شما اول از همه باید انفعال را کنار بگذارید. ظاهرا حرف های دیگران خیلی روی شما اثر می گذارد. در این سن باید صاحب اندیشه و شناخت مستقل باشید. شما نیاز به کسب اطلاعات درباره ازدواج و معیارهای آن در هر سنی دارید. دوم باید کمی بیشتر روی اندیشه خودتان کار کنید. حس می کنم شما در این سال ها به شدت خودتان را محدود کرده اید و همین باعث شکل گیری تفکرات کلیشه ای در شما شده است. کسی که تفکر کلیشه ای دارد خیلی چیزها می بیند اما ذهنش یک چیزهای خاصی را گلچین و طبقه بندی می کند و بقیه را پاک می کند. برای همین فکر می کند فقط همان چیزهایی که ذهنش گلچین کرده در دنیای واقعی دیده است.
باید از قید کلیشه سازی خارج شوید.
درباره روش های تفکر خلاقانه مطالعه کنید. کمکتان می کند.
یک مشاوره تخصصی برای شناسایی دقیق خطاهای تفکری شما لازم است.
- - - Updated - - -
عزیزم شناختی که من برای شروع خواستگاری می گویم ضروری است اینها است :
- سن دختر
- شغل و تحصیلات او
- شغل و تحصیلات پدر و مادرش
- تعداد اعضای خانواده
- شناخت خیلی کلی از عقاید او مثلا اینکه مذهبی است یا خیر.
اینکه دختری را ببینند و چون خوشگل است یا چون خوش صحبت است خواستگاری کنند به درد نمی خورد. و به دختر لطمه عاطفی وارد می آید.
این اطلاعات برای خواستگاری از یک دختر ضروی است و خیلی هم آسان به دست می آید .
البته شما هم اطلاعات ضروی خودتان را ( مثل همین ها که گفتم ) پنهان نکنید از اطرافیانتان. اتفاقا بسیار بسیار هم لازم و ضروری است. خوب قد مسلم اگر اطلاعات لازم را به کسانی که ارتباط با شما دارند ندهید خواستگار خوب پیدا نمی شود. اگر حس کردید کسی می خواهد از شما خواستگاری کند یا برایتان خواستگار بفرستد خودتان صحبت را به دست بگیرید و این اطلاعات را لابه لای صحبت مطرح کنید.