نمایش نسخه قابل چاپ
اقاماهان به دخترخانم حسودیم شدبه عشقتون حسودیم شد
شماکه این همه عشقتون روثابت کردیدنمیدونم چرادخترخانم پشت شمانیستندکاش کسی که میگفت این همه دوستم داره این کاراروواسم میکردمن ازجونم میگذشتم ولی حیف ...
- - - Updated - - -
اقاماهان به دخترخانم حسودیم شدبه عشقتون حسودیم شد
شماکه این همه عشقتون روثابت کردیدنمیدونم چرادخترخانم پشت شمانیستندکاش کسی که میگفت این همه دوستم داره این کاراروواسم میکردمن ازجونم میگذشتم ولی حیف ...
دنیا هیچوقت طوری که میخوایم نمی گرده !نقل قول:
نوشته اصلی توسط roseflower
:47:
خب حرف بزنيد بگيد به كجا رسيديد؟
به کجا باید برسم؟نقل قول:
نوشته اصلی توسط آسمان روشن
اینجوری که گفتین با مقایسه برادرتون با خودم ؛ مشکلمون شباهت زیادی داره به هم.
اما میترسم نتیجه مشابهی نداشته باشم . چون مادرم به کل باهاش مخالفه و گفته "من نیستم هرکاری میکنین بکنین" .... :47:
از اون طرفم امروز که رفتم کلاس علیرغم میل قلبی خودم ، که نمیخواستم ، اما مثل خودش رفتار کردم (بی اعتنا)
تا شاید از این روش بشه یکم به خیال خودم حسودی کنه و برگرده مثل گذشته بشه !
(با دوستش راجب کار حرف زدیم بی اعتنا به خودش)
بعدش خودم خیلی ناراحت شدم ! من نمیخواستم مثل خودش باشم اما مجبوووووووووور شدم :47::47::47:
- - - Updated - - -
به کجا باید برسم؟نقل قول:
نوشته اصلی توسط آسمان روشن
اینجوری که گفتین با مقایسه برادرتون با خودم ؛ مشکلمون شباهت زیادی داره به هم.
اما میترسم نتیجه مشابهی نداشته باشم . چون مادرم به کل باهاش مخالفه و گفته "من نیستم هرکاری میکنین بکنین" .... :47:
از اون طرفم امروز که رفتم کلاس علیرغم میل قلبی خودم ، که نمیخواستم ، اما مثل خودش رفتار کردم (بی اعتنا)
تا شاید از این روش بشه یکم به خیال خودم حسودی کنه و برگرده مثل گذشته بشه !
(با دوستش راجب کار حرف زدیم بی اعتنا به خودش)
بعدش خودم خیلی ناراحت شدم ! من نمیخواستم مثل خودش باشم اما مجبوووووووووور شدم :47::47::47:
تو این دنیا هیچکسی نیست کمکم کنه ...... واقعا دیگه سیر شدم از زندگی
خانواده خودم تو سرم میزنن میگن اونا در حد خانواده ما نیستن !!!
خود دخترم میگه دیگه همه چی تموم شده و برم دنبال کسی که خانواده م میخانش !!!!!!!!
تو وضعیت خیلی بدی دارم روزا رو میگذرونم ... حوصله هیچی ندارم
کسی به حرفم گوش نمیکنه میگن تو نمیتونی ! توانشو نداری !
اما خودم میدونم چیکار کنم ! من واسه عقد برنامه ها داشتم
واسه اینروزا آرزوها داشتم
اونوقت دختر خانوم بهم میگه اگه 10 تا از تو بدتر باشن مطمئن باش 100 تا ازت بهترن که لیاقتمو دارن ! تو لیاقت منو نداری....
اما با همه این حرفا بازم نمیخوام تنهام بذاره نمیخوام تموم احساساتم حروم بشه
نمیخوام آرزوهام نابود بشه
خانواده خودمم بهم بی محلی میکنن .............
خیلیییییییی زجر میکشم
- - - Updated - - -
تو این دنیا هیچکسی نیست کمکم کنه ...... واقعا دیگه سیر شدم از زندگی
خانواده خودم تو سرم میزنن میگن اونا در حد خانواده ما نیستن !!!
خود دخترم میگه دیگه همه چی تموم شده و برم دنبال کسی که خانواده م میخانش !!!!!!!!
تو وضعیت خیلی بدی دارم روزا رو میگذرونم ... حوصله هیچی ندارم
کسی به حرفم گوش نمیکنه میگن تو نمیتونی ! توانشو نداری !
اما خودم میدونم چیکار کنم ! من واسه عقد برنامه ها داشتم
واسه اینروزا آرزوها داشتم
اونوقت دختر خانوم بهم میگه اگه 10 تا از تو بدتر باشن مطمئن باش 100 تا ازت بهترن که لیاقتمو دارن ! تو لیاقت منو نداری....
اما با همه این حرفا بازم نمیخوام تنهام بذاره نمیخوام تموم احساساتم حروم بشه
نمیخوام آرزوهام نابود بشه
خانواده خودمم بهم بی محلی میکنن .............
خیلیییییییی زجر میکشم
[QUOTE=mahan26;282938]تو این دنیا هیچکسی نیست کمکم کنه ...... واقعا دیگه سیر شدم از زندگی
:81:
خانواده خودم تو سرم میزنن میگن اونا در حد خانواده ما نیستن !!!
ببينيد آقا ماهان شما بايد بدونيد خانوادتون صلاحتونو ميخوان واون چيزي كه شما تو آينه نميبينيد اونا تو خشت خام ميبينن.
خود دخترم میگه دیگه همه چی تموم شده و برم دنبال کسی که خانواده م میخانش !!!!!!!!
خب راست ميگه.اما شما هم شايد بتونيد كاري كنيد كه اون دختر هموني باشه كه خانوادتون ميخوان.
تو وضعیت خیلی بدی دارم روزا رو میگذرونم ... حوصله هیچی ندارم
کسی به حرفم گوش نمیکنه میگن تو نمیتونی ! توانشو نداری !
خودتون چه فكري ميكنيد؟چرا اونا اين فكرو ميكنن؟
اما خودم میدونم چیکار کنم ! من واسه عقد برنامه ها داشتم
واسه قبل عقد چي؟بهتر نبود اول مراحل اوليه رو برنامه ريزي ميكردين؟شما كه خانوادتونو بهتر از هر كسي ميشناسين.
واسه اینروزا آرزوها داشتم
انشاا...به آرزوهاتون ميرسيد.
اونوقت دختر خانوم بهم میگه اگه 10 تا از تو بدتر باشن مطمئن باش 100 تا ازت بهترن که لیاقتمو دارن ! تو لیاقت منو نداری....
اما با همه این حرفا بازم نمیخوام تنهام بذاره نمیخوام تموم احساساتم حروم بشه
اگر اشتباه نكنم اين حرفتون يعني احساس شكست ميكنيد.وفقط براي همين احساستون نميخواين از دستش بديد وگرنه كمي دلتون ازش بريده شده.
نمیخوام آرزوهام نابود بشه
آرزوهاتون سرجاشه اما شما داريد خودتونو نابود ميكنيد.فكر كردين اگر با اين شرايط با اصرار بهش برسيد چي ميشه؟
من حدس ميزنم اين وصلت صورت گرفته وهمه چيز به خيرو خوشي وصلوات تموم شده وشما عقد كرديد.تازه كينه هاي قبل سر باز ميكنه.كافيه يك جرقه كوچيك بين مادرتون وهمسرتون شروع بشه.اونوقت بايد شكست سختتري رو تجربه كنيد.
من به عنوان كسي كه اين چيزارو از نزديك ديده بهتون ميگم. فقط وفقط با مهربوني واقتدارتون ميتونيد مادرتونو راضي كنيد.
ازدواج اينطوري دوبرابر انرژي بيشتري از افراد خانواده دوطرف ميگيره.شما دونفر هم خيلي اذيت ميشيد.
خانواده خودمم بهم بی محلی میکنن .............
اونا واسه شما آرزوهاي زيادي دارن وفكر ميكنن اين دختر نميتونه شما رو خوشبخت كنه وبراي مادرتون عروس خوبي باشه.اين وسط شما نقش زيادي داريد.
خیلیییییییی زجر میکشم:81:
به نظر من هر چي شما عجولتر باشيد خانوادتون بيشتر مخالفت ميكنن.وهر چي بيشترپرخاش كنيد بيشتر مطمئن ميشن كه اون دختر به دردتون نميخوره چون باعث شده تو روي مامانتون بايستيد.مادري كه اينهمه سال زحمتتونو كشيده وباعث بيشتر موفقيتهاتونه.
- - - Updated - -
حرفاتون خیلی منطقیه
مادرم مدام این فکرو میکنن که توجلسه خواستگاری بهشون توهین شده (میگن اونا منو نمیخوان من چرا خودمو کوچیک کنم. ) !! منم گفتم خب اگه توهینی شده تو مهربون تر از این حرفایی !
آخه گفتن باید تا 1 - 1.5 سال خونه بگیرم مستقل بشیم !!! = مادرم این حرفشونو توهین به خودشون میدونن
گفتم توانشو دارم اما ... :54: راضی شدن خانواده م به این راحتیا نیست ...... !
بابا این تاپیک چرا بسته نمی شه از چند ماه پیش هست هنوزم نامزد نشدن. مسخره بازی شده حسابی. یا نامزد شین یام تموم کنید اه
شما مادرتونو راضي كنيد بقيه ماجرا انشاا...حل ميشه.نقل قول:
نوشته اصلی توسط mahan26
(البته اينو بگم ارتباط عاطفي قبل ازدواج اصلا درست نيست چون دوطرف خيلي اذيت ميشن وباسختي به هم ميرسن ودر ضمن اكثر خانواده ها فكردرستي از شخص مقابل ندارن.وباعث خيلي از اختلافات در سراسر زندگي ميشه.)
اگر بتونيدبه مادرتون بيشتر محبت كنيد خيلي از مسائل حل ميشه.
با قهرو دعوا هيچي حل نميشه وهمه بيشتر بهشون ثابت ميشه كه شما به خاطر يك تازه وارد باعث آزار خانوادتون شديد وفكر ميكنن همه چيز زير سر اون دختره.
به نظر من شما به جايي رسيدين كه حتما بايد از يك مشاور خوب كمك بگيريد تا تصميم درست وبه موقعي بگيريد تا بعد پشيمون نشيد.خيلي مهمه.
مدیران خواهشاً این تاپیک رو ببندند