يا شب رو بر مي كشتم خونه
اين داستان مال يك سال پيشه
اما الان به خاطر اون استقلااه نمي خوام اين كارو كنم
چون حس خوب با اين مرد دارم و حس مي كنم همون كسيه كه مي خوام....
و اين نكته رو هم بگم كه در همين زمان هم دو تا پيشنهاد ازدواج ديكه دارم كه با انتخاب هر كودوم اونها هم يه زندگي عادي دارم و هم استقلال
اگه اين دليلم بود حتما يكي از اونها رو انتخاب مي كردم
سامره خواهر عزيزم
دقت كرديد چه فيلتر قوي در ذهن شما شكل گرفته؟ من با دو پست اخير كه به نوعي تست محسوب مي شد مطمئن شدم
شما فيلتر مي كنيد... و اين خيلي بد هست! يعني همه حرفها رو نمي شنويد! البته مي گيد اينطور نيست!
تمام پست رو جواب نداديد... نگفتيد آيا حامي هست؟ نگفتيد معيارهاتون رو؟ خيلي چيزها رو فيلتر كرديد...
فيلتر كردن مي تونه موجب بشه شما خيلي چيزها رو نبينيد و ايشون رو هم فيلتر كنيد! رفتارهاش رو.. كردارش رو.. و حتي حقايق رو...
پس دروغ گفتن اشكالي نداره... مي گيد نمي گم كارش درست بوده... پس يه اشتباه سهوي بوده؟
فرموديد چون حس خوبي دارم و فكر مي كنم همون كسي هست كه مي خوام! اين حس خوب رو توضيح نداديد...
خواهرم سامره!
من تلاشم كمك كردن به شماست... اما اگر كمك بخواهيد! در غير اينصورت نه وكيل همسر دوست شما هستم و نه دشمن شما!
براي ازدواج با اين آقا يا هر كس ديگه هم اصلا لازم نيست براي ما دليلي بياوريد! دوست داريد، فكر مي كنيد درسته، ازدواج كنيد!
اگر كمك خواستيد دقيقا بگو در چه رابطه اي تا اگر توانستم كمكت كنم..
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
سامره جان سلام
دروغ گفتن بنا به هزار و يك دليل كار درستي نيست مخصوصا در چنين مواقعي كه پاي انتخاب و زندگي يك عمر مطرح است .و تو چنان در انكار هستي كه گويي هيچ اتفاق مهمي روي نداده .
سامره واقعا ارزش و جايگاه يك انساني كه با صداقت با تو روبه رو مي شود با يك انسان كه با دروغ تو را وادار به انتخاب اشتباه مي كند يكي است ؟!!!
واقعا از شنيدن دروغ خوشحال مي شوي ؟!!!آ
ن چنان در انكار واقعيت هاي دور و اطرافت هستي كه خيلي ساده با يك فرد دروغگو برخورد مي كني . اين مرد همسرش - تعهدش - وفاداري اش ومسئوليت پذيري ...كل داشته هايش را با دروغ انكار كرده . مطمئني نوبت انكار تو نمي رسد ؟!!!!!
آيا به عنوان يك زني كه در جامعه صاحب شغل و در آمد است حاضري قرار دادي را امضا كني كه طرف مقابل تو در شرح پيمان و شرايط قرارداد كار دروغ گفته ؟!!!
اگر جواب تو بله باشد و بگويي حاضري قرارداد كاري را امضا كني بايد به موفق بودنت در زمينه ي كاري شك كرد و بعد هم يادت باشه كه زندگي زناشويي هم يك قرارداد است كه طرفين موظف به صداقت و راستگويي هستند .
و اما علت فريب و دروغگويي اين آقا
دروغ از جانب اين آقا به اين دليل بوده كه شما را قلاب كند و وقتي قلاب شدي با واقعيت رو به رو بشوي و چون حساب دل است و احساس شما دوست نداري آن را از دست بدهي .
خيلي قبل تر به تو گفتم كه تو در گير بازي " آره .....اما .....ولي "هستي . ته و آخر اين بازي براي تو ازدواج كردن با اين آقاست و داري به اين وسيله نوازش مي گيري و هدف پنهانت هم كاملا مشخص است . حتي اگر انكار كني كه نه . اما ته بازي تو همين است . مگر اينكه دست از اين بازي بكشي .قرار هم نيست تو جايگاه مشكل خودت را تشخيص بدهي . تو حكم آدم بيماري داري كه پزشك به تو مي گويد مشكل و بيماري تو از چه از جايگاهي است حال نشسته اي با پزشك كه تخصص اين كار را دارد بحث مي كني كه نه ؟!!!!!!!!!!!!
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
نه به خدا
فيلتر چيه
من همه رو جواب دادم كه اكه ندادم زياد شايد مهم ندونستم
ملاكها روكه كفتم
نمي دونم شايدواقعا دنبال تاييدم اينجا
اخه ته تهش مي بينم كار اشتباهي نيست اما همه ميگن...
مهم ديد ادمهاست كه فرق داره
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط samereh
نه به خدا
فيلتر چيه
من همه رو جواب دادم كه اكه ندادم زياد شايد مهم ندونستم
ملاكها روكه كفتم
نمي دونم شايدواقعا دنبال تاييدم اينجا
اخه ته تهش مي بينم كار اشتباهي نيست اما همه ميگن...
مهم ديد ادمهاست كه فرق داره
فيلتر يعني اينكه شما نمي گيد ايشون نمي تونه حامي باشه... يعني كل حرفهاي ani رو نمي بينيد! نمي خونيد! يعني مي گيد من نمي خوام نكات منفي رو ببينم! همون مثال كارشناس محترم ani، دقت كنيد با گلو درد رفتيد دكتر! دكتر تشخيص مي ده گلوي شما عفونت داره و نبايد آب سرد و مواد محرك بخوريد... مي گيد حس خوبي بهم مي ده و دوست دارم بخورم! مي گه بايد قرص و آمپول مصرف كنيد! گوش نمي كنيد! در مورد نوع ديدگاه دكتر به گلو درد صحبت مي كنيد و مي خواهيد ايشون رو متقاعد كنيد كه گلو درد من اصلا مريضي نيست!
من مي دونم... اينجا به دنبال تاييد هستيد!
ديد آدمها به چيزهايي كه گفتم فرق نمي كنه! فيلتر نكن خواهرم!
فقط فكر كن ببين چه كمكي مي خواهي؟!؟
---
پا نوشت:ببين خواهرم، ما اينجا براي شما سخنراني كه نمي كنيم... اگر واقعا عكس العملي از شما نبينيم و احساس كنيم كه كمك نمي خواهيد... بي شك چيزي نخواهيم نوشت..من به شدت از كار بيهوده بيزارم! بخصوص كه اگر ننويسي چه كمكي مي خواهي ديگر چيزي نخواهم نوشت...
دست از مبارزه با خودت كه بر نمي داري! دست از مبارزه با ما بردار!!!!
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
به نظر من که ایشون اگه بخواهن می توانند با همین ارسال ها بهترین تصمیم را بگیرند.
مهم خواستن ایشون هست.
ایشون مثل آدمی هستند که خودشان را به خواب زده اند . کسی که خودش را به خواب زده نمی توان بیدار کرد.
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
خانم سامره! صحبتهاي خانم آني و آقاي sci باندازه كافي روشن و واضح بوده است. شما هزار پست ديگر هم بنويسي كسي تاييدتان نمي كند. چون اصولا جز يك دليل احساسي، هيچ منطقي پشت اين تصميم گيري نيست.
ترسم نرسي به كعبه اي اعرابي | *** | كاين ره كه تو مي روي به تركستان است |
|
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
اون دوستمون گفت ايشون اكه بخوان....
من اگه مي دونستم چي مي خوام ( يعني چي درسته چي غلط )
كه نمي اودم
انقدر هم كله شق هستم كه كاري رو كه بخوام بكنم و منتظر تاييد كسي نباشم اونم كساني كه نيم شناسم
اگه مي ام مي نويسم و حرف مي زنم و از هر حرفي كه مي زنيد يه چيزي دستگيرم ميشه اينه كه بفهمم چي غلطه چي درست
مي دونم دوستان اينجا كارشناسند دارند وقت مي زارند
الان مشكل اينجاست كه چيزي كه شما مي خوايد با چيزي كه من مي خوام يكي نيست
شما مي خوايد بگيد كار اشتباهه و انصراف من : اين خواستن شماست
اما من نمي دونم چي مي خوام و نمي دونم كودوم راه درسته: خواستن من
مي دونم صد تا پسته ديگه بزنيم و هي حرف بزنيم هيچ چي عوض نميشه ....
نمي دونم فكر مي كنم زمان لازمه شايد يه ماه دو ماه
كه من برسم به يه چيزايي كه كار كاملا غلطه و يا تصميم بگيرم
تمرينات رو دادم انجام مي دم
به چيزاي ديگه ي زندگيم كمك بيشتري كرد تمرينات
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط samereh
اون دوستمون گفت ايشون اكه بخوان....
من اگه مي دونستم چي مي خوام ( يعني چي درسته چي غلط )
كه نمي اودم
انقدر هم كله شق هستم كه كاري رو كه بخوام بكنم و منتظر تاييد كسي نباشم اونم كساني كه نيم شناسم
اگه مي ام مي نويسم و حرف مي زنم و از هر حرفي كه مي زنيد يه چيزي دستگيرم ميشه اينه كه بفهمم چي غلطه چي درست
مي دونم دوستان اينجا كارشناسند دارند وقت مي زارند
الان مشكل اينجاست كه چيزي كه شما مي خوايد با چيزي كه من مي خوام يكي نيست
شما مي خوايد بگيد كار اشتباهه و انصراف من : اين خواستن شماست
اما من نمي دونم چي مي خوام و نمي دونم كودوم راه درسته: خواستن من
مي دونم صد تا پسته ديگه بزنيم و هي حرف بزنيم هيچ چي عوض نميشه ....
نمي دونم فكر مي كنم زمان لازمه شايد يه ماه دو ماه
كه من برسم به يه چيزايي كه كار كاملا غلطه و يا تصميم بگيرم
تمرينات رو دادم انجام مي دم
به چيزاي ديگه ي زندگيم كمك بيشتري كرد تمرينات
خواهر عزيزم، ( در طول اين نوشته فيلتر كردن ممنوع/ تند خواني ممنوع/ عجله ممنوع)
چر ا فكر مي كنيد كه مي خواهيم بگيم كار شما اشتباهه؟؟؟ چر ا فكر مي كنيد كه مي خواهم شما رو منصرف كنم!؟ به هيچ وجه اين خواست من نيست كه شما منصرف شويد!
نكته بسيار مهمي رو گفتيد!!! نمي دونيد چي مي خواهيد! براي همين اصرار كردم كه بگي معيارهات رو! نگفتي! چون واقعا نمي دونستي!!! (فهميدم كه نمي دوني) ولي مي خوام فكر كني و يك بار اون چيزهاي احساسي/ معنوي رو كه فكر مي كني معيارهاي تو در انتخاب همسر محسوب مي شوند رو بنويسي!
بايد از فيلتر كردن ذهنت به شدت بپرهيزي!!! فيلتر نكن! (اونقدر مي گم فيلتر نكن تا خط به خط بخوني و جواب بدي)
تو بعضي معيارهات رو گفتي... به دلائل منطقي به اين نتيجه رسيديم كه معيارهاي شما با اين فرد به نتيجه نخواهد رسيد و تو صاحب اون ارزشها نخواهي شد...اين رو بدون كه نظرات شخصي و ارزشهاي اجتماعي من sci هيچ دخل و تصرفي در نوشته هايي كه برايت مي نويسم ندارد و وضعيت شما رو شخصي نگاه نمي كنم/ پس اصراري ندارم بپذيري اشتباه مي كني يا نه! چون هنوز كاري نكردي... (شايد معيارهاي تو اين بود كه شوهرم بايد پولدار باشه/ حالا زنم داشت مهم نيست/ و من يا ديگران شما رو طور ديگري راهنمايي مي كرديم)
اگر مي گم تمرين كن و ارتباطت رو با اون اقا به حداقل برسون به دليل اينه كه بتوني آرامش داشته باشي... فيلتر نكن وقتي آرام باشي مي توني خود آگاهي داشته باشي/ عواطف خودت رو شناسي.. واقعا به عواطف خودت توجه كردي؟؟؟ اونها از كجا منشا مي گيرند؟؟ افكارت!!!فيلتر نكن
افكارت از موقعيتهايي كه در اونها قرار ميگيري تاثير مي گيرند! پس تا زمانيكه در موقعيت معشوقه يك مرد متاهل قرار داري كه داره باهات وقت مي گذرونه ( وبه نظرم اگر موضوع جدي بشه كه بايد تو رو بگيره عمرا حاضر به اين كار بشه) نمي توني عواطف و احساساتت رو كنترل كني و تا زماني كه نتوني عواطفت رو شناسايي كني،موقعيتها رو نمي توني بشناسي و كنترل كني!
زمان مشكل شمارو پيچيده تر مي كنه... نه بهتر! پس خودت رو گول نزن! ما هم گول نمي خوريم متاسفانه!
حالا با اين طرز فكر بدون اينكه موضع گيري كني، به دقيت پستهاي قبلي رو بخون...
بدون اگر با هم به اين نتيجه برسيم كه زن اون آقا بشي به نفعته! بي شك كمكت مي كنم كه بشي! (چون هيچ نظر شخصي راجع به سرنوشت شما ندارم)
معيارهات رو برام بنويس... مو به مو!
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
اما معيارها.....
_ اون حس مردونگي و جذبه و قدرت از همه چي واسمم همتره .حس مرد بودن و قدرت برتري ش به من .اين از همه بيشتر .چون همه جا به خصوص به خاطر كارم مجبور بودم من نقش مرد باشم .اين واسم مهمه .حامي من باشه بتونم بهش تكيه كنم.
گفتم كه دو مورد پيشنهاد جدي ديكه دارم كه يكيش يه رابطه اييه با كسي كه چند سال درگيريم با هم و اون شخص دقيقا اين مورد رو نداره
يعني يه مرد معموليه
مي دونم دارم مقايسه مي كنم.
خوب ملاكهاي ظاهري مهمه اما اولويت نيست اما بايد بتونم با چهره ي طرف او ازتباط رو برقرار كنم
ديديد هر دختري وقتي كوچيكه يه سري ملاك داره.حتي اون ملاكها رو توي كاراكترهاي هنري يا ورزشي ميگرده و تو عالم كودكي يكي از اونها مي شه ملكه ي ذهنش .و جالب اينجاست كه اين شخص دقيق شبيه كاراكتر ذهني كودكي هاي منه و اون چهره ها ييه كه هميشه مي خواستم.انقدر زياد كه تا يه ماه تو شوك بودم
_ دوستم داشته باشه خيلي زياد .حس دوست داشته شدن خوبه .نمي دونم چون از اول هر كي اومده تو زندگيم زيادي دوستم دشاته شده واسم ملاك ( اگر چه مي دونم دوست داشت به مرور كمرنگ مي شه )
_ موقعيت اجتماعي و كاري.ادم مستقل و خود ساخته حتما باشه .يعني ادمي كه ريسك پذير نيست و مثلا يه زندگي كارمندي صبح تا شبي داره اصلا تو مغزم نمي ره
- سكس از همه چيز مهمتره .كه مي دونم اصلي ترين مورد اختلاف يه رابطه است.حتي اينكه اومده سراغ يه نفر ديگه مطمئنم كه 90 % سكسه .و مي دونم سكسش تكراري شده
از سكس باهاش لذت ببرم
-اخلااق .اخلاق داشته باشه و بهم اعتماد داشته باشه .
بقيه چيزها بدست اوردنيه .البته چيزي نموند ..
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
سپاس خواهرم که گوش دادید!
باید در وهله اول بگم معیارهای شما برای زندگی مشترک بسیار خوب هستند اما کافی نیستند! بی شک شما هم احساس کردی که چیزهایی کمه...اینها همش نیست! تا اینجا گفتید:
1- حامی باشد / بتوانید به او تکیه کنید
2- زیبا باشد و مطابق سلیقه شما
3- دوستتون داشته باشد... خیلی زیاد
4- از موقعیت اجتماعی خوبی بر خوردار باشد. الزاما کارمند جایی نباشد
5- سکس : بتوانید روابط سکسی خوب و محکمی داشته باشید
6- اخلاق: با اخلاق باشد
7- اعتماد: شکاک نباشد و به شما اعتماد کند
به نظرم باید معیارها رو اضافه کنید... منتظرم تا فهرست بالا تکمیل بشه! مثلا قابل اعتماد بودن/ سطح تحصیلات/ میزان مهراتهای زندگی/ گذشت/ و خیلی چیزای دیگه که شما باید بگید و من نمی دونم!
بی شک خانوم زیبایی هستید که از قابلیتهای فوق العاده خوبی بهره می گیره... با ظرافت بیشتری نگاه کنید!
اما اگر فرض کنیم که معیارهای شما فقط همین هاست...بیایید بدون هیچگونه نظر بدی، بررسی کنیم و شما هم نظرات منطقی خود را، نه احساسی و فیلتر شده، بنویسید:
1. حامی... : آیا ایشون حامی خوبی است؟ حامی یعنی کسی که همواره بتواند در هر شرایطی شما را حمایت کند و لازمه آن این است که وجود داشته باشد... این وجود منقطع نباشد... این وجود قابل تکیه باشد!
چشم بسته می گم که خیر!!!! نیست!!! نمی توانید به او تکیه کنید... فرض کنید می خواهید به عصایی تکیه کنید! یا بر روی صندلی خالی بنشینید! اگر یک زمان صندلی نباشد و شما بی هوا بنشینید... چه اتفاقی خواهد افتاد؟ یا اگر عصایی که می خواهید تکیه کنید گاهی باشد و گاهی نباشد! خب پرت می شوید! این مرد به مثابه آن صندلی دیگری است که گاهی نیست... و گاهی هست! چون متعلق به شخص دیگری هم هست!
اما این وجود قابل تکیه دادن هم به نظر نمی رسد... می دانید چرا؟ چون با همین معیارهای اولیه شما، (که معیارهای اکثر خانومهاست) یکبار انتخاب شده است... بیا فرض کنیم که شما همسر اول ایشون هستید... آیا به نقطه مشخص و قابل اتکایی تکیه کرده اید؟ بی شک نه!!! پس یکبار از این نظر این معیار ایشون مردود شده است!
2. زیبا باشد : بسیار عالی است... هیچ حرفی هم نیست! هرچند یک نفر قبلا ایشون رو با همین قیافه و ظاهر و تیپ پسندیده و ایشون هم اون خانوم رو... این رو بدونید که هیچ کسی رو به زور سر نیزه سر سفره عقد نمی نشونند! و البته اشکالی هم نداره... هرچند کافی نیست!
3. دوست داشته شدن: معیار خوبی است... اما برای ایشون و شما به نظر اختصاصی نیست...چون دیگرانی که گفتید هم شما رو بسیار دوست دارند ( کی گفته به شما که دوست داشتن با مرور زمان کم رنگ می شه؟؟؟؟؟) ضمن اینکه ایشون فقط شما رو دوست ندارند! یکی دیگر رو هم دوست دارند!!!
4. موقعیت شغلی و اجتماعی: معیار خوبی است... می دونید این موقعیت شغلی و اجتماعی بسیار لذت بخشه.. شما می تونید کمک کنید که روز به روز بهتر بشه.. روز به روز زیباتر بشه... هر روز حس بهتری رو بهتون منتقل کنه! اما، اما، متاسفانه شما در این موقعیت سهمی ندارید... این موقعیت طور دیگه ای ساخته شده... داره ادامه پیدا می کنه و آینده شخص دیگری در ان دیده شده... شما بصورت پنهانی کجای این قصه هستید؟
5. سکس : سکس یکی از ارکان اصلی زندگی زناشویی است...احساس مطلقی است که اگر با احساس مالکیت همراه نباشد حس بدی به انسان منتقل می کند! مثلا فرض کنید مردی با شما همبستر می شود که شب قبل با زنی دیگر خوابیده است!؟! پس نمی تواند احساس کاملی را منتقل کند... این احساس نیاز سامره را براورده نخواهد کرد... سکس برای مردان هوسران تکراری می شود!!! امروز با آن زن... فردا با شما!!! هر چند که بسیار مهارت داشته باشی... چنین و چنان کنی! تکراری خواهی شد سامره...تو زودتر تکراری می شوی!
6. اخلاق: بسیار معیار خوبی است... هر چند کلی است! اما در جزئیات قبلا نوشتم: ایشون دروغ می گوید! رو راست نیست! و به واسطه آشنایی با شما با بسیاری از معیارهای اخلاقی غریبه است...
7. اعتماد: مطمئنی به شما اعتماد دارد؟؟؟ امتحان کنیم؟؟؟ مطمئنم ندارد!
شما می توانی به ایشون اعتماد کنی؟ چقدر؟؟؟
من سر خط ها رو نوشتم... فکر کردن با شما! بنویسید... فیلتر نکنید! منطقی و آرام تا بتوانید تصمیم عاقلانه بگیرید...
واقعیت نگاه نکردم ببینم با چند تا از معیارهای سامره، فرد مورد نظرش جور است...
معیارهات کم هستند... کاملترشون کن!
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
مرسي از جوابتون
اول اينكه من از بديهيات مثل اخلاق و گذشت و.... گذشتتم چون بدهيات و قطعا برام مهمه ديگه دج نكردم
اما در مورد همينها كه نوشتم يهه جاهايي رو اشتباه برداشت كرديد يا احتياج به توضيح داره كه مي گم
1-كسي كه حس م يكنه دو تا زن مي تونه بگيره قطعا اين توانايي رو در خودش مي بينه كه بتونه دو تا رو يه جوري منيج كنه
مي دونم هوس و ... ديگه توش نقش داره
قطعا حمايتش از وقتي كه فقط من توي زندگيش باشم كمتر خواد بود اما اكه موارد ديگه بهترو برتر باشه مي شه با حمايت كمتر كنار اومد
2-توضيحي كه راجع به ظاهر و مطابقت با تصوير ذهني دادم اصلا منظورم زيبايي نبود
زيبايي ظاهاري در حد معمول اره ملاك هست
اما اگه گفتم با اون چيزي كه توي تصوير حتي كودكي من بوده يكيه به اين منظور نيبست كه زيباست
اصلا اتفاقا برعكس :)
و زيبايي خاصي نداره فقط خيلي نزديكه به تصويرهاي دهني من از گ.دكي تا الان
3-ادم مي تونه همزمان چنمد نفرو رو دوست داشته باشه نمي شه
همون طور كه ما توي زندگي هامون داريم
هر جاي عقل يا قلب براي كار خاصي يا شخص خاصيه براي يه منظور
4-موقعيت شغلي شخص اگر براي من مهمه نه از ان جهت كه دنبال پول يا موقعيت او.ن ادم باشم
چون حتي اگه همه ي اون ادم هم مال من باشه موقعيت شغلي مال اونه
درسته كه تبعاتش مال من هم هست اما از اين چهت نگفتم اين مهمه
فقط از اين جهت كه اين جور ادمها ريسك پذيرند
مقاومترند و.... ديگه كه توي خودم ديدم و مي دونم اون ادمها هم همون طورند
نه اينكه دنبال اينده ي شغلي حتي همسرم باشم صرف اينكه اخرش قرار مال من شه نه
5- سكس .بله سخت هست اينكه همزمان بدونم كس ديكه اي هم هست توي زندگي سكسي ما
اما سكس رو به اين خاطر گفتم كه همين رابطه ي خيلي خيلي خيلي كم و كوتاه سكسي من و اون تحول عجيبي براي من داشته كه حس مي كنم خيلي باعث شده ما بهم اين حس و داشته باشيم
يعني همين يه بوسه ي خيلي كوچيك يه حسي رو ايجاد كرده كه من تا حالا هيچ وقت و هيچ كجا تجربش نكردم و قشنك حس ميكنم متفاوته
و چون م دونم سكس مهمترين چيزه واسه جلو بردن زندگي يا هر رابطه و... بيشتر مصرم
چون حس كردم تو اين نقطه فوق العاده مشترك و همخوانيم
6----
7- اعتماد.روزهاي اول اصلا نداشت چون نمي شناسخت منو انقدر كه بي نهايت حساس بود حتي تعقيبم بود
يا حتي صحبت با همكارهاي مردم بي نهايت عصبيش مي كرد و يه عالمه دعوا داشتيم
كلا ادم بدبيني هست اينو ديدم.چون همه ي ادمها ار پدر مادر و ...هر كاري رو با جازه اون انجام مي دن كلا براش يه چيز عاديه كه هر كسي هر كاري مي خواد بكنه بايد از ايشون اجازه بگيره
روزهاي اول اشنايي هم با من اين طور رفتار مي كرد اما ديد نه نميشه
چون استقلال من منافات داشت با تز اونو
البته حالا كه شناخت بيشتر شده بدبيني ها و اين طور رفتار رييس گونش كمتر شده و البته من هم مراعاتش رو ميكنم و به خواسته اش احترام مي زارم
اما وقتي به مررو ببينه چيز خاصي نيست كه بدبيني يا حساسيت به وجود بياره قطعا از بين مي ره
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
خواهرم سپاسگزارم كه گوش مي كنيد و با دقت پاسخ مي دهيد... هر چند دست از فيلتر بر نمي داري و مدام در حال فيلتر كردن هستي... مي دوني منظورم از فيلتر چيه؟ يعني اينكه شما با دو جور بحث مثبت و منفي مواجه مي شي... مثبتهاش رو دريافت مي كني و منفي هاش رو اصلا نمي بيني! بعضي مواقع بر عكسه! منفي هاش رو مي بيني و مثبتهاش رو اصلا نمي بيني!
اما با اين حال از چند پست قبلي خيلي بهتره و تلاش شما شايسته تقديره... همين كه مي شيني و منطقي فكر مي كني خيلي خوبه!
من نگفتم كه درست فكر مي كنم... گفتم بررسي كنيم: حالا شما نوشتيد! دوباره همين هفت معيار رو بررسي مي كنيم:
1. با قسمت اول شماره يك موافق نيستم... يعني معلوم نيست كه بتواند تعادل رو برقرار و مديريت كند! شايد بتواند ياد هم نتواند! اما به نظرم به دلائلي مي گم كه نمي تونه!
اشاره به هوس كردي!! آفرين! هوس يعني يه احساس زود گذر! مي خواي تو اين ارضاي حساس زودگذر ايشون نقشي داشته باشي؟ من در مقابل خودم چنين فردي رو نمي بينم! يعني سامره كسي نيست كه اينگونه باشه!
اما با اينكه خودت مي دوني حامي خوبي نخواهد بود موافقم! پس اين مورد از معيارهاي شما منوط شد به خوب بودن در معيارهاي ديگه! پس با يكي از معيارهاي شما جور نيست!
2. متوجه تصوير ذهني شما شدم و با توجه به اطلاعاتي كه داشته بوديد گفتم زيبا باشد... نه قشنگ! يا خوشگل!
زيبايي مقوله اي نسبي است... يعني مطابق با آنچه دوست داري و مي پسندي... گفتم اشكالي هم ندارد! شايد هزار نفر ديگه هم اين چهره و قيافه را بپسندند... شما هم دوستش داري! از نظر معيار دوم اشون پذيرفته است اما اين معيار نمي تواد جايگزيني براي معيار اول باشد... يا هر معيار ديگري! لذا براي انتخاب شرط لازم هست اما كافي نيست
3. موافقم باهات... تحليلت جالب بود! حقيقتا مي گم! اما آيا يك جاي قلب مي تونه براي دو منظور در گير بشه يا يك جاي مغز؟ طبيعتا نه.. ازدواج دو جاي مغز رو درگير نمي كنه! فقط يك جاي مغز رو درگير مي كنه.. اگر مي بيني كه بعضي ها دو تا سه تا چهارتا زن مي گيرند... علتش اين هست كه هيچ كجاي مغز اين افراد درگير اين زنها نيست!!!!
و گاها روابط عاشقانه اي با اونها بر قرار نمي كنند... و بعضا با يك نفر فقط روابط عاشقانه دارند.. مي تونيد اين رو تحقيق كنيد
خب چه اتفاقي مي افته؟ فرد دوست داشتني شما بعد از مدتي دچار سردرگمي مي شه... اين سردرگمي به افسردگي ختم مي شه و اگر خوش شانس باشي و هر روز مقصر بدبختيهاش نباشي.. منجر به بي تفاوتي اون مي شه... و بيچارگي و سردرگمي شما!
4. ببين خواهرم موقعيت شغلي همسر يك احساس خوب و لذت بخشه... خب ! به نظرت اين ريسك پذيري وقتي موقعيت شغلي،اجتماعي و پول ايشون به شما ربطي نداشته باشه... به چه دردي مي خوره؟ مگه مي خواي باهاش كاري راه بندازي؟ پس اينكه ريسك پذير باشه شايد روحيه خوبي باشه و شما دوست داشته باشي... اما واقع بينانه به دردي هم نمي خوره! يعني مشكلي رو حل نمي كنه و نمي تونه معيار اصلي براي ازدواج باشه! اما معيار مكلمل مي تونه باشه
5. سكس... بله خودت هم گفتي! سخته! خيلي هم سخته! اصلا فكرش رو هم نكن! آدم اين داستان نيستي! خودت رو هم گول نزن! نمي توني شريك دوم ايشون باشي! نمي توني با اين موضوع كنار بياي و موضوع مهمي هست... ببين سكس يك مهارته! نه يك احساس! 70 درصد مهارته... اگر كسي مهارت داشته باشه مي تونه بهترين باشه... بوسه اي بر لبهاي تو بذاره كه تا عمر داري يادت نره... چون مهارته معيار نيست! مثل اينكه بگيم من دوست دارم همسرم گواهينامه داشته بشه و خوب رانندگي كنه! خيلي حس خوبيه! اما معيار نيست!
6. در مورد اخلاق هيچي نگفتي... بديهيه؟؟؟ من اظهار نظر ديگه اي كرده بودم يعني موافقي؟
7. خيلي خوبه كه بهت اعتماد پيدا كرده... اميدوارم اينطور باشه و توانسته باشي يك مرد اونهم از دسته متاهل رو عوض كرده باشي... ولي ميتونه خيلي راحت بهت بگه آره عوض شدم... و برات طوري نقش بازي كنه كه نگو! فكر مي كني براي زنش وقتي از تو عصبانيه نقش بازي نمي كنه؟ نمي گه عزيزم... قربونت برم! مي گه! خوبشم مي گه!
در كجموع هنوز معيارهات به حد انتخاب نرسيده و فكر نمي كنم با اين معيارهاي كم بتوني انتخاب صحيحي داشته باشي ضمن اينكه از اين هفت معيار، ايشون تو يكي دو تاش كلا مردود شده... و معيار اولت هم مشروطه... يعني مردود شده و مشروط شده به خوبيهاي ديگه
- چرا فكرت رو رها نمي كني؟
- چر اراتباطت رو كم نمي كني؟
- چرا مي خواي نفر دوم باشي؟
ببين سامره، جواب معيارها و حرفهاي بالا رو اول به خودت بده نه اينكه تلاش كني يه چيزي براي من بنويسي! چون از نظر من هيچ اشكالي نداره شما زن اون آقا بشي... امروز برو عقد كن!
اگر مي نويسم برات فقط به خاطر اينه كه دوست دارم قلبا بهت كمك كنم... چون مي دونم چقدر آشوبي!
سامره! بهش فكر نكن... به درد تو نمي خوره! مي دونم اصلا شدني نيست! اما بهت مي گم چي كار كني اگر دوست داشتي...
لطفا همه عبارتهاي بالا رو كامل يه بار ديگه بخون... فيلتر نكن! نصفش رو نخوندي!!!!
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
من فيلتر نيم كنم
هر جا رو كه حس مي كننم واقعا جواب مي خواد مي دم
حالاهم فكر نمي كنم هي در مورد اين 7 مورد هي من بگم هي شما
فكرم رهاهه
ارتباطم اتفاقا كم شده
و بيشتر از اون دارم به اون يكي مورد ازدواجم فكر مي كنم و حتي سعي دارم ميكنم كه چيزاي مثبتش رو بيشتر ببينم و همخون ترش كنم با خودم كه مي دونم حتي اين چيزهايي كه ادم مي خواد و دلش مي خواد اون طوري باشه دست خود ادمه و با دو تا حرف يا عكس الهمل مي شه روال خيلي چيزا رو مطابق با سليقه خودمون كرد
چه جسي چه رابطه اي چه.....
اما نم يدونم ته تهش اونو خيلي دوستش دارم
ته تهش يه جورايي دلم مي خواد نفر دومم باشم
چون يه برتري توش مي بينم
واقعا ميبينم
و اين حس كه مردها بالاخره خيانت رو مي كنند
الان نه 5 سال ديگه 10 سال ديگه
خوب چرا من همين الان اون نفر دوم نباشم
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط samereh
و اين حس كه مردها بالاخره خيانت رو مي كنند
الان نه 5 سال ديگه 10 سال ديگه
خوب چرا من همين الان اون نفر دوم نباشم
امیدوارم نفر سومی به جمع شما افزوده نشه
الان نه 5 سال دیگه 10 سال دیگه
واقعا فکر میکنین چی باعث میشه سراغ کس دیگه ای نره ؟؟؟
گفتین 90 درصد علت بودنش با یه زن دیگه یعنی شما سکسه
خب این علت هیچوقت از بین نمیره
و ایا شما اینقدر به خودتون مطمئنین که یه مرد هوس باز (حداقل از نظر جنسی طبق گفته خودتون )رو کاملا ارضا میکنین ؟؟
گفتین نفر دوم بودن یه حس برتری براتون میاره
وای که نمیدونین سوم بودن چه غوغایی میکنه !!
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
سامره عزیز خواهر خوبم
از تو سپاسگزارم که می گی رابطه ات رو کم کردی...از اینکه فیلتر نمی کنی
می دونم خیلی دوستش داری...می دونم حالا که قصد کردی به ایشون و خودت فرصت بدی خیلی سخته...
اما نفر دوم بودن با روحیه تو جور نیست...
اون حس برتری رو می فهمم اما واقعا چاره ای نیست! واقعا نیست/ تو واقعا نمی تونی نفر دوم باشی/ چه الان چه پنج سال دیگه
بازم سوالی داشتی بگو
فقط به ارامش خودت فکر کن
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
خيلي برام سواله كه از كجا و چطور انقدر با جديت مي گيد نفر دوم بودن كار من نيست
مي شه دليلتون رو بگيد
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط samereh
خيلي برام سواله كه از كجا و چطور انقدر با جديت مي گيد نفر دوم بودن كار من نيست
مي شه دليلتون رو بگيد
خواهرم سوال بسیار خوبی رو پرسیدی و نکته مهمی رو اشاره کردی...
نکته ای که اگر نیم نگاهی منطقی به چند پست اخیر سامره بندازی جوابش برات روشن می شه... و شاید این جواب رو دوست نداشته باشی که بشنوی!
اون جواب اینه که بسیار احساساتی هست! شاید موافق من نباشی و معتقد باشی که تا چند سال پیش بارها عاشق شدی و تموم کردی! اما اینبار فرق می کنه.. اصلا مثل اینکه تموم نمی شه! چون قبلا تجربیاتی داشتی منطقی هستی و منطقی تصمیم می گیری... اما باید بگم اینطور نیست و باید با موقعیت خودت اشنا بشی...واقعا اینبار چه فرقی می کنه؟؟؟ بهت می گم
یه چیزی مثل حس بلوغ... مثل همون دوران... مواجه شدن با تغییرات جسمی و روحی که هیچ کدوم قبلا نبوده...بهش می گیم سندرم سی سالگی یا بحران سی سالگی... این بحران از سن حدود ۲۸ سال شروع می شه و در ۳۲ سالگی به اوج خودش می رسه و تا ۳۵ سالگی معمولا ادامه داره... احساس شک، ناراحتی از محیط خانواده، حتی احساس ضرر و زیان، بی حوصلگی، کم خوابی، حس سرزنش، اوج گرفتن گفتگوهای درونی، گاهی حتی بی اشتهایی بی دلیل و ... از علائم این دوران هستند که گاها با اختلالات هورمونی و تغییر نوع پوست هم همراه می شن...اضطراب و استرس به همراه تپشهای قلب، عدم ارامش، دردهای مبهم و بسیاری دیگر موجب می شه فرد احساساتی و زود رنج بشه و در زندگیش به دنبال یک حامی بگرده و یا احساس خلا کنه...این یک بحران طبیعیه که موجب می شه فرد تصمیمات شتابزده بگیره و در اوج منطق، میون احساستش در گیر بشه
حالا فکر می کنم متوجه خیلی از موارد باید شده باشی..جای نگرانی نیست شما در یک تونل رشد قرار داری و با طی کردن این تونل همه مشکلات حل خواهند شد
حالا متوجه می شی که چرا اون تمرینات رو انجام می دی و بهت توصیه می کنم ارامش داشته باشی...
برگرد و پستها و توصیه ها رو یکبار دیگه با دقت بخون..
با ظرافت زندگی کن خواهرم...
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط samereh
چيزاي اصلي كه معيارمه بيشترش حسيه
این یعنی احساس محور بودن در تصمیم گیری >>>>> خطا
نقل قول:
نوشته اصلی توسط samereh
اول در مورد دروغ
يه ادم مجرد هم ممكنه خيلي دروغهاي بزرگتر بگه
اين دليل نميشه ....
عقلانی سازی ( سفسطه ) برای فرار از واقعیت و توجیه اشکال وارده >>>> خطا
نقل قول:
اگرچه دروغش به اين خاطر بوده كه نمي خوساته منو زود از دست بده و مي خواسته سر فرصت مناسب بگه
من نمي گم كار ش درسته
تحریک احساس شدن شما با این توجیه از طرف این آقا ، که با حس رمانتیکی که در شما ایجاد شده ، خود شما علیه خودت به کار گرفته شدی یعنی ، با پذیرش این توجیه و مهم ندانستن این اشکال ، به خئود فریبی دچار شده ای >>>>> خطا
نقل قول:
يعني شبها تنها بودن وتنهاييش سخت بود و هر شب يا كسي پيشم بود يا شب رو بر مي كشتم خونه
و این داستان با این نوع ازدواج ادامه خواهد داشت >>>> به مرور خستگی و نارضایتی درونی و سپس عوارض بیرونی
نقل قول:
چون حس خوب با اين مرد دارم و حس مي كنم همون كسيه كه مي خوام....
احساس محوری >>>> خطا
نقل قول:
الان مشكل اينجاست كه چيزي كه شما مي خوايد با چيزي كه من مي خوام يكي نيست
شما مي خوايد بگيد كار اشتباهه و انصراف من : اين خواستن شماست
آنالیز و نشان دادن پیامدهای راهی که می خواهید در پیش بگیرید معنای تحمیل و اصرار بر انصراف ندارد ، بلکه تلاش برای باز کردن چشم شما بر واقعیتهاس هست >>>> نهایت امر مختار بودن شما و هر راهی که دوست دارید رو در پیش گرفتن است .
[quote=samereh]
نقل قول:
اما من نمي دونم چي مي خوام و نمي دونم كودوم راه درسته: خواستن من
اما مقابله های عقلانی سازانه شما درست خلاف اینکه نمی دانید چه می خواهید را نشانه می رود . من با صراحت می گویم که شما شدیداً و 90 درصد احساسی این آقا را می خواهید ، اما دچار تعارض و تردید هم هستید و تعارض درونی خود را در مقابله با راهنمائیها نشان می دهید ، به عبارتی دو وجه در درون شما درگیره ، وجه احساسی و عقلانی که شما بهای زیاد را به وجه احساسی می دهید ، وجه عقلانی شما را به سوی مشورت سوق داده که از این بابت باید خوشحال باشید اما وجه احساسی شما درگیر با راهنمائیهایی که خلاف جهت خودش هست می شود . برای دریافت نتیجه بهتر باید وجه عقلانی را تقویت کنید و واقع بین باشید
مي دونم صد تا پسته ديگه بزنيم و هي حرف بزنيم هيچ چي عوض نميشه ....
|
نمي دونم فكر مي كنم زمان لازمه شايد يه ماه دو ماه
|
كه من برسم به يه چيزايي كه كار كاملا غلطه و يا تصميم بگيرم |
|
کاملاً با شما موافقم مضاف بر اینکه با این روند و جهت هرچقدر هم زمان بدهید به اینکه این کار کاملاً غلطه نخواهید رسید بلکه ذهن شما منطبق بر احساس محوری با توجیحات عقلانی سازی شده شما را فریب می دهد و به سوی آنچه قطعاً از آن پشیمان خواهی شد سوق می دهد . مگر اینکه روند ذهنی را تغییر دهی و وجه عقلانی را قوت داده و محور قرار دهی و در مقابل عقلانی سازیهایش کمک بگیری و توقفش بدهی .
.
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
یه مورد قابل تامل در مورد اطلاعات کاربری خانم سامره
تشکرها: 0
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
نزدیک به 15 ساله که با همسرم ازدواج کردم. زندگی ما هم مثل تمام زندگی ها مشکلات خودش رو داشت. اما حتی یک بار هم به ذهنم خطور نکرد که زن دیگه ای رو در کنار همسرم داشته باشم. حتی این فکر به شدت عصبیم می کنه و باعث میشه که بغض کنم و ...
قصد تعریف از خودم رو ندارم، اما جدا از مسائل دینی و شرعی و ... شما چه موقع حاضر می شید که دو تا شریک زندگی داشته باشید؟ میتونید زندگیتون رو بین دوتا انسان تقسیم کنید؟
من قهرمان زندگی دختر کوچیکم هستم، من پناه همسرم هستم، و اونها هم همینطور. اون مرد هم پناه همسرش هست و شما با خودخواهیتون می خواهید این پناهگاه رو ازش بگیرید، فقط به خاطر اینکه بعد از 5 ماه به این نتیجه رسیدید که این آقا همون کسی هست که شما می خواید!!
کسی که برای بار اول بتونه دل کسی رو بشکنه، بعد از اون هم این کار رو خواهد کرد. من طاقت دیدن اشک همسرم رو ندارم، وای به حال این آقا و وای به حال شما ...
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
:72:
سلام
ببخشید که فرصت نکردم تمام مطالب دوستان رو بخونم و دقیقا نمی دونم کجای بحث وارد شدم اما لازم دیدم یه چیزی که یکی از دوستام بهم گفته رو اینجا درج کنم .. شاید مفید واقع بشه...
نقل قول:
|
وقتی طلاق گرفتم از یک نفر جدا شدم و به جمعی پذیرفته شدم
|
اما وقتی زن دوم شدم به یک نفر متصل و با چیزهایی که دیدم از همه ی آدمها متنفر !!
|
|
در شرایط اولی وقتی دردت می گیره و داد می زنی ، چند نفر باهات همدردی می کنن
|
اما در شرایط دومی همه خفه ات می کنن !!!
|
|
دلم می خواست می تونستم این مطلب رو در جواب تاپیک می خوام زن دوم بشم بزارم. |
|
:72::72:
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
سامره جان این ویدئو را ببین
مصاحبه صدا و سیما با یک مردیه که سه تا زن گرفته، لطفا به لحن و گفتار این آقا دقت کنید
http://www.youtube.com/watch?feature=player_embedded&v=kD-1m81DvRs
سایر دوستان هم ببینن
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
ويدئو رو قبلا هم ديده بودم
الان فقط اين سندروم 30 سالگي از ظهر روي مخمه
و حس مي كنم داره بد تر ااختلال تو كارهام ايجاد مي كته
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط samereh
ويدئو رو قبلا هم ديده بودم
الان فقط اين سندروم 30 سالگي از ظهر روي مخمه
و حس مي كنم داره بد تر ااختلال تو كارهام ايجاد مي كته
خواهرم سامره
اصلا جای نگرانی نیست... گفتم باید مثل حس بلوغ بپذیریش و قبول داشته باشی هست و داره روی تو تاثیر می ذاره...همین تصمیمهای احساسی و ...که قبلا گفتم
قبلا به شما تمرین دادم که به ارامش برسی.. رجوع کن و انجام بده
گفته بودی ورزش می کنی... روزانه نیم ساعت با موسیقی
تمرینها موجب خواهد شد به راحتی این دوره رو پشت سر بگذاری...
اگر تو پستهای قبلیم نتونستی جوابت رو پیدا کنی بگو تا بگم
خوشحالم که به منشا این وضعیت احساسی پی بردید...دست کم نگیرش! بسیار قویه
در مورد ارتباطت گفتی که به حداقل رسوندی...همین روند رو به سمت قطع رابطه دنبال کن
اگر خواستی راههایی برای قطع اینگونه روابط پیش امده در وضعیت بحران هست
تصمیمت رو قطعی کن
با ظرافت زندگی کن خواهرم
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
با شناختي كه از خودم و اون دارم
اين رابطه قطع نمي شه
مگر با ازدواج من با شخص ديگه اي
مي ترسم الان به خاطر حل اين مشكل عجولانه تصميم ديگه اي بگيرم
اگر چه خيلي منطقي و در كمال ارامش دارم به اون يكي پيشنهاد ازدواجم فكر مي كنم
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
سامره عزیز
احساس می کنم نسبت به ارسال های شروعین این تاپیک خیلی تغییر کرده ای و این جای شکر داره.
امیدواریم که سعی کنی قوه عقلانی بیشتر از قوه احساسیت شما رو هدایت کنه .
ارسال قبلیتون سرشار از نقاط مثبت هست .
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
نميدونم
ادم هاي زيادي هميشه تو زندگي و روابط ما ادمها مي ان و مي رن
خودم هم كنار اومدن با شرايط جديد هميشه برام خيلي سخت نبوده اما اين دفعه قشنگ حس مي كنم كه يه كمي با بقيه موارد فرق مي كنه
دلم نمي خواد نباشه
حتي اگه تصميم ديگه اي بگيرم دلم چيز ديگه اي رو مي گه و پا روي دلم خواهم گذاشت
چون خودم از حس خودم كاملا با خبرم
شايد مجبور بشم عقلاني ازدواج كنم
كه قطعا هم مي دونم اون جور ازدواج هم پايدار نخواهد بود
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
سلام
خانمی چرا اون جور ازدواج ها پایدار نیست؟ چرا موج منفی می فرستی؟ مگه زندگی همه ماها که با یک عشق اتشین شروع نشده از هم پاشیده؟ مشکلات هست که اونم تو همه زندگی ها هست ربطی به عشق و ... نداره. اگه از اول خوب و عقلانی انتخاب کنی حداقل مشکلات پایین تر از حد میانگین همه زندگی ها خواهی داشت.
خیلی خوشحالم که اینقدر فرق کردی.
همه حس هایی هم که داری کاملا طبیعیه. بالاخره از چیزی یا کسی که دوست داری داری دل می کنی پس سخته. اما مطمئنم که در اینده از انتخابت خوشحال و راضی خواهی بود.
موفق باشی:72:
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
آخه الان دارم به ازدواج با كسي فكر مي كنم كه 4 سال با هم رابطه داشتيم
ما هم يه زماني خيلي عاشق هم بوديم خيلي زياد
شايد اون ادم 95 % اون چيز يكه مي خوام نبوده اما الان مي بينم كه عشقي نيست و بيشتر منطقيه و حالا حس مي كنم ازدواج اين طوري هم پايدار نيست
اما كماكان اون ادم 95 % از ذهنم بيرون نمي ره
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
سامره عزیز
ازدواج عقلانی با شناخت درست پایدارتر است باور کن.
در ضمن ازدواج در واقع یک نوع رایطه است مثل تمام روابط انسانها و نیاز به مراقبت و توجه دائمی دارد کسانی که به مشکل بر می خورند کسانی هستند که فکر می کنند چون در این رابطه( ازدواج) قرار دادی امضا شده است طرف مقابل کتف بسته در اختیارشان است و دیگر نیازی به صرف وقت و انرژی کافی برای برقراری ارتباط و بهتر سازی آن با همسرشان نیست. و موقعی متوجه اوضاع وخیم می شوند که صدمات زیاد و گاهاً جبران ناپذیر به رابطه شان وارد شده است.
به خودت فرصت بده و مطمئن باش تو لایق این هستی که عشق کامل یک مرد باشی نه نصفی از آن.
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
iهمون ديگه همه چي با يه قرار داد و دو تا نوشته مي خواد درست بشه....
اين نيست زندگي كه ما ها خودمون رو با يه قرارداد و... در بند مي كنيم و...
كلا ازدواج چيز زياد خوبي نيست
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
سامره، خواهر عزیزم
به حرفام فکر کردی؟ تصمیم گرفتی؟
خیلی کار داریم ها...
فعلا شما باید اروم باشی و لازم نیست به هیچ ازدواجی فکر کنی...
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
خوب تصميم گرفتن يعني انتهاب يكي از اين دو نفر
چطور مي تونم به ازدواج فكر نكنم
من اصلا تا 6 ماه پيش خيلي جدي به ازدواج فكر نمي كردم
نمي دونم حالا واسم مهم شده چرا يهو
از وقتي صحبت ازدواج با اين فرد مطرح شد بينمون
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط samereh
iهمون ديگه همه چي با يه قرار داد و دو تا نوشته مي خواد درست بشه....
اين نيست زندگي كه ما ها خودمون رو با يه قرارداد و... در بند مي كنيم و...
كلا ازدواج چيز زياد خوبي نيست
بذارین جملتون رو اصلاح کنم
کلا عدم مسئولیت پذیری عدم تعهد بی قیدی خیلی با ذات راحت طلب ما ادما سازگاره
کلا ازدواج تعهد میاره کلا عشق انسان رو متعهد و درمند در مقابل دیگران میکنه
کلا عشق و ازدواج انسان رو متواضع میکنه و اون رو میسازه
کلا ازدواج ساختنه نه خراب کردن !!!!!!!!!!!!!!
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
خب خواهرم من مسائلی رو بهتون گفتم و عرض کردم تا زمانی که ارامش نداشته اید به ازدواج فکر نکنید...
حتما بعدا فکر کنید...
من احساس می کنم روابطتون رو کم کردید
و فکر می کنم کل داستان رو تعریف نکردید.. یعنی فکر می کنم داستان ارتباط شما بیش از شش ماهه که طول کشیده...
پستهای قبلیم رو بخونید... سندرم رو در نظر بگیرید و کنترلش کنید...نه اینکه منفعل باشید در برابرش
-
RE: كمكم كنيد ، مي خوام زن دوم بشم
نه نگفتم كه تعهد و بي مسئوليتي
اين چيزي كه ماها اسمش رو مي زاريم قرارداد و با يه امضا مي شه ازدواج تعهد نمي اره
در حاليكه به نظر من يه ارتباط از همون اولش ( درستي و غلطيش رو كار ندارم ) بايد توش تعهد باشه
نه صرف اينكه يه امضا يا كاغد بازي مي شه تعهد بياد كه متاسفانه الان همه مي نند
فكر مي كنند ازدواج ( يا همون كاغد بازي ) تعهد مي اره
چيزي رو كم نگفتم اصلا ما دقيقا 4 ماه كه ارتباط داريم
و الان فكر ميكنم براي كنترل يا تموم كردن اين داستان من بايد ازدواج كنم كه يه جورايي با كنترل احساسم اين داستان رو هم كنترل كنم
براي همينه كه حس مي كنم وقتشه انتخاب كنم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط خارپشت
نقل قول:
نوشته اصلی توسط samereh
iهمون ديگه همه چي با يه قرار داد و دو تا نوشته مي خواد درست بشه....
اين نيست زندگي كه ما ها خودمون رو با يه قرارداد و... در بند مي كنيم و...
كلا ازدواج چيز زياد خوبي نيست
بذارین جملتون رو اصلاح کنم
کلا عدم مسئولیت پذیری عدم تعهد بی قیدی خیلی با ذات راحت طلب ما ادما سازگاره
کلا ازدواج تعهد میاره کلا عشق انسان رو متعهد و درمند در مقابل دیگران میکنه
کلا عشق و ازدواج انسان رو متواضع میکنه و اون رو میسازه
کلا ازدواج ساختنه نه خراب کردن !!!!!!!!!!!!!!
ازدواج لازمش تعهد نيست
همينه همه فكر مي كنند فقط وقتي ازدواج كرذن بايد تعهد داشته باشند
رابطه هم ( حتي بدون ازدواج ) تعهد مي خواد
اصلا لازمه ي پايداري هر چيزي تعهده