نمایش نسخه قابل چاپ
دوستاش متاهل هستن؟يا مجردن؟
دوست خوب همسر شما رفيق بازه شما بايد به اين رفتارشون عادت كنين چون هيچ كسي 180 درجه عوض نميشه.....اما مشكل اصلي.....مشكل اصلي شما مصرف ترياك همسرتونه نه اخلاق و صميميت با دوستاش...اين موضوعات رو تفكيك كنيد........اگر دوستان همسرتون متاهلن از همسران اونها كمك بخواين.....اونها هم نميخوان زندگيشون از هم بپاشه...دست به دست هم بدين و به شوهراتون كمك كنيدنقل قول:
نوشته اصلی توسط سولی
1 - شغل همسرم آزاده و در امد نسبتا خوبی هم داره و خیلی هم برای من و زندگیمون تلاش میکنه تا بقول خودش من احساس کمیود نکنمئنقل قول:
نوشته اصلی توسط baran.68
2 - علت مخالفت خانواده من ، این بود که من همزمان خواستگارهای بسیار بسیار متمول و خوبی داشتم ( از نظر اونها ) و چون فامیل بودن و ایشون غریبه بودن مخالفت میکردن و خانواده ایشون هم بدلیل اینکه می خواستن خودشون عروسشون و انتخاب کرده باشن نه پسرشون مثل عروسهای قبلیشون ( دیدگاههای خاص )
3 - من فک می کنم تا الان همسرم ذره ای از لحاظ مالی و عاطفی چیزی برام کم نذاشته و تنها و تنها مشکل بزرگش همین اعتیادشه .. بسیار تا بسیار به خانواده ام احترام میذاره و از محبوبیت خاصی تو فامیل برخورداره
4 - خونمون فعلی رهن و اجاره است تا یکسال دیگه خونه دائمی مونو تحویل میگیریم که سه دانگش به نام منه
سلام خانومی
عزیزم یه برنامه ی مسافرت بزار ببین می آد؟؟/
آگه باهات مسافرت بیاد و جلوی شما نتونه مصرف کنه اذیت می شه
اینجوری می تونی بفهمی چقدر میزان مصرفش زیاده
بگو یکم از نظر روحی خشته ام بریم چند روز مسافرت ببین چی می گه؟؟
mamfred جان
با مسافرت مشکلی نداره چون چند بار با خانواده ام رفتیم و 6 روز و 7 روز موندیم و اون مشکلی نداشته !!! وقتی هم بهش اعتراض میکنم بک وارد میکنه به گذشته و میگه ببین من حتی تو مسافرت هم مشکل نداشتم اگه من دائما میکشیدم باید حتی مسافرت هم نمیتونستم دوام بیارم ...
دیشب مهمان داشتیم ؛ بقدری رفتارش با مهمونا خوبه و پذیرایی مفصل میکنه و به سر و ضعش میرسه که ممکن نیس کسی حتی لحظه ای به ذهنش خطور کنه که این اقا سیگار و قلیان و تریاک مصرف میکنه ...
مدتیه که بچه هم میخواد ... اه
یعنی تو مسافرت شما هر لحظه باهاش بودین؟؟
شاید مصرف می کرده شما متوجه نمشدین؟؟
نه مامفرد جان
من و شوهرم همش با هم بودیم ... آخه ترسمم از اینه که نکنه یه وقت طور دیگه ای مصرف میکنه .. مثلا میخوره
وای نمیخوام بهش فک کنم ... ایشالله که اینطور نیست
ولی همیشه میگه من ادم افراطی نیستم .. خوب این یعنی چی !!! یعنی میتونم حتی یک هفته هم نکشم و نیاز هم نداشته باشم
قلیون و جز مخدرات نمی دونه سیگار رو هم همینطور چون میگه هفته ای یه دونه یا دو تا
سولی عزیز نمی دونم نظر من درست هست یانه ولی با ارامش و مهربونی و قاطعیت بجا و صد البتهصبر زیاد می توانی شوهرت را ترک بدهی
شوهرت اگرچه به نظر ادم لجباز و یک دنده ای میاد ولی حتما خصوصیات مثبتی نیز دارد، مگه نه؟
باز هم خودت میدونی من نظرم رو گفتم
مواظب خودت باش:72:
بچه؟؟نه.....بهش بگو من بايد از تكيه گاهم توي زندگيم مطمئن بشم بعد پاي يه بچه رو هم به اين دنيا باز كنم.....با مهربوني ازش بخواه باهات بياد ازمايش بده....شرط بذار اگر مثبت بود تو ترك كن......من هم راجع به بچه دار شدن بيشتر فكر ميكنم......!!خيلي زوده واسه مطرح كردن بحث بچه.....
بالهای صداقت عزیز
بی اندازه ازت ممنونم که راهنمایی می کنی ؛ به هر حال هر چی باشه تمام سعیمو میکنم که در همین راه ترکش بدم
ولی بخدا نمیدونم چه جوری بهش بگم که بدتر از این نشه ... چون اگه یادت باشه گفتم ، یه روز که بهش گفتم بریم آزمایش خون بدیم تو دهنی بهم زد .. یعنی تا این حد بهش برخورد که با زبون بی زبونی بهش گفتم تو معتادی ...
بازم اگه بهم بگی چه جوری و از چه راهی این پیشنهاد و بهش بدم ، ممنون میشم :203:
قضیه ی بچه مسئله خوبیه می تونی از این مسئه استفاده کنی .
اگه دلش خیلی بچه می خواد بهش بگو تا زمانی که با این دوست هات هستی و به خونه و زندگیت و من اهمیت نمیدی حرفشم نزن.
بزار بفهمه که باید مرد زندگی باشه . بعد از این که پای بند خونه و زندگی شد باید برای ترک بهش انگیزه بدی.