بهترین واکنش در مقابل خطای جدید همسرم چیه؟

سلام بچه ها


از دست قمار بازی کردن‌های همسرم دیگه کلافه شدم. نمیدونم همسرم چرا همیشه باید بند کنه به یک چیزی؛ یک بار مشروب، یک بار مواد مخدر، یک بار قمار، یک بار دوست دختر سابق... کلافه شدم، باور نمیکنید این ۲ هفته تعطیلات واسه کریسمس و سال نو، همش تو این قمار خونه‌های کوفتی گذشت، اینقدر بیخوابی کشیدم انگار ۱۰ سال پیر شدم. همسرم که همین جوریش استرس و اضطراب و خشم و عصبانیت داره، دیگه تصور کنید موقع قمار و بازی با پولش چه حالی‌ داره.. خسته ام. میخوام تنها باشم، آرامش داشته باشم.. چکار کردم من با خودم..

سلام sarvin عزیز :43:

شوهرت اینهمه کارنامه درخشان داره و شما تمام تلاشت رو کردی،نتیجه هم نداده،مشاوره هم که نمیره شاید اصلاح بشه،چرا جدا نمیشی که اینقدر حرص نخوری؟ببین مکان زندگی مهم

نیست،شان و فرهنگ شما خیلی بالاتر از اینه که توی قمار خونه ها بی خوابی بکشی و آرامش نداشته باشی،همسرت همه جوره خط قرمزهاتو داره رد میکنه،چرا به فکر خودت

نیستی،ازدواج کردی که کنار همسرت خوشبخت و سالم زندگی کنی و برای بهبودی زندگیت همیشه پر انرژی باشی،ولی ببخشید طبق گفته هات نه اثری از خوشبختی هست نه اثری از

زندگی سالم و آروم،با خانواده ات در میون بذار قبلش هم برای ترمیم روح خودت اقدام کن بعد تصمیم نهایی بگیر

امیدوارم بهترین و درست ترین تصمیم رو بگیری :72:

Asemaneabi aziz

ممنونم از تو عزیزم. میدونم درست‌ترین کار اینه که جدا شم. اما نمیدونم چرا نمیتونم، از یک طرف دلم میسوزه براش، از طرف دیگه اصلا نمیدونم باید از کجا شروع کنم، چون اینطوری نیست که بگی‌ بینمون دعوا و اختلافه یا اینکه خونواده‌ها در جریان هستن، واقعا برام سخت‌ترین کار دنیاست که برای جدایی اقدام کنم. من باید چکار کنم پس..

سلام

انسان موجودی مختار ومنعطف است. من تاپیک های قبلی شما رو خوندم. قدرت تصمیم گیری و نه گفتن خیلی کم رنگ در شما دیده میشه.
شدیدا در مقابل همسرتون منفعل هستین!! و منتظرید یکی واسه شما تصمیم بگیره، تو این تالار هیچ کس واستون تصمیم نمی گیره و نه تنها اینجا هیچ کس در دنیای حقیقی قدرت این رو نداره که شما رو مجبور به کاری کنه (چه اون کار جدایی باشه و چه ادامه این زندگی) ، انتظار را در خودتون از بین ببرید.

برای خودتون ارزش قائل باشید. آیا در شان شما هست از پول کثیف قمار امرار معاش کنید ؟ در شان شما هست که شریک مردی باشید که به زن دیگری فکر میکنه؟ شان و جایگاه تون در دنیای حقیقی کجاست؟؟ اینکه خانواده تون متوجه بشن که همسر شما آنچه خوبان همه دارند رو یک جا داره از شان شما کم می کنه؟ مگر شما شریک اعتیاد و مشروب خواری و قمار بازی و دختر بازی همسرتون هستید ، مگر شما مسبب این اعمال همسرتون بودید و هستید؟ چیزی که در رابطه شما دیده میشه علاقه نیست ، عشق نیست (کدام عقل سلیمی تن به این همه اعمال دون شان انسانی میده) شما فراتر از وابستگی رو دارید تجربه می کنید و به نظرم اسم رابطه شما با همسرتون اعتیاد هست!!
چطور همسرت رو بارها ترک دادی یکبار برای خودت اون اعمال رو انجام بده و خودت رو از این باتلاق بکش بیرون!

فرض من در نوشتن این مطلب این بود که شما اعتیاد به مخدر و مشروب و قمار و دختر بازی را اعمال خلاف شان خودتون می دونید و از مواجهه با چنین کارهایی در رنج هستید اگر چیزی خلاف فرض من بر اعتقادات شما حاکم است اگر جسارتی شد پوزش می طلبم و براتون آرزوی خوشبختی می کنم.

سلام صبای عزیز،


ممنون از اینکه پیگیر تاپیک‌های من هستی‌؛ دقیقاً تمام اعمال همسرم رو خلاف شان خودم میدونم و تمام خط قرمز هام رو رد کرده، اگه غیر از این بود که اینقدر عذاب نمی کشیدم.


درست میگید که بهش وابسته ام. حتی دلیل اصلی‌ که اومدم تالار همین بود که عقلم میگه باید جدا شم و با تمام وجود میخوام جدا شم، اما جسارتش رو ندارم. من نمیخوام کسی‌ برام تصمیم بگیره، کاملا واضح هست که تو این شرایط تصمیم درست کدومه. موضوع تاپیک اولم هم همین بود. تو تمام تاپیک هام هم ازتون خواستم که راهنمأیم کنید چطور این جسارت رو تو خودم تقویت کنم و وابستگیم رو از بین ببرم. الان اگه بگید تو فقط ۲ راه حل برای خلاص شدن از این زندگی داری: یا جدا شی‌ از همسرت، یا اینکه خودت رو بکشی؛ باور کنید من خودم رو میکشم، چون این راه برام اسون تر از جدا شدنه. روزها و سالهای عمرم و جوونیم همینطور داره میگذره و فقط غصّه میخورم که چرا نمیتونم این زنجیر هایی که به دست و پام زدم رو باز کنم و رها بشم...

دوست عزیز
شما از این رابطه چی می خواید؟می خواید اون رو کجا ببرید؟
من متاسفانه فرصت نکردم پستهای قبلی شما رو بخونم برای همین اگر ممکنه بگین در حال حاظر در امد دارید یا نه؟

Tamas aziz

سلام و ممنون از شما


من تا ماه پیش شاغل بودم و درامد داشتم. الان هم مشکل و نیاز مالی‌ ندارم، خودم استعفا دادم و هر موقع بخوام میتونم دوباره برم سر کار.


زندگی ایده آل من با این زندگی که الان توش هستم خیلی‌ خیلی‌ خیلی‌ فرق داره و میدونم که این زندگی حتی پتانسیل این رو نداره که یک روز به چیزی که تو ذهن منه تبدیل بشه. من فقط میخوام تمومش کنم همین.

sarvin عزیز سلام

من نمیدونم اجازه ی معرفی کردن کتاب رو دارم یا نه،اما بهتون پیشنهاد میکنم کتاب زنان شیفته /رابین نوروود/ترجمه مهدی قراچه داغی رو مطالعه کنید چند بار نه فقط یکبار،فکر میکنم اون جسارتی که میخواید رو یکم ایجاد بشه

Asemaneabi azizam

:43: :43:

ممنونم بابت کتاب. پیداش کردم، از صبح دارم میخونمش، به توصیه شما چند بار میخونمش

سروین عزیز
من جای شما نیستم و موقعیت شما رو هم به خوبی درک نمی کنم.
اما قضیه شما مرگ یکبار وشیون یکبار هست.
من به شخصه اگر جای شما بودم مقدمات رفتنم مثل آماده بودن حساب بانکی و ... را آماده میکردم و یه روز صبح که همسرم خونه نبود چمدونم رو جمع میکردم و یه نامه واسش می نوشتم که دنبالم نگرده و برای همیشه می رفتم. چون معتقدم بدتر از چیزایی که تو این زندگی تحمل کردین دیگه براتون پیش نمیاد حتی اگر هم پیش بیاد شما توانایی مقابله باهاش رو دارین. تو این تالار هیچ کس توصیه به جدایی نمی کنه اما وضعیت شما به نظرم با بقیه فرق داره .

امیدوارم هر چه زودتر بتونی این دندون خراب رو بکشی و بندازی دور :72: