خیلی اعتقاد دارم پریناز بانو عزیز
کاش یه نشونه کاش یه چیزی میدیدم که دلم آروم میشد
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام ، تا قبل اینکه پست شما رو بخونم پیش خودم فکر میکردم یکی از سختترین تجربه های عاطفی رو داشتم ، بگذریم که الان 14 ماه از اون ماجرای کشدار برای من میگذره ، واقعا از خوندن داستانت ناراحت شدم ، ولی به این فکر کن کسی که بعد از 6 سال واسه شرایط مالی بهتر قید شما رو زده میتونست همسفر خوبی برات تو زندگی باشه؟؟؟ اونم تو دوره ای که مشکلات مالی جزو لاینفک زندگی ها شده؟؟؟
اگه باهاش میرفتی زیر یه سقف و فردا بابت هر کمبودی(حتی یه کمبود کوچیک) بهونه میگرفت و زندگی رو برات جهنم میکرد خوب بود؟؟؟ به نظر من با رفتن اون خانوم تو چیزی از دست ندادی بلکه خیلی چیزا به دست آوردی( شاید الان نبینیشون ، چون الان ذهنت فقط زوم شده روی ایشون) ، در واقع این خانوم هست که تکیه گاهی مثل تو رو از دست داده ، بهتره بگیم معاوضه کرده با شرایط مالی بهتر!!!
میدونم سخته فراموش کردن ، تجربشو دارم و بعد از 14 ماه هنوز به طرفم فکر میکنم ( تازه رابطه من تا حدی یکطرفه بود) ولی سعی کن حداقل ریتم زندگیتو بهم نزنی ، به کارت برس ، به مسایل مهم زندگیت رسیدگی کن ، به دنبال شغل خوب یا تحصیلات عالی یا .... باش ، سعی کن از تنهایی تا حد امکان دوری کنی ( من کاری که میکردم از کل فامیل بریدم ، هیچ جا نمیرفتم ولی خب تو جمع دوستام خیلی راحت بودم) بین دوستات باش ، با یکی دوتاشون که خیلی صمیمی هستی درد و دل کن .، اصلا و ابدا در باره اون خانوم رویا پردازی نکن ( کاری که من زیاد کردم و مثلا تو خیالم تصور میکردم رفتیم بیرون گردش و ... و این یکی مثل زهر میمونه برات) یواش یواش موقعیت یه ازدواج موفق رو برای خودت ایجاد کن و در این زمینه روی خانوادت حساب کن !!
در پناه حق .
آدم بعضی چیزها رو باید بپذیره و مقاومت کردن بی فایدست، به قول اون دوستمون شما مثل اون کسی هستید که توی زمین مردم خونه ساخته و حالا باید خراب بشه،
آقا احسان این ندایی که درون شماست برای برگشت اون آدم، باید کم کم به بیخیالی و فراموشی تبدیل بشه! شاید شما بخواهید با این حالت خودت و آروم کنی ولی به این فکر کن که حتی اگه یه روز اون آدم برگرده چه فایده ای داره و چه فرقی داره به حال شما؟ نگران نباش گذشت زمان حالت و خوب میکنه و کاملا بیخیال میشی بهت قول میدم، فقط باید به خودت کمک کنی و برای زندگیت هدف مشخص کنی و بجای امید به برگشت اون آدم انرژی تو بذاری برای ساختن یه زندگی قشنگ و یک رابطه درست...
واااااای خدای من!!! بینهایت ناراحت شدم.خدا جای حق نشسته اینجوری نیست که با دل و روح و روان یه انسان بازی کنی و هیچ اتفاقی نیفته.برادرم مطمعن باش من بهت قول میدم دنیا دار مکافاته.ادمها چرا هیچوقت نمی فهمند که تا زنده اند در قبال دلی که گرفتارش کردن مسعول هستند؟؟؟؟میدونم خیلی درد میکشی.چرا باید یه همچین کاری بکنه با دل شما؟دل شما که اسباب بازی نیست.این رفتارها رو می کنند که باعث میشن ادم به زمین و زمان بدبین و بی اعتماد بشه و سوظن پیداکنه.خدا جوابشونو میده.
خیلی خیلی ممنونم
فعلا که من بعد چهار ماه هنوز دارم سعی میکنم کنار بیام هرچند که نسبت به قبل خداروشکر بهترم
و گویا ایشون داره خیلی بهشون خوش میگذره، خوش باشه
گاهی دلم خیلی میگیره میام اینجا و این پستهارو میخونم خیلی دلم آرومتر میشه
سلام
خوشحالم که بهتر هستین.
شما چیکار دارین که ببینین به اون خوش می گذره یا نه؟؟؟
به نظر من مهمترین قدم در بهتر شدن حال شما اینه که بپذیرین اون رابطه دیگه تموم شده هست و پرونده اون آدم رو توی ذهنتون به طور کامل ببندین.
شما هم خوش بگذرونین.توی رابطه ای بودین که به هر دلیل تموم شده.حالا از مزایای مجردی و فارغ بالی تون استفاده کنین.رها بشین از افکار گذشته و خوش باشین.
امیدوارم یه همراه خوب و کسی که لیاقتتون رو داشته باشه به موقع خودش سر راهتون قرار بگیره.