من با مینا موافقم .
ضمنا این قضیه خوب تموم شد دفعه قبل که میخواستی تمومش کنی خیلی ناراحت بودی ولی این چند روز تاخیر باعث شد راحت تر بپذیری .
نمایش نسخه قابل چاپ
من با مینا موافقم .
ضمنا این قضیه خوب تموم شد دفعه قبل که میخواستی تمومش کنی خیلی ناراحت بودی ولی این چند روز تاخیر باعث شد راحت تر بپذیری .
سلام
ممنون دوستان عزيز كه به فكرمين !!
شايد جدا شدن اينجوري بيشتر بهم كمك كنه كه فراموشش كنم !! ولي دلم نميخواست به اين شكل تموم بشه !!! http://qsmile.com/qsimages/258.gif
سخته كه به يه بچه ( منظورم دلمه ) بفهموني كه عشقت رفته !! عشقت دروغ بوده !!
دلم واسش كباب ميشه وقتي بهونه ي عشقش رو ميگيره و من هرچي بهش ميگم مرده !! باور نميكنه و مثل يه بچه اي كه مادرشو از دست داده بي قراري ميكنه !! http://qsmile.com/qsimages/258.gif
كاش با خاطره ي خوش تموم ميشد !!!
دوستان روزهاي سختي رو ميگذرونم ، واسم دعا كنين
مينا جان ، من ديگه اجازه نميدم كه احساسم درگير چيزي بشه !!! تجربه اي كسب كردم كه تا تمام عمرم كمكم ميكنه !!!
درسته كه هنوز چشمام خيسه http://qsmile.com/qsimages/258.gif و هنوز دلم واسش تنگ ميشه ولي خيلي كمتر از زمانيه كه اين تاپيك رو باز كردم !!
شايد تنها كار درستي كه كرد توي تمام عمرش اين بود كه يك دفعه تموم نكرد و گذاشت من كمي به نبودش عادت كنم و بعد.....
موقع امتحاناته و من حال و روز خوبي ندارم
كاش يه موقع ديگه بود!!
خدايا كمكم كن
ممنونم از همه ي شما دوستان گلم
سلام دوست من.
این جمله ای که گفتی دقیقا حرفه دل منه که خودتم میدونی.>>>>>>>>>>>>>
>>>(من ديگه اجازه نميدم كه احساسم درگير چيزي بشه !!! :104:)
خيلي خسته ام
از همه چيز
اصلا ديگه دوست ندارم توي اين دنيا زندگي كنم ، نه اينكه راه و روش زندگي كردن رو بلد نباشم ولي از اين زندگي كردن بدم مياد ، قوانينش مثل قوانين جنگل ميمونه !!!
همش مجبوري يه كاري رو بكني كه دوست نداري !! همش مجبوري كه همه چيز رو كنترل كني !! بابا مردم از بي احساسي !!! من احساسم رو دوست دارم ، زندگي با احساس رو دوست دارم ، مردم از بس كه دلسنگ بودم مثل روبات
دلم ميخواد گريه كنم ، دلم ميخواد از زمين و زمان گله كنم !!! از اينكه مجبورم مصنوعي زندگي كنم ، از اينكه همش بايد محكم باشم ، ازاينكه چه با فرشته ازدواج كني چه با يه آدم عوضي ، در هردو صورت زندگي اوايلش شيرينه ولي يه كم كه بگذره ، واسه هم عادي ميشين !! همه چيز خيلي عادي !! اصلا از ازدواج بدم اومده !!! دوست داشتم كه عشق توي زندگيم هميشگي باشه ولي نيست !!! دوست داشتم به عرفانم برسم ولي نشد !!! دوست داشتم كه اون مرد روياهام باشه ولي نبود ، دوست داشتم دكتر ميشدم ولي نشدم ، دوست داشتم آدم صبوري باشم ولي نيستم و نميتونم !!!
كلا گله دارم ، نميگم از زندگيم خيلي ناراضي ام ، نه !!! ولي به خيلي از چيزها كه دلم ميخواست نرسيدم ، زندگيم مطابق ميلم نيست !!!
ميدونم هر بلايي كه سرم مياد تقصير خودمه ولي آخه تحمل ندارم ....
خسته شدم ، بابا عشقمو چيكار كنم ؟ به نبودش عادت كردم ، وابسته اش نيستم ولي هنوز دوستش دارم !!! ميدونم كه احتمال زياد باهاش نميسازم و ما واسه هم ساخته نشديم ولي هنوز دوستش دارم ، دلم براش تنگ ميشه !!
آرزو به دل موندم كه اون زماني كه بهش احتياج داشتم به جاي توهين با احترام باهام رفتار ميكرد ، يه جورايي توي دلم جمع شده ، اينكه اون با همه ميتونست با احترام برخورد كنه به جز من !!! ولي با اين وجود ازش بدم نمياد ، چرا ؟؟ آخه چرا ؟؟ شايد توي دلم كلي بهش بد بگم و ازش گله كنم ولي با اين وجود دوستش دارم و دوست دارم كه بهم زنگ بزنه ، هر چند كه جوابش رو ندم ، دوست دارم كه بهم اس ام اس بده هرچند كه بازم جوابش رو ندم ، دوست ندارم كه ازدواج كنه !! دوست ندارم كه من رو فراموش كنه !! ديوونه شدم
كلافه ام ، باور كنين اگه زنگ هم بزنه من جوابش رو نميدم ولي وقتي هم زنگ نميزنه دلتنگش ميشم !!!
اي خدا چرا زندگي من اينجوريه ؟؟؟؟
با بابام نميسازم ، من و بابام دو آدميم با عقايد كاملا متفاوت ... اصلا بي خيال ، حال و حوصله ي تايپ كردن رو ندارم .....
هميشه جمعه غروبها دلم ميگيره ، ديوونه ميشم ، اينم يكي از همين جمعه هاست
فردا بايد برم دانشگاه ولي از دانشگاه متنفرم ، متنففففففففففففففففر
سلام رویا جانم
عزیزم مدانم که ممکنه بگی این حرفام تکراری هست ولی عزیزم بدون اگه احساست چیزی غیر از این بود عجیب مینمود
تو داری دوران سختی را میگذرنی که میگذرد
کی گفته زندگی با یک عوضی و یک فرشته نهایتش مثله همه ؟تکراری نشدن زندگی را خودمان با رفتارمان تعیین میکنیم
ما قدرتهای زیادی داریم
تو خیلی جوانی رویا جان تو فرصتهای زیادی را داری
ما در انتخاب عشقمان استباه زیادی کردیم ولی درسهای زیادی گرفتیم و تجارب ارزشمندی را به دست اوردیم
نگذار این درسها فراموش شود
نگاهی به ازدواجهای افراد بنداز خیلیها به سختی تن به چه زندگیهای بیهوده ای داده اندسرنوشت ما میتونست بدتر ار اینها باشه
خدا خیلی ما رو دوست دار ه
خوش به حالت که میری دانشگاه و سرت گرم میشه
مواظب خودت باش
سلام
رویا جان این حالات شما طبیعی است . آشنایی شما با اون پسر یکهفته نبوده که بخواهد یک هفته ای تمام شود . به این فکر کن که کار درست را انجام داده ای و از مرحله سخت گذشته ای . الان وقت این است که به خودت و زندگی خودت برسی و به آینده ای روشن فکر کنی . موفق باشی
رويا جان ..وقتي ما عزيزي رو از دست ميديم ..اولش با ناباوري با مسئله برخورد ميكنيم ....بعد يواش يواش مي پذيريم ..گريه ميكنيم ..خودمونو مثل پرنده اي در قفس به اينور و اونور مي زنيم ..براش ختم ميگيريم ............بعد شب هفت ....بعد چله .......بعد سال .........و با گذشت زمان همه چي كمرنگ تر ميشه .....زندگي ادامه پيدا ميكنه حتي اگه ما نباشيم ...حتي اگه اوني كه دوسش داريم نباشه ......بايد واقعيت زندگي رو پذيرفت ...عزيزم تنها نمون ...ورزش كن ....من كاملا دركت ميكنم باور كن عزيزم .....يه روز به خودت مياي و ميبيني ..چه كمرنگ شده ...مثل يك خاطره ي دور ...و بازم دور ........و بازم دور ................مواظب خودت باش گلم ...باشه .............
کاترین ، digitalman و kimiakhaton عزيز ، ممنون از همدردي تون
چقدر سخته !! اي كاش من هم مثل دخترهاي سنگ دل امروزي بودم كه هيچ كس رو توي دلشون راه نميدن و راحت ميتونن فراموش كنن ! همش به فكر خودشونن و منافعشون ! اگه بگم عرفان چه بلاهايي سرم آورده كه ....
باز هم ممنون به خاطر اينكه تنهام نذاشتين ، آره فراموش ميشه ، مثل مرگ عزيزان ولي يه جورايي انگار دلم ميسوزه كه اين اتفاق واسه عشقم بيوفته ! دوست داشتم هميشه توي قلبم بمونه و با عشق زندگي كنم ولي سرنوشت اين عشق من هم شد فراموشي !!!خيلي دلم ميسوزه ، آخه اين چه زندگي ايه !! ديگه حتي خودمم فكر نميكردم اينقدر حساس باشم !!!
اگه ميدونستم اينقدر اذيت ميشم و نتيجه اش اين ميشه هيچ موقع با هيچ كس دوست نميشدم !!
واقعا زجره ! زجر !!!
بازم ممنون
موفق باشين