-
RE: دوبار؛چرا؟(تعدد زوجات آقایان)
مدیر گرامی اعتراف می کنم که به نوشتارهایتان نگاهی نیندانخته ا م و از آن سوی بنده تا پیش از اظهار نظر نخستم به توجیهات بالوجه سیما 45 در این گفترا مطلبی نگذاشته ام.
در مورد فاعل بودن آقایان در گزینش هسر و نیز زنانی که باید نیاز جنسی و عاطفی شان را رفع نمایند،به استحضار شما می رسانم که برادر من:هنگامی که تعداد مردان در سنین ازدواج چند میلیونی بیشتر از زنان است،اصلاً این پرسش معنای وجودی اش را از دست می دهد،زیرا پسران آماده به ازدواج به اندازه کافی وجود دارند.
اگر شما منظورتان این است که تلاش در جهت گسترش ازدواج و تبلیغ تشکیل خانواده از سوی پسران و دختران داشته باشیم که بنده صددرصد موافقم،اما اگر بخواهیم با دادن آمار برعکس یا پیش کشیدن تعداد بسیار اندک پسران دارای مشکل جسمی یا آنها که مسئولیت پذیر نیستند،مخاطب را دربرابر پرسشی مثلاً لاینحل قرار دهیم،بنده مخالفم.
مسئله بسیار بسیار ساده است؛به دلیل سخت گیری های بی مورد خانواده های دختردار و خود دختران و نیز عدم مدیریت درست و بهینه اقتصادی در دید کلان و یک سری پارامترهای دخیل جانبی،پسرانی که تعداد آنها از دختران بسیار بیشترند نمی توانند ازدواج نمایند و دخترانی با سن بالا و مجرد داریم.
و اگر مشکلات فوق نبود،چون خود پسرم به ضرس قاطع می گویم که هیچ پسری از رابطه جنسی مشروع بدش نمی آید و خیلی هم به آن راغب است و ایضاً دیگر هیچ پسر بی مسئولیتی هم در کار نخواهد بود به دلیل مشکلات فوق،چون دیگر مشکلی در کار نخواهد بود.
اصلاً یک پرسش متقابل و خیلی اساسی و در همان حال ساده با عنایت لازم به مطالب بالا پیش می آید:
پسرانی که سن بالایی دارند و مجردند و نیازمند به رفع نیازهای جنسی و عاطفی تکلیفشان چیست؟
بنابرین آشکار می شود که موضوه ذوالجهین و متقابلاً هم در مورد پسران و هم در مورد دختران صادق است و چون جمعیت پسران آماده ازدواج بیشتر است،پس پرسشی یکتا و فقط و فقط درباره پسران خواهیم داشت که حقیقت و واقعیت محض است:
تكلیف پسرانی كه تمایل به رفع نیازهای عاطفی و جنسی خود هستند و تمایل دارند یك ازدواج سالم داشته باشند،چیست؟چون دختران از آنها کمتر هستند و سر عده ای از پسران بی کلاه خواهد ماند.
البته آشکارا می دانیم که دلیل مسئولیت ناپذیری و نیز عدم توانایی ازدواج برخی از پسران به دلیل مشکلات بالاست که بیان کردم.روشن است که دختران و خانواده های آنان و دولت باید مشکل بسیار کوچک دختران فاقد شوهر و مشکل بزرگ پسران فاقد زن را حل نمایند.
پس این خود دختران هستند که باید با درایت و آسان گیری پسری را برای ازدواج با خود ببرگزینند و تازه این عده ای از پسران هستند که در آخر کار عزب مانده و اصلاً به دلیل کمبود دختر نمی توانند ازدواج نمایند.
-
RE: دوبار؛چرا؟(تعدد زوجات آقایان)
آقای sorena-arman من این حدیث رودر جایی خوندم که الان حضور ذهن ندارم اما در مورد خلاف شرع بودن ازدواج مجدد بدون اجازه همسر اول با ید به مطلب زیر اشاره کنم که امیدوارم حتی اگر این مرجع عالیقدر مرجع تقلید شما نباشند به عنوان یک مقام دینی صحبتشون رو قبول داشته باشید .
ازدواج مجدد مرد بدون رضايت همسر اول به نظر اينجانب حرام و گناه است و از نظر شرعي جرم است، و اگر زن اول بعد از عقد زن دوم رضايت ندهد، اين عقد اثر حقوقي ندارد. منبع : سایت ایت ا.. صانعی
حضرت آيت الله العظمي صانعي در گفتگو با راديو«دويچلاند فونك» آلمان ضمن بيان مطلب فوق اظهار داشتند: «ازدواج دوم مرد بدون رضايت زن اول خلاف زندگي با خوبي و معروف و هم چنين خلاف عدالتي است كه در قرآن به صورت شرط براي ازدواج دوم آمده است.»
اين مرجع بزرگوار تقليد با ابراز تأسف از ارائه برخي لوايح (كه به مرد اجازه مي دهد بدون رضايت زن اول، مجددا ازدواج نمايد) به مجلس براي تصويب فرمودند: « اميدوارم چنين قانوني در مجلس شوراي اسلامي به تصويب نمايندگان محترم نرسد و من همواره دعا مي كنم كه چنين امري را كه ظلم و خلاف عدالت مي دانم، در حق زنان تبديل به قانون نشود.»
معظم له با بيان اينكه من با تعدد زوجات مخالف نيستم بلكه با آزار و اذيت زن مخالفم فرمودند: «اگرچه مسئله تعدد زوجات در برخي زمانها و در برخي قبائل، متعارف و مرسوم و مورد پذيرش زنان بوده است، اما امروز چون اين مسئله موجب آزردگي خاطر زنان است انجام آن نيازمند اذن زن اول است و در حقيقت زن دوم گرفتن، در اختيار زن اول است و اين عين عدالت است .»
آيت الله صانعي با بيان اينكه اين گونه مسائل نيازي به وضع قانون ندارد بلكه بايد بدون قانون و در كانون خانواده با رضايت زن اول حل و فصل شود افزودند: «مجلس خداي ناخواسته با تصويب اين قانون مشكل ديگري به مشكلات موجود خصوصاً مشكلات زنان نيافزايد.»
-
RE: دوبار؛چرا؟(تعدد زوجات آقایان)
البته اگر یک زمان بر سر این حق به توافق رسیدیم" اینکه زن انسان بابت حق طبیعی مردش ناراضی باشه ازش شد دلیل!!
امیدوارم توجیه شده باشید که این حق طبیعی واسه عملی شدن نیاز به شرط داره.
-
RE: دوبار؛چرا؟(تعدد زوجات آقایان)
و از آن سوی نیز داشتن رضایت قلبی و یکم زندگی معمولی و بیرون از تنش نیز برای زنان از حقوق اولیه آنان است..
-
RE: دوبار؛چرا؟(تعدد زوجات آقایان)
آیت الله صانعی تنها یکی از مراجع این کشور هستند و چند ده معطمعظم اله در کشور وجود دارند.که تقریبا تمامی آنها غیر ازآقای صانعی متفق القول رو حلال دونستن این حق هستند. من یقین دارم همچین حدیثی به همچین مضمونی وجود نداره. جسارت نمی کنم ولی فکر می کنم یخورده اشتباه می کنید.
-
RE: دوبار؛چرا؟(تعدد زوجات آقایان)
در ثانی من می تونم به عنوان یک مقام دینی(حتی به عنوان یک انسان فقط) ایشون رو محترم بدونم ولی آیا دلیلی بر پذیرفتن حرف ایشون هست؟
چون در این صورت حرف دهها نفر دیگه رو نباید بپذیرم. بحث اصلی سر این مسائل نیست. سیما و من یک راهکار از شما خواستیم. نمی شه گفت چون من پسر نمی تونم یا اصلا نمی خوام ازدواج کنم یک دختر هم نباید ازدواج کنه!! !! شما یک راهکار بدین. بگید اینطوری درسته! نه اینکه صورت مسئله رو پاک کنید.
داشتن یک رابطه معمولی حق زنان است. ولی داشتن حداقل های یک رابطه رو حق اون زنی که نمی تونه ازدواج کنه نباید دونست. وقتی رفاه حق همست اگر رفاه برای همه قابل حصول باشه و کسی رو از جزیی از رفاه محروم کنند اشتباه است. ولی وقتی رفاه کامل برخی مستلزم بی چیز شدن و آرزوی دست نیافتنی افراد دیگست انسانیت ایجاب می کنه که افراد از اندکی از رفاهشون دست بردارند و اونو بب بقیه شریک باشن! اسلام-و خداوند فقط به زیارت عاشورا خوندن -نماز و دعا خوندن و مسجد و صومعه رفتن نیست!این رو بیشتر به خودم می گم چون بیشتر از همه شما از انسانیت دورم
-
RE: دوبار؛چرا؟(تعدد زوجات آقایان)
درود بر سورنا جان
برادر گرامی سورنا جان!با اینکه دیدگاه هایم در بسیاری موارد همانند شماست،اما در این مورد شما نه از جهت شرعی که به دلیل انگیزه های دیگری که بنده در آن انگیزه ها با شما شریکم،موافق تعدد زوجات هستید و من هر چند آن انگیزه ها را می پذیرم(آن ده دوازده موردی که گفتید سبب زحمت برای ما آقایان است در ازدواج و یا گونه ای ستم)اما صددرصد و برای ابد مخالف این نظرات شمایم در این مورد.
بر سخن شما نقدی منصفانه دارم که کوشیده ام خدای ناکرده به هم غم و همدرد و همجنس ارجمندم خنجر از پشت نزده باشم:
1-آیا شما می پذیرید که تعداد جمعیت آقایان همواره از سرشماری 1345 تا 1385 در هر رده سنی و بویژه در سنین ازدواج بالاتر از جمعیت زنان است؟می پندارم مجبور به پذیرفتنید،زیرا با سرچی در گوگل یا مراجعه به مرکز آمار ایران در تهران چنانکه من این کارها را جداگانه کردم،به درستی این واقعیت فوق پی خواهید برد.
2-شما از دل و خواسته قلبی دختران مسن مجرد که آیا دوست دارند ازدواج نمایند خبر دارید که خود را نماینده مشکل آنان در نبود شوهر برایشان قرار می دهید؟!آیا مدارکی شما و سیما خانم دال بر اینکه آنها براستی احساس مشکلی در خودشان به جهت تجرد دارند و اینکه شما را سخنگوی خودشان قرار داده اند می توانید ارائه دهید؟
3-براستی اگر بر فرض محال چنین دخترانی همگی چنان مشکلی بنام تجرد را داشته باشند،براستی جمعیت آنها چقدر است و در یک جامعه آماری در حد نزدیک به صفر نیستند؟
4-و همچنین چه آماری موثقی از پسرانی که براستی تا آخر عمرشان نمی خواهند خودشان از ته دل و نه هیچ دلیل دیگری ازدواج نمایند،دارید؟جمعیت آماری آنها چقدر است؟
5-نه بنده و نه حضرتعالی سورنا جان یک زن در مقام همسر و مادری نیستیم،لذا شما هنگامی که به خرد و دل و احساس خود برمی گردید آیا براستی دادن مجوز به آقایانی که نه برای کمال یا آرامش و روشن است تنها برای شهوت مایل هستند زن دیگری بگیرند،درست و عادلانه می دانید؟
6-شما واقعاً و با اطمینان کامل از این خبر دارید که دختران مجرد مسن که از تعداشان نیز خبر ندارید و البته هر دو می دانیم تعدادشان اندک است،آنها نیز می خواهند زن دوم یا چندم مردان شوند؟ناگفته پیداست که هر زنی شوهرش را تنها برای خود می داند و می خوواهد و از سویی آیا این گونه دختران راضی به خون دل خوردن زنان نخست و یکتای مردان و بهم خوردن زندگی آنان می شوند؟و در آینده مشاجرات فرزندانی که به هم اندرند و از دو مادر؟
7-سورنا جان،اکنون که بنا بر مدیریت ضعیف اقتصادی افرادی چون بنده با مدرک فوق لیسانس و تخصص های نرم افزاری مربوط به مهندسی و طراحی معماری و سابقه کار بیکاریم و بی خانه چون شما که البته دستکم شما کاری با ماهی یک میلیون دارید، از ته دل و صمیم قلب برعکس شما مایل به ازدواجیم و نمی توانیم؛چرا بجای این حرفهای الکی که بر مبنای اطلاعات نادرست آماری و فرضیات کاملاً موهومی که وجود ندارند(دختران مجرد مسن یا جوان بی شوهر) است نباید خانواده ها را آموزش داد و نیز دختران جوان را که توقعات بی جایشان را پایین آورده و همه و همه دست به دست هم دهند تا پسرانی جوان و میان سال چون خود بنده پیشه و کاری داشته باشیم تا همان دختران بی شوی نمانند؟
جالب است،عرصه را آنچنان بر جوانان تنگ کرده اند و کرده ایم که توانایی ازدواج که از نخستین حقوق یک پسر جوان است از آنها سلب شده است و آنگاه داد و فغان از دخترانی که خواستگاری برایشان نیست آورده ایم و از آن عجیب تر همین مشکل خود ساخته را مستمسک مضحکی برای تجدید فراش متمولین بی درد قرار داده ایم؟؟؟؟؟!!!!!!!!
این کارها و حرفها و وقت تلف کردن ها یعنی چه؟اصلاً چرا و به چه دلیل سخن و حتی خیال تعدد زوجان آقایان را در این زمانه بدون هیچ دلیل و کمبودی در جامعه پیشمی کشید و می کشند و در عین مشکلات فراوان جونان عزب و دختران مجرد نیازمند به همسر و همدردی؟؟؟؟؟؟چرا والدین دختران به دامادشان کمک نمی کنند و یا مهریه ها را پایین نمی آورند؟؟؟!!!این همه آدمی را چرا به دانشگاه راه می دهند تا این همه فارغ التحصیل بیکار دشته باشیم!!!!
این چه زیان کاری و مسخره بازی است که همگی داریم بر سر خودمان می آوریم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟
-
RE: دوبار؛چرا؟(تعدد زوجات آقایان)
گردآفرید گرامی بر مردمی چنین و مملکتی اینچنین بیشتر از این روا نمی باشد . من نمی توانم حماقت نسل قبل از خودم رو که تمام مکافاتی که ما می کشیم واز بی کفایتی آنهاست که تمامی عقده های خود را بر سن جوانان خود خالی کرده اند!! نداشته های خود را و اشتباهات خود را و جبران آنها را در فرزندان خود(اگر گمان کنیم هر پدری و هر مادری در این کشور به نوعی والدین و نسل قبل ما محسوب می شوند) را تغییر بدهم. پیشنهاد من با توجه به واقیعت موجود بود و اینکه اگر ما پسران نمی توانیم ازدواج کنیم سد راه ازدواج دختران نباشیم. به هرحال شاید اشتباه می کنم و نگرش من با توجه به فرمایشات شما مسلما پر از ایراد است.با توجه به آخرین پست شما من اغنا شدم.
درود بی پایان
-
RE: دوبار؛چرا؟(تعدد زوجات آقایان)
بدون مقدمه میرم سر اصل مطلب
بخشی آیه سه سوره نسا: از دیگر زنان آنچه برای شما پاک است، دو و یا سه و یا چهار زن را به همسری در آورید. پس اگر بیم آن دارید که عدالت نکنید، به یک همسر ویا آنچه مالک آن هستید بسنده کنید که این راه نزدیکتر است که ستم نکنید.
آیه 129 سوره نساء: و هرگز نمی توانید میان زنان عدالت کنید هر چند هم بکوشید پس یکسره تمایل نورزید و آن دیگر را بلا تکلیف رها کنید. و اگر سازش و تقوا پیشه کنید بی شک خدا آمرزنده ی مهربان است.
به نظر بنده قضیه کاملا روشنه مثل ماجرای کنیز و غلامه که تو قرآن هست(و با بحث تقوا که به عنوان تنها برتری بین انسانها هست متناقضه) ولی در خود قرآن و احادیث مختلف بر آزاد کردن اونها اشاره شده و امروزه تقریبا از بین رفته در کل بعضی مسائلی که حذفش برای اعراب اون موقع مشکل بوده اینجوری مدیریت شده تا به مرور حذف بشه حالا اگه نشده مشکل جای دیگه هست که در مطالب ارسالی دوستان تا حدودی شکافته شده.
البته می دونم که تفسیرهایی هم در باره این این آیات هست ولی چون هرکی قراره نظر خودشو بده من میگم این آیات انقدر شفاف مطلبو گفته که نیازی به تفسیر نیست. به اون قسمتش که گفته <<این راه نزدیکتر است که ستم نکنید>> فکر کنید، در عصر حاضر میشه زن دوم یا چندمی گرفت و به هیچ کدام ستم نکرد؟؟؟ پس قضیه کاملا شفافه.
اگه یه کم بیشتر توجه کنیم و نخواهیم بنحوی توجیه روی این موضوع بزاریم یه جور نهی غیر مستقیم کامل مشهوده چون گرفتن چند زن رو به ایجاد عدالتی بین اون زنها منوت کرده که حتی با کوشش فراوان هم دسترسی به آن غیر ممکنه.(لازم می دونم بگم من مفسر قرآن نیستم اینم فقط برداشت شخصیم از این آیاته و این مطلبو برای کسانی که آیه اول رو مجوزی برای گرفتن چهار زن می دونن آوردم شاید بیشتر تامل کنند)
با تشکر و درود فراوان و به امید تعاملات سازنده
-
RE: دوبار؛چرا؟(تعدد زوجات آقایان)
از شما دوست گرامی جهت تبیین دینی مخالفت با تعدد زوجات آقایان با بهره از متون دینی سپاسگزارم.
-
RE: دوبار؛چرا؟(تعدد زوجات آقایان)
بابا آخه مرد عاقل که یه اشتباه رو دو بار تکرار نمی کنه.همه تو یکیش موندن حالا تعدد زوجات ؟!!فقط میتونم بگم خدا به فریاد اونی برسه که مدام اشتباهش رو تکرار میکنه.
-
RE: دوبار؛چرا؟(تعدد زوجات آقایان)
تکه یخ اونایی که تو یکیش موندن درآمد کافی ندارند و...
بحث چیزی فرای اینهاست.
-
RE: دوبار؛چرا؟(تعدد زوجات آقایان)
آقای sorena-arman خیلی خیلی خوبه که شما ازدواج نکردید و خدا رو شکر هیچ وقت هم قصد چنین کاری رو ندارید چون با دید گاهی که شما دارید ( داشتن عشق به شوهر ، عشق به زندگی و به فرزند اسمش از دید گاه شما رفاه نام داره و زنی که تمام عمر جوانی و نیروش رو برای آباد کردن و سر سبزی زندگیش داره انجام میده حالا به عنوان یه مسلمون باید بیاد این رفاه رو تقسیم کنه!!!!!!!!!) باید خدا به روی اون دختری رحم میکرد که همسر چنین مسلمون انسان دوستی شده . لطفاً اگه زحمتی نیست بر سر عهد عذب بودن خودتون بمونین و یه دختر بینوا رو با بی شوهر موندن نجات بدین.
-
RE: دوبار؛چرا؟(تعدد زوجات آقایان)
راستی یادم رفت بگم که این ما نیستسم که داریم صورت مسئله رو پاک میکنیم بلکه شما هستین که دارین مسئله ای به نام احساس بدبختی و نیاز مبمرم به هوو شدن رو که ادله ای براش ندارین پر رنگ جلوه میدین.
-
RE: دوبار؛چرا؟(تعدد زوجات آقایان)
سلام دینا.ه
خواهش می كنم در ایجاد پست دقت كنید با توجه به بحث و عنوان موضوع مطلب بنویسید و از چالش با شخص و شخصیت افراد پرهیز كنید.
این نكته ای هست كه منجر می شود مطالب پرمحتوا تر، تنش ها كمتر و تعاملات سازنده تر گردد.
اگر به نظرات شخصی انتقاد داریم، باید دلایل انتقاد خود را با لحنی صریح و البته با احترام بیان كنیم.
-
RE: دوبار؛چرا؟(تعدد زوجات آقایان)
ممکنه ار دوستان خواهش کنم نظرشون رو راجع به پست 170 مطرح کنند. با تشکر فراوان
از جناب گرد آفرید هم تشکر می کنم به خاطر نظرشون
-
RE: دوبار؛چرا؟(تعدد زوجات آقایان)
دینا be cool
من این رو"عشق به شوهر و عشق به فرزند و تلاش و.." رو رفاه نمی دونم و مشخصا این برداشت شما به دلیل این بود که می خواستید نتایج مد نظر خودتون رو بگیرید. شما بد برداشت کردید. من داشتن امنیت (که یک دختر تنها و مجرد ازش بی بهرست) داشتن سرپناه، تامین مالی و همین طور بهره بردن از احساسات وپذیرفته شدن در جامعه و همین طور ارضا میل جنسی رو یک حدی از رفاه دونستم.تموم اینها چیزهایی هست که چون دارید اونها رو کم اهمیت می دونید و دنبال بهره های دیگه ای از زندگی هستید بحث رو به چیزی به اسم عشق به شوهر و عشق به فرزند و...می کشونید که از دید کمتر انسانی حرفهاتون بدون منظور سو تعبیر می شه!! اینهایی که شما بی اهمیت می دونید(چون بهره مندید ازشون) آرزوی شب و روز خیلی از انسانهاست. این که شما اینها که یک سری دخترهای ازشون بی بهره هستند رو ادله ناکافی می دونید باز هم ناشی از برداشت خاص شما از انسانیت و دین هست. چون دین با معیارهایی مثل حج رفتن و نماز و روزه و ... که زحمتی براتون ایجاد نمی کنه نمی تونه محک بخوره. جایی که منافع شما به خاطر انسانیت شما ه خطر بیفته و شما بگذرید از منافعتون می شه گفت شما دیندارید.
کسی شما رو مجبور نکرده به رضایت دادن و به نظر من هم بدون رضایت زن ازدواج مجدد کردن علاوه بر غیر قانونی بودن احمقانه هم هست.بحث بر سر اینه که من عمیقا احساس می کنم حتی خود خانومها هم از حقوق خودشون دفاع نمی کنند عملا! و بلکه هدف غاییشون از دفاع از حقوق زنان دفاع از حقوق زنانی با مشخصه های خودشون هست و نه همه زنان!! و دختران!!
از بابت تموم توهین های شما ممنونم.البته من همون طور که در پستهای قبلیم عرض کردم از شما و برخی دیگه از دوستان انتظار خلاف این ندارم. شما هر جا که بحث به منطق کشیده می شه و سخت می شه ناگزیر به میدان احساسات می کشونید. میدونی که توش قدرت پیروزی رو دارید یا لااقل موفق تر از نبرد در یک بحث منطقی می تونید عمل کنید.
من به هیچ عنوان قصد ازدواج مجدد در زندگی آینده خودم رو نخواهم داشت علتهای من کاملا شخصی و مبتنی بر عاطفی بودن بیش از اندازه منه که خیلی وابسته می شم به یک نفر . صحبت من سر چیز دیگریه که در ابتدای پست عرض کردم.
اگر قصد بحث کردن با من رو دارید جملات من رو بخونید و راجع به اونها نظراتتون رو بدین و موضوع رو منحرف نکنید. در غیر این صورت من جوابی به صحبتهاتون ندارم.
یا حق
-
RE: دوبار؛چرا؟(تعدد زوجات آقایان)
خیر من قصد بحث کردن با هیچ کسی رو ندارم اگر توهینی کردم ناخواسته بوده و عذر می خوام . شاید شما در مورد احساساتی برخورد کردن من درست بگید بهتره دیگه من تو این تاپیک نظر ندم چون هر چقدر سعی میکنم احساساتم کنترل کنم موفق نمیشم .
-
RE: دوبار؛چرا؟(تعدد زوجات آقایان)
من یقین دارم قصدی غیر از توهین نمی تونه چنین حرفهایی رو جاری کنه. در هر حال خواهش می کنم.امیدوارم موفق باشید.
-
RE: دوبار؛چرا؟(تعدد زوجات آقایان)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط گرد آفرید
با درود به همه دوستان
عرض کنم که بنده حدود یک هفته پیش می خواستم یک جستجو و بررسی در آمار زنان و مردان جهت ادامه گفتگو در این موضوع و غنا بخشیدن به آن داشته باشم که فراشوم شد؛اکنون این کا را به سامان رسانیدم و از همه می خواهم به مطالب زیر نگاهی بیندازند تا خیلی چیزها آشکار گردد:
بر اساس آخرین سرشماری کشور در سال 1385, جمعیت کل کشور بالغ بر70،495،782بوده است
که از این تعداد جمعیت مردان 35,866,362 و جمعیت زن: 34,629,420 به ثبت رسیده است.
نسبت جنسی در هنگام تولد در کشور ایران برابر است با 1.05(105 پسر به 100 دختر)و نسبت جنسی کل(نسبت تعداد کل مردان به تعداد کل زنان) در کشور ایران برابر است با 1.03 مرد/زن (103 مرد به 100 زن).
در تمامی جوامع بشری زنان به طور طبیعی بیش از مردان عمر می کنند و همین امر موجب کاهش نسبت های جنسی در میان افراد کهنسال می گردد.
همچنان که هم اکنون بیش از 70 درصد از جمعیت کهنسال کشور ایران را نیز زنان به خود اختصاص می دهند.
[color=#008000ولی در تمامی گروه های سنی دیگر (به استثنای گروه سنی بالاتر از 60 سال) تعداد مردان بیش از تعداد زنان می باشد.[/[/color]size]
در جدول زیاد آمار گروههای مختلف سنی را به تفکیک می توانید مشاهده کنید.
عدد بالا:آمار مردان
عدد پایین:آمار زنان
0-4 ساله
2801568
2662410
9- 5 ساله
2820524
2688533
14-10 ساله
3441245
3267349
19-15 ساله
4442901
4283860
24-20 ساله
4611851
4399571
29-25 ساله
3760167
3464785
34-30 ساله
2837969
2615562
39-35 ساله
2511545
2409579
44-40 ساله
2081679
2007479
49-45 ساله
1792481
1730280
54-50 ساله
1386063
1369357
59-55 ساله
923536
964445
64-60 ساله
726449
۷۴۵۴۳۱
جمع كل
35,866,362
34,629,420
*پس نتیجه میگیریم که در جامعه ایران از نظر تعداد مرد برای ازدواج با زنان ایرانی نه تنها هیچ مشکلی نیست بلکه تعداد مردها برای ازدواج با زن ها بیشتر هم هست.
جهت مزید اطلاع و اطمینان دوستان ارجمند لینک صفحه اینترنتی مرکز آمار ایران را که مؤید مطالب بالاست می آورم،فقط هنگامی که صفحه مذکور باز شد در جدولی که خواهید دید ردیف 15 آن را دانلود کرده و اطلاعات مزبور را شخصاً مشاهده نمایید..
نسبت جمعیتی زنان کشور از مردان کمتر است و زنان 1/49 درصد از جمعیت کشور را تشکیل می دهند. نتایج سرشماری سال 1385 نشان می دهد که در سال 1385 جمعیت کشور بالغ بر 70 میلیون و 495 هزار و 782 نفر (70495782) بوده است که از این تعداد 35 میلیون و 866 هزار و 362 نفر مرد و 34 میلیون و 629 هزار و 420 نفر زن بوده اند .
براساس سرشماری عمومی نفوس مسکن سال 1375 تعداد جمعیت کشور برابر با 60055472 نفر بوده است که محاسبات نرخ رشد جمعیت کشور طی سالهای 1375 تا 1385 نشان می دهد که متوسط نرخ رشد جمعیت کشور طی این سالها 6/1 درصد بوده است .
لازم به ذکر است : نسبت جنسی جمعیت کشور ( تعداد مردان به ازای یکصد نفر زن) حدود 103 بوده است ، [size=large]یعنی به ازای هر صد نفر جمعیت زن صد و سه نفر مرد وجود دارد و به عبارت دیگر ، 9/50 درصد جمعیت کشور را مردان و 1/49 درصد را زنان تشکیل می دهند .
اکنون دوستان گرامی بنده یک سفارش به خودم در درجه نخست و سپس بانوی گرامی سیما45 و نسز به همگان دارم که اگر در راستای بحثی خاص می خواهیم از داده های آماری و مرجعی علمی سخن بگوییم،اولاً از درستی اطلاعات آن مرجع آگاهی داشته و دوماً خدای ناکرده همین جوری الکی یک آمار و ارقامی را که مبنایی ندارند تنها برای اثبات موقتی نظرمان که به هر حال نادرستی آن افاشء خواهد شد،نیاوریم.
سیما 45 ارجمند بنا بر گفته خودشان دیگر در این گفتار مطلبی نخواهند گذاشت و در همان آخرین نوشتارشان همه را در برابر دو پرسش به ظاهر لاینحل قرار دادند و پاسخ آن را نیز بر عهده دوستان که البته نتیجه دلخواه خودشان را بگیرند.زیرا روابط جنسی خارج از شرع که غیر قانونی است و دختران هم بنا بر گفته البته اشتباهشان بیشتر از مردان هستند و زنان مجرد بالای 35 سال نیز به همیچنین،پس تنها راه تجدید فراش ما آقایان است.
با توجه به امار موثق بالا می بینیم که مشکل نخست ایشان از بن و پایه اشتباه و نادرست است و دقیقاً برعکس آن تعداد مردها در همه سنین بیشتر از زنان است و مردان مجرد بیشتری حتماً خواهیم داشت.
در مورد زنان 35 ساله مجرد که دومین معضل لاینحل ایشان بوده است،اگر به بیانات بنده نگاه کنند و می پندارم حتماً هم چنین است . . .باید به آگاهی ایشان برسانم که بچه دار شدن در سنین بالای این سن و خود این سن سبب ناهنجاریهای جسمی و روانی در کودک می شود که مرده زایی یا عقب مانده بودن نوزادانی که مادرانشان بالای سی و پنج سال باردار مبی شوند تقریباً حتمی است و افزون بر آن برای خود مادران در این سن نیز بارداری و زایمان خطرناک است.
دوماً و از همه مهمتر هنگامی که ما مردان گوگولی تعدادمان بسی بیشتر از زنان است،چرا آنها از زمان آمادگی برای ازدواج که حدود بیست سالگی است کدام از همه خواستگارنشان و خانواده آنها اشکال گرفته اند تا اکنون بی شوهر و مجرد باشند؟!!
به طور کلی به دلیل اینکه ایشان به منابع آماری اشتباهی استناد کرده و این احتمال هم بسیار اندک است که خدای ناکرده شاید می خواستند رندی کرده و حرفشان را به کرسی بنشانند،کلاً استدلالها و بیانات ایشان برای لزوم تعدد زوجات ما آقاین سراسر نادرست و اشتباه است.به دلیل بیشتر بودن جمعیت مردان از زنان بنا بر آمار فوق هر دو مشکل ایشان نیز براحتی پاسخ داشته و حل می شوند و اصلاض لزومی به مجوز برای عدم استیذان یا اجازه آقاین از همسر اصلی و یکتایشان برای ازدواج مجدد نیست.
با سلام به تك تك دوستان گرامي :72:
اگر چه عهد كرده بودم كه در اين تاپيك ديگر مطلبي ننويسم ولي متاسفانه اين مطلب كه در بالا توسط دوست گراميمان نوشته شده و در صندوق پيامهاي شخصي من هم ارسال نمودند مرا برآن داشت كه عليرغم ميل باطني براين مطلب نگارشي داشته باشم .
اول سپاس از زحمات دوست گرامي جناب آقاي گردآفريد بخاطر زحمتي كه كشيدند و آماري را تهيه كردند براي اثبات غلط بودن ادعاي غلط دال بر بروجود زنان بي سرپرست .
دوست گرامي جناب آقاي گرد آفريد آماري كه جنابعالي ارائه كرديد هر كسي به خوبي ميداند يك آمار جمعيت بيشتر نيست و نتيجه گيري شما دال بر اينكه همواره تعداد مردان ما بيشتر از زنان بوده نيتجه گيري شايد منطقي بوده باشد ( البته با احتساب سن كودكان يك هفته به بالا ) ولي جواب آمار درخواستي ما نيست .
اصولا در روشهاي آماري براي هر بحثي مبنايي و بيسي قرار ميدهند بعد شروع ميكنند به آمارگيري :
مثلا براي به دست آوردن آمار بي سوادان و يا سواد داران ميايند سن 7 سالگي را مبناي محاسبه قرار ميدهند ( با توجه به اينكه سطح سواد آموزي رسمي از اين سن است ) بعد آمار كمتر از سن 7 را از كل آمار جمعيت كم ميكنند آنوقت عدد جديد به دست آمده را مبناي محاسبه آماري قرار ميدهند و با توجه به آن درصد و يا تعداد بي سوادان و سواد داران را مشخص ميكنند
مثال ساده تر اينكه وقتي ميخواهند آمار شركت كننده گان در يك انتخابات را اعلام كنند نمي آيند كل جمعيت را محاسبه كنند كه .
بلكه مبناي آن را مثلا سن 15 سال قرار ميدهند سپس آمار افراد كمتر از 15 را از كل آمار جمعيت كم ميكنند آنگاه عدد حاصل را مبناي محاسبه آماري و محاسبه درصد شركت كنندگان قرار ميدهند .
رقم اعلام شده يك ميليون و پانصد هزار زن بالاي 35 سال مجرد را اگر ميخواهيد اثبات كنيد كه وجود ندارد روش آماريش را در زير به شما ارائه ميكنم هريك از دوستان ميتوانند با توجه به اطلاعات خود از اين روش براي صحت و سقم اين آمار اقدام كنند
پس بحث ما آمار زنان مجرد بالاي 35 سال در جامعه ماست . روش محاسبه آماري آن هم عبارت است از :
با توجه به اينكه اين دسته از زنان همان دختران جوان آماده ازدواج در سالهاي بين 1359 الي 1369 كه تقريبا دوره بحران كشور با توجه به فرآيند شروع جنگ و اتمام آن است ( اگر چه جنگ 8 سال ميباشد ولي آمار شهدا تا دو سال بعد با توجه به مرگهاي ناشي از سموم شيميايي ادامه داشته ) ميباشند يعني دختراني در سن 15 سالگي به بالا بودند كه الان قاعدتا از 35 به بالا سن دارند . حالا روش آماري زير را ارائه ميشود :
مبناي محاسبه سن ازدوج براي دختران طبق قانون كشور : 15 سال
مبناي محاسبه سن ازدواج براي پسران طبق قانون كشور : 18 سال ( يعني با اين سنها ازدواج ثبت دفاتر ازدواج ميشود . با استثناء هم كاري نداريم )
مرحله اول : ابتدا جمعيت سالهاي 1359 الي 1369 را محاسبه كنيد ( ميتوانيد از همين آمار آقاي گردآفريد استفاده كنيد البته با فرض تقريبي بودن )
مرحله دوم : آمار دختران كمتر از 15 سال را محاسبه كنيد و از آمار مرحله اول كم كنيد
مرحله سوم : آمار پسران كمتر از 18 را محاسبه كنيد و از آمار مرحله دوم كم كنيد
مرحله سوم : آمار متاهلين را محاسبه و از عدد حاصل از مرحله سوم كم كنيد
حالا تازه رسيديم به آمار واقعي مجردين ( اعم از پسر يا دختر ) كه مبناي آماري ماست يعني آمار دختران و پسران مجرد ( در اين مرحله سن مطرح نيست ) .
حالا آمار دختران را از اين عدد واقعي جدا محاسبه كنيد و عدد آماري پسران را نيز جدا محاسبه نموده حاصل را با هم مقايسه كنيد . عدد حاصل ميشه تفاوت آمار دختران و پسران مجرد در دهه مورد نظر .
راه دوم و ساده تر مبنا را از سال 1387 در نظر ميگيريم :
مرحله اول : آمار كنوني جمعيت ايران را محاسبه كنيد. ( كل جمعيت سال 1387)
مرحله دوم : مثل دفعه قبلي آمار افراد زير 35 سال را محاسبه و از عدد مرحله اول كم كنيد ( اينبار مستقيم ميخواهيم آمار مجردين بالاي 35 را محاسبه كنيم تا دروغ بنده يا به عبارتي دروغ آمار مراكز قضايي به قول دوستمون گردآفرين اثبات بشه )
مرحله سوم : آمار متاهلين بالاي 35 سال را محاسبه و از عدد مرحله دوم كم كنيد .
عدد حاصله تازه ميشود آمار مجردين بالاي 35 سال ( اعم از دختر يا پسر )
مرحله چهارم : آمار دختران مجرد بالاي 35 را جداگانه و آمار پسران مجرد را جداگانه از حاصل به دست آمده محاسبه كنيد تا بتوانيد اثبات كنيد كه كداميك تعدادشان بيشتر است و به چه مقدار .
اميدوارم دوستان بتوانند روش درست تحقيق كردن را سرلوحه كار خود قراردهند . من هم با اين جمله دوستمون گردآفريد كاملا موافق هستم و عين جمله اشان را در زير ذكر ميكنم : ( اينبار خطاب به خودشان )
(( اکنون دوستان گرامی بنده یک سفارش به خودم در درجه نخست و سپس بانوی گرامی سیما45 و نسز به همگان دارم که اگر در راستای بحثی خاص می خواهیم از داده های آماری و مرجعی علمی سخن بگوییم،اولاً از درستی اطلاعات آن مرجع آگاهی داشته و دوماً خدای ناکرده همین جوری الکی یک آمار و ارقامی را که مبنایی ندارند تنها برای اثبات موقتی نظرمان که به هر حال نادرستی آن افاشء خواهد شد،نیاوریم.))
اما يك سخن مستقيم خطاب به جناب آقاي گردآفريد : دوست گرامي آدم زنده وكيل وصي نميخواهد كه جنابعالي در يكي از پستهايتان خطاب به دوست گرامي آقاي سورنا فرموديد كه من ايشان را سخنگوي خودم قرار دادم . ايشان اگر مطلبي مينويسند نظر شخصي خودشان هست و بس و اگر بنده هم ديگر نخواستم در اين تاپيك مطلب بنويسم صرفا به اين خاطر بود كه جلوي هتك حرمتهاي بيشتر را بگيرم . ضمن اينكه همانطور كه قبلا عرض كردم خودم را در جايگاه اثبات كننده چيزي براي كسي نميبينم كه در اين راستا تلاش كنم . آنچه كه گفتني بود قبلا مفصل گفتم و از نوشتن مطالب تكراري و جدل بيهوده هم بيزارم .
آمار بنده ازنه از روي سايتهاي اينترنتي بلكه از روي آمار مراجع ذيصلاح قضايي كه همان مركز آمار كه جنابعالي به آن تائيد داريد به طور كامل در اختيار اين نهاد گذاشته نه يك سري آمار كلي كه براي اطلاع عموم در دسترس همگان قراردارد .
به هر حال به قول يكي از دوستان كاش اين آمار واقعيت نداشت و اين معضل نيز موجود نبود دوست گرامي. قطعا ما هم كه در ميان پرونده هاي قضايي مطروحه در شعبات قضايي به حكم وظيفه و شغلمان دست و پا ميزنيم شايد رهايي ميافتيم . البته كاش .
اميدوارم واقعا اين آخرين باري باشد كه مجبور ميشوم براي پاره ايي توضيحات در اين تاپيك مطلب بنويسم . ضمنا هنوز هيچ دوستي راه حلي ارائه نداده و اين جاي تاسفه . به نظر ميرسه كه ما ايرانيها متاسفانه فقط اعتراض ميكنيم و نه ميگوئيم ولي نميدانيم كه پس چه بايد كرد . بعضي از دوستان هم سعي ميكنند از ريشه منكر وجود اين معضل باشند و خودشان را خلاص كنند .
در پناه حق باشيد
-
RE: دوبار؛چرا؟(تعدد زوجات آقایان)
البته سیما جان توهین هم می کنیم!! این یکی دیگر از افتخارات ماست که وقتی چیزی منطقی با احساسات ما جور در نمیاید به راحتی به فرد مقابل توهین می کنیم .
-
RE: دوبار؛چرا؟(تعدد زوجات آقایان)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط zendegy
بدون مقدمه میرم سر اصل مطلب
بخشی آیه سه سوره نسا: از دیگر زنان آنچه برای شما پاک است، دو و یا سه و یا چهار زن را به همسری در آورید. پس اگر بیم آن دارید که عدالت نکنید، به یک همسر ویا آنچه مالک آن هستید بسنده کنید که این راه نزدیکتر است که ستم نکنید.
آیه 129 سوره نساء: و هرگز نمی توانید میان زنان عدالت کنید هر چند هم بکوشید پس یکسره تمایل نورزید و آن دیگر را بلا تکلیف رها کنید. و اگر سازش و تقوا پیشه کنید بی شک خدا آمرزنده ی مهربان است.
به نظر بنده قضیه کاملا روشنه مثل ماجرای کنیز و غلامه که تو قرآن هست(و با بحث تقوا که به عنوان تنها برتری بین انسانها هست متناقضه) ولی در خود قرآن و احادیث مختلف بر آزاد کردن اونها اشاره شده و امروزه تقریبا از بین رفته در کل بعضی مسائلی که حذفش برای اعراب اون موقع مشکل بوده اینجوری مدیریت شده تا به مرور حذف بشه حالا اگه نشده مشکل جای دیگه هست که در مطالب ارسالی دوستان تا حدودی شکافته شده.
البته می دونم که تفسیرهایی هم در باره این این آیات هست ولی چون هرکی قراره نظر خودشو بده من میگم این آیات انقدر شفاف مطلبو گفته که نیازی به تفسیر نیست. به اون قسمتش که گفته <<این راه نزدیکتر است که ستم نکنید>> فکر کنید، در عصر حاضر میشه زن دوم یا چندمی گرفت و به هیچ کدام ستم نکرد؟؟؟ پس قضیه کاملا شفافه.
اگه یه کم بیشتر توجه کنیم و نخواهیم بنحوی توجیه روی این موضوع بزاریم یه جور نهی غیر مستقیم کامل مشهوده چون گرفتن چند زن رو به ایجاد عدالتی بین اون زنها منوت کرده که حتی با کوشش فراوان هم دسترسی به آن غیر ممکنه.(لازم می دونم بگم من مفسر قرآن نیستم اینم فقط برداشت شخصیم از این آیاته و این مطلبو برای کسانی که آیه اول رو مجوزی برای گرفتن چهار زن می دونن آوردم شاید بیشتر تامل کنند)
با سلام خدمت همه دوستان گرامی راستش من کل مطالب ارسالی در این بخش رو مطالعه نکردم ولی اینطور متوجه شدم که برای گرفتن زن دوم یا چندم به این صورت استدلال شده که چون تعداد زنان مجرد در سنین بالا بیشتر از مردان است پس ناچارا باید مردان تجدید فراش کنند تا این جمعیت بدون شوهر مانده دچار صدمه روحی و اجتماعی نشوند
در مقابل این استدلال باید گفت هیچ تضمینی وجود ندارد که مشکلات همسر دوم یا چندم شدن برای خود فرد، خانواده او و جامعه مشکلات روحی و اجتماعی بیشتر فراهم نکند برای اینکه وسعت مشکلات خانواده دو همسره و عمق این مشکلات بیشتر روشن بشه مثلا فرزند مردی که دو همسر دارد به سادگی یک مرد تک همسره نمی تواند ازدواج کند چون به دلیل دو همسره بودن پدرش مورد قضاوت هرچند غلط جامعه قرار می گیرند منظور اینکه در فرهنگ جامعه ما عواقب اجتماعی این قضیه که حتی تا فرزندان این اشخاص هم می رسد و مشکلات آن بیشتراست از مشکلات مجردی که با کمی ایمان و صبر و پیدا کردن دریچه به غیر ازدواج برای خوشبختی قابل حل می باشد (البته به نظر بنده). به عبارت عامیانه این مسئله در فرهنگ ایران از چاله به چاه افتادن است و باید گفت اگه پرونده هایی برای مشکلات زنان مجرد سن بالا در قوه قضاییه وجود داره پرونده های زیادی هم در موضوع ازدواج مجدد و مشکلات اون وجود داره و به نظر من ازدواج مجدد برخی از مشکلات این زنان و جامعه رو حل میکنه ولی مشکلات بیشتر از نوع دیگر و با دامنه و وسعت بزرگتری ایجاد میکنه.
اما بحث رو از زاویه دیگری عنوان کنیم، یک سوال: اگر تعداد مردان مجرد بیشتر بود آیا مجاز بودیم بگوییم برای حل مشکل زنان هم می توانند در آن واحد همسر دو مرد باشند؟ می دونم اکثر قریب به اتفاق هر کدام با دلایل خود اعم شرعی و عرفی و روان شناسی این فضیه رو رد می کنید و مردان مجرد رو به صبر توصیه می کنید اما به این نکته توجه کنید که شاید به دلیل برتریهای مردان از نظر فیزیکی و اجتماعی و... مجوزی برای چند همسری بودن مردان در طول تاریخ صادر شده و همونطور که برای یک مرد همسرش را فقط برای خودش می خواهد زنان هم همسر خود را فقط برای خود می خواهند ولی بخاطر برتری هایی که عرض شد مردان این مجوز را فقط برای خود صادر نمودند. و شما اگر به مطلبی که به عنوان نقل قول البته از خودم آوردم توجه کنید متوجه خواهید شد حتی مجوز شرعی هم که در اسلام در این مورد داده شده به نظر بنده درباره همان مقطع از زمان و مکان بوده بوده و قابل اجرا نیست و با احکام دیگر اسلام (ستم نکردن به سایر انسانها که تقریبا در تمام صفحات قرآن به آن اشاره شده) متناقض است و خداوند متعال به اینکه تقسیم محبت به طور عادلانه بین زنان حتی با تلاش زیاد هم قابل دسترسی نیست اشاره کرده و از انسانها در این آیات و جاهای زیاد دیگری خواسته که به یکدیگر ستم نکنند که قکر نمی کنم هیچ انسانی با این جمله مشکل داشته باشد و چون این راهکار ارائه شده یعنی ازدواج مجدد پر از ستم است راه خوبی به نظر نمی رسد و انسانی هم نیست.
اما راه حل این مشکل توسط خداوند مطرح شده که کاملا عقلانی نیز هست و آن پیشه کردن صبر و تقوا است و اینکه بدانیم درسته که شاید بهترین و سهل الوصول ترین راه برای برآورده سازی حداقلی از نیازهای روحی و جسمی انسانها به دلیل ارتباط خیلی نزدیک با یک انسان دیگر، ازدواج باشد اما تنها راه نیست و فقط باید زحمت کشید و فقط ساده ترین راه رو انتخاب نکرد و به دنبال راه های دیگر هرچند بهترین نباشد رفت مثل تحصیلات عالیه، بدست آوردن موقعیتهای اجتماعی، ورود به عرصه هنر، خدمت به خلق در فالبهای مختلف از جمله مدد کاری های اجتماعی و هزاران راهی که هر کس به فراخور حال خود میتواند زندگی متعالی را در آن جستجو نماید.
موفق باشید و به امید تعاملات سازنده
-
RE: دوبار؛چرا؟(تعدد زوجات آقایان)
درود
زندگی گرامی کدوم بزرگوار رو سراغ دارید که مشکلات جنسی خودشون رو با تقوا حل کردند؟ فیزیولوژیک بدن می طلبد این قضیه رو!! دوستانی هم که برای جلوگیری از فشار گرسنگی سنگ به شکم می بندند یک روز به دلیل تخریب بافتهای بدنش مشکلاتش یه دفعه رو سرش خراب می شه!!
همین طور کسانی که تقوا پیشه می کنند و خود رو از لحاظ جنسی ارضا نمی کنند دچار مشکلات عدیده روحی ورفتاری می شه که نمونه های اون رو در تجاوزهای جنسی و... به راحتی می تونید ببیند.تحصیلات عالیه هم فقط سرکوب می کنه این قضیه رو و یه جا بیرون می زنه!!خبر تجاوز استاد انگلیسی رو که کشیش بوده قبلا نشنیدید گویا؟!! و اینکه اون همیشه از فشار وحشتناکی رنج می برده که مجبور به کنترلش بوده. خدا علاوه بر روح به انسان بدن هم داده.شما زیبا صحبت می کنید. اما محض رضای خداوند یه مقدار واقع بین باشید. یه ذره!!!
-
RE: دوبار؛چرا؟(تعدد زوجات آقایان)
با درود بر همگان
با توجه به سخنان سیما 45 که دایره جمعیتی آن مربوط به زنان مجرد بالای 35 سال سن بوده است و ایشان روی این نکته تأکید دارند و می پندارند که براستی توجیهی جدید برای نظرشان درباره رفتار ناعادلانه ازدواج مجدد آقایان یافته اند،آمار زیر را که پردازشی هدفمند از جمعیت مردان و زنان است را در ادامه می آورم،تا خیال این خانم محترم راحت شود و پایان بخشی بر توجیهات بالوجهی باشد که بر تجدید فراش آقایان بر خلاف پسند اجتماعی و رضایت زنان یکتای آنان صحه می گذادر.
این جدول بر پایه نمایش آماری جمعيت 10 ساله و بيشتر برحسب سن، جنس و وضع زناشويي است که به دلیل عدم تطابق فایل اکسلی اصلی توضیحات مربوط به ستون هایش را پیش از آن می آورم.
ستون اول: شرح
ستون دوم: جمع کل----->>این ستون تنها در مورد مردان در سایت مرکز آمار ایران آورده شده است.
ستون سوم: جمع
ستون چهارم: دارای همسر
ستون پنجم: بی همسر بر اثر فوت همسر
ستون ششم: بی همسر بر اثر طلاق
ستون هفتم: هرگز ازدواج نکرده
ستون هشتم:اظهار نشده
---->مردان<----
مهر 1365............... 32870363 16839388 9179122 218201 61672 7011526 368867
مهر 1370(1) .......... 38655049 19997274 10442836 272509 50213 9106019 125697
آبان 1375.............. 45401083 23021747 11832626 233306 55977 10833730 66108
آبان 1385.............. 59522747 30244270 16516196 298598 139787 13130970 158719
ساكن در نقاط شهري . 41095674 20905108 11559714 189679 110172 8947720 97823
14-10 ساله ................. 4277679 2191218 12948 1270 1683 2137106 38211
19-15 ساله .............. 5776097 2935673 46736 1930 2398 2858582 26027
24-20 ساله................... 6259429 3100943 578751 2736 6222 2495610 17624
29-25 ساله .............. 5077373 2562557 1548215 3068 13935 990111 7228
34-30 ساله .............. 3928775 2010887 1723295 3269 16979 264928 2416
39-35 ساله .............. 3593610 1844232 1719527 4313 17840 101120 1432
44-40 ساله .............. 3033650 1557353 1490769 6041 14839 44795 909
49-45 ساله ................. 2573962 1325730 1281409 8077 12047 23466 731
54-50 ساله .............. 1979657 1023518 990762 11485 8668 12040 563
59-55 ساله .............. 1315505 665561 642118 11511 5071 6449 412
64-60 ساله .............. 979809 497943 474950 14634 3499 4495 365
65 ساله و بيشتر ...... 2300128 1189493 1050234 121345 6991 9018 1905
ساكن در نقاط روستايي 18344017 9297123 4936303 108560 29487 4163020 59753
14-10 ساله .................. 2418523 1243833 6330 885 1017 1211421 24180
19-15 ساله .............. 2936385 1499970 37210 1263 1401 1443571 16525
24-20 ساله .............. 2739796 1404789 355373 1546 2665 1034690 10515
29-25 ساله .............. 2137610 1092578 740260 1704 4703 341874 4037
34-30 ساله .............. 1618164 823809 734320 1713 4835 81600 1341
39-35 ساله ................. 1322078 664694 634166 1874 3986 24050 618
44-40 ساله .............. 1050975 522251 507461 2295 2781 9307 407
49-45 ساله .............. 944457 464636 453935 3143 2123 5106 329
54-50 ساله .............. 771985 360739 351743 4215 1474 3072 235
59-55 ساله .............. 569871 256680 249273 4562 901 1782 162
64-60 ساله .............. 482256 227163 217157 7269 817 1766 154
65 ساله و بيشتر ...... 1351917 735981 649075 78091 2784 4781 1250
غيرساكن ..................................... 83056 42039 20179 359 128 20230 1143
*اکنون به همین آمار در مورد زنان توجه فرمایید:
---->زنان<----
مهر 1365............... 16030975 9367259 1123084 103194 5127749 309689
مهر 1370(1)........... 18657775 10432731 1107475 82014 6833463 202092
آبان 1375.............. 22379336 11911191 1344622 110850 8848648 164025
آبان 1385.............. 29278477 16596962 1891171 252288 10369893 168163
ساكن در نقاط شهري . 20190566 11608440 1280240 199840 7000572 101474
14-10ساله ............... 2086461 23289 1410 1603 2023639 36520
19-15 ساله .............. 2840424 409492 2467 4280 2397900 26285
24-20 ساله .............. 3158486 1527045 6225 15975 1591617 17624
29-25 ساله .............. 2514816 1897799 12383 27053 570818 6763
34-30 ساله .............. 1917888 1669866 21726 28701 195048 2547
39-35 ساله ................ 1749378 1579946 40008 29865 97997 1562
44-40 ساله .............. 1476297 1332052 64063 26630 52410 1142
49-45 ساله .............. 1248232 1103757 91687 21782 30015 991
54-50 ساله .............. 956139 801709 121762 15571 16203 894
59-55 ساله .............. 649944 502668 128022 9687 8790 777
64-60 ساله .............. 481866 321993 147304 6355 5302 912
65 ساله و بيشتر ...... 1110635 438824 643183 12338 10833 5457
ساكن در نقاط روستايي 9046894 4968053 609156 52351 3351913 65421
14-10ساله ............... 1174690 19765 872 855 1128732 24466
19-15 ساله .............. 1436415 292367 1734 2690 1122357 17267
24-20 ساله .............. 1335007 694676 3930 6410 619813 10178
29-25 ساله .............. 1045032 747629 7262 8636 276912 4593
34-30 ساله ............. . 794355 655906 11310 8133 117009 1997
39-35 ساله ................ 657384 583672 17757 6790 48190 975
44-40 ساله ............. . 528724 478827 25810 4995 18610 482
49-45 ساله .............. 479821 429576 37838 3927 8095 385
54-50 ساله .............. 411246 350238 53721 2831 4021 435
59-55 ساله .............. 313191 250849 58030 1825 2057 430
64-60 ساله .............. 255093 177904 73431 1502 1622 634
65 ساله و بيشتر ...... 615936 286644 317461 3757 4495 3579
غيرساكن ................................ 41017 20469 1775 97 17408 1268
با عنایت لازم به ستون یکی مانده به آخر(ستون هفتم مردان و ستون ششم زنان) در مورد جمعیت زنان و مردان مجرد بالای سی و پنج سال خواهیم داشت:
زنان=326047
مردان=270477
تفاضل آنها=55570
یعنی آمار دقیق،متقن و درست زنان مجرد بالای 35 سال در اصل 55570 نفر است و حتی اگر جمعیت خالص آنها را هم در نظر بگیریم در حدود سیصد و بیست هزار نفر هستند . . . .
حال اگر به مادر شدن معطوف شویم،چون بارداری در سنین بالای 34 سال خطرناک است و سبب عقب افتادگی یا موجب ناهنجاری در نوزدان می شود،لذا همه این جمعیت توانایی مادر شدن را از دست خواهند داد و در دنهایت اصلاً مشکلی وجود نخواهد داشت.
اگربه مقوله نیاز جنسی بنگریم،یا توجه لازم به آمار زنان 50 سال به بالا که در جدود 31000 نفر هستند،این آمار اگر از آمار تفتضل جمعیت مردان و زنان مجرد بالای 35 سال بکاهیم که در حدود 24000 نفر و اگر از آمار خالص زنان مجرد بالای 35 سال بکاهیم در حدود 290000 می شوند.
یعنی به زبان ساده در حدود 29000 زن با سنین میان 35 تا 50 سال را داریم.اکنون این پرسش پیش می آید که آیا جامعه مردهای متأهل برای تنوع طلبی جنسی یا گسترانیدن سایه اش بر سر این گروه از زنان براستی رغبتی برای تمتع جنسی از زنانی مسن با این رنج سنی را دارند؟!!و اگر آن 24000 نفر را در نظر بگیریم که اصلاً در یک جامعه آماری در حد صفر است.
از اینها گذاشته چه کسی می داند که چند درصد و یا چه نسبتی از این زنان اصلاً خودشان تمایلی به مادر شدن یا رفع نیاز جنسی در آن سنین که دیگر عطش جنسی فرونشسته است،دارند یا که نه؟؟؟
تنها یک چیز می ماند که همان رفع نیازهای عاطفی است،هر چند این جمله بی رحمانه است،ولی آیا وجود این زنان که در حالتی 290000 و در حالت دیگر 24000 نفر هستند دلیلی بر به هم خوردن زندگی زنان نخست و یکتای مردان که مادر فرزندانشان هستند و از اول پا به پای شوهرشان بوده اند و نارضایتی و خون دل خوردن به دلیل ازدواج شوهران(تازه اگر بخواهند با زنانی در این سن ازدواج نمایند)با آنها می گردد؟؟!
در ضمن سرکار خانم سیما 45 بدانید و آگاه باشید که رقم درست 320000 زن مجرد بالای 35 سال سن است و نه ان رقمی و عددی که شما مد نظر دارید.
-
RE: دوبار؛چرا؟(تعدد زوجات آقایان)
در ادامه باید اعتراف کرد به دلیل وجود ناگزیر یک سری ناهنجاریها و کژی ها و نارساییها و نابرابریها در هر جامعه انسانی و بویژه در جوامع در حال گذاری مانند جامعه کنونی ما،این امر یعنی مجرد ماندن بیش از سیصد هزار زن بالای 35 سال سن لاجرم هست.
اما چرا ما باید برای جاانداختن رفتاری که حتی در متون دینی برای آن شرط عدالت را گذارده اند و نیز اینکه اگر بیم از ستم بز همسر باشد باید مرد از تجدید فراش بپرهیزد،تمام توجه خود را روی سیصد هزار نفری معطوف نماییم که از خواسته قلبی آنها و اینکه براستی در آمارگیری راست گفه اند خبر نداریم.
جالب است که حتی به خواسته مردانی که می خواهیم مجوز چند هسری را برایشان جاری نماییم،کاری نداریم که بابا جان!آنها اگر برای تنوع جنسی هم باشد سراغ دختران یا زنان جوان تر از 35 سال سن خواهند رفت.
اما بدانید این مشکل بزرگ و بسیار هم بزرگ را که8 وجود 15 میلیون جوان مجرد دختر و پسر در سن ازدواج است . . .بنده واقعاً نمی دانم که اگر دلمان برای مجردین می سوزد،چرا برای این جوانانی که در سن ازدواجند و به خاطر مشکلات اقتصادی نمی توانند ازدو.اج نمایند،نمی سوزد!!؟
تا هم از فساد جلوگیری گردد و هم از فشارهای روانی و خشونت ورزی جوانان بی کار و عزب؛
چرا اصلاً باید دنبال عادی سازی رسمی باشیم که در موارد خاص و زمانهایی خاص کاربرد دارد؟؟؟
-
RE: دوبار؛چرا؟(تعدد زوجات آقایان)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط sorena_arman
درود
زندگی گرامی کدوم بزرگوار رو سراغ دارید که مشکلات جنسی خودشون رو با تقوا حل کردند؟ فیزیولوژیک بدن می طلبد این قضیه رو!! دوستانی هم که برای جلوگیری از فشار گرسنگی سنگ به شکم می بندند یک روز به دلیل تخریب بافتهای بدنش مشکلاتش یه دفعه رو سرش خراب می شه!!
همین طور کسانی که تقوا پیشه می کنند و خود رو از لحاظ جنسی ارضا نمی کنند دچار مشکلات عدیده روحی ورفتاری می شه که نمونه های اون رو در تجاوزهای جنسی و... به راحتی می تونید ببیند.تحصیلات عالیه هم فقط سرکوب می کنه این قضیه رو و یه جا بیرون می زنه!!خبر تجاوز استاد انگلیسی رو که کشیش بوده قبلا نشنیدید گویا؟!! و اینکه اون همیشه از فشار وحشتناکی رنج می برده که مجبور به کنترلش بوده. خدا علاوه بر روح به انسان بدن هم داده.شما زیبا صحبت می کنید. اما محض رضای خداوند یه مقدار واقع بین باشید. یه ذره!!!
درود فراوان
دوست عزیز کاملا میتونم درک کنم که نقش ایمان رو در حل اینگونه مسائل و سایر مشکلات زندگی کمرنگ بدونید او این اختلاف سلیقه به دلیل جهان بینی های متفاوتی که هرکدام از ما داریم که هر کدام در جای خود قابل احترامه اما همونطور که گفتم این که ما صدمات روحی و جسمی مجرد ماندن رو با ازدواج مجدد که آغاز مشکلات روحی و جسمی بزرگتر و دامنه دار تری هست حل کنیم به نظر معقول و منطقی نمیاد و نمی تونه راهکار مناسبی باشه
البته من قبول دارم که برآورده نشدن میل جنسی ممکنه باعث ایجاد مشکلات روحی و روانی شود و شخصی که گرفتار این موضوع شده زندگی طبیعی را طی نمی کند اما نکته انتخاب بین بد(ازدواج نکردن) و بدتر(ازدواج مجدد کردن) خصوصا در فرهنگ ما است و همانطور که شما مثال هایی از افراد مجردی که مشکلات روحی پیدا کردند زدید مثال های فراوانی هم از مشکلات عدیده خانواده های دو همسره وجود دارد (که حتی در زبان فارسی مثل های هم از قدیم در این باره بوجود آمده است مثل مرد دو زنه جاش تو مسجده و...)
اما در مورد مطلبی که در مورد وافع بین بودن مطرح کردید باید عنوان کنم حقیقت چیزی است که در بیرون از ذهن ما اتفاق می افتد اما وقتی ما میخواهیم آن را درک کنیم هر کدام از زاویه نگاه خود آن را درک میکنیم مثل مثلی که حضرت مولانا درباره لمس فیل در تاریکی توسط اشخاص مختلف می زند و برداشت متفاوت هرکدام از آنها و لزوما دلیلی برای تناقض این افکار وجود ندارد و هر کدام از زاویه نگاه خود واقعیت را مطرح میکند پس دلیلی برای اتهام به عدم واقع بینی وجود ندارد.
در پایان از شما بسیار تشکر می کنم چون حداقل نظر خود را می دهید هرچند فقط به بخشی از مطالب می پردازید(که البته کاملا به حق و در اختیار شماست) اما باعث گسترش بحث بین کاربران می شود و از این تلاقی و در نقطه مقابل همراهی افکار نتایج خوبی حاصل می شود.
به امید تعاملات سازنده
-
RE: دوبار؛چرا؟(تعدد زوجات آقایان)
با سلام
من از دوستان به خاطر ارائه مطالب محتوایی و استدلالی و بدور از احساسات مخصوصا در چندین پست آخر تشكر می كنم.
به ویژه از sima45 و گردآفرید كه بحث را تخصصی تر كردند.
البته نظر شخصی من اینست كه صحبت های گردآفرید به جنبه های مهمتری اشاره دارد.
به نظر نمی رسد تبلیغ تعدد زوجات گرهی را باز كند، و با استدلالهای گردآفرید، به نظر می رسد حتی مضر هم باشد.
اما هنوز بحث نیازهای قشر وسیعی از دختران باقی است....
خلاقیت های خود را بروز دهید....
حداقل راهكارهایی كه برای اعضاء و بازدیدكنندگان این تالار راهگشاءباشد.
http://www.mgtsolution.com/objfiles/...creativity.gif
-
RE: دوبار؛چرا؟(تعدد زوجات آقایان)
من کاملا درک می کنم بی توجهی به یک مرد چه پیامدهایی برای آن زندگی می تواند داشته باشد وکاملا بر این امر واقفم که مردها مدیران خوبی برای حفظ رابطه نیستند . مردها بیشتر از زنها پیروی می کنند . یعنی اگر از ما ابزارهای لازم برای ایجاد رابطه صحیح را بگیرند سیگنالهایشان فعال می شود وپاسخگویی هایشان بی نظیر خواهد بود . اما وقتی یک زن به هر دلیل افسردگی ، بیماری ، بی حوصلگی ، تنفر ، خشم سیگنالهای خراب به سمت مرد زندگی اش بفرستد رابطه آسیب می بیند و گریزی هم بر ما خانمها نیست . این مسئولیت در زندگی برای ما تعریف شده است که ما فرستنده باشیم و مردها هم گیرنده و اگر کسی فکر کند در این رابطه هم می تواند فمنیست بازی در بیاورد اشتباه می کند . درست مثل اینکه به یک مرد بگوئیم چرا قدرت زایش ، زائیدن ندارد ! مرد نیاز به توجه دارد و زمانی که توجه را گرفت قدرت می گیرد واز انرژی خود ما را سیراب می کند . به همین سادگی . حالا هر کس با این اولین قدم اشکال دارد ، خیلی متاسفم و همین مسئله و کم توجهی ما خانمها کار دستمان می دهد ، بعد هم می نشینیم و زانوی غم به بغل می گیریم و از تعدد زوجین همسرانمان ایراد می گیریم . شما به زندگی کسانی که آسیبهای این چنینی خورده اند توجه کنید ، هیچکدام خوشبخت نبوده اند ، شاید ما فکر کنیم طرف خوشبخت بود و چه مرگی داشت که رفت سر زنش هوو آورد ولی واقعیت همان دروغگویی و مردم داری است و واقعیت زندگی این افراد پر اشکال است و ظاهرشان را حفظ کرده بودند و در چشم بهم زدنی که البته ما فکر می کنیم چشم بر هم زدنی است ورق بر می گردد ولی ای کاش مردها هم دائم نخواهند نقش سوپر من را بازی کنند و چندتا زن با هم بگیرند . هنر که نیست ! نمی توانی و رابطه اشکال دارد طلاق بده و بعد برو یکی دیگر بگیر . نه طلاق اتفاق خوبی است و نه تعدد زوجین اما به نظرم بین گزینه بد و بدتر همیشه آدم باید بد را انتخاب کند .
-
RE: دوبار؛چرا؟(تعدد زوجات آقایان)
ani سلام
بسیار بسیار از اظهارنظرات منطقی شما بویژه در این قسمت"واقعیت همان دروغگویی و مردم داری است و واقعیت زندگی این افراد پر اشکال است و ظاهرشان را حفظ کرده "" ممنونم.من زندگی خواهر خودم رو مثال می زنم. که یقین دارم اگر به توصیه های مشاور عمل نکند زندگی او بیش از یکی دوسال دوام نخواهد آورد. مرتب توقع! مرتب اشک تو چشاش جمع می شه که مگه من چی می خوام. بابا اون مرد بچه که نیاورده بزرگ کنه . اون مرد هم نیاز به محبت و توجه داره.
درمورد طلاق متاسفانه این بحث در شرایط مهریه سنگین که رسم امروزه شده غیر ممکن است.
-
RE: دوبار؛چرا؟(تعدد زوجات آقایان)
و صد البته مردان هم در این ماجرا دخالت مستقیم دارند ویک طرف ماجرایند.این فرآیندی دوسویه است که همکاری و تکاپوی هم مرد و هم زن را می خواهد.
از شکست نفسی جنسیتی شما سرکار خانم انی ارجمند آگاهم،اما هیچ مردی به دلیل افسردگی،بیماری یا بی حوصلگی همسرش حق هیچ غلط اضافی خرد و کلان را ندارد و از آن سوی هسران نیز باید اندکی حجب و حیا را کنار گذارده و در مسائل جنسی پیش فدم باشند و مردانشان را دریابند.
-
RE: دوبار؛چرا؟(تعدد زوجات آقایان)
درود فراوان
"هیچ مردی حق هیچ غلط اضافی نداره!" این حکم به ذات خود اصلا نمی تواند درست باشد. شما در شرایطی حتی حق کشتن یک بیمار سرطانی را دارید. در مهد دموکراسی و آزادی در سوئیس.
اصولا نمی توان در مورد گزاره ها حکم کلی داد. به نظر من اگر شما این را غلط اضافی می دانید که یک نفر تجدید فراش کند بنده این غلط اضافی را در شرایط فعلی کشور در موارد متعددی (که شاید به 1 یا 2 درصد برسد از کل جامعه ) کاملا مشروع می دانم و دلایل خود را به مسائلی از قبیل امکان خطا در شروع زندگی از سوی مرد، مبحث مهریه(که موضوع طلاق رو منتفی می کند)،نیازهای زیادی از مرد که در رابطه اول ارضا نمی شود ، بحث نیاز همسر اول به سرپناه و نیاز همسر اول به بودن با فرزندانش و... که با طلاق توان ارضای این نیازها از بین می رود می دانم . نگویید نیست که من به کرات این موضوع را مشاهده کرده ام. متاسفانه در دوره ای به سر می بریم که برخی از زنان به غلط و بسیار ابلهانه جنسیت خود را یک برتری تلقی نموده و از آن به مانند یک پتک جهت ارضای نیازهای خویش استفاده می کنند.دادگاههای خانواده بیشتر از اینکه جای مردان دو زنه باشد جای زنانی است که چند صباحی بعد از ازدواج مهریه خویش را بی شرمانه به اجرا گذاشته اند. گاها در این زنان افرادی در هفته اول یا ماه اول زندگی مشترک هم مشاهده می شوند که بدیهی است در این یک ماهه اتفاق خاصی نیفتاده است که این خیل عظیم به فکر دریافت حقوق فانونی خود!! افتاده اند. به هر حال گردآفرید گرامی تا زمانی که امکان ارضای این نیازها برای مرد نباشد (عمد یا غیر عمد) کمتر مردی مانند شما بزرگوارانه از این مسئله چشم پوشی نموده و در زندگی که فقط جزیی از آن را عشق تشکیل می دهد همه چیز را به عشق می بخشد. خیانت مسیر خود را در چنین زندگی پیدا خواهد کرد. خواه ناخواه یک زن باید با بخشیدن مهریه خویش در این شرایط حق طلاق راحت و بی دردسر را به مردی بدهد که تحت هیچ شرایطی نمی تواند این مرد را ارضا کند(عاطفی و جنسی و ...) . بدیهیست برای مردانی که گاها با افسردگی فصلی یا مشکلات جسمی گذرای همسرشان مواجه می شوند ماجرا کاملا متفاوت است و اینان اتفاقا باید عشق خود را در چنین شرایطی نمود بخشند. شما می فرمایید که خانومها اندکی حجب و حیا را کنار گذارده و در مسائل جنسی پیش فدم باشند و مردانشان را دریابند. در مواردی که عملا به این قضیه توجهی نمی شود علی رغم درخواست چند باره مرد نظرتان چیست؟
برای یک مرد که می داند سالها به همین منوال بوده و سالهای دیگر زندگیش نیزمی داند اینچنین سپری خواهد شد:
give us your suggestions about these women dear Gordafarid
-
RE: دوبار؛چرا؟(تعدد زوجات آقایان)
سورنا جان درود بر شما
شما مانند من و یلکه 90% چون بنده هستید.شما را براستی که می دانم همدلیم درک می کنم.من هم دل پر دردی از مواردی که گفتید بجز برخی از آنها دارم.گفتار،رفتار،اراده و طرز انتقاد شما را دوست دارم،اما باید صادقانه بپذیریم که هر دو شتابزدگی خاصی داریم.
هر دو ستمدیده و طرفدار ستمدیدگانیم(در بعد اجتماعی ماجرا)،اما گاهی از آن ور پشت بام می افتیم.سورنا جان . . . تفکر مدرن آفات خودش را دارد و بی رحم است؛آن سو زیاد هم جای خوبی نیست و این را گوشزد کردم که شاید در ظاهر ربطی هم به مبحث ما ندارد و اما . . .
ای انسان منتقد و فرهیخته و البته جوان که می شود مایه مباهات،ضرس قاطع دارم که آمار زنان مهریه گرفته در همان اوان زناشویی و تعدا مردان تجدید فراش کرده اندک است و شالوده ای برای ساختن یک دستگاه خردمندانه و گزینشگر داوری کننده نیست و آنهم داوری درباره مقولات سراسر پیچیده انسانی-اجتماعی.
سورنا خان!ای همنام سردار سرافراز ایران زمین که سربازانش کراسوس رومی را با ریختن زر مذاب به درک رساندید که متجاوز بود به خاک پاک آریایی ها . . .آیا براستی مردان یا حتی یک سوم آنها به مجرد افسردگی یا نخواستن همسر یکتایش(عشقش اگر عاشق هم باشند . . .) هوس دلی از عزای شرکای جنسی دیگر درآوردن دارند؟به رابطه جنسی می اندیشند.حاشا و کلا؛
غلط اضافی که گفتم نه منظور گرفتن زن دوم است که خیانت مرد به زن و نیز زن به مرد در عین تأهل است یا عدم جدایی.این غلط زیادی است.شما چیزی برای انتقاد و دست مایه ای برای روادار بودن امری در کف ندارید.
من،تأکید دارم خود من همانند شما به طلاق عاطفی اکثر زوجها باور دارم یا سوختن و ساختن شان به بهانه فرزندان مشترک یا آبرو؛اما آیا راه حل خیانت است یا تجدید فراش؟این همه مراکز مشاوره+روانشناس+روانکاو+رو ندرمانگر برای چه هستند؟!!
این میان که نظر به خرد نارسای انسانی داریم و دارید،خداوند و دین و دستورات دینی برای بقای زندگی کجاست؟آن همه چیزهای خوبی را که فراموش کرده ایم،کجایند؟مردانگی یک مرد ایرانی و زنانگی یک زن ایرانی؟ . . . .
سخن بسیار است و من اکنون وقتی ندارم،باشد تا وقتی دیگر،شاید . . .
-
RE: دوبار؛چرا؟(تعدد زوجات آقایان)
گرد آفرید و سورنا محترم
به واقع ما در جامعه هم زن مظلوم داریم و هم مرد مظلوم . ولی وقتی مردها مظلوم واقع می شونداوضاع زندگی خیلی بهم ریخته تر از شق اول می شود . نه اینکه برای زن اتفاقی نیفتد اما به واسطه فرهنگ ایرانی زن یا مجبور به سازش وادامه مظلومیت است ویا طلاق . کمتر زنی را می بینید که در صورت مظلومیت زیر آبی برود و خیانت بکند ( البته به لطف جامعه و تغییر و تحولات ایجاد شده آن را هم به کرات می بینیم ولی به لحاظ آماری بسیاری کمتر از مردان هستند البته فعلاو یا شاید هم به دلیل غیر رسمی بودن روابط بنا بر فرهنگ و دین اینگونه فکر می کنیم که آمار پائین تر است ) . اما مردها وقتی مظلوم می شوند بازهم با توجه به مذهب و دین ( که متاسفانه این اجازه را به شکل شرعی به این گروه داده و صد البته رگ غیرت را هم نباید فراموش کرد دست به حماقتهای بزرگ می زنند که درصد اسیبهای اجتماعی و خانوادگی را بالا می برد و اوضاع زندگی کاملا به هم می ریزد . بعد هم یک دلیل اساسی مردان برای دست زدن به این کار همان نیازهای جنسی شان است که در خانمها به شکل شگفت انگیزی قابل کنترل و سرکوب است . هر چند که امروزه بالابودن آمار طلاق و تحقیقات انجام شده نشان می دهد که بزرگترین مشگل زوجین به مسائل جنسی و عدم رضایت طرفین بر می گردد
. ما زنها در عین توانمندی و هنرمندی گاه ظالمهای خوبی هستیم . مثلا خیلی از خانم ها را دیده ام که وقتی با شوهرشان قهر می کنندو نارضایتی دارند در اولین اقدام همسرانشان را تحریم جنسی می کنند ! خوب در این صورت به خانم هیچ فشاری نمی آید ولی آقا نه می تواند دردش را به کسی بگوید چون غیرتش اجازه نمی دهد واز طرفی هم بحث ناموسی است و .... بعد در یک اقدام طبیعی مثل رفع نیاز گرسنگی که همه دچارش می شویم و در نهایت با غذای بیرون و رستوران نیازمان را برطرف می کنیم این آقا هم درست همین کار را انجام می دهد ، حالا یا در یک رستوران به طور گذری غذای جسمش را دریافت می کند و یا قراردادی هم برای رفع نیاز روزانه اش می ببندد. البته این آن طرف قضیه است که خانم ها خودشان مقصر هستند ولی موارد بسیاری هم هست که آقایان مقصرند و در نتیجه ظالم . سکه دورودارد .
-
RE: دوبار؛چرا؟(تعدد زوجات آقایان)
درود گرد آفرید گرامی همدرد گرامی که دوری شما را بیش از هر زمان دیگری در این نقال گریهای بی منطق حس می کنم. گویی به سخنان شما انسی دیرینه یافته ام و دریغ که ناخودآگاه راه دیگری را پی گرفتید. به باور من خود نیز یافتید که صحبت از آنچه که در مورد زنان و مردان ایرانی مطرح بود به تاریخی کهن پیوسته است .
که چگونه است زنی بابت اولین نارضایتی خویش خود را از همسر خویش محروم نموده (که به کرات پیش می آید) و از این بابت احساس غرور می کند که دریغ صبحگاه نماز به جای می آورد که صد فریاد هر آیه این نماز کفری بیش نیست!!که اولین مسیر خیانت همسرش را باز نموده است.دوست عزیز که دیگر در این تالار حس گرمای حضورت را نمی توانم داشته باشم اینها چیزهایی است که از آن سخن می گویم.
تا کام یک نفر گشاده می شود به سبک و سیاق جلادان رشته های کلام را بر عرصه دهانش گردن می زنند. در گوشه ای مهریه را علم نموده اند . به گوشه ای دیگر می رویم سخن از حقوق برابر می زنند.. بنده حقیر هم شاید بهتر باشد به جای سخن گفتن از چیزی که ناگفته خفقان در نهادم شکل می گیرد کام فرو بسته و به انتظار هیچ بمانم. دریغ که زندگی با این فریب راهی بیش از این نمی بایدش
-
RE: دوبار؛چرا؟(تعدد زوجات آقایان)
خانومها اندکی حجب و حیا را کنار گذارده و در مسائل جنسی پیش فدم باشند و مردانشان را دریابند. در مواردی که عملا به این قضیه توجهی نمی شود علی رغم درخواست چند باره مرد نظرتان چیست؟
برای یک مرد که می داند سالها به همین منوال بوده و سالهای دیگر زندگیش نیزمی داند اینچنین سپری خواهد شد ....
-
RE: دوبار؛چرا؟(تعدد زوجات آقایان)
آفرين سورنا ، به راستي اگر از مردان ذاتاً بيمار چشم پوشي شود ، گناه خيانت مردان بر گردن زناني است كه يا به غرور دچار شده اند و يا زنيت خويش را در پس پرده هاي بربريت جا نهاده اند . دوستي دارم و دوستاني و شايد من در سالهاي پيشتر كه لحظه هايي را به مفت از دست داده ايم بابت حرافي هاي بي جا و مي شناسم زناني را كه مويي از صورت نمي گيرند مبادا خدا قهرش گيرد و خدا قهرش مي گيرد بر بي عقلي ها و زندگي مي شود ويرانه. و زن مويه مي كند و نفرين و چه خوش كه نفرين بر سر مسبب بيشتر آوار مي شود و ...
-
RE: دوبار؛چرا؟(تعدد زوجات آقایان)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط setareh
خيلي دلم مي خواهد بدانم چه دليلي وجوددارد كه مردي بخواهد دو يا چندبار ازدواج كند ؟
ايا از زندگي باهمسرش راضي نيست ؟
ايافكر مي كند كس ديگري ميتواند بهتراز همسر ش باشد ؟
ايا اين طوري احساس قدرت بيشتري ميكند؟
چه دليلي وجود دارد دراين زمانه كه سن ازدواج بالا رفته و پسرها از زيربارا زدواج شانه خالي مي كنند مردي كه همسروفرزند دارد مسئوليت يك زندكي ديگررابه عهده بگيرد؟
ايا دليل قانع كننده اي وجوددارد؟
اولاً :هوس ، هوس ، هوس و لا غیر
ثانیاً :تمول مالی و به قول معروف دستش به دهانش میرسه
ثالثاً :نارضایتی از همسر(سردی مزاج ،خرافه پرستی و ...)
ولی تاکید من بر اولین دلیلم بیشتر است
افسانه
-
RE: دوبار؛چرا؟(تعدد زوجات آقایان)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط afsaneh_shiri
نقل قول:
نوشته اصلی توسط setareh
خيلي دلم مي خواهد بدانم چه دليلي وجوددارد كه مردي بخواهد دو يا چندبار ازدواج كند ؟
ايا از زندگي باهمسرش راضي نيست ؟
ايافكر مي كند كس ديگري ميتواند بهتراز همسر ش باشد ؟
ايا اين طوري احساس قدرت بيشتري ميكند؟
چه دليلي وجود دارد دراين زمانه كه سن ازدواج بالا رفته و پسرها از زيربارا زدواج شانه خالي مي كنند مردي كه همسروفرزند دارد مسئوليت يك زندكي ديگررابه عهده بگيرد؟
ايا دليل قانع كننده اي وجوددارد؟
اولاً :هوس ، هوس ، هوس و لا غیر
سلام afsaneh-shiri
نقل قولی از اول تاپیك آورده اید، و در آخر تاپیك هم یك جوابی ساده و صریح داده اید. در حالیكه بیش از 200 پست تحلیلی در اینجا قرار گرفته است. به نقش متغیرهای مختلف ، روشهای پیشگیرانه، روشهای شفاف سازی نگاه از ابعاد مختلف مسئله و ... همه به دقت بررسی شده است. نظرات مثبت و منفی بر اساس توضیحات مفصل اعضاء در چندین پست نیز جمعبندی شده است. و حتی نتیجه گیری شده است.
اینها را گفتم، كه شاید تشویق بشوید، پستهای دیگر را كه كاملتر هستند مطالعه كنید. در ضمن نظری مشابه شما نیز در چندین پست این موضوع آمده است.