با سلام
بلوم جان فایده ای نداره که نداره افرادی چون سورنا و کامران با حرفهای من و شما قانع نمی شن و دشمنی اینان با خانمها ریشه داره که ما نمی تونیم کمکشون کنیم. به نظر من ادامه بحث بی فایدس.
نمایش نسخه قابل چاپ
با سلام
بلوم جان فایده ای نداره که نداره افرادی چون سورنا و کامران با حرفهای من و شما قانع نمی شن و دشمنی اینان با خانمها ریشه داره که ما نمی تونیم کمکشون کنیم. به نظر من ادامه بحث بی فایدس.
اقا كامران.من كه گفتم شما نيمه خالي ليوانو مي بيني! مگه اخر و عاقبتش چي شده؟؟؟؟ به قول شادزي عزيز ادامه بحث بي فايدست.نقل قول:
نوشته اصلی توسط کامران007
دشمنی چیه؟ دشمنیم با کی؟ بخونید جواب من رو به mitar. این نشونه دشمنی من با خانوماست؟ بابا کم دیگه حرف بیخود بگید!! اعصاب آدمو داغون می کنید. ول کنید. من یکی غلط کردمنقل قول:
نوشته اصلی توسط شادزی
آقای سورنا اگه زیاده روی کردم معذرت می خوام
ببخشید اگه من هم یکی از همون افرادی بودم که باعث شدم اعصابتون خرد شه که مطمئنا اصلی ترین فرد هم من بودم تو این قضیه
من به شما حق میدم شما هم به ما هم حق بدین یه خورده خیلی جمعی حرف زدین
من هم آتش بس
نیاز به دوست داشتن و مورد دوست داشتن واقع شدن در همه انسانها وجود داره چه دختر و چه پسر، وقتی انسان به یک سنی میرسه احساس میکنه که دیگه دوست داشتن پدر و مادر به تنهایی اون رو ارضا نمی کنه و دلش می خواد که کس دیگه ای باشه که اونو دوست داشته باشه و متقابلا از اون محبت ببینه. این هم می تونه یکی از دلایل ازدواج باشه
اولش کی می گه مسائل مادی مهم نیست؟؟یه مرد باید بتونه از عهده زندگی بربیاد.در غیر این صورت خوب اگر یک نفر خاصی توی زندگیش هست می تونن صبر کنن تا شرایط فراهم بشه و بعد برن زیر یک سقف.
البته الان مملکت ما طوریه که بیشتر دختر ها به حداقل ها فکر می کنن.اونایی که توی ابرا هستن هم می تونن منتظر شاهزادشون بمونن!
دلیل اصلی ازدواج برای من پیدا کردن استقلال هستش!
یعنی برای خودم باشم.
خونه و زندگی خودم رو داشته باشم.
و برای سرنوشت و آینده خانواده ام با یک نفر دیگه تصمیم بگیرم!
مهمونی...شام ...ناهار...اخه خونه ما یک جوریه که بیشتر وقتا توش مهمونیه.دلم یک در می خواد که بتونم ببندمش!
دوست دارم بدونم ایا دختر دیگه ای اینجا هست که دلیل اصلیش مثل من باشه؟
دلایل دیگر هم:
عشق
تکامل
دوست و همفکر و همسفر
حرف مردم!!
...
و فکر می کنم دلم می خواد یک همراه داشته باشم که توی سختی ها کمکش کنم و اون هم توی مشکلات تنهام نذاره.آدم نیاز به فداکاری کردن داره.
باقی دلایل هم که اصلا ذاتیه ماست و بین همه مشترک.ما از نظر جسمی و روحی نیاز به جفت داریم و دلیلش رو هم خدا بهتر می دونه
سلام
خانمها حرفهای قشنگ می زنن ولی وقتی وارد زندگی میشن معیارهاشون 360 درجه تغییر میکنه.تازه به فکر این میفتن که شخصیت مردشون رو هم باید عوض کنند
برا همون ما آقایون زیاد به حرفای قبل از ازدواج خانم ها اعتقادی نداریم
قبل از ازدواج ابراز می کنن با نون پیاز هم میسازن ولی بعد.................
نقل قول:
نوشته اصلی توسط arash11
آرش انگشت اتهام به سمت یک جمع و یک جنسیت ممنوع .
آرش شما می توانیداز تجربه خود بگویید ولی در مورد کل خانم ها اجازه قضاوت ندارید .در قضاوت و حکم صادر کردن حساب اقلیت و اکثریت و شرایط را باید در نظر بگیرید .
شما مطمئن باشید مسیر و راه زندگی راه دو طرفه ای است پر از سنگلاخ و پر افت و خیز .
جاده اتوبان نیست که پایتان را روی گاز بگذارید و تخت گاز بروید و به انتهای راه برسید .
در مسیر راه زندگی زناشویی هیچ کدام از طرفین بلد راه نیست باید به هم فرصت دهیم تا راه بلد راه زندگی شویم . یکی خسته می شود و می نشیند شما همسفر وی هستید باید با او هم پا شوید . باید به طرف مقابل فرصت استراحت داد دستش را گرفت و بلندش کرد و حتی در جاهایی تکیه گاه وی بود تا از مسیر پر فراز و نشیب گذر کند و صد البته که طرف مقابل هم باید همینگونه عمل کند .
از قدیم گفته اند از هر دستی بدهی از همان دست پس می گیری . اگر یک زندگی سراسر توجه و دقت و درک متقابل باشد مطمئن باش برادر به بن بست نمی رسد و تجربه اینچنینی مثل تجربه شما به دست نمی اید . باید در همه ی شرایط جانب انصاف را رعایت کرد . برادر بیایید عادت کنیم که هم نیمه ی پر لیوان را ببینید و هم نیمه ی خالی لیوان را و یک سویه به هر عملکردی توجه نکنید و در نهایت حکم قطعی صادر نکنیم .
حرف شما متین.به ظاهر بسیار زیبا ومن هم منظورم همه خانم ها نبودند ولی به اطرافتون نگاه کردید که ارتباطات رفتاری در خانواده به چه سمتی حرکت می کنه من که با اکثر مردها صحبت کردم در سه استان کشور اطرافیان ما اکثرا مشکل زیاده خواهی خانم ها رو داشتند.فکر می کنم باید واقع گرا باشید تا ایده گرا""
خواهر گرامی
چقدر در زندگی باید مادی فکر کرد وبا قواعد "تفاهم فمینیستی زندگی "کرد و چقدر باید به صورت تجار وکاسب کارانه زندگی کرد.مگر زندگی احتیاج به ایثار ندارد مگردر زندگی نباید در بعضی مواقع به خاطر خدا گذشت کرد. مگر در زندگی نباید به خاطر خدا اعتدال رفتاری و اقتصادی داشت.مگر در زندگی نباید به خاطر خدا به روی بعضی چیزها چشمها رو بست وتحمل کرد؟ حتی تا آخر عمر
البته این چیزا رو ما با زور نمی خواهیم ولی یک زن مسلمان اگر چه به اندازه یک ارزن هم باید به این گونه مسائل توجه داشته باشه .نه اینکه خودشو فقط پایبند این کنه که شوهرش چکار میکنه تا اون عکس العملی رو از خودش بروز بده.احساس کنه مرد همیشه بایدخواسته هاشو کنترل کنه و زن همیشه در خواست کننده باشه و در صورت به جواب نرسیدن بگه شما منو در ک نمی کنی.
البته مواردی رو که من گفتم تنها مربوط به خانمها نمی شه آقایون هم باید به این اصول پایبند باشند.
قیمت قرب زبعد افزون است جگر از هیبت قربم خون است
سلام من تمام بحث این قسمتو نخوندم اما به اصل سئوال می خوام جواب بدم.
منم یه سری دلایل ایده ال برای ازدواج مثل بقیه دارم.
اما مهم اینه که گاهی شرایط باعث میشه که اون دلایل فقط برای آدم یه رویا میشه و مجبور بشه بدون توجه به دلایلش تصمیم به ازدواج بگیره:302: