خواستگار رسمی ندارم

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط شیدا.

به فکر این که یه پسری پیدا کنی باهاش دوست بشی که بعد شاید ختم به ازدواج بشه نباش.
به فکر این باش که در فضایی قرار بگیری که می تونه تو را در مسیر دیده شدن و شناخته شدن و ... قرار بده.

---

سلام
ببخشید یه سوال که در این مورد واسه من همیشه هست و هیچوقت هم پاسخ قانع کننده ای نگرفتم اینه:
خیلی از خانمها همین حرف شما که نقل قول کردم رو میزنن ولی سوالی که من دارم اینه که آخه وقتی شما میخوای با کسی ازدواج کنی که تا آخر عمرت باهاش زندگی کنی چرا نباید واسه یه مدت حداقل کوتاه رابطه ی شناختی باهاش داشته باشی؟
آخه اینکه شما میگی در فضایی باشن که در معرض دید قرار بگیرن که نمیشه شناخت.شما به عنوان یک خانم فکر کن میخوای شناخت از یه خانم دیگری داشته باشی خوب بهترین کار اینه که یه مدت حداقل کوتاهی با مصاحبت و رفت و آمد کنید تا اخلاق و رفتار طرف مقابل تا حدودی دستتون بیاد آخه آدمیزاد تا وقتی که با یه نفر صحبت نکنه که نمیتونه شناخت درست ازش حاصل کنه .نتیجه اش هم میشه اینهمه طلاق که الان توی جامعه ما هست و دلیل اصلیش هم عدم شناخت کافی دختر و پسر قبل از ازدواج هست.مگه میشه شما دختری رو که فقط دورادور دیدیش بری خواستگاریش خوب باید یه شناخت نسبی داشته باشی تا ببینی اخلاق و رفتار طرفین با هم میخونه یا نه.
من که خودم ترجیح میدم با دختری که ازش خوشم اومده دوست بشم و یه مدت حداقل کوتاه باهاش در ارتباط باشم و وقتی دیدم به تفاهم نسبی داریم قضیه رو علنی کنم و به خواستگاری بکشونم (اغلب پسرها هم همین عقیده رو دارن و اگر بدونن که دختر اصلا راه بده نیست و از همون اول فکر ازدواجه اصلا جلو نیان) .دوستان اگر نظری دارن لطفا بگن

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط myl

سلام
ببخشید یه سوال که در این مورد واسه من همیشه هست و هیچوقت هم پاسخ قانع کننده ای نگرفتم اینه:
خیلی از خانمها همین حرف شما که نقل قول کردم رو میزنن ولی سوالی که من دارم اینه که آخه وقتی شما میخوای با کسی ازدواج کنی که تا آخر عمرت باهاش زندگی کنی چرا نباید واسه یه مدت حداقل کوتاه رابطه ی شناختی باهاش داشته باشی؟
آخه اینکه شما میگی در فضایی باشن که در معرض دید قرار بگیرن که نمیشه شناخت.شما به عنوان یک خانم فکر کن میخوای شناخت از یه خانم دیگری داشته باشی خوب بهترین کار اینه که یه مدت حداقل کوتاهی با مصاحبت و رفت و آمد کنید تا اخلاق و رفتار طرف مقابل تا حدودی دستتون بیاد آخه آدمیزاد تا وقتی که با یه نفر صحبت نکنه که نمیتونه شناخت درست ازش حاصل کنه .نتیجه اش هم میشه اینهمه طلاق که الان توی جامعه ما هست و دلیل اصلیش هم عدم شناخت کافی دختر و پسر قبل از ازدواج هست.مگه میشه شما دختری رو که فقط دورادور دیدیش بری خواستگاریش خوب باید یه شناخت نسبی داشته باشی تا ببینی اخلاق و رفتار طرفین با هم میخونه یا نه.
من که خودم ترجیح میدم با دختری که ازش خوشم اومده دوست بشم و یه مدت حداقل کوتاه باهاش در ارتباط باشم و وقتی دیدم به تفاهم نسبی داریم قضیه رو علنی کنم و به خواستگاری بکشونم (اغلب پسرها هم همین عقیده رو دارن و اگر بدونن که دختر اصلا راه بده نیست و از همون اول فکر ازدواجه اصلا جلو نیان) .دوستان اگر نظری دارن لطفا بگن

---

این انجمن برای نظر سنجی نیست و با سوالات این چنینی تاپیک این خانم را منحرف نکنید.
اگر تاپیکشون را می خوندید می دیدید که ایشون قبلا با یکی دوست بوده و خیلی راحت ول کرده و رفته ازدواج کرده.

آشنا شدن می تونه با اطلاع و نظر خانواده ها باشه.
شما اگر قصدت خیریه چرا یواشکی؟ مگه می خوای دزدی کنی؟

من اگر بخوام با خانمی آشنا بشم، یواشکی و مخفی باهاش آشنا نمی شم.
شما هم اگر با کسی می خوای به قصد شناخت رابطه داشته باشی و راست می گی، یواشکی و مخفی بودنش برای چی هست؟

ببخشید که این مقایسه را می کنم ( از یک جنبه هایی اصلا درست نیست این مقایسه )
مث این که شما بری تو یه مغازه یه جنسی را برداری و یواشکی ارزیابی کنی بذاری سرجاش (بگی داشتم فکر می کردم به دردم می خوره و مناسب هست که بخرم یا نه)
بعضی ها هم ممکنه بردارن یک کمی هم ازش استفاده کنند (مثلا اگه خوراکی باشه بخورن) بعد هم بذارن سرجاش بگن به درد نمی خورد برم یه جای دیگه.

در صورتی که اگر شما دزد نباشی، به فروشنده می گی می خوام به این جنس دست بزنم ببینم به دردم می خوره یا نه.
ممکنه فروشنده حتی اجازه بده بپوشی یا کمی بخوری یا .........

لطفا سفسطه نکنید و داد و بیداد راه نندازید که مگه آدم جنس است.
منظورم اینه که وقتی یواشکی ارزیابی می کنی، حتما ریگی به کفشت هست!

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط شیدا.

این انجمن برای نظر سنجی نیست و با سوالات این چنینی تاپیک این خانم را منحرف نکنید.
اگر تاپیکشون را می خوندید می دیدید که ایشون قبلا با یکی دوست بوده و خیلی راحت ول کرده و رفته ازدواج کرده.

آشنا شدن می تونه با اطلاع و نظر خانواده ها باشه.
شما اگر قصدت خیریه چرا یواشکی؟ مگه می خوای دزدی کنی؟

من اگر بخوام با خانمی آشنا بشم، یواشکی و مخفی باهاش آشنا نمی شم.
شما هم اگر با کسی می خوای به قصد شناخت رابطه داشته باشی و راست می گی، یواشکی و مخفی بودنش برای چی هست؟

ببخشید که این مقایسه را می کنم ( از یک جنبه هایی اصلا درست نیست این مقایسه )
مث این که شما بری تو یه مغازه یه جنسی را برداری و یواشکی ارزیابی کنی بذاری سرجاش (بگی داشتم فکر می کردم به دردم می خوره و مناسب هست که بخرم یا نه)
بعضی ها هم ممکنه بردارن یک کمی هم ازش استفاده کنند (مثلا اگه خوراکی باشه بخورن) بعد هم بذارن سرجاش بگن به درد نمی خورد برم یه جای دیگه.

در صورتی که اگر شما دزد نباشی، به فروشنده می گی می خوام به این جنس دست بزنم ببینم به دردم می خوره یا نه.
ممکنه فروشنده حتی اجازه بده بپوشی یا کمی بخوری یا .........

لطفا سفسطه نکنید و داد و بیداد راه نندازید که مگه آدم جنس است.
منظورم اینه که وقتی یواشکی ارزیابی می کنی، حتما ریگی به کفشت هست!

---

قبول دارم حرفتون رو چون توی جامعه ی ایران سوء استفاده زیاد شده اصلا نمیشه به هیچکس اطمینان کرد.
حقم دارید اینو بگید ولی این جور استدلالتون (که گفتم تا حد زیادی هم واسه جامعه ایران درسته) نتیجش این میشه که پسرها کمتر نزدیک دخترا میان حتی اگر نیتشون خیر باشه و نتیجش میشه تنها موندن بیشتر دخترها .ازدواج توی جامعه ی امروز ما چیز پر رونقی نیستش که بخوایم با ایجاد محدودیتهای دیگه بسته ترش و سخت ترش کنیم.اینکه اشاره کردید که ممکنه دختر با اینکار مورد سوء استفاده قرار بگیره کاملا بستگی به طرفین رابطه داره.
ببخشید تاپیک منحرف شد گفتم جواب بدم

شاید تحقیقت که میکنن مردم پشت سرت حرف میزنن مثلا میگن که قبلا دوست پسر داشته و ازین حرفا....بعدش اونام دیگه نمیان!!

با سلام
لطفا به لینک ذیل بروید و مقاله را مطالعه فرمایید:

40 موضوع موثر در پیدا کردن شوهر ؟!

.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط شیدا.

اگر امکان کلاس رفتن و ... نداری، عضو گروههای خیریه و فعالیتهای داوطلبانه شو.
حتی می تونی خودت یه کاری در این زمینه شروع کنی.
مثلا تو مسجد محلتون یه برنامه بذار، خانمها ماهی یه بار برن سرای سالمندان با پیرزنهای اونجا همدم و هم صحبت بشن.
همین باعث می شه خانمها بشناسن شما را، ضمن این که کار قشنگی که می کنی روی روحیه خودت هم تاثیر می ذاره و جذاب تر می شی.

می تونی همین برنامه را برای بازدید از مراکز نگهداری کودکان بی سرپرست یا معلولین یا ... بذاری.
می تونی چیزی را که بلدی آموزش بدی.

من دقیقا نمی دونم شما تو چه محیطی زندگی می کنید و چه توانائیهایی دارید.
خودت باید این را پیدا و بعد عملی کنی.

شهرداریها هم کلاسها و انجمن های ارزان قیمت و رایگان دارند.
می تونید عضو گروههای ورزشی و کوهنوردیشون بشید.

به فکر این که یه پسری پیدا کنی باهاش دوست بشی که بعد شاید ختم به ازدواج بشه نباش.
به فکر این باش که در فضایی قرار بگیری که می تونه تو را در مسیر دیده شدن و شناخته شدن و ... قرار بده.


با توصیفاتی که کردی ( این که رابطه داشتی و موفق نبوده + 25 سالگی در خانواده و فامیل شما سن زیادی برای ازدواج هست و همه قبلش ازدواج کردند )
فکر می کنم روش دوم بهتر جواب بده.
توضیح را برای این نوشتم که الان یکی می آد می گه شماها عقب مونده اید، توی امریکا دخترها 18 سالگی سه تا دوست پسر را پشت سر گذاشتن و
این روش شوهر کردن نیست و .... :97:
یه ذره هم به فضا و موقعیت و ... فکر نمی کنند می خوان یه شبه انقلاب کنند و روش ازدواج را در ایران عوض کنند :81:



*****************************
در مورد اون آقا اگر به این رفتارت ادامه بدی به ضرر خودت هست.
اول این که دیگران فکر می کنند شما هنوز عاشق و دلخسته ای ایشون هستی.
هیچ مردی دوست نداره بره خواستگاری دختری که همه پشت سرش حرف می زنند و می گن فلان پسر که ازدواج کرده دختره منزوی شد و ... فلانی ولش کرد و ....
مطمئن باش اگر نری مهمونی ها و اگر جایی که اونا هستن نری این حرف بیشتر و بیشتر می پیچه و می شی خانم هاویشان!
همه فکر می کنند اون ولت کرده و تو هم افسرده و دلخسته و عاشق بی نوا هستی.

اما اگر بری همه جا و اصلا برات مهم نباشه که اونا هستند یا نیستند،
بقیه هم می گن اگرم حرفی بوده یا دروغه یاحل شده رفته.
حتی فکر می کنند شاید تو نخواستی و ازش جدا شدی.
به هر حال مساله شکل بهتری پیدا می کنه.

دو سه بار اول ممکنه با دیدنش ناراحت بشی یا کمی دست وپات را گم کنی،
بعدش برات عادی عادی می شه.
مساله را بزرگ کنی، می شه برات مانعی برای همون چیزی که براش تاپیک باز کردی.
یکی از راههای داشتن خواستگار رسمی این هست که نذاری به این خاطر فک و فامیل در موردت حرف بزنن.
مخصوصا که می گی بیشتر خواستگارات را باید فامیل معرفی کنند.

کسی که دنبال دردسر نمی گرده. با خودشون می گن این دختره شاید مشکل داره و بی خود خودمون را قاطی نکنیم.
مگه ندیدی فلان پسر هم ولش کرد و رفت زن گرفت.
مگه ندیدی از وقتی پسره رفته این هم افسرده و خونه نشین شده و ....

اصلا به روی خودت نیار و با اعتماد به نفس کامل همه جا برو.

---

سلام شیدا جون ممنون از حرفا وراهنماییات
درجوابت احساس میکنم حوصله کاریو ندارم یعنی حوصله بیرون رفتنو کارایی که مربوط به بیرون رو ندارم یعنی انگیزه ای ندارم خیلی تنهام ..الان که دارم جوابتو میدم باگریه دارم مینویسم خسته شدم از طعنه کنایه خانوادم اطرافیان.بی انگیزه شدم حوصله کاریو ندارم شور وشوق گذشترو ندارم.خودم این وضعیتو دوست ندارم ولی نمیدونم چیکار باید کنم..الان تنها دوست من فقط خداست با خیلی ها ارتباطم قطع شده ..
من نه اهل دوستی با پسر بودم نه هستم اون اقا هم خیلی اتفاقی همه چی پیش اومد وناخواسته بود وگرنه پیشنهاد دوستی خیلی دارم برخلاف پیشنهاد ازدواج
تنها چیزی که من میدونم خدا نمیخاد حالا چرا الله اعلم منم بی خیال شدم ..تا خدا نخاد اتفاقی نمیفته پس واسه چی خودمو عذاب بدم بالاخره این زندگی تموم میشه حالا واسه من همش تنهایی چیکار کنم دیگه

من دوس ندارم واسه دیده شدن جایی برم یا کاری کنم

درجوابت در مورد اون اقا
حرفات کاملا درسته همشو قبول دارم ولی چیکار کنم وقتی میبینمش میریزم بهم اشکام در میاد اینجوری که همه بیشتر میفهمن اونجوری بهانه میارم که کار داشتم نتونستم بیام.من وقتی میبینمش بدنم میلرزه رنگم میپره
ازفامیلای مادریم جز دختر داییم هیچ کی نمیدونه ما باهم رابطه داشتیم
از فامیلای پدریم جز عمه وعموی ایشون فقط دختر عمم میدونه
وچند تا از پسر خاله های خودش
نمیتونم با بهتره بگم نمیخام فعلا هیچکدومو ببینم به خاطر ارامش خودم
کسی جای کسی نباشه نمیتونه شرایطشو درک کنه دیشب اومدن خونمون ولی من نبودم یعنی قبلش بهم خبر رسید که میخاد بیاد وو منم اومدم تواتاق خودم منم دوس دارم بی خیال باشم انگار نه انگار اتفاقی بوده ولی نمیتونم دست خودمم نیست تنها کسی بوده که عاشقانه یا بگم دیوونه وار دوستش داشتم والان نمیتونم ببینمش کنار دختر عموم با اینکه دیگه دوستش ندارم ولی واسم سخته دیدنش
اگرم تا اخر عمرم مجرد بمونم این ریسکو نمیکنم که با دیدنش عذاب بکشم :54::54::54::54::54::54::54::54::54::54::47::47::4 7::47:

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط myl

سلام

ببخشید یه سوال که در این مورد واسه من همیشه هست و هیچوقت هم پاسخ قانع کننده ای نگرفتم اینه:
خیلی از خانمها همین حرف شما که نقل قول کردم رو میزنن ولی سوالی که من دارم اینه که آخه وقتی شما میخوای با کسی ازدواج کنی که تا آخر عمرت باهاش زندگی کنی چرا نباید واسه یه مدت حداقل کوتاه رابطه ی شناختی باهاش داشته باشی؟
آخه اینکه شما میگی در فضایی باشن که در معرض دید قرار بگیرن که نمیشه شناخت.شما به عنوان یک خانم فکر کن میخوای شناخت از یه خانم دیگری داشته باشی خوب بهترین کار اینه که یه مدت حداقل کوتاهی با مصاحبت و رفت و آمد کنید تا اخلاق و رفتار طرف مقابل تا حدودی دستتون بیاد آخه آدمیزاد تا وقتی که با یه نفر صحبت نکنه که نمیتونه شناخت درست ازش حاصل کنه .نتیجه اش هم میشه اینهمه طلاق که الان توی جامعه ما هست و دلیل اصلیش هم عدم شناخت کافی دختر و پسر قبل از ازدواج هست.مگه میشه شما دختری رو که فقط دورادور دیدیش بری خواستگاریش خوب باید یه شناخت نسبی داشته باشی تا ببینی اخلاق و رفتار طرفین با هم میخونه یا نه.
من که خودم ترجیح میدم با دختری که ازش خوشم اومده دوست بشم و یه مدت حداقل کوتاه باهاش در ارتباط باشم و وقتی دیدم به تفاهم نسبی داریم قضیه رو علنی کنم و به خواستگاری بکشونم (اغلب پسرها هم همین عقیده رو دارن و اگر بدونن که دختر اصلا راه بده نیست و از همون اول فکر ازدواجه اصلا جلو نیان) .دوستان اگر نظری دارن لطفا بگن

---

سلام درجواب شما بگم من که دخترم با این جور اشنایی ها موافق نیستم باید همه چیز بااطلاع خونواده ها باشه وگرنه پسر خیلی راحت از احساسات دخترا سواستفاده میکنه هم تجربش کردم هم یه عالمه شنیدم .دیدم که این ارتباطات اشتباه
من دقیقا یه همچین اتفاقی واسم افتاد یه اقاپسری از اقوام دور که نفهمیدم کی بود یه روز بهم زنگ زد گفت خانوم فلانی من شمارو جایی دیدم ازتون خوشم اومده یه مدت دنبال شمارتون بودم بعدش روم نمیشد بهتون زنگ بزنم تا اینکه الان زنگ زدم بهش گفتم خب کارتون گفت میخام باهم اشنا شیم گفتم شما اگر قصد ازدواج داری از طریق خانوادتون اقدام کن ایشون مثل حرف شما گفت به نظرم بهتره یه مدت خودمون با هم اشنا شیم اگر با هم تفاهم داشتیم به خانواده ها میگیم بهشون گفتم شما که میگی منو پسندیدی پس مشکلت چیه گفت شاید شما منو ببینی نپسندی گفتم همه چیو میشه از طریق خانواده هم دید هم شناخت ایشون گفت خب چه اشکالی داره یه بار همدیگرو ببینیم منم گفتم باشه یه بارو میام ولی با کسی ایشون گفت نه باید تنها بیاین منم گفتم نه گفتش چرا قدیمی فکر میکنی باید روشن فکر و.. باشی گفتم من اینجوریم اگر قصد ازدواج داشتین از طریق خانواده اقدام کنین وگرنه خدافط دیگه هم تماسی نگرفتن

من این موضوعو به مامان وابجیمم گفتم

این یعنی نتونستی هنوز با احساساتت به اون ادم کنار بیای.
یه کاری و یه راهی رو انتخاب کن و برو توش. یه چیزی که بهش علاقه داری. یه رشته ورزشی یا یه زبان خارجی یا یه شاخه هنری یا رشته دانشگاهی خودت که خوندی یا هر چیز دیگه ای که من الان نمی دونم. چیزی که خوشحالت کنه و ارامش بهت بده. بعدش میشه هدف کوتاه مدتت و بعد میان مدت. اینکارو بکنی هم روحیه ات بهتر میشه هم داری روی پیشرفت خودت تلاش می کنی هم اینکه انقدر طعنه ها ی دیگران ازارت نمی ده اصلا گوشت نمی شنوه. ضمن این هم هر خواستگاری که بود خوب بود بررسیش می کنی.
اگه حالتای افسردگی داری بعد از شکست عاطفی بد نیست پیش روانشناس یا روانپزشک خوب بری که حالت ناراحتیت عمقی نشه.
به خودت و روحیاتت برس. وگرنه یه روزی مثله من می بینی که عمق وجودت داره فریاد می زنه چون درست ازش مراقبت نکردی :)
الان مشکلی نداری هیچ مشکلی نداری. فقط باید به خودت برسی. خوشحالیتو روحیه اتو خوب کن.
ببین شوهر از کجا بیاد اگه تو نری توی مهمونیا. به مرور حتی ادمو فراموش می کنن که وجود داره. باید بری که ببیننت. باور کن شوهر از اسمون نمیاد.
البته اینکه حس کنی خدا پشت و پناهته احساس خیلی خوبیه. اما در پناه گرمی این احساس کارایی هم برای خودت بکن عزیزم.
وقتی تو حالت خوب باشه دیگه کم کم کسی بهت طعنه هم نمی زنه. حتی بهت افتخار هم می کنن.
یه چیز دیگه هم هست. احتمال اینکه شاید دورغ می گن یا غلو می کنن یا اصلا اشتباه برداشت کردنو هم در نظر بگیر. اینکه بهت می گن فلانی گفته می یاد خواستگاری بعد تو بشینی الاف تا بیاد نمیاد. ممکنه اصلا اون فلانی نگفته باشه. ممکنه یه چیزی گفته باشه اینا برداشت شخصی کرده باشن. تو زندگی خودتو بکن. روی حرفای این و اون حساب نکن احساس هم نذار. الان هم می خوای تمرین کنی واسه عاشقی؟ اول باید هر کدوممون یاد بگیریم که خودمونو دوست داشته باشیم. خیلی هم سخته. ولی اینکارو شروع کن.
موفق باشی.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط tommy

شاید تحقیقت که میکنن مردم پشت سرت حرف میزنن مثلا میگن که قبلا دوست پسر داشته و ازین حرفا....بعدش اونام دیگه نمیان!!

---

اول سلام بعدش رابطه ما طوری نبوده که کسی از اقوام یا همسایه بدونه من دوست پسر داشتم ما از دوتا شهر مختلف بودیم
اونایی هم که میدونن مطمئنم هیچ وقت به کسی چیزی نمیگن چون به ضرر اون اقا هم میشه

از این بابت مطمئنم

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی

با سلام
لطفا به لینک ذیل بروید و مقاله را مطالعه فرمایید:

40 موضوع موثر در پیدا کردن شوهر ؟!

.

---

سلام ممنون از شما اینو خوندم ولی چیزی متوحه نشدم

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط meinoush

این یعنی نتونستی هنوز با احساساتت به اون ادم کنار بیای.
یه کاری و یه راهی رو انتخاب کن و برو توش. یه چیزی که بهش علاقه داری. یه رشته ورزشی یا یه زبان خارجی یا یه شاخه هنری یا رشته دانشگاهی خودت که خوندی یا هر چیز دیگه ای که من الان نمی دونم. چیزی که خوشحالت کنه و ارامش بهت بده. بعدش میشه هدف کوتاه مدتت و بعد میان مدت. اینکارو بکنی هم روحیه ات بهتر میشه هم داری روی پیشرفت خودت تلاش می کنی هم اینکه انقدر طعنه ها ی دیگران ازارت نمی ده اصلا گوشت نمی شنوه. ضمن این هم هر خواستگاری که بود خوب بود بررسیش می کنی.
اگه حالتای افسردگی داری بعد از شکست عاطفی بد نیست پیش روانشناس یا روانپزشک خوب بری که حالت ناراحتیت عمقی نشه.
به خودت و روحیاتت برس. وگرنه یه روزی مثله من می بینی که عمق وجودت داره فریاد می زنه چون درست ازش مراقبت نکردی :)
الان مشکلی نداری هیچ مشکلی نداری. فقط باید به خودت برسی. خوشحالیتو روحیه اتو خوب کن.
ببین شوهر از کجا بیاد اگه تو نری توی مهمونیا. به مرور حتی ادمو فراموش می کنن که وجود داره. باید بری که ببیننت. باور کن شوهر از اسمون نمیاد.
البته اینکه حس کنی خدا پشت و پناهته احساس خیلی خوبیه. اما در پناه گرمی این احساس کارایی هم برای خودت بکن عزیزم.
وقتی تو حالت خوب باشه دیگه کم کم کسی بهت طعنه هم نمی زنه. حتی بهت افتخار هم می کنن.
یه چیز دیگه هم هست. احتمال اینکه شاید دورغ می گن یا غلو می کنن یا اصلا اشتباه برداشت کردنو هم در نظر بگیر. اینکه بهت می گن فلانی گفته می یاد خواستگاری بعد تو بشینی الاف تا بیاد نمیاد. ممکنه اصلا اون فلانی نگفته باشه. ممکنه یه چیزی گفته باشه اینا برداشت شخصی کرده باشن. تو زندگی خودتو بکن. روی حرفای این و اون حساب نکن احساس هم نذار. الان هم می خوای تمرین کنی واسه عاشقی؟ اول باید هر کدوممون یاد بگیریم که خودمونو دوست داشته باشیم. خیلی هم سخته. ولی اینکارو شروع کن.
موفق باشی.

---

سلام
درجوابت اگر نتونسته بودم با احساساتم کنار بیام الان وضعیتم خیلی داغون بود باید همش گریه میکردم ولی اینجوری نیستم همه چیو قبول کردم به لطف وهمراهی خدا دیگه بهش احساسی ندارم شاید حس تنفر دارمک
ارای عادی خودمو انجام میدم مثل همیشه فقط شور شوق گذشترو ندارم شاید فکر میکنم سنم رفته بالا شاید چون همه دوستام ازدواج کردن نمیدونم
چند وقت پیش رفتم کلاس اموزش تابلو فرش ویاد گرفتم والان یه دار اوردم خونه ودارم روش میبافم کارمو دوست دارم هم ارامش بهم میده هم نمیزاره فکرای بیخود کنم بیخیالم شدم هرچی شد شد میخام کل فکرمو بزارم روی بافتم

میدونم خودمم مشکلی ندارم فقط دوس دارم ازدواج کنم ممنون از همه حرفات راجع به خواستگارا یه سری هاشو مطمئنم درست بوده معرفی میشم ولی خب چرا پیگیر نمیشه خدا میدونه یکی ازدوستای نتیم میگفت اگر میبنی همش درحد حرفه بدون چون قسمتت نیست میگفت منم همین جور بودم یه عالمه معرفی میشدم ولی فقط یکی اومد خواستگاری خونمون

درمورد خودم اتفاقا من خودمو خیلی دوس دارم هم اخلاقمو هم رفتارمو هم شخصیتمو کلا همه چیمو دوس دارم وبا خودم کلی حال میکنم احساس خوبی نسبت به خودم دارم مخصوصا از وقتی ارتباطم با خدا بهتر شده واین احساسو مدیون خدا هستم ومهربونیاش من توخیلی چیزا دست خدا رو دیدم ولی تو ازدواج نمیدونم چرا کمکی نمیکنه شاید هنوز قسمتم نیست


راستی برام سواله خواب ببینی واست خواستگار اومده یا میخاد بیاد چه تعبیری داره از این خوابا جدیدا زیاد میبینم یکیشم همین پریشب بود
یه خواب دیگمم که واسم خیلی جالب بود این بود توخوابم همین دختر عموم که شده زن اون اقا داشت بهم میگفت چرا حلقت دستت نیست منم بهش تو خواب میگفتم من که مجردم ازدواج نکردم ولی اون بازم جرف خودشو تکرار میکرد نمیدونم تعبیرشون چیه ان شالله که تعبیر خیری داشته باشن

سلام. امیدوارم که خوب و خوش و سلامت باشید.

نقل قول:

---

سلام ممنون از شما اینو خوندم ولی چیزی متوحه نشدم

---

پیشنهاد می کنم, یک بار دیگه به لینکی که مدیر همدردی گذاشتند سر بزنید. فکر می کنم سریع و با عجله مطالعه کردید.
اگر دقیق بخوانید, ایشان می فرمایند که:

"دختر خانم ها نباید در قضیه ازدواج منفعل باشند، بلكه باید فعال و اكتیو باشند، و به جای اینكه آنها دنبال مرد ایده آل بگردند، این آقایون باشند كه آرزومند ازدواج با آنها باشند. "

و در ادامه هم 40 سوال گذاشته شده, که عمل به انها, موجب می شود تا خانمها مهارتها و خصوصیات لازم برای ازدواج را کسب کنند تا اقایان هم آرزومند ازدواج با انها شوند و خواستگاری کنند.

انشالله در همه مراحل زندگی موفق و شاد و سلامت باشی و با یک انسان خوب هم ازدواج کنی:72:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط salehe92

سلام. امیدوارم که خوب و خوش و سلامت باشید.پیشنهاد می کنم, یک بار دیگه به لینکی که مدیر همدردی گذاشتند سر بزنید. فکر می کنم سریع و با عجله مطالعه کردید.اگر دقیق بخوانید, ایشان می فرمایند که:

"دختر خانم ها نباید در قضیه ازدواج منفعل باشند، بلكه باید فعال و اكتیو باشند، و به جای اینكه آنها دنبال مرد ایده آل بگردند، این آقایون باشند كه آرزومند ازدواج با آنها باشند. "

و در ادامه هم 40 سوال گذاشته شده, که عمل به انها, موجب می شود تا خانمها مهارتها و خصوصیات لازم برای ازدواج را کسب کنند تا اقایان هم آرزومند ازدواج با انها شوند و خواستگاری کنند.انشالله در همه مراحل زندگی موفق و شاد و سلامت باشی و با یک انسان خوب هم ازدواج کنی:72:

---

سلام دوست عزیز ممنون من کامل خوندم وفهمیدم منظورم این بود تاثیری نداره واسه من من جوابم به خیلی از گزینه های مثبت یا تقریبا بود ولی فرقی واسه من نمیکنه چون من اکثرن فعالم همه جا