نوشته اصلی توسط فرشته مهربان
این اشتباهه که هویت ما گره بخوره به میزان علاقه و تأییدی که دیگران نسبت به ما دارند .
اول قدم هم در این راه اینه که هویت شخصیتیت رو از گرو علاقه و احساسات همسرت بیرون بکشی و مستقل بشی ، قدم هایی در راه رفع وابستگی برداشتی ادامه بده اما نه فقط از جهت رفتار ظاهری ، بلکه از جهت شناختی ، یعنی نگرشت نسبت به خودت و زندگیت رو تغییر بده و به اینجا برسون که تو یک فرد مستقل و توانمندی و مهم اینه که خودت خودت رو پذیرفته باشی با همه توانمندی و کمی و کاستیهات و به خود علاقمند باشی ... در این صورت سلامت روح و روانت مهمتر از هر چیزی خواهد شد و هر تغییری در زندگی و رفتارت بدهی برای همین خواهد بود که سالم و سر حال باشی و متعادل ، و دیگه این که شوهرت دوستت داره یا نداره برات اصل نمیشه که با اثبات یا نفی اون روبراه یا به هم بریزی ، بلکه این که در سلامت روح و روان و تعادل رفتار باشی محور زندگیت خواهد شد و برای تحقق آن عقلانی نگاه کرده و عمل می کنی و احساسات هم می شود نیروی محرکه و سوخت موتور حرکتیت نه مرکب حرکتت .
به خودت توجه کن و روی نگرشت کار کن و محوریت افکار و عملکردت رو از چنگال احساسات و هیجانات بیرون بیار و اون رو در عقبه راه قرارش بده و از پشتوانه بودنش بهره ببر .
موفق باشی