خدای خوبم...
به یاد تو .. به امید تو قدم برداشتم...
دستم را رها نکن...
نمایش نسخه قابل چاپ
خدای خوبم...
به یاد تو .. به امید تو قدم برداشتم...
دستم را رها نکن...
خدایا!
فقط 3 حرف داری: خ د 1
اما برای پر کردن تنهایی من حرف نداری
خدایا یا نوری بیفکن یا توری ، ماهی کوچکت از تاریکی این اقیانوس می ترسد .
خدایا
همونیکه خودت میدونی
خدایـــا چرا سایه ی همســـر سابقم رو از زندگیم کم نمی کنی؟
من نه به فکـــــرشم نه کاری باهاش دارم...
چرا اون هـــی یه جوری تو زندگی من سرک می کشه؟ چرا درک نمی کنه؟؟؟
اصلاً اون هرکاری دوست داره بکنه... فقط خدا نذار با آبروم بازی کنه...
خدایا ممنونتم.... خیلــــــــــــــــــــــ ــــــی دوست دارم... http://www.pic4ever.com/images/loveshower.gif
خدایـــــــــــــا شکـــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــرت... http://www.pic4ever.com/images/cheerleader3.gif
یعنی بی برو برگشت هر وقت خواستمت بودی:43:
بی انداااااااااااااااااااااا ااااااااااااازه ممنونــــــــــــــــــــ ـــــــم خدااااااااااااااااااااااا ااااااااااااااااااااااااا اااااا
خدایا
خودت می دونی خیلی دوستت دارم.:46:
همبیشه همراه منو عشقم:43: هستی
اومدم اینجا بگم راضیم به رضای تو:72:
خودت هر طور صلاح می دونی کار منم راه بنداز
سارا بانو:323:
خدایا کسی غیر از تو با من نیست.....
پس دلم قرص قرصه!!!
خدایا ممنونم که کنارم هستی .
وقتی که فکر کردم تنهام و هیچکسی رو ندارم تو بودی و خیلی زیبا بودنت رو نشون دادی .
فهمیدم که حتی یک لحظه من رو رها نکردی .
کنارم بودی از خطراتی که خودم متوجه اونها نبودم نجاتم دادی .
تو همیشه بودی ، این من بودم که کم طاقت بودم و متوجه حضورت نشدم .
مرحله به مرحله زندگی کمک و همراه من بودی و همه چیز را طبق خیر و صلاح من کنار هم چیدی حتی سختی ها و مشکلات را.
خدایا شکرت ،
خدایا حتی به قدر چشم بر هم زدنی مرا به حال خود رها نکن ،
خدایا همیشه از من مراقبت کن:203:
اغلب خداوند به ملاقات ما می آید ، ولی ما اکثر مواقع در خانه نیستیم .(اورینا)
تاپیک جالبی بود
وحالا حرف دل امشب همسر من با خدا .
ایزد قادر و توانا سپاس تو را بابت این همسر مهربان و زیبا .:203:
وقتی زنی به شوهرش بگه امشب حرف دلتو با خدا بهم بگو معلومه که یه چیزی راجع به زنش میگه تا اون هم خوشحال بشه دیگه . چقدر ساده ایم ما خانوما و چه احساسی که زود خوشحال میشیم .:311:
خدایا من هم از تو ممنونم که همسری مهربان و صاف و صادق به من دادی تا تکیه گاهم در زندگی باشد.:203:
خدای من سلام.
خدایا شکر شکر شکر به خاطر همه چیزهایی که به من دادی و ندادی.:323:
خدایا :43::325::325:
تنها کسی که باید دست به دامنش بشم توئی.فقط از تو می خوام.
خدایا شکرت که این حس زیبا رو تو دلم انداختی.خدایا ممنون که به من یادآوری کردی پدرت را دریاب.
پس خودتم کمک کن بتونم.خدایا ممنون به خاطر اینکه بابای به این خوبی نصیبم کردی.خدایا چقدر ذوق دارم که بتونم دستای گرمشو تو دستم بگیرم و اون موقع تو رو حس کنم.چون پدر و مادر نشونه هایی از تو اند.ببخش که تا به این سن با این نشانه ها بی توجه بودم.
خدایا می دونم سایت همدردی ،فرشته مهربان،و همه دوستان همدردی رو تو وسیله قرار دادی.حتی سارا بانو هم تو وسیله قرار دادی تا به من رتبه بده و من بیشتر تو تصمیمم مصمم بشم.تو انگار داری دعاهای شب تاسوعا و عاشورامو مستجاب می کنی.زمینشو فراهم کردی.پس یعنی از من حرکت از تو برکت.
خدایا بعضی آدمات رو زمین دارن اذیتم می کنن.
بیا دستمو بگیر ببر پیش خودت، باشه؟
http://upload.tehran98.com/images/a8...onxnjrj6je.jpg
خدایا....
هر چه بیشتر برای رهایی از مرداب سختی ها و دلتنگی های این دنیا دست و پا می زنم بیشتر در آن غرق می شوم و در آن فرو می روم یا پر پروازم ده یا...
گفته بودی هر گاه تو را به دهنه پرتگاه بردم
هراس مکن چون یا تو را از پشت خواهم گرفت یا به تو پرپرواز خواهم داد
خدای من خدای من وقتش فرا رسیده پس چرا کاری نمی کنی سنگ ریزه های زیر پایم در حال فرو ریختنند پس چرا یاریم نمی دهی .
خدایا امشب خونه بابا و مامان خیلی اذیت شدم.ازین که تو این سن اونا رو تو این وضعیت می بینم دارم زجر می کشم.خدایا ببخش که امشب کم کاری کردم.خودت می دونی چی میگم
خدایا یادته سیزده سال پیش؟؟؟ همچین شبی بود که چادر پوشیدن رو شروع کردم؟ عجب حرفی می زنم! تو که یادته.. این منم که یادم رفته...:302:
یادته هر کی منو با اون چادری که سفت گرفته بودمش می دید؛ فوراً قربون صدقم می رفت... اونم برا چادری که زیر و بالا سرم کرده بودم!
حالا اون دختـــر کوچولوی 9 ساله 22 سالش شده... می خوام باهات تجدید پیمان کنــم ... خدایا تو که می دونم سر قولات هستی... کمک کن من سر قولایی که بهت دادم بمونم.
خدایا دنیای من خیلی کوچیک بود، اما برای همون دنیای کوچیک زحمت کشیده بودم. حق کسی رو نخورده بودم. تو دنیای کوچیک من مال مردم خوردن، دروغ، خیانت، سیاست، مکر نبود.
حد و اندازه ام قد همین دنیای کوچیک خودم بود. ادعای بیشتر بودن هم نکرده بودم.
خدایا گناه من چی بود؟ این مجازاتهایی که به سرم میاد حجم و اندازه ش خیلی بیشتر از دنیای کوچیک منه! اگه تمام دنیام و هستی ام هم مستوجب عذاب بود، دیگه بیشترش چیه؟!
خدایا دلم نمی خواد حیوون باشم و تو جنگل قاطی بقیه حیوونا زندگی کنم که به جرم ضعیف بودن طعمه قویتر بشم!
خدایا خودم و بچه ام رو از جنگل حیوونهات بیرون ببر. تا ما هم نشدیم یه حیوون درنده که عقده هامون رو سر ضعیف تر خالی کنیم، ما رو نجات بده!
خدایا من و بچه ام رو ببر پیش خودت! خدایا بچه ام مثل گل پاکه، نذاز درد بکشه!
خداجون سلام!
دلم گرفته از بعضی مسایل دوست دارم تو همدردی مطرح کنم اما وقتی مشکل خودم رو در برابر بعضی مشکلات کاربران این سایت کوچیک می بینم با خودم میگم حق دیگران رو ضایع نکنم
خداجون پس خودت کمکم کن
تقدیم به خدا: :72:
خدایا
خیلیییییی دلتنگم
خیلیییییییییی
الان بازم مجبور شدم یه پست بذارم و دوباره خاطرات تلخ اونروزا اومد جلو چشمم
کمکم کن خدا
دیگه نمیتونم
دیگه نمیتونم
خدا جونم
یه دفعه گفتم :من.
رفتم که بپرم. تو بین زمین و هوا منو گرفتی.
خدای خوبم نمیفهمم اینجایی که الان هستم،زمینه یا آسمونه یا بازم بین زمین و آسمونم.
فقط تو منو به حال خودم رها نکن.
خدایا!!
شنیده ام که تو از رگ گردن به من نزدیک تری....
قبول دارم!
ولی ای کاش با تمام وجودم این را درک می کردم نه اینکه فقط شنیده باشم....!
خدایا دلم گرفته
از اینهمه دروغ دلم گرفته
همه میگن تنها شدی؟
ولی من فقط یخ زدم
یه ها کن.
خدایا میدونم داری کمکم میکنی
خدایا میدونم داری راهنماییم میکنی
میدونم
فقط بیشتر کمکم کن.من خودم هیچی نیستم.
شکرت خدا شکرت.
به یه دوست قول دادم کنارش باشم و تنهاش نزارم به امید تو
پس تو هم کنارمون باش
ممنونم ازت:72:
خدایا !
مرا چون سبزه ها فروتن ساز ؛
چون گلها ساده ؛ بادا همانند پروانه ای که در شعله فرو می شود در شعله عشق تو معبودم فرو شوم .
خدایا تو را شکر می کنم
که بی نهایت را خلق کردی و ما را از محدوده زمان و مکان آزاد نمودی و به بی نهایت اتصال دادی .
خدایا بگذار که نمونه خوبی باشم .
بگذار که سمبل عشق و محبت باشم .
بگذار که مظهر ایثار و فداکاری باشم .
بگذار معیار خدایی باشم که جز خواسته تو عمل نکنم .
خدایا بگذار دریا باشم ؛
ساکن و ساکت که طوفان های سخت هم مرا به هیجان نیاورد .
خدایااشکامو کجا بریزم که مامانم نبینه؟
خداجونم،نذار بیشتر از این به عدالتت شک کنه
خداجونم ممنون که دارمت،ممنون که انقدر بزرگی،که هروقت قرآنتو باز میکنم چیزی که دلمو آروم کنه بهم میگی...
خدای مهربون خودمی.
چی بگم که خدا هم خسته شده از درددل های تکراریم.
از وقتی که دعا کردنو یاد گرفتم همش خلاصه میشده تو چند تادعا...
یکیش کم وبیش برآورده شد
یکیش هنوز برآورده نشه
یکیشم برای مدتی برآورده شد ولی...
خدایا نذار اتفاقات تلخ زندگیم دوباره تکرار بشه،آخه مگه چندسال باید برای یه حاجت دعا کنی تابراورده بشه؟من که ازوقتی تورو شناختم دعاهام همین بودن...دیگه تو هم ازمن ودعاهام خسته شدی.فکرکنم باید به این باور برسم که دعاهای چندساله من،که برای خلیا یه اتفاق ساده س ولی برا من یه آرزو، قابل اجابت نیس.ولی هیچوقت اینو بهم نگو بذار تا همیشه به برآورده شدنشون امیدوارم باشم هرچند...
ناشکری نیست ولی از بنده هات خیلی دلگیرم خدا خیلیییی...
خدایا!
سپاسگزارم برای این جهان با شکوه....
برای زندگیم برای زندگی تمام آنانی که دوستشان داریم....
برای اینکه میتوانم به پرندگان طبیعت و به موسقی عشق فکر کنم سپاسگزارم....
از تو متشکرم برای بخشش مهربانانه دوستان...
برای امروز....
برای این لحظه های جادویی با هم بودن....
برای رزق و روزی که به ما میدهی....
برای این صلح و آرامش....
خدایا سپاسگزارم...:46::46:
خداوندا!!!
من چيزی نمی بينم آينده پنهان است.
ولی آسوده ام.....
چون تو را می بينم
و
تو همه چيز را....:310:
پشت هر کوه بلند
سبزه زاری است پر از یادخدا
و در آن باغ کسی میخواند
که خدا هست دگر غصه چرا؟
خدا جون تو رو به بزرگیت قسم کمک کنه...
خدایا من روزای خیلی خیلی خیلی سختی رو گذروندم، که فقط تو میدونی، فقط خودت...
حالا اون روزا داره برا یکی دیگه اتفاق میفته.ازت میخوام کمکش کنی تا برای اونم خوب بگذره...
دوستای عزیز خواهش میکنم برای یکی از دوستام دعا کنید.
یه دوره هایی تو زندگیم بوده که موفقیت خوبی برای رسیدن به اهدافم داشتم. اما بعدها مشخص شده کلا مسیر رو اشتباه انتخاب کرده بودم... برعکسش هم بوده، یه وقتایی که خیلی غمگین و ناکام بودم، اما در مسیر درست قرار داشتم و همون مسیر درست به زودی غم هام رو تبدیل به آرامش و شادی اصیل کرده...
58.5 روز از این سال گذشت
306.5 روزش باقی مونده
شاید چند سال دیگه هم از زندگیم باقی مونده باشه...
خدایا تو آگاهی... تو آگاهی هستی...
نمی خوام ازت بخوام که مسیر درست رو بهم نشون بدی، چون می دونم تو خود نور هستی و نور کاری جز روشن کردن نمی کنه...
نمی خوام ازت بخوام که کمکم کنی، چون تو همیشه می خوای و این منم که رد می کنم...
نمی خوام از خودم چیزی بخوام، چون خواستن من رو به تو نمی رسونه... فقط اگه رها بشم...
پس چیزی برای گفتن نیست... تو هستی و جز تو هیچ چیز وجود نداره...
ولی یه آرزو هست... چشم هام... اینکه چشم هام هست ها ببینن و نیست ها رو نبینن...
http://up.behtarin.com/uploads/thumbs/ca138999811.jpg
«پروردگارا! مرا توفیق ده تا شکر نعمتى را که به من و پدر و مادرم دادى بجا آورم و کار شایستهاى انجام دهم که از آن خشنود باشى، و فرزندان مرا صالح گردان؛ من به سوى تو بازمیگردم و توبه میکنم، و من از مسلمانانم!»
خدايا دلم گرفته...اين روزا خيلي دلم گرفته
يك حس بدي تو درونم احساس مي كنم كه داره اذيتم مي كنه...خدايا چرا من لياقت اين كه دوست داشته بشم ، ندارم...چرا قسمت من اين بود كه با كسي باشم كه نميتونم بهش ابراز علاقه كنم...
خدايا ديگه چقدر بايد دلم بشكنه....
خستم خدا ،خسته....
دلم مي خواد شادي و غمم رو با كسي كه دوستش دارم تقسيم كنم...
من به اين كه عشق بعد از ازدواج به وجود مي ياد ديگه اعتقاد ندارم...و ديگه نمي ذارم كسي اين اتفاق براش بيفته...
در هر حال باز خدايا شكرت....
http://up.behtarin.com/uploads/thumbs/a620ddc26a1.jpg
باز هم صبح شد ، پروردگارا :
از اینکه یکبار دیگر مرا لایق حیات دانستی سپاسگزارم...
از اینکه فرصت یک شروع مجدد را به من عطا کردی متشکرم....
از تو میخواهم به من درک و درایتی بیش از پیش ببخشی تا امروز اشتباهات دیروز را تکرار نکنم .
فرصتهایی که در اختیارم قرار میدهی از دست ندهم و از یاد نبرم که شاید فقط برای امروز بتوانم دوستانم و یارانم را دوست بدارم !
گفتم: خستهام
گفت: "لاتقنطوا من رحمة الله" از رحمت خدا ناامید نشید(زمر/53)
گفتم: انگار، مرا فراموش کرده ای!
گفت: "فاذکرونی اذکرکم"منو یاد کنید تا یاد شما باشم (بقره/152)
گفتم: تا کی باید صبر کرد؟
گفت: "و ما یدریک لعل الساعة تکون قریبا"تو چه میدانی! شاید موعدش نزدیک باشه(احزاب/63)
گفتم: تو بزرگی و نزدیکیت برای منِِِ کوچک، خیلی دوره! تا آن موقع چه کار کنم؟
گفت: "واتبع ما یوحی الیک واصبر حتی یحکم الله" کارهایی که به تو گفتم انجام بده و صبر کن تا خدا خودش حکم کند (یونس/109)
خداوندگارم....
به دل نگیر اگر گاهی
زبانم از شکرت باز می ایستد !!...
تقصیری ندارد...
قاصر است
کم می آورد در برابر بزرگی ات...
لکنت می گیرند واژه هایم در برابرت
در دلم اما همیشه
ذکر خیرت جاریست !!....
خدای من!
من و تو فراموش کاریم....
تو گناهان روزانه ام را فراموش میکنی
ومن تمامی لطف و محبتت را!
خدای عزیز و مهربانم
از تو به خاطر چشمهایم که میبینند.
گوشهایم که میشنوند.
دستها و پاهایم که حرکت میکنند
و عزیزانی که کنارم هستند
سپاسگذارم.http://hamyaryiran.ir/images/smilies/mili/24.gif
تو دوستِ خوبِ منی و من چقدر بدم كه گاهی ازت غافل میشم. بارها بهت خیانت كردم و مرتكب لغزش شدم، اما هر دفعه كه بیپناه و شرمسار برگشتم در كمال ناباوری دیدم ... تو هنوز هم همونجایی، سرِ قرارمون و به همون مهربونی همیشگي
وقتی كه سرگرم جذابیتهای زندگی شدم، بذار بگم كه ازت غافل شدم و جذبِ دل مشغولیهام .... امّا خیلی زود اونا به یه سراب مبدل شدن و باز من تو را یافتم
راستشو بگو از دستِ من خسته نشدی؟! آخه مگه صبرت چقدهِ؟! چند بار باید منو ببخشی؟ چقده باید شاهدِ خبط و خطاهام باشی؟! پس من كی سرِ عقل میام؟! تا كی باید دیوونگیهامو تحمل كنی؟
بذار اعتراف كنم كه توی تمام مدت عمرم دوستی مثِ تو ندیدم، همیشه با محبتات شرمسارم كردی، هر وقت كه از عالم و آدم دلم شكست ... این نوازشهای تو بود كه با سرانگشتانِ محبتآمیز و معجزه گرت، قلب و روحم رو التیام بخشید. هر وقت كه با روی شرمسار و خجل برگشتم تو رو هومنجا دیدم، همونجای همیشگی كه میعادگاه من و توست
خوشحالم كه حداقل با همه بدیهام هنوز هم محل قرارمون یادمِه ... آدرسشو از بَرَم ببین اینه .... قلبِ من همیشه قرارگاه من و توست، تو خوبِ من، تو بهترین دوستم .... تو ای مهربونِ من و ای خدا.... میدونی كه من دوست دارم یكی!!! چون این عدد برازندة توست،چون كه تكی و یه دونهای
ای خدا....:46:
خدای عزیز:
من همیشه در فکر تو هستم حتی وقتی که دعا نمی کنم ......