سلام صبوری جان :72::72::72:
دوستان به درستی راهنماییت کردند و تقریبا چیزی نمونده که من بگم.
منم معتقدم شما چون تونستین اون آقا را بهتر از روش خواستگاری معمول خانوادتون بشناسید از این نگرانی دارید که اگر با کس دیگری ازدواج کنید به دلیل نداشتن شناخت بعدا پشیمان بشید.یا نکنه مثل این آقا به دلتون نشینه و...
یک چیزایی را بهت دوستانه بگم اول:
عزیزم آدم ها که همون آدم ها هستند درسته؟ یعنی چه سنتی بیان چه مدرن فرق نمی کنند.خب؟
مثلا همین آقای همکارت اگر با هم سنتی آشنا می شدین خودش که فرقی نمی کرد.درست؟
پس اگر یه کسی سنتی بیاد پیشنهاد بده دلیل نمیشه که الزاما نتونه همون مسائلی که از اون آقای همکارت در نظر داشتی تو اون نبینی و بلکه هم خیلی بهتر باشه اما نتونی تو چند جلسه ببینی!!!
صبوری جان تنها راهی که به نظر من هست اینه که باید تعداد جلسات خواستگاری را زیاد کنید.اونم با سیاست!!!.
من الان چیزهایی که فعلا به ذهنم می رسه را می گم.امیدوارم دوستان هم بیان راهکار بدن:
1)اول با خانواده ات صحبت کن.مادرتون مثل اینکه خیلی خانم روشن فکری هستند.بهشون بگو تو جلسات اول بحث را این جوری تو مجلس جا بندازه:
مثلا وقتی شما و آقا پسر رفتین تو اتاق با هم صحبت کنید با مادر آقا پسر حرف بزنه و گرم بگیره:
حاج خانم زمان های قدیم چی بود! مادر پسر دختر را می دیدو زن و شوهر تا قبل عقد همو نمی دیدن.بعد عقد تازه روبنده را از صورت دختر بر می داشتن.دیگه هر انتخابی هم بود نمی تونستن تغییر بدن.زن و مرد هم تا آخر می سوختن و می ساختن.(اگر تجربه ای دارن حتما بگن.جواب می ده! چون ما یه همچین چیزی تو آشناهامون قدیما داشتیم که خیلی اتفاق خنده داری بود!!! )
راستی بازم زمان ما یکمی راحت تر بود.حاج خانم زمان ما وقتی آقا... اومد خواستگاریم همون 1 جلسه با هم حرف زدیم.(با حالت خنده و گفتن مثلا جوانی یادش بخیر:دی)
ولی الآن زمانه فرق کرده.مثل قدیم نیست که همه از هم خبر داشته باشند!دختر و پسر باید با هم حرف بزنند و نظراتشون ،ملاک هاشون را بگن. خلاصه صحبت یک عمره و...
بعد اینجا مادر آقا پسر برای این که کم نیاره از روشن فکری؛می گه:
بله بله!!! اتفاقا چه نکته خوبی اشاره کردین.آدم وقتی می خواد یه یخچال هم بخره و استفاده کنه کلی وقت می ذاره.دیگه چه برسه به مساله مهمی مثل ازدواج!!!
اینجا مادر آقا پسر دیگه این مساله را می گیرن و بعدا اگر تعداد جلسات زیاد بشه ناراحتیشون را بروز نمی دن.اصلا شاید هم اتفاقا آنها هم خوشحال بشن که دیگه مجبور نیستن سریع تصمیم بگیرن!!! (یعنی ممنکه آنها هم تو دلشون از این رسم و رسوم اشتباه ناراحت باشن و رودروایسی داشته باشن)
2)یک قسمتش هم که به تو بر می گرده.پیشنهادم مبنی بر پیشنهاد آقای دهنوی است که می تونید کتاب گلبرگ را با خواستگارتون پیش برید.فقط من با مثال بسطش می دم.
شما دو جلسه صحبت کنید.اگر دیدی این آقا پسر ارزش وقت گذاشتن را داره.آخر جلسه دوم یا اول جلسه سوم بهش یک کتاب گلبرگ زندگی (آقای دهنوی) را بده. بگو: راستی شما برنامه های آقای دهنوی را دیدین؟
بعد حتما می گه :نه! (شایدم بگه بله)
بگو برنامه خوبی بود و من فکر می کنم روشی که ایشان برای شناخت می دادن خوبه و باید برای انتخاب واقعا وقت گذاشت.بعد حتما آقا پسر می گه: بله.100%.هر چه قدر شناخت بیشتر باشه ریسک انتخاب کمتره! ووو
بعد بگو: اگر موافق باشید جسارتا یه پیشنهادی دارم!
آقا پسر:خواهش می کنم،بفرمایید.
تو: من دو جلد از این کتاب را خریده ام.لبته اگر خودتون مایل باشید برای ادامه جلسات.وگرنه که هیچی.
من یک جلد از این کتاب را به شما می دم.یک جلد هم برای خودم هست.اگر موافق باشید مطابق این کتاب جلو بریم .
آقا پسر:خیلی هم عالی.باشه حتما.می تونم کتاب را ببینم ... و ادامه ماجرا
3)در جلسات بعد که با هم صحبت می کنید اگر همچنان دارای تردید بودی تو صحبت هایت همش مسائل را تقصیر مشاوران و روانشناس ها بنداز.و از زبان آنها حرف خودت را بزن! :دی
مثلا:من از مشاوری شنیدم که تا قبل از عقد باید 50-50 به موضوع ازدواج نگاه کرد .
یا اینکه من در مطالعاتی که داشتم به موردهایی برخورد کردم که یکی از طرفین روند خواستگاری را با رودروایسی جلو رفته و بعد از عقد متاسفانه طلاق گرفتند.نظر شما راجع به این افراد چیه؟
آقا پسر: من حتی تا دم عقد هم متوجه بشم که انتخابم درست نیست؛رودروایسی نمی کنم و ...
اینجا دیگه خیالت راحت از زبان آقا پسر مجوز جلسات بعدی و حق انتخاب خودت را گرفتی!!!
دیگه براساس اون کتاب پیش برو.البته من اون کتاب را نخوندم.ولی با توجه به برنامه گلبرگ فکر می کنم خیلی خوبه و چون آقای دهنوی روحانی است دیگه خانواده خواستگارت نمی تونن به خاطر خطوط قرمز الکی به بهانه دین و... و سنت و... تو دو جلسه کار را تمام کنند!!!
4) اگر هم یه موقعی پای تلفن بهت فشار آوردن و یا حتی خانواده خودت پافشاری می کردن و... خودت با آقا پسر صحبت کن.مثلا بگو ببخشید من هنوز به قطعیت نرسیدم اگر براتون امکان داره شما از طرف خودتون بگید که بهتره جلسات دیگری هم داشته باشیم!!!
اگر مثلا برای بیرون رفتن مشکل داشتی و... می تونی جلسات مشاوره را بهانه قرار بدی!!! و آنجا تو محیط مشاوره و... یک سری نکات را توجه کنی و...
حالا عزیزم شما اول خواهریت را ثابت کن.خواستگارهایت را راه بده.اون وقت ببینیم دقیقا چی پیش میاد.بر اساس اون شرایط و حس خودت با هم تصمیم می گیریم که اون موقع باید چه دیالوگی به کار ببری و...
و مطمئن باش برای افزایش تعداد جلسات کلی راهکار و سیاست میشه به کار برد!!! اصلا غصه نخور!!! خدا خودش بهت کمک می کنه!
موفق باشی عروس خانم آینده! :72: