نوشته اصلی توسط
baranbanoo
سلام نگارگر عزیز
هرکدام از ما گاهی چنین روزهایی را پشت سر می زاریم و این ها طبیعی هستند
1. گفتی که پدر و مادرت دوست دارند که شغل اداری داشته باشی و توشغل آزاد را ترجیح می دی خوب می تونی امتحان استخدامی بدی و تا نتیجش بیاد که اغلب چندین ماه طول می کشه نتیجه اولیش بیاد چه برسه به استخدام شدن که کار حضرت فیل است(من تجربه چندین آزمون استخدامی را دارم حتی اگر قبولی اولیت بیاد پروسه استخدام کلی طول می کشه) به کار آزادت برسی و در جواب پدر و مادرت بگی که این کار را انجام می دهم چون زمان استخدام از من سابقه کار می خواهند خوب می تونی به کار دلخواه با دوستانت برسی و هم اینکه از زیر فشار پدر و مادرت در بیایی
2. گفتی در خیلی از کارها تبحر داری و به خیلی کار ها علاقه داری می دونی همین مسئله باعث استرس در تو می شود ؟ نگارگر عزیز من این مشکل را این طور برای خودم حل کردم:بعضی از کارها را گذاشتم برای آینده دور برای وقتی که شاغل شدم و دستم توی جیب خودم رفت بعضی کار ها را ادامه می دهم و بعضی از علایقم را کلا کنار گذاشتم . بهتر آنهایی که بیشتر روشون زمان گذاشتی و همچنین بیشتر علاقه داری را در اولویت قرار دهی
3.آنهایی موفق شدند در زندگیشون که استعداد ها و توانایی هاشون را درست مدیریت کردند، یک برنامه 5 ساله برای خودت بریز و با خودت فکر کن دوست داری نگارگر 5 سال دیگر چه طور باشد و برای آن برنامه ریزی کن یعنی فکر کن چه طور می خواهی باشی و برای این بودن چه کارهایی می تونی بکنی . بعد هدف های یک ساله برای خودت تعیین کن و گام بعدی این است که برای خودت برنامه بریزی کن توی یک سررسید کارهایی که فردا باید انجام بدی را بنویس و هر وقت هر کدام را انجام دادی کنارش یک تیک بزن واسه من که این راه حل جواب داده
4. زمانی دیگران تو را تحت فشار می زارند که تو این اجازه را به آنها بدی منم همسن تو هستم زمانی که ارشد قبول شدم خیلی ها قبل از قبولی می گفتند وقت تلف می کنه عمرا قبول شه و بعد قبولی می گفتند چه بچه بی فکریه این همه درس خوند می خواهد کجا را بگیره من فکر خودم را عملی کردم و هیچ اهمیتی بهشون ندادم چون هدفم این بود ،خیلی سختی ها را هم تحمل کردم راستش الان دارم روی پایان نامه ام کار می کنم و روزگار برام خیلی خیلی سخت گذشته و می گذره ولی چون هدف خودم بوده روش وایستادم و دارم ادامه می دهم پس اگر از ته دلت نمی خوای ارشد بخونی پس چه اصراریه؟ و اگر می خوای بخونی کلی زمان داری تازه می تونی از دوستات کمک بگیری
5. برادر من شما طاقت حرف پدر و مادرت را نداری؟؟؟؟؟؟؟ چون آدم صبور و مودبی هستم اطرافیان نهایت سو استفاده را از این موضوع می برند شنیدی می گویند به در بگو دیوار بشنود من همیشه در بودم مبادا که دیوار ها بهشون بر بخوره گاهی که به رفتار بد اقوام حتی ملایم واکنش نشون می دم می گند از تو بعیده چون صبوری باید تحمل کنی خودت را بزار جای من بیچاره که یک مدت سوژه مسخره فامیل بودم حالا چرا؟ چون یکی از دوستام بهم پیشنهاد تاسیس شرکت داده بود من همون موقع به دوستم جواب رد دادم و فقط توی خانه خودمون تازه سپردم به کسی نگید یک عده دور هم می شستند و مسخره ام می کردند بعدا به گوشم رسید می گفتند پولش کجاست ، شدم سوژه خنده تفریح بقیه اوایل خیلی ناراحت شدم الان این موضوع را در اولویت های زندگیم گذاشتم خدا بخواهد در اولین فرصت یک شرکت عالی می زنم ، روحیه جنگندگیت کجا رفته؟
6. خود ارضایی و ناخن جویدن را می تونی ترک کنی ولی به کمک یک روانشناس حاذق و کلی اراده احتیاج داری استرست اگر کم بشود این ها هم خیلی کم می شود.
7. درباره تجاربت گفتی و اینکه گاهی حس می کنی فلج می شی و...منم چنین تجاربی را داشتم ولی تعجب از این که ساعت می زاری که ببینی چه قدر طول می کشه هر چه قدر بهش فکر نکنی بدتر است این تجارب بیشتر در سنین بلوغ هست و با افزایش سن به مرور کم می شه ولی چون شما از نظر ذهنی به دنبال چنین چیزهایی هستی این تجارب برات تکرار می شه عزیزم دنیا پر از ناشناخته هاست بهتر است که وارد بعضی از حیطه ها نشی ، با علم به اینکه بیشتر این تجارب مربوط به فشار های شدید عصبی و استرس بالا است به دنبال تکرار رویا باش نه کابوس.
8. تو نمی تونی پدر و مادرت و شرایط ازدواجشون را تغییر بدی و همچنین نمی تونی روحیه ورفتار پدرت را عوض کنی، می تونی؟ تنها راهش این است که اگرچه سخت است ولی کم کم بپذیری این واقعیت ها را، در زندگی هر کدام از ما یک سری چیزهاست که اگر بپذیریمشون آرامش بیشتری داریم . عزیزم نمی تونی گذشته مادرت را عوض کنی ولی آینده اش را چرا می تونی شیرینش کنی البته این کار با زندگی موفقت مویسر می شه نه با خودکشی:81::81::81:
9.خودت را از تیر رس پدرت بیرون بیار یعنی مجبور نیستی که همش خونه باشی و خودت را در اتاق حبس کنی؟ بیرون رفتن روحیه ات را بهتر می کنه
10. در مورد دختر مورد علاقتون ببین آیا این علاقه دو طرفه است و یا یک طرفه؟شرایط ایشان چیه آِیا می تونی برآورده کنی یا نه؟قبل از خواستگاری با یک مشاور خانواده مشورت کن