با زن ناسازگارم چه كنم ؟

سلام
اقا حامد خدا صبرت بده چیزی برا گفتن ندارم فقط دعا میکنم مشکلاتتون حل شه
خانم موفرفری مشاوره هاتونو به اقا حامد دیدم از راهنمایی هاتون من به نوبه خودم تشکر میکنم
من یه پسر 27 ساله مجردیم مدتی هست که با این سایت اشنا شدم و تایپیک های مختلفی رو میخونم ولی به خدا هر موقع به ازدواج فکر میکنم ترس وجودمو میگیره و میترسم نکنه منم به همچین مشکلای سختی برخورد کنم بعد من مثل اقل حامد صبر و تحملم زیاد نیست
بعضی مواقع میگم سری که درد نمیکنه دستمال نمیبندن اصلا بیخیال شدم
حتی فکرشم وحشتناکه
خدایا به دادمون برس کجا داریم میریم

باسلام
دوباره چند روز پيش در پي تذكر آرام من در برخورد با بچه براشفت و كار به حاي باريك رسيد . هميشه نگران وضعيت پدر بيمارش است كه مبادا چيزي بفهمند . من تا حالا رعايت مي كردم اما انروز از پدرش خواستم به خانه ما بيايد . وقتي برخوردهاي او را گفتم تعجب كرد و گفت كه باورم نمي شود . البته خانمم هم در مقابل از بديهاي من گفت . نهايتا حداقل در ظاهر پدر حق را به من داد و يك روز بادخترش تنها بود . و از آنروز بيشتر رعايت مي كند اما براي پدرش.

ز آن روز كه به باباش گفتم حال پدر خيلي بده . ميگم كاش نگفته بودم . ميگين كار درستي كردم يا نه؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط hamedirani93

ز آن روز كه به باباش گفتم حال پدر خيلي بده . ميگم كاش نگفته بودم . ميگين كار درستي كردم يا نه؟

---

داداش یه فرشته برا خودت

قلب خیلی مهربونی داری هرکی جات بود تا الان از هفت پشتشون متنفر بود

واقعا خدا به دلت صبر داده همسر شما نمیدونه چ جواهری زندگی میکنه واقعا قدر نمیدونه اینجور آدما تا بلا سرشون نیاد حالیشون نمیشه متاسفانه

با سلام
از وقتي كه به خانواده اش گفتم خيلي رعايت مي كند . برخوردش با بچه هم خيلي بهتر شده . احساس مي كنم سعي مي كند با شرايط كنار بيايد اما خوب براش خيلي سخته . اما انگار بيشتر براي اينكه اواده اش ناراحت نشوند رعايت مي كند
هيچوقت دلم نمي خواست به فرد سوم كشيده شود اما خوب چاره اي نيود.
خانواده خودم از اين رفتار همسرم خبر ندارند