به اعصابت مسلط باش. هیچوقت همچین کاری نکن. نه خودتو نه کس دیگه ای رو نکش. این حرفا چیه؟
واحد درست می گفت به جای اینکه به خودت فشار بیاری یه کم به خونواده شوهرت فشار بیار.
نمایش نسخه قابل چاپ
به اعصابت مسلط باش. هیچوقت همچین کاری نکن. نه خودتو نه کس دیگه ای رو نکش. این حرفا چیه؟
واحد درست می گفت به جای اینکه به خودت فشار بیاری یه کم به خونواده شوهرت فشار بیار.
یه چیز کلی بگم انصافا از شخصیت شما خوشم اومد واقعا درودب ر شما که اینجوری همانند یه شیرزن پای زندگیت محکم وایسادی و داری از کانون خانوادت حمایت میکنی :104:
خیلی عالی برخورد کردی محکم و قوی از اینکه پشت شوهرتی خوشم اومد بجای اینکه پشتشو خالی کنی و مثل بعضی خانم ها از خودت ضعف نشان بدی :72:
حالا یه جمله جادویی که در مورد این مشکل شما 180% صدق میکنه که فرمودید :
اما نمیتونن با جاریم حرف بزنن به خاطر نوه شون چون میترسن دیگه جاریم نوه شونو نیاره پیششون چون آدمایی هم نیستن که نوه شونو از مادرش جدا کنن به خاطر همین چیزی بهش نمیگن من دلم به حالشون میسوزه نمیتونم بهشون فشار بیارم اونا داغ دیده هستن دلم نمیخواد تو فکر ماهم باشن
ولی اینو یادت باشه برای همیشه بهت میگم بانو:
مشکل من برای منه پس باید خودم حلش کنم هر فردی مسئول حل مشکل خودشه قرار نیست مشکلات دیگران را ما حل کنیم :81:
دقت کنی کامل متوجه حرفم میشی که اول قرار بود شوهر شما مشکل ایشون را حل کنند بعدش حالا شما قراره مشکل خانواده شوهرتو حل کنی درصورتی که قادر به انجام حل مشکشان نیستی و خارج از توان شماست.حالا یه نگاه به زندگیت بنداز بنظرم بهترین کار اینه دودستی بچسبی به زندگی خودت دچار مشکل نشه :72:
پ.ن:بعضی وقتا واقعا لذت میبرم از دیدی که به موضوع دارم و نظراتی که میزارم حیفه لایک و تشکر نزنید :227:
سلااااام خوشومدی گفتم برمیگردی
ولی قول بده از این حرفایی که دیونه شدمو قرص میخورمو خودکشی میکنمو سه تامونو میکشم نزنی چون در کل و در تنهایی عاطفی بوجود آمده مخرب خواهد بود و مانع تصمیم گیری درست میشود تحمل تو ببر بالا تر . مثل شما زیادن و از شما بدترم هست پس به خودت قول بده تکرار نکنی بخاطر اینکه شما الان یه مادری واگه نمیدونی بهت بگم هرمون های مضری همراه با شیر به فرزندتون انتقال پیدا میکنن که یکی از اثراتش بد اخلاقی شدید و پیش فعالی مضر در کودکانو ایجاد میکنه
اینکه برا خانواده شوهرت ناراحتی و نمی خوایی تو ناراحتی خودت شریکشون کنی درست ولی خواهرم اگه جلو این کار گرفته نشه اونا زندگی یه پسر دیگشون در حال پاشیدن و باید توجه کنن . به نظر من پاشیدگی از فوت بدتره و کلی نفرین و آه داره وکلی دوندگی و اعصاب خوردی برا هر دو خانواده . پس باید مهم باشه
کار امروزت عالی بود ولی به خودت زربه نزن تا باعث خوشحالی دشمن بشی
از خانواده خودت هم بخواه در خصوص این موضوع در یک جلسه رسمی در خانواده همسرت به بهانه تسلیتی دوباره به اووووووووون مرحوم حاضر بشن و در این موضوع از طرف یک آقا اخطاری داده بشه به این مضموم که شایعاتی از این قبیل چند وقتیه ذهن دخترمونو آزار میده واگه موضوع مالیه که حل کنیم در غیر اینصورت یکی دادیم دوتا میبریم دخترمون از سر راه نیاوردیم بزاریم زیر دست پسرتون با اعتیادش بسازه با بی مسئولیتی بسازه حالا هم اینطوری یکی با دختر خودتون این کار بکنه ناراحت نمیشین غم فرزندتونو با غم از دست دادن عروس ویک نوه زیاد نکنید بزارید روح اون مرحوم در آرامش باشه
اگه ترس از دست دادن اون نوه رو دارن پس جایگاه فرزند شما کجاست
در مورد موضوع اول قول دادی زیرش نزنی
موفق باشی
توی هفته گذشته، هربار که اومدم همدردی و چشمم به عنوان تاپیک شما افتاده از تهه قلبم دعا کردم که مشکلتون حل بشه. الان تاپیک رو باز کردم با امید دیدن خبرای خوب.
اما شما حرف از خودکشی می زنید. من مطمئنم که این حرف رو فقط برای تهدید اون خانم زدین. چون زنی که با این سن کم تمام این مشکلات رو از سر گذرونده قوی تر و با شخصیت تر از اونه که تا این حد احساس ضعف کنه.
اینقدر خودتون رو ناراحت و عصبی نکنین. مگه زندگی شما فقط مال خودتونه؟ پس بچه بیگناهی که به این دنیا دعوتش کردین چی؟ می دونین آدما حتی خاطرات دوره نوزادی و سنین خیلی کم رو هم توی ناخودآگاهشون نگه می دارن و بعدها روی شکل گیری شخصیتشون تاثیر میزاره؟ بزارین تصوری که فرزندتون از شما در ذهن داره زنی باشه که جز در برابر فرزندش زانو نمیزنه.
.
همسرتون شما رو دوست داره. اگر با این همه فداکاری غیر از این بود که می گفتم اصلا لیاقت شما رو نداره. اما این طور نیست. تا جایی که تعریف می کنین شوهرتون خودشو تا حد زیادی کنار کشیده ولی اون خانم دست بردار نیست. حس می کنم داره با شما لج بازی می کنه. وگرنه این همه وقاحت از عقل و منطق سرچشمه نمیگیره. با این اوضاع هرچقدر هم که همسرتون رو دور نگه دارید باز از جایی که فکرشون نمیکنید سر و کلش پیدا میشه.
.
بحث و گریه و... فایده نداره. یه اقدام جدی بکنید.
از موضع ضعف حرف نزنین.
نگید دلت برای بچه من نمیسوزه؟! بگید نمیترسی بعدها بچه ت چه فکری دربارت می کنه؟
به جای گفتن اینکه خودکشی می کنم؛ بهتر بود بگین که ازشون به جرم فساد فی العرض شکایت می کنید.
.
شما برادر دارید، پدر، پسر عمو... کسی که این خانم رو به طور جدی تهدید کنه اگر دوباره مزاحمتون شد راحتش نمیزاره؟
.
ایشون بزرگتری تو خونوادشون دارن که برین باهاشون صحبت کنید و بگین جلوشو بگیرن؟
.
توصیه نمی کنم باهاش زیاد صمیمی بشید چون چند تا عیب داره؛ اول اینکه شما هم ممکنه تحت تاثیرش قرار بگیرید و دلتون براش بسوزه. دوم اینکه اینکار نشون یجورایی شما رو در مورد ضعف قرار میده و ممکنه فکر کنه از ترسه که باهاش دوست شدین. سوم اینکه به بهانه شما رابطش با همسرتون هم بیشتر میشه و این تصور عمومی به وجود میاد که سه تایی کنار هم خیلی خوشین.
سلامmin4 من هم گه گاهي به تاپیک سر ميزنم وواقعا از ته ته قلبم برات دعا ميكنم:203::203: كه خدا مشكل تو حل كنه(بد ترين اتفاقي كه ميوفته توي دوران متاهلي اينكه شوهر يا خيانت كنه ويا هم ازدواج مجدد)
مينا جان از صبوي جان بخواه تا اسمتو توي ليست تاپیکشروع چهل شب دعا به نيت رفع مشكلات دوستان همدردي.
بزاه همه ما اونجا براي رفع مشكلت دست به دعا ميشم
چند شب ديگه نوبت منه ازش بخواه تا اسم هاي مارو جا بجا كنه(اسم تور قرار بده جاي اسم من واز منو بزاه اخر ليست) وحتي ازش بخواهم اگه امكان داره براي سه شب متوالي اسمتو بزاه. به اميد حل مشكلت:43:
سلام min4 عزیز
امیدوارم حالت بهتر باشه.
همیشه برات دعا میکنم زودتر مشکلت حل بشه.
عزیزم جناب خاله قزی راست میگن بفکر خودت باش نه خانواده شوهرتون ، شما مشکلاتتون خودش به اندازه کافی زیاد هست ، دیگه والا توان غصه دیگران و خوردن و ندارین.
من با مهستی هم موافقم ، از خانوادت استفاده کن، بخواه که مستقیم وارد عمل بشن، از یک برادر ، عمو ، دایی، بهرحال یک مردی استفاده کن که محکم بره با اون خانوم صحبت کنه، و حتی اگه میشه تهدیدشون کنه که ازشون شکایت میکنن.
بشوهرتون هم بگو بهتره از این به بعد مراقب خودشون و آبروشون باشن ، ممکنه خدایی نکرده اتفاق بدتری بیوفته!
بگو من سعی کردم خودم حلش کنم ، اونم با ملایمت مثیکه نمیشه، حالا موضوع بخانواده ها رسیده! دیگه فقط به من مربوط نیست! پس بیشتر مراقب باشن. یوقتی آبروریزی نشه.
حرف مدیر و انجام ندادین؟ چرا؟
یک روز ، اصلا همین امروز خانواده شوهرت خانواده خودتو دعوت کن! حتی اگه شده برادر شوهرتم دعوت کن ، اونجا بشینین حرف بزنین جدی بگین باید این موضوع حل بشه!
من دوران سختی و پشت سر گذاشتم ، بیکاری ، بی پولی ، اعتیاد! این اخری هم موقع بارداری در شرایط روحی بدی قرارم دادین ! حالا از همه میخوایم این موضوع و همین امروز حلش کنین و یک تصمیم جدی بگیرین.
بهشون بگو شما یک پسرتون و ازدست دادین ، بجای خیرات دارین آه و نفرین براش میفرستین ! میدونین الان چقدر ناراحتن که همسرشون اینطوری داره زندگی برادر دیگشون ونابود میکنه.
همسرش که نیازی به پول نداره پس اینکارا چیه؟ خلاصه دنبال راه حل بگرد !
دیگه بسه هرچی ملایمت و مهربونی! از موضع قدرت وارد شو، تا یکمی بترسن! شاید ملایمت شما باعث شده ، فکر کنن راحت دارین کوتاه میاین!
خداییش من یکی نمیتونم اون زن و درک کنم !!! آخه بفکر آینده بچه اشون نیستن؟؟؟
راستی برای من یسوال پیش اومده مگه همسر اون اقا به شوهرشون علاقه نداشتن؟؟؟ یعنی چی این رفتارها؟ قبلا هم علاقه ای به شوهر شما داشتن؟
قبلا رفتار ها چگونه بوده؟
اخه چطوریه تا شوهر فوت شده، ایشون بجای غصه دنبال جایگزین هستن؟ از نظر مالی هم که مشکلی ندارن.
خانواده شوهر هم که باهاشون خوبن! حامی هم زیاد دارن.
یعنی واقعا اینقدر یک زن سریع میتونه شوهرشو فراموش کنه و واسش جایگزین پیدا کنه!
مگه زن ها احساساتی نیستن ، باید الان خیلی غصه دار باشن که! خیلی عجیبه رفتار این زن برای من!
شاید بقول مهستی این زن داره لجبازی میکنه! مثلا یک بازی خیلی بدی و شروع کرده! از تنهایی داره بازی میکنه!
یکم از موضع قدرت وارد شو ، بذار بترسه آخر و عاقبت این بازی بدی که شروع کرده زیاد خوب نیست.
بذار بدونن اگه دارن لجبازی میکنن، زندگی واقعی بازی نیست.
عزیزم منم برات خیلی دعا میکنم، اتفاقا دیروز بفکرت بودم از خدا خواستم خیلیییییی کمکت کنه!
امیدوارم دفعه بعدی میای ، خبر خوب بیاری.
راسی به پست مدیر توجه کن. همونا رو بکار بگیر،
خواهشاااااااا اینقدر بفکر دیگران نباش ، خودت و بچه اتو و زندگیتو نجات بده!!!
فردا زندگیت خدایی نکرده از هم پاشید دیگران هیچکاری برات نمیکنن، همین دیگران میاین زخم زبون میزنن که عرضه نداشت زندگیشو جمع کنه.عرضه نداشت شوهرشو نگه داره.
پس بفکر خوددت باش، دیگران خودشون بلدن چطوری مشکلشونو حل کنه.
مینا جان برای ما که از بیرون داریم به قضیه نگاه میکنیم حرف زدن اسونه و درک میکنم که شما در موقعیت سختی هستید . برداشتی که من کردم اینه که این زن با مظلوم نمایی سعی داره کارش رو پیش ببره و با وجود مستمری وکمک های پدر شوهر و مادر شوهرتون که هواشو دارن جایی برای دلسوزی بقیه نمیمونه . حتی اون یکی برادر شوهرتون که قبلا گفته بودید مجرده ولی الان میگید متاهله ولی همسرش راضیه اگه عدالت رو رعایت کنه . این غیر ممکنه یه زن با ازدواج همسرش موافق باشه به شرط عدالت ! کدوم زنی حاضره شوهر و عشق و زندگیش رو با زن دیگه ای قسمت کنه ؟ مطمئنم ایشون هم مثل شما داره عذاب میکشه و دنبال راهی برای فرار از این بحران هست . شما حتما با خونواده همسرت مطرح کن و بگو که این زن دست از همسرت برنمیداره و مدام بهش زنگ میزنه . درسته اونا داغ دیده ان ولی این مشکل اونام هست فکر نمیکنم راغب باشن زندگی دوتا پسر دیگه شون هم از هم بپاشه .
مینا جان سلام حالت که بهتره من با تاپیک دختر بی خیال و مهستی و واحد جان موافقم
دل شما لبریز شده دیگه جایی برا تو خودت ریختن نیست بریزش رو دایره از خانوادت بخواه کمکت کنن بهشون اخطار بدید خیلی هم جدیییییییی :97: نمی خوام ترس به دلت بندازم گفتی سال برادر شوهرت کیه ؟ در هر صورت به کمک خانمها زمینشو برا مردا فراهم کن ؟کسی اخطار بده که در عصابش کنترل داشته باشه و از موضع قدرت حرف بزنه تا بدونن قضیه جدیه اخطار رسمی باشه
برمیگردم موفق باشی راستی کوچولوت چطوره:123:
سلام دوستان من از شما خیلی ممنونم که دارید کمکم میکنید با حرفاتون آرامش بهم میدید ولی اینو بدونید من یه دفعه دوتا خانواده رو دور هم جمع کردم خانواده خودم و شوهرم خانواده من جدی صحبت کردن که گفتن نباید چنین چیزی بشه خانواده شوهر هم گفتن ماهم نمیخوایم چنین چیزی رو. دیگه بحث کردن با خانواده شوهرم فایده نداره چون اونا میگن ما چیکار کنیم ما بهش گفتیم حق نداری چنین کاری کنی. شوهرم به من گفته من دیگه قصد ازدواج باهاشو ندارم وقتی این حرفو میزنه من نمیتونم به کسی چیزی بگم چون شوهرم میگه قصد ازدواج باهاشو ندارم من از این ارتباطه مخفی ناراحتم نمیتونم هم که ثابتش کنم چون شوهرم از صبح میره سرکار تا عصر من نمیتونم بفهمم که با اون خانم در ارتباطه یا نه این منو عذاب میده برام دعا کنید و همچنان بگید صبوری کنم چون این راه ها رو رفتم و دیگه نمیتونم دوباره تکرارش کنم نمیتونم هیچ کاری کنم چون الان دو طرف میگن هیچ رابطه ای نیست همدردیم کنید. از همتون ممنونم که وقت میزارید