کار کردم ... در حد مبتدی ...
نمایش نسخه قابل چاپ
کار کردم ... در حد مبتدی ...
سلام
در هنر عکاسی ، فوتوشاپ و ... ابزار لازم و حیاتی هست
می تونی کم تر از 1 ماه ، یاد بگیری
و حتی اگر هم در هنر عکاسی ، نخواستی کار کنی
می تونی به عنوان یه هنرمند فوتوشاپ ، در ضمینه های دیگر مشغول به کار بشی.
خوبی این کار این هست که پاره وقت هم مبتونی کار کنی .
موفق باشی.
یا حق .
- عکاسی رو دوس دارم ..کارهای منتشر شده نشنال جئوگرافی رو هم دنبال میکنم .
8 ساله گوشی دارم بیشترین کاربردش برام دوربینش بوده -یک بار عوض کردم- برای انتخاب گوشی فاکتور کیفیت دوربینش برام مهم تر بوده:311:(نگین خب میرفتی دوربین عکاسی میگرفتی -نگرفتم چون نخواستم کارم این باشه بطور تخصصی و گرنه حتما دنبالش میرفتم) - نباید که بخاطر یک علاقه متفرقه ، تمرکز رو از کار و هدف اصلی برداشت....
- فکر کردم اگه عکاس یا عکاسی خوب پیدا کنم اون رو بصورت کاربردی و عملی یادمیگیرم...( با توجه به اینکه الفبای فتوشاپو بلدم...)
چون بحث آموزشگاه و کتاب و ... که میشه چند ایراد اساسی بهش وارد هست ... در مورد آموزش وورد چندین سال پیش تجربه کردم ...
- عامل دیگه که منو به اینکار بیشتر ترغیب کرد اینه که در راستای هدف و ایده اصلی کاری که قراره انجام بدم هست ... یعنی طراحی...
پس هیچ رقمه پشیمون نمیشم :311:
آموزش های فارسی برای راه افتادن خوبه ( البته ایران در زمینه فوتوشاپ بر خلاف مایا یا تردی مکس - قو ی هست )
ولی برا اینکه حرفه ای بشی باید آموزش های خارجی ببینی
بعضی موقع ها در تایپیک شما ، من بحث را به انحراف کشوندم
از شما و دوستان معذرت می خوام
ان شالله همیشه موفق و پیروز باشی
با سلام
این تاپیک به علت:
- اینکه از حالت شخصی در آمده و جنبه عمومی گرفته.
- و تعداد پست هایش زیاد شده است.
- همچنین در خصوص مسائل روانشناختی نیست.
- و به خاطر حاشیه روی
کاملا مستعد انتقال به انجمن آزاد هست.
مگر اینکه روی مشکل شخصی صاحب تاپیک بدون بحث و حاشیه روی هدایت شود.
سلام
ایده شما اگر طراحی باشه
خب ، سرمایه اولیه زیادی نمی خوای ، درسته !
باید روی خلاقیت و نو آوری کار کنی .
و ایده ی خوبی هست .
در زمینه کشاورزی که بحثش شد بنظرم خدمات کشاورزی مثل بسته بندی موادغذایی و فرآوری محصولات کشاورزی خاص - سودآوری بیشتری دارن ... نظر شما ؟!
کدوم بخش کشاورزی نیاز به ترمیم و بهبود کار داره ؟!
ایده اصلی من میتونه شامل بخش کشاورزی بشه...
به لحاظ مادی ، بله ...
پیدا کردن سرمایه انسانی متعهد و همراستا با هدف شغلی کمی سخته همچنین باید روی درزگیری(پشتیبانی قانونی - حقوقی - مالی ) بیشتر کار بشه ...آفت کارهای نوآورانه همینه...
ان شالله شما هم همیشه موفق و پیروز باشی و نیز همه مردم سرزمینم :72:
بعضی موقع ها پیش میاد از یه حرف برداشت دیگه میشه یا از 1حرف به 1حرف دیگه کشیده میشه.
:43: ازدوستان عزیزم خواهش میکنم ... میخواستن ببندن ؟!!!!!!!!! :203:
من وقتی میام این تایپیک سرمیزنم نظرات همدردی های عزیزو بخونم اول یکی دوبار برای خودم اسم تایپیکو تکرار میکنم بعد جوابارو میخونم اونی که مرتبطه با موضوع هستش برام تفکیک میشه و پست بعدیم لحاظ میشه ... اینطوری دیگه کمتر به حاشیه میره...
ممنونم از همتون .... خیلی از حرفای شما برام سودمند بوده و از این به بعد هم لطفتون رو دریغ نکنید!:72:
برای نظرات شما همچنان مشتاق ...
خب شما شکر خدا راهتو انتخاب کردی، ان شاء الله که خوب و موفق هم پیش بری،
این آخر کاری اومدم یه توصیه دیگه بکنم، یه درس از پست های انتهایی این تاپیک (که البته امیدوارم باز چالش نشه...)برای این جمله:ببین وقتی میخوای یه کسب و کاری برای خودت راه بندازی صرف نظر از هر کاری حداقل از دو سه مورد از ارگان های زیر باید مجوز بگیری:نقل قول:
میخواستن ببندن :203: ؟!!!!!!!!!
اماکن، بهداشت، محیط زیست، فتا، صنعت و معدن، اتحادیه، پلیس 10+، آموزش و پرورش، بهزیستی، تربیت بدنی، سازمان قضائی، بازرگانی، مسکن شهرسازی، شهرداری، تعزیرات و ... و ...
مجوز اولیه رو که گرفتی، سال اول 5-6 بار سرزده میان برای بررسی، بعد تمدید میشه برای دو سال که باز هم سرکشی داره... توی هر کدوم از این موارد ممکنه هزار تا ایراد ازت بگیرن، باید خیلیییییییییییییییی مقاوم باشی تا بتونی بمونی، این وسط یه عده ای هم هستن که نه مسئولن نه ذینفع، اما میان سنگ جلوی پات بندازن، یه عده ای هم به قصد دوستی میان اما دوستیشون از نوع خاله خرسه میشه (مثل حضور من تو این تاپیک) خلاصه باید مدیریت کنی، محکم و قاطع، اما یک لحظه هم نباید بترسی،باید محکم جلو بری، مثلا این تاپیک ، اولا که آقای مدیر گفتن مستعد انتقال هست، شما هم که اکانت داری پس توی انجمن آزاد هم مشکلی برای تاپیکت پیش نمیاد، اصلا کلا حذف بشه، خب چی میشه؟!! شما یه تاپیک جدید باز می کنی، این بار با رعایت قوانین سایت و مدیریت مشاوره دهندگان و هدایتشون به سمت تمرکز روی مسئله خودت...
پس یادت باشه برای راه انداختن کسب و کار باید قوی باشی، یه جورایی از در انداختنت بیرون، از پنجره برو تو... نمیگم بی قانونی کنی، اما اگه به هر دلیلی قانون بر تو خرده گرفت، زیر چتر قانون به کارت ادامه بده، ولی هیچوقت از این بابت نگرانی به دلت راه نده.
حالا که اومدم در مورد این جمله هم شاید بد نباشه نظرمو بگم:
به اولین پستم نگاه کن، شاید اون موقع از نظر خیلی افراد بی ربط به موضوع میومد، اما چون تجربه شروع کار دارم، توی اولین پست به مسئله ای پرداختم که دغدغه شما توی آخرین پستتون بود، بازم میگم هرچند به ظاهر پست های این تاپیکم بی ربط هست، اما باز هم بخونشون (این پست ها رو کسی برات گذاشته که پدرش از صفر به موقعیت فعلیش رسید، خودش هم از صفر شروع کرد، من زمانی که میخواستم کارم رو شروع کنم توی یکی از پست های همین تاپیک اشاره کردم که رفتم توی یه کارخونه کار کنم، اون موقع تمام کارت های بانکیم رو تحویل بابام دادم، (حالا درست یا غلط به دلایلی تصمیم گرفته بودم روی پای خودم بایستم) و واقعا از صفر شروع کردم و عمدا سراغ زمینه ای رفتم که هیچ ارتباطی به کار پدر و مادرم نداشت، چون حتی نمیخواستم از تجربه اونا هم استفاده کنم)نقل قول:
پیدا کردن سرمایه انسانی متعهد و همراستا با هدف شغلی کمی سخته همچنین باید روی درزگیری(پشتیبانی قانونی - حقوقی - مالی ) بیشتر کار بشه ...آفت کارهای نوآورانه همینه...
توی اولین پست گفتم: توی کشور ما ایده تا وقتی تو ذهنتون هست مال شماست! به محض اجرا شدن دیگه مال همه است!!!
یعنی اینکه، دنبال پشتیبانی قانونی و حقوقی نباش! کشکه!! اصلا شما اگه بری ایده اتو ثبت کنی هم تازه به دست خودت پخشش کردی! خدایی یه سری به سایت ثبت اسناد کشور بزن، بخش ثبت اختراع، اومده نقشه اختراع رو گذاشته روی نت!! حالا شما مثلا ساکن تبریز باشی، یکی تو بوشهر شروع کنه ایده شما رو بسازه، همونجا هم محلی بفروشه، اصلا از کجا میفهمی که تازه بخوای وکیل بگیری و بیفتی دنبال طرف! بعد هم اون میاد مثلا دسته صندلی رو گرد می کنه (بعد هم میگه قبلا صاف بود دست رو اذیت می کرد الان گردش کردم پس مزیت داره)، این از نظر اداره ثبت میشه یه اختراع جدید، اینجا دیگه شما هیچ کاری از دستت بر نمیاد... یا اینکه اصلا فکر کن همزمان سی نفر توی سی تا استان شروع کنن طرح شما رو بسازن، واقعا توانشو (زمانی- مالی) داری که بخوای باهاشون مقابله کنی؟؟ توی کشوری که فیلم سینما هنوز اکران نشده سی دیش توی بازاره، توی کشوری که خاطرات فرگوسن هنوز توی کشور خودش رونمایی نشده دارن ترجمه فارسیشو میفروشن!! توی کشوری که به مارک و برند به عنوان یه مسئله لوکس و به بسته بندی صرفا به عنوان یک عامل تولید زباله و اسراف منابع نگاه میشه!! توی کشوری که اگه از اتحادیه مجوز داشته باشی باید فله ای (بدون نام) بفروشی و فقط در صورتی میتونی بسته بندی داشته باشی که از صنایع معادن مجوز بگیری!! کی میتونه درزگیری کنه؟!!
توی پرانتز (ممکنه باز سوال پیش بیاد بسته بندی چه فایده ای داره؟ ولی هم این تاپیک اخطار گرفته، هم من توان مقاله نوشتن در مورد مزایای بسته بندی رو ندارم، فقط بگم واحدهای این درس کم کم داره به مجموعه واحدهای الزامی تمام رشته های تولیدی اضافه میشه و حداقل مزیتی که داره اینه که هویت تولید کننده مشخصه ...)
ببه هر حال تنها راه حل این دغدغه همونیه که توی اولین پستم گفتم: یا ایده رو به کسی بفروش که میتونه ازش حمایت کنه، یا سریع دست به کار شو به طوری که تا بقیه بفهمن چی شده بار خودتو بسته باشی... وقتی میگم سریع، یعنی از یه کارهایی بزن، عکاسی رو فعلا بذار کنار، یه نگاهی بنداز به تاریخ عضویتت توی این سایت! یک ماهه عضو شدی نزدیک 200 تا پست گذاشتی!!!! اینجوری نمیشه کسب درآمد داشت!! برو رو ایده ات کار کن...
پ.ن: میدونم از آخرین پست دو هفته ای هست گذشته، اما من مدتی نبودم.
- دوستی کسانی مثل شما که صریح همه ابعاد رو میگن برای موهبته و خوشحال میشم دانسته های مفید بهم اضافه بشه.
- برعکس فکر میکنم هر چیزی بهم میتونه ربط داشته باشه....
اصلا برای همینه بعضی تاپیک ها سرمیزنم و گاهی پست میذارم چون خواندن و پاسخ رو "چالش کم هزینه" میدونم ... بدون اینکه اون اتفاق برام پیش اومده باشه خودم رو در موقعیت پاسخ قرار میدم مسلما وقتی اتفاق بیفته رفتار و عکس العمل مناسب تری خواهم داشت...و گاهی لابلای حرف های دیگران پاسخ مشکل و مسئله خودم رو پیدا میکنم ...
تاپیک مسابقه مربوط منو که نگاه کنین کلا خط زندگی من و الگوهای من هستن چیزهایی که باورشون دارم تو زندگی اجرا بشن حس عالی خواهیم دشت... تقریبا چیزی غیر این نذاشتم برا همین زیاد و از هرجایی نیستن- ضمن اینکه خیلی مونده به بعضیاش برسم...
من چندین سال برنامه ریزی میکردم کارهارو انجام بدم گاهی یک کار رو ستاره دار میکردم اهمیتش رو بالا میبردم طوری میشد که از بقیه چیزها میزدم تا به اون برسم و انجامش بدم ... چندین دوره آزمون و خطا داشتم گاهی بین دوره ها دلسرد هم میشدم و کارو ول میکردم اون دوره های متناوب باعث شدمن به چهارچوب مشخص ولی انعطاف پذیر از زندگی برسم که 5 بخش روزانه داشته باشم با زمان های غیر یکسان که بسته به روزش تغییر میکنه اما وقتی حساب هفتگی و ماهانه و سالانه و نیز 5 ساله داشته باشیم و باهاش پیشرفت کارو بطور مستمر بسنجیم،هرجا کند حرکت کردیم اهنگ رو سریعتر میکنیم وهرجا جلوتر رفتیم اگر شامل بهبود توانایی شخصی بوده که خیلی خوبه .... میتونیم هم از زندگی لذت ببریم و هم کارو پیش ببریم...
اولویت خوب زندگی کردنه ...که من سعی دارم تو این راه قدم بردارم و مثل مردمی که رویاهاشونو فراموش کردن و به روزمرگی تن دادن و غرق مادیات و دنیا پرستی شدن نباشم ...نصف دهه سوم عمر من گذشته ...عبرت ها و درس هاشو نگهداشتم ..برای نیمه دوم این دهه از عمرمم هدف و مبنام همینه ...
زمان برای چیزهای مهمتر از پول باید خرج بشه...
اصولا کار هم باید لذت بخش باشه ارزشش با پول سنجیدن بنظر من زیاد معقولانه نیست ...
الان به دورانی رسیدیم که زور بازو داشتن مهم نیست زیاد ...الان نوبت فکر و اندیشه و استفاده از اطلاعاته ...
- به جای عکاسی چه کاری رو پیشنهاد میدی ؟! (چون در راستای پیشرفت طراحی میتونه قرار بگیره و علاقه هم دارم انتخاب کردم)
کاری که میخوام حتما باید بیرون از خونه باشه و تمام وقت نباشه چون ایده خودم رو هم دارم که روش کار میشه...اهل افراط و تفریط نیستم تاجای ممکن.... (نه تماما کار بیرون و شب فقط شم و لالا تو خونه و نه تمام وقت روی ایده کارکردن)
- در مورد قسمت فروختن ایده -ایده ای که من دارم تشکیل دادنی و جمع کردنی و کار کردنیه - چطور بفروشمش ؟!
دارم روش کار میکنم ...
جوانب رو درنظر بگیرم که کار به سرانجام میرسه با یه سهل انگاری از هم نپاشه ...
اون بحث حقوقی چیزی که تو فکر منه اینه که یک وکیل و حقوقدان خوب از اول همراه داشته باشم و ذینفع باشه که از این طریق به کار متعهد باشه ...هربار با یه تازه وارد کار نکنیم...من مگه چقدر وقت دارم که با این امور آشنا بشم و حتی مثلا حسابداری کارو خودم انجام بدم ؟! تمرکزم رو دارم رو ایده اصلی میزارم و موارد لازم برای کار... چیزی از خودم نداشته باشم چطور میتونم هسته مرکزی کسانی که جمع میکنم باشم ؟
به علاوه قسمتی از مطالعات من درباره رهبریه ...تنها مدیریت کافی نیست...
این در راستای تایپیکه ... نظرتو میخوام بدونم راه حل عزیز و ممنون که وقت گذاشتی:72:
سایر عزیزان هم همین طور :72:
سلام
فکر و اندیشه خیلی خوبه !
ولی باید سریع و منطقی این کار را انجام دهیم !
قرن 21 یعنی :
سریع اندیشدن - سریع تر اقدام کردن ( نسبت به دیگران )
ایده ی منو شاید ، همین الان 1000 نفر داشته باشند
ولی شخصی که بازار را خوب بشناسه - نیاز مردم را خوب شناسایی کنه - سریع اقدام کنه - موفق میشه
در هر هدفی !
به نظرم ایده ی اصلی خودت را سریع پیاده سازی کن ( پیش تولید )
وقتی پروتوتایپ یا پیش تولید محصول را درست کردی ، راحت میتونه سرمایه دار بیاری.
برای تقویت خودت در حوزه ی مدیریتی می تونی ، دوره های اسکرام مستر را بری .
اصول کلی جسابداری را اگر آدم بلد باشه خوبه !
بدرد می خوره !
ولی بزاز پروژه یه خورده بیاری بالا
ولی لازم نیست بری 4 سال حسابداری بخونی !
می تونی یه کارشناس خوب استخدام کنی - ولی خودمان هم بلد باشیم ( کلی ) بد نیست !
.............................
من می رم تو شرکت محسن (رب گوجه فرنگی )
میگم آقا من برای محصول شما یه طرح دارم ( گرافیکی )
حاظرید طرح منو بررسی کنید !
باید ایده ها را بتونیم بفروشیم !
ولی سریع !
مثلا در صنعت IT هر 6 ماه علم عوض میشه !
الان ios 9 هست - 6 ماه دیگه میشه ios 10 !
باید سریعتر نسبت به دیگران کار کنیم
.........................
از نظر هدف معنوی با شما موافقم
نکنه می خوای باغبان بشی!
موفق باشی .:72: