نمایش نسخه قابل چاپ
سلام
چند تا راه حل براتون پیشنهاد میکنم. شما اونقدر روی تمیز بودن خانمتون زوم کردین که حساس و لجبازش کردین.
1- مطمئن باشین خود ارضایی نمیکنه
2- با خودتون به حمام ببرینش بگین دوست دارم با هم بریم حموم و .....( شرمنده این حرف رو میزنم ولی بسیار موثره)
3- وقتی کنار دریا میرین آب بهش بپاشین تا مجبور شه لباسش رو عوض کنه
4- توی خونه به عمد لباسش رو کثیف کنید که مجبور شه بره حمام
شاید خنده دار باشن مطمئن باشین تاثیر گذاره
آقای rude boy
من با هرکسی که ازدواج میکردم آخرش ممکن بود به عشق خارج همسرم میشد . بنظر شما میتونستم خارج بودنم رو پنهان کنم و بعد از ازدواج یهو بگم که بیا بریم خارج؟؟
روزی 7-8 ساعت هم بیشترش با مادرو خواهراش چت میکنه , میگه ما بهم خیلی وابسته ایم و منم نمیتونم جلوشو بگیرم.
خانم شیدا:
بقول خودش میخواسته خارج درس بخونه و پیشرفت کنه ولی خانم من آدمی نبود که بتونه بتنهایی خودش رو بالا بگشه چون همیشه به خانواده وابسته بوده و سر کار هم که میرفته باباش واسش کار پیدا کرده . اینجا باید خیلی زرنگ و مصمم و با اراده باشی تا پیشرفت کنی چون رقابت تو همه زمینه ها شدیده خانم من هم واسه این رقابت آماده نبود حتی زبانش هم خوب نبود وقتی اومد اینجا و دید که چقدر مشکله جا زد و گوشه عزلت برگزید.
در مورد خریدن لباس من چیکار میتونم بکنم ؟ اگه تنها بره خرید که لباس تیره و بسته میخره اگه باهم بریم خرید که با هم دعوامون میشه چون او چیزی که من دوست دارم رو دوست نداره اگر هم من تنها برم بخرم اصلا نمیپوشه . یک بار یه لباسی براش خریدم انداخت تو کمد بعد چند روز با اصرار من یکبار گوشید و بعد انداختش دور .
حالا بفرض هم من برم لباسهایی که دوست دارم بخرم براش و اون هم بپوشه . بنظرتون وقتی خودش با علاقه و دوست داشتن نظر من اینکار رو نمیکنه دیگه واسه من ارزش یا لذتی داره؟؟؟
تمام بار زندگی روی دوش منه و اینجا باید زحمت کشید و مثل ایران نیست . من از سر کار که میام خونه خسته ام نمیتونم تازه بشینم روی خانمم روانشناسی کار کنم و سر مسایل کوچیکی که هر زنی به صورت ذاتی انجام میده باهاش بحث کنم . بخدا اگه بچه نداشتیم اصلا خودم و اون رو معطل نمیکردم و طلاقش میدادم و تمام ولی بچه بدون مادر نمیشه هم اینکه خوشبختانه به بچه خوب میرسه و من دغدغه ای در این رابطه ندارم.
دوست عزیز شما تنها کسی نیستی که این وضعیت رو داری و سن ازدواجت رو در خارج از کشوری، الان صحبت در این مورد بی فایده هست و گذشته دیگه. ولی!نقل قول:
نوشته اصلی توسط coconut
بله، می تونستید مخفی کنید، می تونستید گنگ صحبت کنید و قطعی و صد درصد نگین می خوام برای همیشه خارج زندگی کنم. بهتر بود تا مطمئن شدن از ایشون همه ی اطلاعات را نمی دادین و دستتان را رو نمی کردین.
من به نظرم اطلاعاتی که می دی ناقص هست و این پازل مشکل داره :305:
مطمئنی اون 7-8 ساعت رو با مادر و خواهرش چت می کنه؟
ولی اگر واقعا همین ها هست! برگرد ایران و طلاقش بده تا بتونه شبانه روزی با مادر و خواهرش صحبت کنه :305:
دوست عزیز فکر نمیکنم این جور راهنمایی کردن درست باشه شما باید ایشون رو راهنمایی کنید تا زندگیشون رو بهتر کنند نه اینکه تو دلشون رو خالی کنید و به شک بندازیشون که مبادا با فرد دیگه ایی چت میکنه.خراب کردن یه زندگی بهمین سادگی که نیست. :97::angry:نقل قول:
نوشته اصلی توسط Rude Boy
آقای cocount مسلما مشکل خانم شما وابستگیه بیش از حد به خانوادشون هست مثل اکثر خانمای ایرانی و اینکه نتونستن خودشون رو با محیط جدید وفق بدن باعث بی انگیزگی ایشون شده . شما تا حالا برای حل این مشکل از خانواده ی همسرتون کمک خواستین؟ اگه ایشون اینقدر به خانوادشون وابسته هستن حتما به حرفشون گوش میدن.
سعی کنید تشویقشون کنید تا بیشتر در محیط بیرون از خانه وقتشون رو سپری کنند تا اینطوری هم فعالیتهای اجتماعیشون بیشتر بشه و هم روی رابطه شون با شما تاثیر بذاره. بهتره بعضی از کلاسهایی که حالت fun داره بهشون پیشنهاد بدین یا بعضی کلاسهای هنری. در هر حال شما بیشتر با روحیه شون آشنا هستین و میدونید به چی علاقه دارن . بهشون پیشنهاد رفتن به کلاسهاییی رو بدین که بهش علاقه دارن.:72:
آقای coconut شما فرمودید امدید اینجا تا مشکلتون حل بشه. من خلاصه ای از اونچه از نوشته های شما در یافت کردم می نویسم: 1- شما 3 سال هست که ازدواج کردید و از ابتدا همسرتون رو به خارج اوردید 2- یک فرزند 7 ماهه دارید 3- همسری زیبا، با هوش دارید 4- همسرتون مادر خوبی برای فرزندتون هست اما مشکلاتتون: 1- همسرتون به نظافت اهمیت نمی دهد 2- همسرتون زیاد چت می کند 3- در روابط زناشویی سرد است ، راه حل های شما: 1- با او بر خورد کردید 2- با زبا ن خوش گفتید 3- پیشنهاد دکتر دادید به نظر من همسرتون از افسردگی رنج میبره. ایشون با شما ازدواج کرده و همزمان هم از ایران خارج شده (یعنی همزمان هم از خانوادش دور شده و هم از وطنش) و بعد از یکسال هم باردار شده و بعد هم وارد یک کشور غیر همزبان شده که در تمام روز هم زبانی نداره و الان هم وظیفه مادری بر دوشش هست . همه اینها با هم به طور همزمان ممکنه برای یک زن سخت باشه و تا اونجا که من می دونم غربت و بارداری و زایمان هر دو از عوامل اولیه افسردگی شناخته شدند. پس شما اول با همدلی با همسرت ، با همزبانی بیشتر با او سعی کنید بهش نزدیک بشید و بعد با هم پیش یک دکتر بروید و راهکارهای لازم را بگیرید. البته من یک سوال هم از شما داشتم: آیا همسرتون به نظافت فرزندتون هم اهمیت نمی دهد؟ همانطور که خود هم اشاره کردید در دوران نامزدی و همینطور در دورانی که ایران بودید این مشکلات وجود نداشته و همسرتون همونطوری بوده که همیشه می خواستید پس مطمئن باشید مشکل از حس غربت و تنهایی است. هر زنی با زن دیگر متفاوت است و نمی توان انتظار داشت که تحمل همه زنها مثل هم باشد چون هر کسی در محیط متفاوتی و با شرایط متفاوتی بزرگ شده.
آقای نارگیل، من تعجب میکنم وقتی کاملا مشخصه که چه کاری باید انجام بدین چرا اینجا خودتون رو درگیر میکنید. دنبال یک راه حلی هستید که
هم همون آدم قبل باقی بمونید و هم همه چی روبراه بشه؟! گاهی باید آدم کمی بر خلاف خواسته دلش عمل کنه.
فرشته مهربون عزیز، اگر کسی که منتقد شماست تا حالا یکی از این پستهای بی ادبانه رو میداشت صدبار اکانتش بسته شده بود.
و عجیبه که این همه پست توهین آمیز و همچنان دارند ادامه میدن.
ویرایش : فرشته مهربان
لطفاً در خصوص توجه دادن مدیران بر رفتار خلاف قوانین هر کدام ازاعضاء در تالار از طریق دکمه گزارش پست اقدام کنیدکه زودتر دیده می شود و مورد رسیدگی قرار می گیرد . و از پاسخ دادن به فرذ خاطی یا توجه دادن مدیران در خود تاپیک خود داری کنید
.نقل قول:
نوشته اصلی توسط toojih
دوست عزیز
خستگی و ناامیدی و احساساته شما کاملا قابل درکه!
اما دوست عزیز شما انسان مبارز و قوی ی هستی. همونطور که تا الان نشون دادی. این قدرت رو برای بهبود زندگیت هم بکار ببر. می دونم تا الان بردی اما نیازه که عمیق تر بشی.
کاملا مشخصه که این رفتارهای همسرتون مشکلات ظاهری هستن و ریششون جای دیگه است! پس خواهش می کنم تا مدتی فکر نکنین که همسرتون قصد ازار شما رو دارن! می دونم که خ سخته اما برای مدتی روشتون رو عوض کنین و حتما بصورت ریشه ای مشکل رو بررسی کنین!
خسته شدن رو بزارین برای بعد! براتون ارزوی موفقیت دارم
آقای coconut گرامی؛ روی پست بنده تاملی کردید؟
جواب سوالاتم رو ندادید؛ منتظرم که پاسخ هاتون رو بشنوم.
مطمئنم که با تغییر کوچکی در نوع نگاه شما به همسرتون همه چیز عوض میشه.:43:
من پست شما رو ندیدم فکر کنم خذفش کردننقل قول:
نوشته اصلی توسط del