آره عزیزم، از ته دل می گم.
اصلا بهش فکر نکن. بذار یه کم زمان بگذره، آرومتر بشی، بعد می شینی منطقی بهش فکر می کنی.
اگر تو برات سخته که اونا تو را نمی خوان،
ببین همسرت چقدر براش سخته که خودش و بچه اش را که از گوشت و خون اونهاست اینطور از خودشون می رونن.
همسرت اینها را به جون خریده که تو را داشته باشه.
مامان فربد عزیز،
خیلی خوبه که همسر آدم و زندگی آدم از همه نظر کامل باشه. خانواده همسر خوب باشن، خانواده خودت عالی باشن،
همسرت شغل و تحصیلات و قیافه و اخلاق و ... عالی داشته باشه و ..........
ولی کی همه اینها را با هم داره؟
هر زندگی ای یه کمبودهایی داره. هر زندگی ای یه مشکلاتی داره.
این که سالمی، زیبایی، همسر وفاداری داری که این همه دوستت داره، خانواده خوبی داری، بچه سالمی داری و .... هزاران نعمتی که اینقدر توش غرق شدی که نمی بینیش،
همه را گذاشتی کنار و به رفتار بد خانواده همسرت فکر می کنی؟
توی همین تالار ببین چقدر دختر و پسرهایی که آرزو دارن ازدواج کنند و به هر دلیلی امکانش نیست،
نامزدهایی که توی دوران نامزدی و عقد و ... خیانت و توهین و مشکلات رنگارنگ دارند،
پسرهایی که در سی سالگی هنوز از نظر اقتصادی توانایی ازدواج ندارند،
آقایی که بخاطر نازایی همسرش زندگیشون دچار بحران شده،
بیکاری، خیانت، اعتیاد و ... مشکلات مختلف که اعضای تالار دارند و همه دارن با تمام توانشون برای حلش تلاش می کنند.
مشاوره می گیرن و امیدوارند و تلاش می کنند که زندگیشون را بسازند.
من این را دارم جدی و از ته دلم می گم،
که اصلا باورم نمی شه بخاطر رفتار خانواده ی شوهرت بخواهی طلاق بگیری.
تاپیک روزن را به شما معرفی کرده بودن؟