نوشته اصلی توسط
meinoush
میل جان
رفتار پدر مادرش با هم چطوری هست؟ البته مادرش اشپزی می کنه ظاهرا
اما جایگاه مرد در خانودشون یعنی خونواده ای که توش بزرگ شده کجاست؟ شاید تعریف هاش از زندگی مشترک با توجه به خانوادش که درش بزرگ شده با انتظارات تو متفاوته و شاید داره خیلی هم خوب به نظر خودش رفتار می کنه
ظاهرا از خونواده ی پولداریه که لباس راحت می ره 700 می ده. شما باید رفتارای همسرتو در بستر خونواده و محیطی که درش بزرگ شده بررسی کنی. وگرنه بیای با یکی دیگه قیاسش کنی که ممکنه نتیجه اش برات خوشایند نشه. به هر حال یه دختر زیبا که در خونواده ی ثروتمند بزرگ شده و در محبت و توجه بوده متفاوته با دختری که معمولی بوده و خونوادش هم معمولی بودن هم روحیاتش هم گذشته اش و هم عملکردش متفاوته. به نظر خودم از کسی که در ناز و نعمت بزرگ شده راحت تر می تونی یه همسر شاد داشته باشی تا کسی که سختی زیاد دیده. چون سختی رو باید بشه ازش عبور کرد تا بزرگ و ارزشمند شد. خیلی وقتا ادم توی سختی ها گیر میکنه و یا عبور کردنش طول می کشه. پس بابت نازپروده بودنش هم زیاد ناراحت نباش
یه مرور کن ببین چطوری و تو چه مخیطی بزرگ شده. براساس اون رفتار کن و فکر کن باید چه کار کنی تا به سمتی بره که می خوای
مشاوره ازدواج رفته بودین؟
هر همسری یه سری بدی داره یه سری خوبی. البته اونم از نظر همسرش. شاید از نظر یکی دیگه بدی هاش خوبی بشه و خوبی هاش بدی.
به خوبی های همسرت فکر کن و خوشحال باش. در عین حال با درایت بدی هاش رو هم به خوبی تبدیل کن.
ضمنا نظر شخصی من این نیست که خانمت درسته و فکر شما غلطه. چون من همون دختر معمولی بودم پس نمی تونم خانمت رو بفهمم. در عین حال خوشحالم که می خونم بعضی از دخترا انقدر خوب و در ارامش و شادی بزرگ شدن و انقدر هم دلشون مجکمه به اینده اشون بی اینکه خودشون هیچ کاری کرده باشن یا بکنن.
اما مطمنم که شما که ایشونو انتخاب کردی معیارایی داشتی که ایشون داشتنش و با توجه به دوران نامزدی 10 ماهه این معیارای مورد نظر بودن که شما رو به ازدواج رسوندن. پس خوبی های ایشون رو فراموش نکن.
موفق باشی