من فکر نمی کنم خانومتون دنبال جدا شدن باشه چون جدا شدن آسیب زیادی به زن می زنه. شما تلاش کن تغییرات لازم رو تو خودتون ایجاد کنید تا بعد از بازگشت خانومت کمک کنی اون هم تغییر کنه.
نمایش نسخه قابل چاپ
من فکر نمی کنم خانومتون دنبال جدا شدن باشه چون جدا شدن آسیب زیادی به زن می زنه. شما تلاش کن تغییرات لازم رو تو خودتون ایجاد کنید تا بعد از بازگشت خانومت کمک کنی اون هم تغییر کنه.
مطمئن نیستم با بازگشت خانومم ، دوباره مشکلاتنداشته باشیم. دارم همه تلاشم رو می کنم تا اشتباهاتم رو پیدا کنم. نگرانم برگرده و دوباره شروعبه بهانه گیری کنه.من الان چه کار کنم ؟
دوستان اگه می تونن بیشتر کمک کنن. به نظرتون چه کار کنم الان؟ اصرار بیش از حد به بازگشت یا اینکه خودم بازم تنهایی برم پیش مشاور و یه کم صبر کنم.
می ترسم من هم کم بیارم و دیگه به طور کامل زندگیمون از هم بپاشه. بعضی موقع ها با خودم می گه دیگه بسه و بزار هر کاری دوست داره بکنه ولی چون دوسش دارم نمی تونم.
اقا مجید اگر شما تا به حال نزد مشاور رفتید و ایشون در جریان مشکلات شما هست . از همسرتون بطور خیلی صریح و قاطع بخواهید که با شما پیش مشاور بیاد . بهشون بگید با تمام علاقه ای که بهشون دارید و برای همین برای اصلاح زندگیتون تلاش میکنید و سعی میکنید ایرادات خودتون رو رفع کنید . ولی اگر ایشون هم متقابلا تلاش نکنند ممکنه زندگیتون از هم بپاشه . اینو میتونید بطور قاطع ولی با مهربانی پشت تلفن بهشون بگید و حتی اگر جواب نمیدند با یک اسمس اعلام کنید . و برای جواب دادن هم عجله نکنید و به ایشون زمان بدید . مثلا بگید برای یک هفته بعد وقت گرفتید و تاریخ رو مشخص کنید .
سلام خانم واحد . پیش مشاور یک بار قبل از قهر کردن خانومم با هم رفتیم و قبول کرد که 7-8 جلسه با هم بریم پیش مشاور و مشاور نظر نهایی رو بده. مشاور هم گفت مشکل شما با 7-8 جلسه قابل حل است و در حدی نیست که بخواهید جدا بشید. ولی یک هفته بعدش بدون اینکه مشکلی با هم داشته باشیم خانومم قهر کرد رفت و گفت طلاق می خوام و دیگه پیش مشاور نمی یام. ولی من خودم تنهایی پیش مشاور رفتم و یک جلسه هم خانومم با اجبار اومد پیش مشاور ولی گفت من می خوام جدا بشم.
الان هم هرچی بهش می گم، می گه ما تفاهم نداریم و نمی خوام برگردم. هنوز دارم پیش مشاور می رم و مشاور بهم گفته یه کم صبر کن ولی واقعا دیگه شرایط برام سخت شده و بعضی موقع ها می ترسم خودمم هم کم بیارم. الان هم هرچند روزی یک بار اس ام اس محبت آمیز می دم بهش ولی جوابم رو نمی ده.
دوستان سلام؛ با مشاور صحبت کردم و قرار شد 2-3 روز دیگه برم پیش پدرخانومم تا هماهنگ کنه برم خانومم رو بیارم. خیلی استرس دارم و نمی دونم چی می شه. چه حسه بدیه آدم بلاتکلیف باشه. دوستان نظر بدن که اگه رفتم پیش پدرخانومم و بعدش پیش خانومم چی بگم؟ می ترسم دیگه برنگرده و بگه باز جدا بشیم. لطفا کمک کنید.
بنظر من بخاطر زندگيتون هم كه شده از خانوادتون بخاين بيشتر هواشو داشته باشن اگرچه كارشون درست نيست
كليد زن رو گوش بديد ، بيشتر بهش محبت كنيد من به عنوان يه زن دوست دارم همسرم حالمو تند تند بپرسه
نازمو بكشه ، بغلم كنه وقتي ناراحتم ، بي مناسبت گل بخره ،سوپرايز كنه ، مثلا يه سفر كوچيك يهويي يه هديه همين چيزاي كوچيك
سعي كنيد تو حاشيه نباشيد ، راحتش بذاريد بذاريد فكر بكنه ازاد باشه خيلي منت كشي هم جواب عكس ميده ، بفهمه كه محتاجشي پس ميزنه
بيشتر مطالعه داشته باشيد تو اين سايت كه دوستامون خيلي كمك كردن در اين موردا
اميدوارم شما به نتيجه برسيد ازتون ميخام برا زندگي منم دعا كنيد
دوستان لطفا کمک کنن. هرچی به خانومم اس ام اس می دم می گه دیگه بر نمی گرده و میگه بهش اصرار نکنم. به نظر شما اگه رفتم دنبالش و باز اصرار به جدایی داشت چی بهش بگم؟ من زنم و زندگیمو دوست دارم ولی اون قبول نمی کنه برگرده و من هر چی می گم قول می دم مشکلات حل بشه توجه نمی کنه؟ من اصلا راضی به جدایی نیستم چون مشاور هم گفت مشکل شما خیلی پیچیدیه نیست و قابل حله. موندم چه کار کنم.
دوستان خواهشا کمک کنید. تو وضعیت خیلی بدی قرار دارم. به خانومم اس ام اس محبت آمیز می دم همش جواب سربالا می ده و می گه تصمیمش بر جدایی و دیگه گوشم از حرفات پره. خانواده خانومم قرار بود کمک کنن برم دنبالش ولی زنگ زدم مادرش گفت فعلا نمی خواد بیایی. موندم چه کار کنم. نمی دونم یه مدت بی خیال بشم و می ترسم اوضاع بدتر بشه و خانومم به جدایی عادت بکنه. لطفا نظر بدید دوستان. کلافه ام.
خانمتون باید دلیل محکمه پسند داشته باشه برای جدایی.
به نظرتون چه دلیلی می خواد به دادگاه ارائه کنه برای جدایی؟
یه اشکال اساسی باید تو زندگیتون باشه که قانون با درخواستش موافقت کنه. اون اشکال چیه؟