RE: بازم مطلك پروني هاي ...
داستان شما رو که خوندم یاد خواهرم افتادم خوب شاید وجه تشابهی بین شما و اون باشه و اون هم دل نازکی و زود رنجی هست ولی الان دیگه اون دختر زود رنج گذشته نیست که میومد خونه ما توی دامن مادرم اشک میریخت که شوهرم این حرفو زد مادر شوهرم اون حرفا زد...
الان دیگه اینا براش مهم نیست مهم آوردن آرامش به خونه هست ! چون بعد کلی دعوا زندگی شون به تعاددل رسیده و بالاخره یکی سنگ زیر میشه
خوب مسئله اصلی :
یه قضیه واقعی توی یه سایتی دیدم که یه مردی مغازه پرده سازی می زنه شروع بکار که میکنه اوایل همش نگا به پرده فروش های دیگه میکرده و خودشو با اونا مقایسه می کرده و طبیعتا چون اول کار بوده هیچوقت نمیتونسته مثل اونا پرده بسازه و همیشه حسرت میخورده و فروش خوبی هم نداشته . یه بار تصمیم میگیره که دیگه کاری به پرده فروش های دیگه نداشته باشه و پرده ای رو که امروز می سازه با پرده ای که مدتی قبل ساخته مقایسه کنه و عیوب پرده قبلی رو برطرف کنه همین میشه که روز بروز پرده های بهتری ساخته و تحویل میده تا اینکه بعد یه مدت بعنوان بهترین پرده ساز اون شهر شناخته میشه ..
خوب امیدوارم این قصه به قضیه شما مربوط باشه البته من بیشتر بخاطر اینکه توجه داشته باشی که خودت رو با هیچکس دیگه حتی خواهرت مقایسه نکنی نوشتم...
RE: بازم مطلك پروني هاي ...
ممنون از شما ، مثال خوب و بجايي بود اما من گفتم كه خودمو با خواهرم مقايسه نمي كنم ، فقط چون من و اون الان هردومون عقديم و تو خونه بابابيم ، اين كوتاهيهاي خونواده همسرم ، اندكي خونواده امو تو لاك مقايسه بردن و من واقعا بهشون هم حق ميدم ، من دختر بزرگشونم و 9 ماه بيشتر از خواهرم عقدم
كه متاسفانه با رفتارهاي بد خونواده همسرم ، خونواده ام دلسرد شدن و من واقعا به خاطر اين مسئله ناراحتم ، و ناراحتيمم از حسودي و اين حرفها نيست .
اميدوارم تونسته باشم منظورمو منتقل كرده باشم .
RE: بازم مطلك پروني هاي ...
ماندگار عزیز قبل از اینکه روی مادر شوهرت کار کنی ذهنیت شوهرت را درست کن.بگذار به این درک برسه که بالاترین جهیزیه برای یک دختر عفت و نجابته و حتی اگه پدرت یه چوب کبریت هم بهت داد اونو رو چشش بذاره و قدر دان تو و خانواده ات باشه. اگه خودتو متهم بدونی اونوقت باید دفاع کنی ولی تو وظیفه ای نداری . گرونقیمت ترین جهیزیه وجود خودته و باقی چیزها لطف خانوادته که دارن بهت میدن.وقتی به شوهرت اینو فهموندی دیگه تو پاسخگو نیستی و شوهرت جواب همه رو میده. من این کارو کردم و جواب گرفتم امتحان کن ضرر نداره. در مورد پول رهن خونه و سایر چیزها هم خواهرانه میگم نکن این کارها رو چون ** لطف مدام حق مسلم شود **
در مورد هدایا هم کم یا زیاد از شوهرت بخواه نه مادرش بگذار از حالا یاد بگیره که در قبال تو وظیفه داره، حتی اگه دستش تنگ بود توی سایر مخارج صرفه جویی کن ولی نذار از زیر بار مسئولیت شونه خالی کنه، تو مسئولیت پذیر بارش بیار .... موفق باشی
************************************************** *******